وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی
۰۴
شهریور
مشاوره تربیتی؛ رفتار باوقار
 اشاره:
در زمان نگارش متن «تربیت الگویی» با توجه به سخن شهید مطهری:* «پدر نباید خود را سبک کند در مقابل فرزندان، به اینکه خودش احترام خود را حفظ کند. فرزندان وقتی در مقابل پدر هستند، احساس کنند در مقابل شخص بزرگی هستند» برایم سؤال‌هایی پیش آمد. پیامی را برای استاد فرستادم و پرسیدم:
پرسش:
۱. رفتار پدر نزد فرزندان چگونه باید باشد تا شخصیتش بزرگ و گرامی باشد؟ 
۲. رفتار سبک، چگونه رفتاری است؟
۳. مصداق رفتار سبک چیست؟ 
۴. آیا نوع پوشش پدر در منزل هم در تعیین حد وحدود رفتار سبک مؤثر است؟
پاسخ استاد:
رفتار پدر با فرزندان و اعضای خانواده باید رفتاری باوقار، لطیف، احترام‌برانگیز و زیرکانه باشد. 
این جمله «پدر، خود را سبک نکند» مساوی است با «پدر رفتار سبک نکند». 
چند نکته و مثال:
١. پدر هرزه‌گویی نکند:
مثلاً در یک سفر خانوادگی، اگر پدر بخواهد شعری بخواند، شعر سبک و هرزه‌ای نباشد، بلکه باید شعری لطیف و با محتوای مناسب باشد.
٢.دقت در انتخاب نوع بازی با فرزندان:
پدر باید با فرزندان بازی کند، حتی آنها را روی دوش خود سوار کند، اما بازی سبک و تحقرکنندهٔ شخصیت پدر ممنوع است.
در این موارد عقل قدرت تشخیص دارد.
خانمی در جلسهٔ مشاوره از همسرشان گله‌مند بود و می‌گفت: «همسرم خودش را جلوی بچه‌ها حقیر و پست می‌کند.» گفتم: «مثال بزنید.»
می‌گفت: «پدر به بچه‌ها می‌گوید بیایید بازی کنیم و شکل حیوانات را دربیاوریم، بعد خودش شبیه سگ می‌نشیند و پایش را بالا می‌آورد و گوشش را خارش می‌دهد. وقتی بچه‌ها به او می‌گویند بابا سگ شدی، ناراحت می‌شود و آنان را تنبیه می‌کند. 
پدر اگر می‌خواهد چنین بازی با بچه‌ها بکند، نقش حیوان‌های نجیب، لطیف و با احترام را بازی کند. 
 
ادامه این مبحث را در پست بعدی دنبال کنید.
 
به قلم: نرگس صفرخانلو
۹۸/۶/۴

↩️ پی‌نوشت
*کتاب یادداشت‌ها، جلد ۵، صفحه ۲۷، پاورقی
  • علی اکبر مظاهری
۰۲
شهریور

نقد جناب استاد احمد پاکنهاد بر مطلب «کم‌توجهی به همسر»

با سلام و تبریک اعیاد.
تشکر بابت نکات ارزنده‌ای که در کانال «از زبان مشاور» ارائه می‌فرمایید و گه‌گاهی هم بنده جسارت می‌کنم.
اخیراً در مطلبی با عنوان «کم‌توجهی به همسر» مطلبی را فرمودید که مقداری جای تأمل دارد.
اینکه با بیان یک حالت از همسر، حکم به افسردگی کنیم، مقداری جای تأمل دارد؛
چراکه مستحضرید افسردگی علائمی دارد که با اجتماع چند علامت و بررسی و کارشناسی دقیق و حضوری، شاید بشود حکم قطعی به آن داد.
دیگر آنکه با فرض افسردگی همسر، آیا جایز است ما آن‌را بیان کنیم؟ خصوصاً به همسر فرد؟ چون ممکن است از کاهی کوهی ساخته شود و خیلی موارد بی‌ربط دیگر هم به این امر ربط داده شود.
ناراحتی ماهی یک‌بار که بیان شده، شاید طبیعی باشد. همهٔ ما هم شاید ماهی یک‌بار دچار این حالت شویم. البته با شدت و حدت کمتر یا بیشتر.
فکر می‌کنم در چنین مواقعی، طبیعی دانستن این امر از سوی همسر، شاید بهتر باشد.
البته توصیه برای مراجعه به کارشناس خوب است، اما نه بدون تشخیص و از راه دور، آن‌هم با روایت خانم. چنان‌که مستحضرید، در برخی موارد خانم‌ها به‌دلیل احساسات بالا، قضاوت‌ها یا تشخیص‌های نابجایی دارند.

شاگرد کوچک و دعاگوی شما، پاک‌نهاد

دوم شهریور ۱۳۹۸

  • علی اکبر مظاهری
۳۱
مرداد


مشاورهٔ خانواده: رابطهٔ همسران
پاسخ استاد علی‌اکبر مظاهری به پرسش خانمی که نگران کم‌توجهی همسرش است.


مشاوره

ادامهٔ نکته‌ها و راهکارها:
 نکتهٔ سوم: برای درمان همسرتان باید با ایشان همدلی کرده و کمکشان کنید. نحوهٔ مطرح‌کردن موضوع افسردگی‌شان تأثیر بسزایی در مقاومت یا همراهی او در مراجعه به مشاور دارد.
نباید به‌طور مستقیم به او گفت که شما افسردگی دارید و باید به مشاور مراجعه کنید، زیرا سبب مقاومتش می‌شود، بلکه باید با مدارا و ملایمت و به‌صورت غیرمستقیم، نیاز به مشاوره را به ایشان گوشزد کنید. مثلاً می‌توانید به این صورت مطرح کنید: "ما نیاز داریم که «با هم» نزد مشاور برویم و «مسائل زندگی‌مان» را مطرح کنیم." زیرا مخاطب قراردادن ایشان به تنهایی، به‌عنوان کسی که نیازمند مشاوره است، سبب مقاومتشان می‌شود، اما به‌کار بردن واژهٔ «باهم» به‌جای واژه «شما» و واژهٔ «مسائل زندگی‌مان» به‌جای «مشکلات زندگی‌مان» تأثیر بهتری در انتقال پیامتان دارد.
در صورتی که ایشان هنوز سؤال بکنند که «چه مسائلی مدنظرتان است، ما که مشکلی نداریم.» در این صورت شما باید به او بگویید: «مشاوره تنها برای حل مشکل نیست. گاهی در زندگی مسائلی پیش می‌آید و مشاور به ما کمک می‌کند تا آنها را حل کنیم. یا اینکه حتی اگر زندگی ما خوب باشد، مشاور کمک می‌کند که زندگی‌مان را بهتر کنیم. حالا من به عنوان همسر، از شما می‌خواهم که باهم نزد مشاور برویم تا زندگی‌مان از آنچه که هست، شاداب‌تر شود.»
در صورتی که مطلب را به‌ این صورت مطرح کنید، احتمال پذیرش از جانب ایشان بیشتر است.
سپس باید به یک مشاور دانا و توانا مراجعه کنید. در نهایت در صورت نیاز به دارودرمانی، مشاور به روانپزشک ارجاع می‌دهند. در غیر این صورت ایشان راهکارهایی ارائه می‌دهند تا افسردگی او رفع شود.
نکتهٔ چهارم: شما باید حواستان جمع باشد که هرگز همسرتان را تحقیر نکنید و یا ایشان را مورد توهین قرار ندهید.
اگر می‌خواهید همسرتان به مرد مطلوب زندگی و محبوبتان تبدیل شود، هرگز نباید او را ملامت کنید و شخصیت او را بشکنید، بلکه باید با احترام با او برخورد کنید و به او نشان دهید که مایهٔ افتخار و تکیه‌گاه شما هستند و این مطالب را به او تلقین کنید.
اما در صورتی که شما گذشته ناخوشایندشان را یادآور شوید، باعث کاهش اعتماد به نفس و افزایش افسردگی‌شان خواهید شد. همچنین علاقه‌شان نسبت به شما کمتر می‌شود. شما به‌عنوان همسری هوشیار، اجازه ندهید که نفرت نسبت به شما در دل همسرتان تقویت شود، بلکه برعکس، محبت به خودتان را با برجسته‌کردن خوبی‌های او و ابراز علاقه و افتخار نسبت به وجود ایشان، در او تقویت کنید. به‌طور مثال می‌توانید نظرتان را مبنی‌بر اینکه ایشان هیچ چیز برایتان کم نمی‌گذارد را به او ابراز کنید.
دقت کنید که در ادامهٔ ابراز این موضوع، از فرورفتن او در خودش صحبت نکنید، بلکه تنها نکات مثبتش را یادآوری و ابراز کنید؛ چراکه او نسبت به حال خودش آگاه‌تر از شماست، اما تردید دارند که آیا برای شما کم می‌گذارند یا نه. بنابراین شما به ایشان بگویید که «شما هیچ چیزی برای من کم نمی‌گذارید.» جنبهٔ مثبت آن‌را تقویت کنید و نتیجهٔ درخشان این کار را ببینید که ایشان محبت و خدمت بیشتری خواهند کرد و حالشان بهتر خواهد شد. یادتان باشد که بدی‌های او را اصلاً به رخش نکشید. مثلاً در مورد مسئلهٔ خیانتشان در گذشته، دیگر صحبتی نکنید. مانند کسی که گناه می‌کند و توبه می‌کند و خداوند آن‌را دیگر به روی بنده‌اش نمی‌آورد. «کسی که از گناهی توبه کند، مانند آن است که اصلاً گناهی ندارد.» *¹ زیرا خداوند می‌بخشد. مانند حضرت حر بن ریاحی که در کربلا اولین نفری بود که مانع حرکت امام حسین (ع) شد، ولی ایشان بعد از توبه فرصتی برای عبادت نداشتند و فقط توبه کرده و شهید شدند و به مرتبهٔ عظیمی رسیدند؛ اثر توبه به این صورت است. پس حتی در بدترین حالات و هنگام مشاجره نیز، هرگز نباید اشتباهات گذشتهٔ او همچون خیانت را یادآوری کنید.

راهکارهای گفته‌شده را به دقت به‌کار بگیرید و در صورتی که هنوز سؤالی برایتان باقی است، می‌توانید با ما در میان بگذارید.
ان‌شاءلله خداوند یاریتان کند.

↩️ پی‌نوشت
*¹ سخن امام رضا (ع)/(میزان‌الحکمه ج، ۱ باب التوبه ر، ۲۱۱۶)

 به قلم: خانم رعنا نصیری
۳۱ مرداد ۹۸

  • علی اکبر مظاهری
۳۱
مرداد

مشاورهٔ خانواده: رابطهٔ همسران
پاسخ استاد علی‌اکبر مظاهری به پرسش خانمی که نگران کم‌توجهی همسرش است.

پرسش:
خانمی پرسیده‌اند:
همسرم، هر ماه، دست‌کم یک‌بار در خود فرو می‌رود و با من سخن نمی‌گوید. بعد که حالش بهتر می‌شود، بابت این رفتارش عذرخواهی می‌کند و می‌گوید که جبران می‌کنم، اما ماه بعد باز تکرار می‌شود.
ایشان حاضر نیست از مشاور کمک بگیرد.
راستی! انصافاً وقتی همسرم خوشحال است و حالش خوب است، هیچ برایم کم نمی‌گذارد.
آیا برای حل این مسئلهٔ زندگی ما، راهی وجود دارد؟

پاسخ استاد:
نکتهٔ اول: مطلبی که شما در انتهای سؤالتان آورده‌اید، بسیار جالب است. اینکه اگر همسرتان حالش خوب باشد، واقعاً برایتان کم نمی‌گذارد. این خیلی خوب است؛ یعنی همسرتان مرد خوبی است. شخصیت اصلی ایشان، همان است که زمان خوب‌حالی نمایان می‌شود. شخصیت فرعی و عارضی ایشان، آن زمانی است که ناراحت می‌شوند و به اصطلاح شما، در خودشان فرو می‌روند. مرد شما ذاتاً انسان خوبی است. اگر بدذات بود، در زمانی که حالش خوب بود هم به شما خوبی نمی‌کرد. فردی که بدذات و بدجنس و دارای شخصیت منفی باشد، هیچگاه خوبی نمی‌کند، حتی اگر حالش خوب باشد؛ زیرا از بد، خوبی صادر نمی‌شود. از خوب، خوبی صادر می‌شود.
این اصلی‌ترین مطلب در پاسخ به سؤال شماست.
نکتهٔ دوم: مطابق مطالبی که در سؤالتان بیان کرده‌اید، همسرتان دچار افسردگی خفیف است. افسردگی باعث بدخلقی، کم‌حوصلگی و یا بی‌حوصلگی می‌شود. افسردگی، احساس توانمندی و اعتماد به نفس را در انسان کاهش می‌‌دهد و احساس کم‌ارزشی یا بی‌ارزشی را در او ایجاد می‌کند.
افسردگی ایشان باید درمان شود.

ادامهٔ نکته‌ها و راهکارها را در پست بعدی بخوانید.

به قلم: خانم رعنا نصیری
 مرداد ۹۸

  • علی اکبر مظاهری
۲۹
مرداد

عید غذیر

قال رسول‌اللّه صلی‌اللّه‌ علیه‌ و آله: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ»


الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ المعصومین عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ

عید غدیر مبارک باد!

  • علی اکبر مظاهری
۲۸
مرداد

فضیلت


سال‌ها پیش در یک جمع خودمانی از آقای سهیل محمودی شنیدم که «من هر وقت ایمانم ضعیف می‌شود، می‌روم چند صفحه از فضیلت‌های فراموش‌شده را می‌خوانم.» (نقل مضمون)
از آن روز خیلی کنجکاو بودم که این کتاب را بخوانم. فضیلت‌های فراموش‌شده، شرح حالی است که فرزند حاج آخوند ملاعباس تربتی درباره‌ٔ پدرش نوشته است. چیزی شبیه به یک اسرارالتوحید معاصر!
آقای جلال رفیع، مقدمه‌ٔ مفصلی بر این کتاب نوشته که با این جملات شروع می‌شود: «در خواندن این کتاب عجله نکنید. اگر حال یا وقتش را ندارید یا آن‌را به هر دلیل نمی‌پسندید، از همین‌جا خواندن را قطع کنید!»
اما حاج‌آخوند کیست؟ یک روحانی اهل روستای کاریزک تربت، که از ۱۲۵۰ تا ۱۳۲۲ شمسی عمدتاً در همان روستا زندگی می‌کرد و به کار زراعت مشغول بود، اما به‌دلیل حالات و مقاماتش به شهرت رسید. او در تمام عمرش حاضر نشد از وجوهات شرعی استفاده کند یا برای اعمال دینی مثل نماز میت و عقد از کسی پولی بگیرد. برای مرد متأهل صیغه‌ٔ ازدواج دوم نمی‌خواند. پیش از اسم خودش الفاظی مثل الاحقر نمی‌نوشت. با لهجه‌ٔ محلی صحبت می‌کرد، لباسی شبیه بقیه‌ٔ روستاییان می‌پوشید و روضه را به‌دلیل احتیاط زیاد، از روی کتاب می‌خواند.
در ۲۴ ساعت، خواب و خوراکش یک‌بار بود که آن یک‌بار، هم افطارش بود و هم سحرش. چون خستگی بر او چیره می‌شد، روی حصیر مسجد عبایش را روی سرش می‌کشد و مدت کوتاهی می‌خوابید. خوابش کم بود و خواب کمش سبک.
در همه‌ٔ عمر با کسی دعوا نکرد، کسی را دشنام نداد، روی کسی فریاد نکشید و هرگز پشت‌سر کسی حرف نزد. در هیچ جار و جنجالی - هرچند در ظاهر به نام دین - وارد نشد. عضو هیچ حزبی نشد و در کار مشروطه دخالتی نکرد. بسیار نماز می‌خواند، اما در پیشانی‌اش برآمدگی جای مهر نبود. غلوهایی را که حتی در مورد حرم امام‌ رضا علیه‌السلام می‌شد، باور نمی‌کرد. مسجد ویژه‌ای نداشت. هر مسجدی را خالی و بدون امام می‌دید، هرچند مخروبه و دورافتاده، به آنجا می‌رفت و به‌دلیل حضور او مسجد رونق می‌گرفت. مراقب بود کسی چارپایی را نزند. کسی قلب دیگری را نشکند و به آبروی کسی لطمه نخورد. وقتی پسرش به عروسش گفته بود: «چون چادر نداری با حاج‌آخوند به حرم نرو» مانتو و روسری او را نگاه کرده بود و گفته بود: «این که پوشیده‌تر از چادر است.»
هرگز بر غذایی ایراد نگرفت که شور است یا بی‌نمک. در کار خانه مشارکت می‌کرد و به همسرش می‌گفت: «من شرعاً حق ندارم از تو بخواهم زحمت خانه را بکشی.»
گاهی شاهنامه می‌خواند و می‌گریست. هرگز فرزندانش را به چیزی بیش از واجبات و ترک محرمات امر و نهی نکرد.
کاش می‌توانستم بیشتر درباره‌اش بنویسم! کاش!

برگرفته از صفحهٔ اینستاگرام آقای سید امیر موسوی

  • علی اکبر مظاهری
۲۷
مرداد

یک نکته تربیتی: دوران بلوغ و مصونیت



بلوغ 2


اشاره:
در حین نگارش مشاورهٔ تربیتی دوران بلوغ با عنوان «درگیری‌های جنسی نوجوانان» خاطراتی در ذهنم تداعی می‌شد. پس از نگارش کامل، پیامی را برای استاد مظاهری فرستادم.

بخوانیم:
با نگارش این متن یاد دوران راهنمایی و دبیرستان خودم افتادم. در آن زمان نیز هم‌کلاسی‌هایم حلقه‌هایی درست می‌کردند و دربارهٔ روابط و مسائل جنسی با یکدیگر صحبت می‌کردند. من هم با آنان اشتراکات بسیاری داشتم، از جمله:
۱. همه نوجوان و هم‌سن‌وسال بودیم.
۲. خانواده‌های ما سطح فرهنگی همسانی داشتند.
۳. پدر و مادرهایمان در مدرسه حضور نداشتند تا ما را نهی کنند.
۴. ناظم، مدیر و معلمان هم مانع این جمع‌ها نمی‌شدند؛ البته احتمالاً نمی‌دانستند که در آنجا چه می‌گذرد.
با وجود این همه نقاط مشترک، من هیچ‌وقت در این جمع‌ها شرکت نمی‌کردم. حتی یادم است چند باری که نزدیک جمع‌شان شدم، دوستانم خودبه‌خود سکوت کردند و لحظه‌ای بعد حرف را عوض کردند.

پیشنهادم به استاد:
یک بند به راهکارهای نوشتهٔ درگیری‌های جنسی اضافه شود: «والدین گرامی، فرزندانتان را با محافل دینی آشنا کنید.»
حضور مداوم در مساجد و محافل دینی و مذهبی و هیئت‌ها موجب نوعی خودکنترلی در انسان می‌شود.
ایمان به خداوند و حب اهل‌بیت علیهم‌السلام را در قلب و جان فرزندانتان بنشانید تا فرزندانتان در هر شرایطی چشم و زبان و گوش را از گناه برحذر دارند و از روابط جنسی نامشروع و هم‌جنس‌بازی و مشکلات دیگر مصون بمانند.

به قلم: نرگس صفرخانلو
۲۷ مرداد ۹۸

  • علی اکبر مظاهری
۲۴
مرداد

مشاوره تربیتی: دوران بلوغ


پاسخ استاد علی‌اکبر مظاهری به پرسش مادری نگران

بلوغ

پرسش:

خانمی پرسیده‌اند: «پسری ۱۳ ساله دارم. در مدرسه برایش اتفاقاتی افتاده که مرا به‌شدت نگران کرده‌ است. هم نگران آینده‌اش و هم نگران ایمانش شده‌ام.
چند ماه پیش فهمیدم که در جمع‌های دوستانه، در مدرسه، درباره روابط جنسی و هم‌جنس‌بازی با دوستانش صحبت می‌کنند و باهم فیلم‌های مبتذل می‌بینند. (خااااااک بر سر من!)
چند وقت پیش هم متوجه شدم با یکی از کودکان خویشاوندان، کارهای زشت کرده است. ما ماهواره نداریم و من و پدرش اهل مراعات هستیم، پسرم هم گوشی ندارد. مدرسه‌اش را امسال عوض کرده‌ام. چه کنم تا این کارهایش ادامه پیدا نکند؟» 

پاسخ استاد:

مقدمه:
شما باید در اندیشهٔ فرزندتان باشید، ولی خیلی نگران نباشید؛ انسان نگران نمی‌تواند به‌خوبی تفکر و چاره‌اندیشی کند. نیز بدانید که نوجوانان، هنگام بلوغ، کنجکاو می‌شوند و این مسائل را تجربه می‌کنند.

اکنون این کارها را بکنید:
۱. با او به‌شدت رفیق باشید.
۲. پدرش به‌شدت با او رفیق باشند.
۳. آن مسائل را اصلاً به رخش نکشید. گویا نمی‌دانید. تغافل کنید.
۴. او را اصلاً ملامت نکنید. هرگز او را سرزنش نکنید.
۵. از میان دوستان و همسالانش چند نفر دوست خوب انتخاب کنید؛ سه تا پنج نفر و با او توافق کنید که فقط با آنان دوستی کند.
۶. علاوه‌بر گردش‌های خانوادگی، پدرش با او به گردش بروند؛ دو نفری.
۷. شما و همسرتان مطالب تربیتی ما را در کانال «از زبان مشاور» بخوانید.
۸. شما و همسرتان هر روز، دست‌کم نیم‌ساعت مطالعهٔ تربیتی داشته باشید؛ به‌خصوص دربارهٔ مسائل نوجوانان و دوران بلوغ ایشان.

خداوند سبحان یاورتان باشد.

به قلم: نرگس صفرخانلو
۲۴ مرداد ۹۸

  • علی اکبر مظاهری
۲۳
مرداد

مشاوره عقیدتی

پرسش:
«وحی به چه صورت‌هایی بر پیغمبر خاتم‌ - صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ - فرستاده‌ می‌شده است؟ آیا وحی به صورت رویا نیز بر ایشان نازل می‌شده؟»

پاسخ ما:
سخن در این مقوله، دامانی گسترده دارد. اکنون به اختصار تمام می‌گوییم:
ارسال وحی بر پیامبر خاتم و دیگر پیامبران، به گونه‌های گوناگون بوده است. برخی از آن گونه‌ها چنین است:
۱. سخن‌گفتن خداوند، بی‌واسطه، با ایشان.
۲. ارسال وحی، به‌ وسیله فرشتهٔ وحی.
۳. الهام معانی بر قلب و ذهن ایشان در بیداری.
۴. الهام معانی بر قلب و ذهن ایشان در خواب؛ رویای صادق.
و ... .
از دانه‌درشت‌ترین وحی‌های در خواب، فرمان قربانی‌کردن اسماعیل به حضرت ابراهیم - علیهماالسلام - در خواب است که در قرآن به‌ تفصیل آمده است.
خداوند دربارهٔ سخنانی که پیامبر در قالب وحی بیان کرده، فرموده است: «لاینطق عن‌الهوی. ان هو الا وحی یوحی؛ پیامبر، از سر هوس، سخن نمی‌گوید. آنچه می‌گوید، وحیی است که بر او وحی می‌شود.» (نجم، ۳)

الاهی‌ که خداوند سبحان، قلبتان را بر ایمان، استوار بدارد.

علی‌اکبر مظاهری

  • علی اکبر مظاهری
۲۳
مرداد

مشاورهٔ خانواده

پاسخ استاد علی‌اکبر مظاهری به پرسش یک مخاطب

زندگی متاهلی


خانمی پرسیده‌اند:

همسرم گه‌گاه می‌گوید به گردش با دوستانم و تفریحات مجردی احتیاج دارم. گاهی من و دخترم را می‌گذارد و به مسافرت می‌رود، یا ما را می‌فرستد و خودش می‌ماند. من دوستشم دارم و تلاش کرده‌ام با این موضوع کنار بیایم اما برایم سؤال است که آیا این درخواست و رفتار طبیعی است؟ آیا این تمایل او به خاطر این است که من در زندگی کم‌کاری کرده‌ام. لطفاً راهنمایی‌ام کنید.

پاسخ ما:

۱. یکی از عناصر شکل‌دهنده زندگی اجتماعی «رفیق» است. این عنصر از هنگام کودکی آدمی تا دوران کهن‌سالی همراه اوست و نقشی برجسته در اخلاق و شخصیت وی دارد. از تقسیم‌بندی‌هایی که می‌توان در قلمرو رفیقان کرد، تقسیم دوستان و دوستی‌ها به پیش از ازدواج و پس از ازدواج است. یک پدیده طبیعی است که هر پسری پیش از ازدواج با پسرانی دوست است و هر دختری پیش از ازدواج، با دخترانی دوست است و نیز این دو پس از ازدواج، دوستان تازه‌ای می‌یابند. اکنون این مسئله مطرح است که این دو پس از ازدواج با دوستان پیش از ازدواجشان چه کنند و نیز با دوستان تازه‌یافته‌شان چه سلوکی داشته باشند و رابطه‌شان با ایشان را چگونه انضباط دهند که با زندگی متأهلی هماهنگ باشد. اینک با عنایت به مسائل مذکور می‌گوییم: زندگی متأهلی در بسیاری از شئون با زندگی مجردی متفاوت است و مدیریت ویژه می‌طلبد. لازم نیست بلکه مطلوب نیست که پس از ازدواج دوستان را رها کرد یا دوست تازه نگرفت، بلکه آنچه لازم و مطلوب است، آن است که رابطه با دوستان به گونه‌ای سامان یابد که با زندگی جدید هم‌ساز باشد. پیش از ازدواج تعهد در برابر همسر و زندگی مشترک وجود ندارد، اما پس از آن تعهدی وزین برای زوجین پدید می‌آید که مراعات حریم و حقوق خانواده و همسر را ضروری می‌کند. این از ثمره‌های مبارک زندگی مشترک است. رابطه با دوستان دوران تجرد باید به گونه‌ای عاقلانه مدیریت شود که به زندگی دوران تأهل آسیب نزند. اگر آقا و خانم بخواهند گردش و تفریحات پیشین با دوستان را بی‌کم‌وکاست و بی‌تغییر و تبدیل انجام دهند، مشکل به بار می‌آید و آن دوستان هووهای همسر می‌شوند و آن برنامه‌ها مزاحم زندگی زن‌وشوهری می‌گردند. ایجاد تغییر در برنامه‌های پیشین و برنامه‌ریزی جدید، لازمهٔ گذر از دوران تجرد و ورود به دوران تأهل است.
۲. اینکه پرسیده‌اید «آیا این درخواست و این رفتار طبیعی است؟»، اگر اندک و با دوستان سالم باشد، بلی، اما اگر زیاد و با اشخاص ناسالم باشد، نه.
۳. یک سخن بسیار عاقلانه‌ای که خودتان گفته‌اید و کار ما را آسان کرده‌اید این است: «آیا این تمایل او به خاطر این است که من در زندگی کم‌کاری کرده‌ام؟»
آفرین به شما که چنین دانایید. مرحبا به شما که این‌قدر عاقلید. بسیاری از رمیدن‌های مرد از خانه و پناه‌بردن به دیگران به سبب کم‌کاری زن است. نیز کثیری از بدحالی‌ها و بدکرداری‌های زن از کم‌کاری و بدکاری مرد منشأ می‌گیرد. پس شما خودتان و اعمال خودتان را واکاوی کنید که مبادا کم‌کاری کرده باشید. در این راه کتاب «آداب عشق‌ورزی» ما را بخوانید. دربارهٔ این موضوع فراوان نوشته‌ایم.
۴. با مشاوری دانا و توانا و متدین و ترجیحاً آقا مشاورهٔ حضوری کنید. مشاوره‌تان با ما را نیز می‌توانید ادامه دهید.

خداوند سبحان یاورتان باشد.

#مجله_خانه_خوبان
#شماره_۱۲۴
#مردادماه_۱۳۹۸

  • علی اکبر مظاهری