عبرت های کرونایی (٢)
دوشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۹، ۰۷:۲۳ ق.ظ
💔 راحله و عماد!
✍️ نویسنده: علیاکبر مظاهری
از ازدواج راحله و عماد، یک سال گذشته بود که کرونا آمد.
کرونا عماد را گرفت؛ سخت!
در منزلشان قرنطینهاش کردند؛ قرنطینه کامل.
فقط یکنفر میشد نزد عماد بماند.
راحله گفت: "من با عماد میمانم."
به او گفتند: کرونا بیرحم است، تو را نیز میگیرد.
راحله گفت: میدانم. اما میمانم.
گفتند: خطر جدی است.
گفت: فقط برای عماد؟! من با او میمانم. و ماند.
او گفت: تنها راه ممکن همین است. هیچ «یکنفر»ی نمیتواند برای عماد مثل من باشد.
قرنطینه خانگی عماد بیست روز طول کشید.
راحله لحظهای او را تنها نگذاشت.
کرونا از وجود عماد رفت. نه! راحله آن را بیرون کرد.
عماد به زندگی بازگشت.
از آن پس عماد میگوید: «اگر پرستش غیر خدا جایز بود، تو را میپرستیدم»!
گوارایشان باد💞
5 آبان ۹۹