وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی

عشق کمال یافته

سه شنبه, ۸ مهر ۱۳۹۳، ۱۰:۴۵ ق.ظ

حکایت آن دو یار وفادار

اکنون، عمو عباس­علی، نود و دو ساله است و زن عمو، هشتاد و چهار ساله. حدود شصت‌ و هفت سال است که زندگی مشترک دارند. زندگی ایشان را، از حدود پنجاه سال پیش، از نزدیک مشاهده کرده‌ام. اگر چه قامت عمو، اکنون اندکی خمیده است، امّا نشاط روحی و صفای اخلاقی او، نسبت به پنجاه سال پیش، رشد کرده است. او را مهربان‌تر و مؤمن‌تر از پنجاه سال قبل می‌بینم و کمالات اخلاقی و روحی‌اش فزونی یافته است.

سه عامل را در نیرومندی روحی عمو مؤثّر می‌دانم.   

1. وراثت

خاندان عمو مثبت‌اندیش‌اند. مادر ایشان را ـ که اکنون به جهان جاوید رفته است و رحمت خدا بر او باد ـ دیده‌ام که روحیه‌ای شاد داشت و در صد سالگی، مثبت‌اندیش بود. پدر عمو را ندیده‌ام، امّا از شادابی روحی او حکایت‌ها شنیده‌ام. این حالت‌های فرخندۀ والدین، به عمو سرایت کرده است. برخی دیگر از اعضای خاندان عمو را نیز دیده‌ام که مثبت‌نگر و پر امید بوده‌اند.

2. ایمان مذهبی

عمو، مؤمن است و مرید و ذاکر اهل بیت (ع) و هرچه از عمرش می­گذرد، ایمانش عمیق‌تر و وسیع‌تر می‌شود. پیوند او با خداوند، پیوندی استوار است. این پیوند، به عمو نشاط و امید می‌دهد. این از خاصیت‌های ایمان مذهبی است. از بهترین عوامل ایجاد نشاط روحی، همانا ایمان مذهبی است، زیرا پیوند قطره با دریا، قطره را دریاوَش می‌کند.

قطره دریاست اگر با دریاست       ورنه آن قطره و دریا دریاست

   

3. رفاقت عمو و زن‌عمو

ای کاش می‌شد زوج‌های جوان و غیرجوان را که با هم نامهربانی می‌کنند و بر سر هیچ‌ها و پوچ‌ها زندگی‌شان را خراب می‌کنند، به دیدار عمو و زن‌عمو می‌بردیم، تا ایشان را ببینند و حکایت زندگی مشترک شصت‌وهفت ساله‌شان را از زبان خودشان بشنوند و باور کنند که می‌شود زن و شوهر، شصت‌وهفت سال با هم زندگی نمایند و حتّی یک بار دعوا نکنند.

ما با ایشان حدود ده سال در یک خانه زندگی می‌کردیم و از آن پس تاکنون نیز از زندگی ایشان اطلاع کافی دارم. سراغ ندارم که حتّی یک‌ بار نزاع و بی‌مهری کرده باشند؛ حتّی یک بار.

شاید برخی از زوج‌های امروزی ـ که درگیر مشکلات اقتصادی و اجتماعی زندگی کنونی‌اند ـ ذهنشان به این سمت رود که عمو عباس­علی و زن‌عمو گرفتاری‌های زندگی ما را نداشته‌اند؛ وگرنه آنان نیز به نزاع‌ها و بداخلاقی‌ها دچار می‌شدند.

ما به ایشان می‌گوییم: آری؛ مشکلات زندگی‌های امروزی به اخلاق و رفتار زوج‌ها لطمه می‌زند، امّا این، همۀ علّت نیست؛ عواملی دیگر سهم بیشتری در تخریب زندگی‌های کنونی دارند. امّا زندگی عمو و زن‌عمو سرشار از رفاه مادی نبود و نیست. سختی‌های مادی و عادی زندگی ایشان کمتر از سختی‌های زندگی‌های امروزی نبود و نیست. هنر آن است که با وجود سختی‌ها و تنگناها، بتوان مهربانانه و آبرومندانه زندگی نمود. باید فضیلت‌ها را یافت و آن‌ها را جانمایۀ زندگی کرد.

چندی قبل، که به دیدار عمو و زن‌عمو رفتیم، ایشان را در باغشان زیارت کردیم؛ باغی که خودشان از دوران جوانی و در دوره‌های گوناگون زندگانی ساخته و پرداخته‌اند و کاشته‌اند و برداشته‌اند و اکنون نیز از ثمره‌هایش بهره‌مندند. فرزندشان حاج غلامرضانیز در خدمتشان بود و با جان و دل به ایشان رسیدگی و خدمت می‌کرد.

در چهرۀ سالخوردۀ عمو، ذرّه‌ای ناامیدی مشاهده نمی‌شد. هرچه بود، صفا و امید و مهربانی و رضایت بود؛ همان چیزهایی که زوج‌های جوان به آن‌ها سخت محتاج‌اند.

راستی که حکایت زندگی عمو عباس­علی و زن‌عمو، تابلویی است درخشان برای زوج‌های جوان و بازنشستگان و کهنسالان. خداوند به عمر و زندگی عمو و زن‌عمو برکت و صفای بیشتر عطا فرماید.

سخنی با زوج‌های جوان

شما زوج‌های جوان و میانسال، اگر خواهان زندگی خجسته‌ای مانند زندگی عمو عباس­علی و زن‌عمو، در دوران کهنسالی هستید، از شروط حتمی آن این است که در جوانی و میانسالی با هم رفیق باشید. چگونگی زندگی زوج‌ها در کهنسالی، همانا ثمرۀ شیوۀ زندگانی ایشان در دوران جوانی و میانسالی است.

اگر زن و شوهر، در جوانی و میانسالی، تعاملی رفیقانه و رفتاری عادلانه و عاشقانه با هم داشته باشند و حرمت یکدیگر را پاس بدارند، نهال زندگی‌شان ریشه‌دار می‌گردد و درخت حیات زوجیتشان شجرۀ طیّبه می‌شود و در دوران سالمندی‌شان بار و بر می‌دهد و تا آخر زندگی این­جهانی‌شان دوام می‌آورد و در کشاکش دهر بر پا می‌ماند و وقتی جاذبه‌های ظاهری جوانی و شهوانی، کم‌رنگ یا بی‌رنگ شد، کمر خم نمی‌کند و بی‌ثمر نمی‌شود.

امّا اگر زن و شوهر، در جوانی و میانسالی، تعاملی نارفیقانه داشته باشند؛ حریم همدیگر را حرمت نگذارند، به یکدیگر جفا کنند و حقوق هم را مراعات نکنند، بیم آن می‌رود که نهال زندگی‌شان ریشه‌دار نشود و در دوران کهنسالی دوام نیاورد و ثمرۀ نیکو ندهد و هنگامی که جاذبه‌های ظاهری جوانی کم‌رنگ شد یا رنگ باخت، کمر بشکند و بی‌ثمر شود و آن‌گاه است که روابط ایشان سرد و بد می‌شود.

 این یک قاعدۀ کلّی است که چگونگی زندگی کهنسالی همسران، انعکاسی از شیوۀ زندگی ایشان در دوران جوانی و میانسالی است. تاکنون هیچ موردی بر خلاف این قاعده ندیده‌ام. اگر شما دیده‌اید، باخبرم کنید.

این طبیعی است که در دوران پیری، پیرامون زن و شوهر خلوت می‌شود؛ به این معنا که فرزندانشان ازدواج می‌کنند و از نزد ایشان می‌روند. در این فضاست که مقدار استحکام یا ضعف زندگی زن و شوهر بیشتر آشکار می‌گردد، زیرا یکی از انگیزه‌هایی که همسران را نزد هم نگه می‌دارد، وجود فرزندان است. اکنون با رفتن فرزندان، این انگیزه ناپدید می‌شود. حالا انگیزه‌های دیگری لازم است که ایشان را کنار هم نگه دارد؛ آن هم کنار هم بودن رضامندانه و مهربانانه، نه مجبورانه و تلخکامانه.


نظرات  (۱۱)

دوستان عزیز! بحث قدیم و جدید پایه درست دینی تداره مگر در مواقع نادر. امروز هم در این سرزمین فرشته خوی هایی هستند که تاریخ کمتر به خود دیده . در گذشته هم مردان ستمگر و دیکتاتور کم نبودند که بیشتر بودند و همه ما از کتک های آنچنانی حرف هایی شنیده ایم. بنابراین به ملاک ها باید چسبید نه به بر چسب ها. سعی کنیم توکل کنیم و قوی باشیم و توجیه گر نباشیم چون ظاهرا بشر در هر دوره ای از تاریخ توجیهات خاص زمانی و مکانی خودش را داشته. نقل شده بعضی ها در گذشته می گفتند : «خدایا! یا ما را اندکی زودتر به دنیا می آوردی یا اندکی دیرتر تا این مشکلات را نبینیم .» غافل از اینکه هر زمان مسائل خاص خودش را دارد و خدا هم همچنان خدایی می کند و بندگانش رارها نکرده. امید بپراکنید و عزم ها را راسختر کنید به اذن الله و رسوله و امیر المومنین.
این رو هم باید بگم که برداشت آزاد از حرفام نشه:
تفاوت اصلی ایمان ما با قدیمی ها اینه که متوسط الایمان اونا از با ایمان های ما خیلی راحت تر دینداری میکرد و به ایمان های ما از بی ایمان های اونا سخت تر میگذره.
این دقیقا از خاصیت های دوره آخر الزمانه.
به خاطر همینه که وقتی حرف از ایمان میشه من میسوزم.
خودتون دیگه تا آخرش رو بخونید...
سلام بر همه. در رد شبهات سانیا خانم باید عرض کنم:
اولا بین قدیمی ها هم بودند با ایمان و بی ایمان و یومنون ببعض و یکفرون ببعض
بین جدیدی ها هم همینطور هست و خواهد بود تا زمان ظهور.
پس نمیشه گفت قدیمی ها به خاطر ایمانشون موفق بودند!
چون اونوقت باید پرسید چرا طلاق بین جدیدی های با ایمان زیاد شده؟ شاید شما بگید اونا یومنون ببعض و یکفرون ببعض هستند اما من میگم علت اصلی افزایش نا سازگاری ها و طلاق ها فضای فکری جدیدی هاست. راحت طلبی و خود خواهی و خدا و خرماست.
اما در مورد تغذیه: تغذیه ما به خودمون مربوطه.
کی گفته مواد غذایی بی خاصیت شده؟ میدان تره بار پر از مواد با خاصیت بالاست.
اگر فست فود رو برای خوردن انتخاب می کنیم تقصیر خودمونه!
اگر دیگه آش و آبگوشت نمی خوریم تقصیر خودمونه!

جامعه ما به ظاهر سیاه نیست اما بدترین اتفاقات داره توش اتفاق میافته.
اینو قبول دارم که بی ایمانی باعث ایجاد خیلی از این اتفاقات بد هست اما...
با ایمان های ما انتخاب سبک زندگی فعلی شون در واقع پیرو اسلام آمریکایی اند.
یعنی تمدن غرب با ظاهر مسلمانی
نماز می خونیم. اخلاقمون هم خیلی عالیه. اما ساده ترین اتفاقات ولی اتفاقات مهمی در دور و اطرافمان عوض شدند و مدل زندگیمون با یک مسیحی در اروپا و آمریکا فرقی ندارد.
اگر صفا و صمیمیت قدیم رو می خواهیم باید بپذیریم که بعضی از چیزای زندگیمون رو باید برگردونیم به عقب.
اشتغال خانم ها هم جزئی از این داستانه.
مدل تغذیه ای هم همینطور.
اما قبول ندارم که زن ها و مرد ها نمیتونند مثل قدیم کار کنند صرفا به خاطر نوع تغذیه.
بیشتر به این خاطره که خودشون نمی خوان.
خودمون دیگه نمی خواهیم سبک زندگیمون رو عوض کنیم.
مرد های قدیمی که زن هاشون رو میزدند اگر توی این دوره و زمانه این کار رو می کردند، زن هاشون سریعا دادخواست طلاق میدادند. الان علت طلاق نتوانستن نیست. ولی قدیمی ها نمی توانستند. الان دیگر دلایلی مثل ترس از آبرو و یا ترس از مطلقه ماندن یا بی پناهی فرزندان مانع طلاق گرفتن خانم هاست.
قدیم کی اینطور بود که یک مرد از زنش بدش بیاید و بیرون از خانه چشمش به صد تا زن زیبا تر از زن خودش بیافتد تا هوس طلاق بکند. همان یکی بود..... همان یک دانه همسر.
دوره زمانه، فکر و طرز تفکر آدم ها، مدل زندگی ها و ... همه تغییر کرده.
بله سانیا خانوم...

سلام

عید بر همه دوستان قلمی مبارک. ممنون از مطلبتون، انشاله عاقبتشان بخیر باشد و در بهشت برین نیز عشقی جاوید داشته باشند.

این قاعده کلی تان که فرمودید زندگی کهنسالس ثمره زندگی جوانی است بسیار برایم جالب بود.

به نظر بنده زوج های جوان این نسل برخلاف اوقات فراغت بسیار بیشتری که نسبت به گذشته دارند کمتر برای هم وقت میگذارند! زنان هم کمتر زنانگی خودشون رو برای همسرانشون محفوظ نگه میدارند...

اون زندگی ای شیرینه که همسران با هم بسازنش و در فصل کمال و پختگی از ثمره خودشون بهره ببرند.

توصیه ای به دوست خوبمان "خانم نرگس. ن"

متاسفانه خانم ها همیشه در همه دوران مورد ظلم واقع شده اند اما فضای الان جامعه ما اینقدرها هم سیاه نیست.
مردهای قدیمی همه شان هم خوب نبوده اند، خیلی هاشان با تمام تخلیه انرژی که در کار داشته اند اما در خانه هم نزاع داشته اند و حتی دست بزن هم.... در بیشتر موارد فعالیت اجتماعی زنان خواسته خودشان است و آن را برای خود امتیاز می دانند.

 درسته که قدیما فعالیت جسمی مردها و زنان زیاد بوده اما تغذیه شان هم خوب و انرژی بخش بوده، درست برعکس امروزه که همه چیز کم خاصیت یا حتی بی خاصیت شده!

به نظرم چیزی که باعث خوشبختی قدیمی ها بوده ایمان بیشترشان بوده که باعث میشده کمتر نزاع کنن. ایمان زندگی رو معنادار می کنه و قدرت گذشت، بخشش، خوش اخلاقی و... به انسان میده.

سلام و عیدتون مبااااارک.

خوشا به حالشون که راه رو درست رفته اند. ایمان مذهبی و عرفان الهی بهترین چیزیه که زندگی انسان رو معنادار می کنه.
به قول شهید چمران:
عرفان است که درد و غم را زیبا می کند.
عرفان است که سختی ها را آسان می کند.
عرفان است که مصیبت ها را لذت بخش می کند.
عرفان است که تنهایی را به وحدت خدایی می کشاند...
پاسخ:
درود بر شما که برایمان از اخلاق و عرفان می گویید.
  • ه سید حسین بنی هاشمیان
  • سلام

    زمانیکه این مطلب را در فرهنگ خانواده تان خواندم بسیار به آنها غبطه خوردم

    اما 
    بعد که بسیار فکر کردم دیدم همسرمن نیز ویژگی های مثبت بسیاری دارد و باید شکر داشتنش را بسیار بکنم.
    پاسخ:
    سلام و درود. ایشان نیز حتما از داشتن شما خدا را شاکرند. هردوتایتان خوبید؛ به یک اندازه. الاهی گوارای هم باشید.
    سلام استاد
    نمیدونم اینکه اینطوری انتقاد میکنم خوبه یا نه و بهتره مثل بقیه انرژی مثبت بدم!
    من فکر میکنم عامل موفقیت قدیمی ها اینه که:
    1- انقدر فعالیت جسمی داشتند سر زمین و تو باغ که تو خونه دیگه حوصله حرف زدن رو نداشتند چه برسد به دعوا.
    2- همون قدر که زن در خانه کار میکرد ( ترشی درست می کرد، کهنه بچه می شست، خونه رو با دست جارو می زد و ....) مردش دو برابر اون کار می کرد. بچه ها هم هی دور مامانشون نمی پلکیدند و اعصابش رو خورد نمی کردند.
    الان دیگه متاسفانه مرد ها یا دانشجو اند یا پشت میز نشین و سوهان روح زن هاشون.
    دیگه زن ها بچه نمی خوان با وجود اون مرد!
    3- الان دیگه نباید دم از عدالت بین زوجین کرد چون بعضا فعالیت جسمی مردها به یک تا سر کار رفتن، یک دانشگاه رفتن و برگشتن محدود میشه. همین
    بعضا زن ها خرید منزل هم می روند!
    یه سوال: اصلا چرا اینقدر راننده زن زیاد شده؟ 1- اشتغال خانم ها 2- اشتغال خانم ها به وظایف مرد ها.
    فقط کم مونده مرد ها مکانیکی بردن ماشین و کار های بانکی خودشون رو هم بر عهده زت هاشون بذارن.
    من نمیگم مشکلات زندگی مانع خوشی و دل خوشی تو زندگیمونه
    من میگم عدم وجود مشکلات خودش باعث ایجاد  مشکل میشه، مرد ها رو تنبل میکنه.
    اگر قانع نشدید، میتونم منظورم رو شفاف تر هم بگم!
    زیباوتحسین برانگیزبود.بایداین عاشقان راالگوقراردهیم.ممنون استاذگران قدر
    پاسخ:
    شما از آن ناشناسان اید که، به سخن امیر مؤمنان علیه السلام، در آسمان معروف تر از روی زمین اید. خدایتان سعادت افزون عنایت فرماید.

    سلام بر استاد عزیز و همه مخاطبان

    به نظر می رسد مهم ترین عامل ایمان مذهبی شان است که در ابتدای مطلب هم آمده که عمو عباسعلی کمالات روحی و اخلاقی اش فزونی یافته است. این مهم ترین است.

    خوشا به حالشان...

    خدا به ما هم توفیق دهد هر روزمان بهتر از دیروزمان باشد.

    پاسخ:
    سلام و رحمت بر شما. سایت «پاتوق خانواده» شما گامی است خجسته در این مسیر.
  • فاطمه کوثر
  • سلام استاد. مطلب واقعا بجا و قابل استفاده ای بود. من باید یک اعترافی بکنم : هر وقت اینجور مطالب 
    شما رو میخونم باور میکنم و امیدوار میشوم که میشه خوب زندگی کرد
    پاسخ:
    سلام خدا بر شما و پدر مرحومتان. بله. همیشه می شود خوب زندگی کرد. البته توفیق الاهی شرط سعادت است.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">