وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی

فضیلت های فراموش شده 1

چهارشنبه, ۷ مهر ۱۳۹۵، ۰۲:۰۸ ق.ظ

       اوصاف پدر، به قلم پسر

       پاره ای از اوصاف حاح ملا عباس تربتی، به قلم حسینعلی راشد

تا کنون اشخاص متعددی از دوستان و آشنایان، به تاکید و اصرار، از اینجانب خواسته اند که شرح حالی از مرحوم پدرم حاج آخوند ملا عباس تربتی بنویسم. با آن که ممکن است نتوانم آن مرد را چنان که بود توصیف کنم، برای آن که به اندازه مقدور، چهره او را، که مردی اسنثنایی و کم نظیر بود نشان داده باشم، سعی می کنم آن چه به یاد دارم درباره آن مرحوم بر قلم آورم.

حتی فکر گناه هم از خاطرش نمی گذشت...

کسانی که سن آن ها در زمان نوشتن این شرح حال[1354 هجری شمسی] از پنجاه سال کمتر نباشد، تصویری که از مرحوم حاج آخوند ملا عباس در ذهن دارند، این چنین است که بیان می شود:

[1.] مردی بود از دنیا گذشته و همیشه و در همه کار در یاد خدا و برای خدا. ایمان محکمی به خدا و پیغمبر و روز قیامت داشت که احتمال خلاف آن حتی در خاطرش هم نمی گذشت. به همین جهت شب و روز دقیقه ای از انجام وظایف دینی و تکالیفی که بر گردن خود احساس می کرد، غفلت نمی ورزید و لحظه ای از عمر خود را ضایع نمی کرد و به باطل نمی گذراند.

[2.] آنچه عبادت بود، از واجب و مستحب، در تمام عمر انجام داد.

[3.]  هرگز مرتکب هیچ گناه کبیره با صغیره ای نشد، به طوری که می توان گفت حتی فکر گناه هم از خاطرش نمی گذشت.

 مقدسی و مقدس مآبی را شغل خود قرار نداده بود

 [4.] کارهای ضروری زندگی اش متعارف بود و با همه زهد و عبادتی که داشت، از آن ها نبود که مقدسی را شغل خود قرار می دهند، بلکه به تمام امور معمولی زندگی می رسید. مثلا به مهمانی و دیدن مسافری که وارد شده و به عیادت مریض و تشییع جنازه و هرگونه امور متعارف دیگر زندگی از قبیل مجلس عقد و امثال این ها می رفت و خودش نیز همیشه مهمان می پذیرفت و از سفر که باز می گشت یا در ایام عید برای پذیرایی از مردم می نشست.

[5.] به هر نوع گرفتاری که مردم داشتند می رسید و به درددل آن ها گوش می داد و در راه رفع کدورت ها و مخاصمه ها از طریق نصیحت و خیر خواهی، خواه میان زن و شوهران یا میان دو طرف دعوای مالی یا میان اهالی ده که با هم به دسته بندی بر می خاستند، کوشش می کرد.

[6.] همه وجوه شرعی را، مانند خمس و زکات و رد مظالم و صوم و صلاة، که مردم نزد او می آوردند می گرفت و با احتیاطی سخت، که همیشه باعث زحمت و ضرر خانواده اش بود، آن ها را به مصرف می رساند. در همه عمر خودش یک شاهی یا یک حبه گندم؛ نه از سهم امام، نه از زکات، نه از رد مظالم، نه از وجوه صوم و صلاة، به مصرف شخصی خود یا افراد خانواده اش نرساند.

 زهد و تقوای حیرت انگیز حاج آخوند

[7.] من، حسینعلی راشد، که نویسنده این یادداشت ها هستم، با برادرم، هر دو جزو طلاب علوم دینی بودیم و پدر من در تمام عمر یک شاهی از وجوهی که نزد او می آوردند به ما نداد. حتی ما را چنان ترسانده و تربیت کرده بود که واقعا اگر می خواستیم دست به آن ها بزنیم خیال می کردیم دست به مار و عقرب می زنیم. من جوان بودم و در مشهد درس می خواندم. ایام تابستان به تربت رفته بودم. نزدیک غروب بود. مادرم پول خرد لازم داشت. یک پنج قرانی نقره که در آن زمان رایج بود می خواست خرد کند. به پدرم گفت: این پنج قرانی را با آن پول ها خرد کنید. پدرم گفت: با این ها خرد نمی کنم. و من بردم آن ها را نزد بقال کوچه خرد کردم.

[8.] مرحوم حاج آخوند، گذشته از آن که خودش از وجوه شرعیه خرج نمی کرد، از مال خودش هم خمس و زکات می داد. از همان ملک مزروعی مختصری که داشت و از پدر به او به ارث رسیده بود، زکات می داد. از همان سر خرمن جدا می کرد و بقیه را به خانه می آورد.

[9.] برای هیچ یک از فعالیت های دینی پول قبول نمی کرد. این کارها را از لحاظ شرعی برخودش واجب می دانست که انجام بدهد. و گذشته از آن، احساس ننگ و عار و خفت می کرد که در مقابل این کارها پول قبول کند.

نظرات  (۱)

  • شاخه نبات
  • با سلام و سپاس فراوان از استاد محترم؛
    این جمله من هر چند تکراری است، عمیقا دوستش دارم: « تقوا، مایه آرامش انسان است.» 
    خداوند روزی مان کند...
    پاسخ:
    سلام و تحیت. بله. ایمان و تقوا همان «ذکرالله» است؛ که «الا بذکرالله تطمئن القلوب». سعادتمند باشید.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">