وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی
۰۸
خرداد
مشاوره دینی -  تربیتی
پرسش
پدری یا مادری پرسیده‌اند:
با سلام و عرض ادب.
چگونه پسرهای دوازده‌ساله را به نماز خواندن تشویق کنیم؟ انگیزه‌ای به نماز ندارند. به زور و با عجله نماز می‌خوانند. حرف کسی را گوش نمی‌دهند و در برابر همة امور، بی‌خیال‌اند. آیا طردکردن آن‌ها تأثیری دارد؟ لطفاً راهنمایی فرمایید. متشکرم.
پاسخ ما
درود بر شما که در اندیشة عبادت و دیانت فرزندتان هستید.
اینک چند نکته:
1. پرستش خداوند، از امور فطری است و خدای سبحان، جان‌مایة آن را در نهاد آدمیان نهاده و بذر و نهال آن را در جان انسان کاشته است. ما برزیگران این بذر و کشت‌کنندگان این نهال نیستیم؛ بلکه باغبانان آنیم.
باغبان دانا آن است که بذر و نهال را نیکو پرورش دهد؛ به آن، به اندازه، آب و نور و غذا بدهد؛ نه بیش و نه کم. و آن را از آفت‌ها دور نگه دارد تا شکوفا شود. آب زیاد و بیش از نیاز، بذر و نهال را می‌میراند و آب اندک و کمتر از نیاز، آن را می‌خشکاند. آفت‌زدگی هم آن را پژمرده می‌کند. 
2. «نمایاندن» بیش از «گفتن» اثر می‌گذارد. اگرچه گفتن نیز لازم است؛ اما نمایاندن، لازم‌تر است.
شما عبادت و نیایش را به فرزندتان نشان دهید و البته گاهی نیز به آن فرمان دهید.
یادمان باشد که امام صادق(ع) فرموده است:
«کونوا دُعاةً لِلنّاسِ بِغَیرِ ألسِنَتِکُم؛ مردمان را با غیر زبانتان (بلکه با کردارتان) به سوی نیکویی‌ها دعوت کنید».
و به یاد داشته باشیم که پیامبر اکرم(ص) فرموده است:
«صَلُّوا کَمَا رَأَیْتمونی أُصَلّی؛ ببینید همین‌گونه که من نماز می‌گزارم، نماز بگزارید».
اغلب چنین است که فرزند، از کردار پدر و مادر اثر می‌پذیرد و مانند ایشان رفتار می‌کند. عبادت و نیایش حال‌دار و به‌هنگام را به فرزندتان نشان دهید. همچنین او را در رفتن به مسجد و محافل دینی، با خود همراه کنید.
3. از تشویق، استفادة شایان کنید. فرزندتان را برای عبادت و کارهای نیکویش تحسین کنید.
4. از فشار، کمترین بهره را ببرید. عبادت با اکراه و اجبار، پایدار نیست.
5. از تذکر زیاد بپرهیزید که اثر معکوس دارد؛ البته تذکر نیز لازم است؛ اما اندک و به اندازة ضرورت.
6. در راه تربیت دینی فرزندتان از دیگران کمک بگیرید؛ از همسرتان، مربیان، معلمان، دوستان، خویشان، آشنایان. 
این کمک خواستن را به گونه‌ای ماهرانه و زیرکانه انجام دهید تا فرزندتان احساس نکند برای هدایت او، دیگران را بر او گمارده‌اید.  یا نپندارد که در انجام عبادت سست است و شما به‌ناچار، برای به راه آوردن او از دیگران کمک خواسته‌اید؛ چراکه در این صورت رمیده می‌شود و نتیجة معکوس به بار می‌آید. 
ظرافت و مهارت، در راه تربیت، ضرورتی حتمی است.
7. «طرد کردن»ی را که در پرسش خود آورده‌اید، هرگز انجام ندهید. طرد‌ کردن، نه تربیت است و نه تنبیه. هرگز مباد که نوجوانتان را طرد کنید که بسیار زیان می‌کنید. طرد کردن نوجوان، یعنی انداختن لقمه در دهان افعی.
خدای مهربان، در مسیر تربیت نیکوی فرزندتان، یاورتان باشد.
علی‌اکبر مظاهری، مجله "خانه خوبان"، شماره ۱۱۱، خرداد ۹۷.
  • علی اکبر مظاهری
۰۸
خرداد

نوشته‌ای از خانم الهام خسروی (کارشناس برنامه ریزی شهری و طلبه حوزه علمیه)

 داستان، واقعی است. نام اشخاص را تغییر داده‌ایم.
نزدیک عید نوروز بود. راهی بازار شدم تا پارچه‌ چادری‌ام را به خیاط بدهم. داخل کارگاه خیاطی شلوغ بود. خانم‌ها منتظر بودند تا خیاط اندازه‌شان را بگیرد. 
طبق معمول، با این‌که خانم‌ها غریبه بودند، اما درباره موضوع‌های مختلف با هم صحبت می‌کردند. 
سمیه خانم از خانم دیگری، که در این مدت کوتاه کمی با هم آشنا شده بودند، پرسید: شما دختر خوب سراغ دارید؟ برای پسرم می‌خواهم. شغل پسرم فلان است و اخلاقش بهمان. و کلی از پسرش تعریف کرد. من و همه‌ خانم‌هایی که آنجا بودیم، صدایشان را می‌شنیدیم. 
وقتی نوبت به سمیه خانم رسید، به خیاط گفت: من برای آماده شدن چادرم خیلی عجله دارم تا برای سفرم به شهرستان، چادر نو داشته باشم؛ ببینید که چادرم پاره شده و خجالت می‌کشم با این چادر به مهمانی بروم.
 خانم خیاط زیر بار نمی‌رفت و می‌گفت: سرم خیلی شلوغ است و زودتر از یک هفته نمی‌توانم چادر را آماده کنم. 
سمیه خانم، با شوخی و خنده، می‌گفت: من چطور با این چادر پاره به مهمانی بروم؟
در بین مشتری‌ها مریم خانم و دخترش هم بودند. جلو آمدند تا پیشنهادی دهند. مریم خانم به سمیه خانم گفت: چادر دخترم نو و مناسب است. شما چادرتان را با چادر دخترم عوض کنید و به مسافرت بروید. 
سمیه خانم تشکر کرد و گفت: نمی‌توانم قبول کنم. ما همدیگر را نمی‌شناسیم. اصلا چطور می‌توانم بعد از مسافرت، چادر را به دست شما برسانم؟ 
مریم خانم هم، با زیرکی و سیاست، تعارف می‌کرد و می‌گفت: قابل شما را ندارد. و بالاخره توانست، با ظرافت و مهارت، سمیه خانم را راضی کند. 
در حین عوض کردن چادرها، سمیه خانم، دختر مریم خانم را زیر نظر گرفته بود و لبخند رضایتی بر لب داشت که گویی عروس دلخواهش را پیدا کرده...
  • علی اکبر مظاهری
۰۵
خرداد
امام رضا - علیه السلام - فرموده‌اند:
"هر مومنی که دختر برادر مومنش را خواستگاری کند و مهریه‌اش را ۵۰۰ درهم نقره قرار دهد و او دخترش را به همسری وی درنیاورد، به او جفا کرده و خود را به《عاق》او مبتلا ساخته است و سزاوار است که خداوند حوریان بهشتی را به همسری‌اش درنیاورد." (فروع کافی، جلد ۵، صفحه ۷۶۳)
مجلس صفا یا جفا؟!
‌ گاهی می‌شود که در مراحل مقدماتی ازدواج، ناگواری‌ها و کدورت‌هایی پدید می‌آید که به مراحل بعدی نیز کشیده می‌شود و آثار زیان‌بار و خاطره‌های تلخ آن، تا مدت‌ها، باقی می‌ماند و همسران و خانواده‌ها را شرمنده می‌کند و می‌آزارد و نیز باعث کدورت‌های بعدی می‌شود. 
یکی از آن موارد ناخوشایند، مسئله تعیین مهریه و حوادث مجلس "بله‌برون" است که گاهی در آن، نزاع‌های غیر دوستانه مطرح می‌شود و گاهی نیز این مجلس مقدمه ازدواج، که باید مجلسی فرخنده و دوستانه باشد، به مجلس نزاع‌ دو خانواده بدل می‌شود و سران و بزرگان دو خانواده، برای یک‌دیگر صف‌آرایی می‌کنند و جلسه، شکل نزاع‌های قبیله‌ای و بنگاه‌های دلالی به خود می‌گیرد و در چانه‌زنی‌ها، سخنانی رکیک و دل‌آزار، ردوبدل می‌شود که اصلا مناسب آن مجلس نیست.
نرخ مهریه‌ها نیز به‌گونه وحشت‌زا، رو به بالا می‌رود و، افسوسناکانه، قربانیان اصلی این مجلس، دختران و پسران مظلوم‌اند.
امام رضا - علیه‌السلام - در سخن فوق، برای کسانی که مهریه‌ها را بالا می‌برند و نیز در راه ازدواج جوانان سنگ‌اندازی می‌کنند، دو پیامد ناگوار را بیان فرموده‌اند: یکی جفاکاری درباره دیگران، که کیفر آن سخت است، و دیگری محرومیت از وصال همسران بهشتی، که حسرت آن جانکاه است.  
فرجام سخن
اگر ما خواهان سعادت خود و رستگاری فرزندانمان هستیم، که هستیم، و اگر خواستار رضای الاهی و در آرزوی نعمت‌های بی‌بدیل بهشتی هستیم، که هستیم، چاره‌ای جز این نداریم که این سخن ناصحانه امام بزرگوارمان - علیه السلام - را بپذیریم و در راه ازدواج فرزندانمان سنگ نیندازیم و برای ساماندهی ازدواج جوانانمان بکوشیم، تا ثمره‌های خجسته آن را، در دو جهان، شاهد باشیم. ان‌شاءالله. 
علی‌اکبر مظاهری
  • علی اکبر مظاهری
۲۹
ارديبهشت
 پاسخ‌ها و راهکارها 
اشاره
در آغاز این مقال (پست اول "َضیافت‌ یا مشقت؟) گفتیم:
 "زن و شوهری نزدم آمدند به مشاوره. هردو به ستوه آمده از مهمانی‌های بسیار و رنج‌بار.
آقا، بیشتر از هزینه‌های مهمانی‌ها می‌نالید و از اوقاتی که صرف مهمان‌ها و مهمانی‌ها می‌شود. و خانم، بیشتر از خستگی و درد کمر می‌نالید و از کم‌آوردن وقت پخت و پز و پذیرایی.
زندگی ایشان، بر اثر مهمانی‌های پرشمار و مهمان‌های ناخوانده و بی‌ملاحظه،
در ناآرامی بود. این مهمانی‌ها رونق زندگی‌شان را گرفته بود. این آفت، می‌رفت که به اساس زندگی و رابطه همسری ایشان آسیب بزند.
چاره‌جویی کردند که "چه کنیم؟" 
مشاوره‌مان در سه جلسه، به فرجام نیکو رسید."
 اکنون به اتاق مشاوره‌مان بازمی‌گردیم و پاسخ‌ها و راهکارهای به آن زوج به‌ستوه‌آمده از مهمان‌ها و مهمانی‌ها را بیان می‌کنیم. 
پس از شنیدن کامل سخنان ایشان، که تقریباً نیمی از وقت جلسه اول را گرفت، به پاسخ و راهکار پرداختیم، که خلاصه آن‌ها این است:
 گفتمشان:
 ۱. زندگی‌تان را دریابید. 
هشدارتان می‌دهم که زندگی‌تان در خطر است. این هشدار، لازم است. به فرموده امیر مومنان - علیه السلام:
"من حذرک کمن بشرک؛ آن‌کس که هشدارت دهد، چونان کسی است که مژده و بشارتت دهد. (نهج البلاغه، حکمت ۵۹)
گاهی ترساندن، مانند مژده‌دادن است. این روندی که شما در زندگی دارید، به تخریب زندگی‌تان می‌انجامد. بهای گزافی می‌پردازید، بدون این‌که بهره‌ای ببرید. این مهمانی‌های اکراهی و اجباری، پاداش معنوی که ندارد. پاداش دنیایی هم ندارد. نه سبب الفت قلب‌ها می‌شود و نه محبوبیتی را ثمر می‌دهد. باعث فرسودگی زندگی‌تان است. زیان است و زیان. 
۲. هیچ مهمانی را دعوت نکنید، مگر این‌که هر دوی‌تان کاملاً راضی باشید و از آمدنش کاملاً خشنود شوید و به یقین بدانید که خداوند نیز بر این کار، رضایت دارد. 
این کار، تقریباً، نیمی از مهمانان و مهمانی‌های‌تان را حذف می‌کند. چون اکنون، بنا به گفته خودتان، بسیاری از دعوت‌های‌تان از سر رودربایستی و ملاحظه این و آن است. نیز برخی از دعوت‌های‌تان یا تنها به خواست خانم است و آقا ناراضی است و به‌اکراه تحمل می‌کند، یا تنها به خواست آقا است و خانم به‌اجبار می‌پذیرد. این اکراه و اجبار را حذف کنید. 
۳. مهمان‌های ناخوانده را نپذیرید.
می‌‌دانم که این کار، در آغاز، مشکل است، اما به‌تدریج آسان می‌شود. خویشان و دوستان و آشنایان نیز می‌فهمند که نباید به‌گونه‌ ناخواسته و ناخوانده، مزاحم شما شوند. در مدت چند ماه، این خبر در میان ایشان منتشر می‌شود. کسانی که عاقل باشند، شما را بر این کارتان آفرین می‌گویند؛ هم در دل، هم بر زبان. و کسانی که عاقل نباشند، اندکی می‌رنجند و شاید بدشان آید. این بدآمدن  ناعاقلان، هیچ ارزش و اهمیتی ندارد. 
فرجام نیکو
در آن سه جلسه مشاوره‌ای، علاوه بر راهکارهای سه‌گانه فوق، مطالب بسیار دیگری نیز بیان شد که بیشتر پاسخ به پرسش‌های ایشان بود. ایشان راهکارها را با شجاعت و عزم راسخ، عمل می‌کردند و نتیجه کارشان را به جلسه‌های مشاوره مان می‌آوردند. پاره‌ای از نتایج نیکو، برایشان شگفت‌انگیز بود و برای ادامه راه، تشویقشان می‌کرد.
این مشاوره و اقدام، حدود چهار ماه استمرار یافت، تا این‌که رنج سنگین آن مهمانان و مهمانی‌ها از دوش جسم و جان و خانواده آن زوج، برداشته شد. الاهی شکر.
علی‌اکبر مظاهری 
  • علی اکبر مظاهری
۲۶
ارديبهشت
ماه رمضان و ضیافت‌ها (۲)
حکایتی اسفبار و خنده‌دار
سال‌ها پیش، با آقایی همکاری داشتیم که در منزل و با کمک همسرش، کار حروف‌نگاری و صفحه‌آرایی کتاب می‌کرد.
کتابی را، برای این‌کار، به او دادیم. قرارمان این بود که کار را دو ماهه تحویل دهد. 
این زمان، به ماه رمضان برخورد. آخر ماه رمضان، زمان تحویل کتاب بود. در زمان مقرر، کتاب را طلب‌کردیم.
او گفت: "یک ماه دیگر زمان نیاز داریم."
 گفتیم: بنا بر قرارمان، اکنون زمان تحویل است.
او گفت: "بله. اما آماده نیست." 
سبب را پرسیدیم. 
گفت: " در ماه رمضان، هیچ فرصتی برای این کار به دست نیامد، زیرا یا مهمانی می‌رفتیم، یا مهمانی می‌دادیم. همه ماه رمضان، به مهمانی گذشت."
 متاسف شدم و این سخن امیر مومنان - علیه السلام - به یادم آمد: 
لَاتَجْتَمِعُ عَزِیمَةٌ وَ وَلِیمَةٌ؛ عزتمندی، با شکم‌بارگی، فراهم نیاید (و عزم راسخ، با سورچرانی و شهوت‌پروری، یک‌جا جمع نشوند)." 
(نهج‌البلاغه، خطبه ۲۴۱)
علی‌‌اکبر مظاهری 
  • علی اکبر مظاهری
۲۶
ارديبهشت
 ماه رمضان و ضیافت‌ها
افطاری‌دادن در ماه رمضان، از سنت‌های پسندیده و از آموزه‌های اسلامی است که بر آن وعده پاداش الاهی داده‌ شده است. اما دریغا که این سنت حسنه و سیره فرخنده، در بسیاری از موارد، بلکه در اغلب موارد، بدل شده است به یک کردار مسرفانه و ریاکارانه و متکلفانه، که نه تنها نشانه‌ای از آموزه‌های اسلامی و سیره پیامبر و امامان ندارد، بلکه آدابی است کاملا تشریفاتی که نه تنها پاداش افطاری را ندارد، بلکه در لابلای چندین گناه پیچیده شده است: 
۱. اسراف 
"المبذرین کانوا اخوان الشیاطین؛ اسرافکاران، برادران شیطان‌هایند." (سوره اسراء، آیه ۲۷) 
۲. ریا
"کل ریاء شرک؛ هر ریایی، شرک است."
۳. تکلف
"شرالاخوان من تکلف له؛ بدترین برادران و دوستان، آن است که آدمی برای او به تکلف و زحمت افتد." (نهج‌البلاغه، حکمت ۴۷۹) 
۴. بدنمایی یک سنت اسلامی
۵. هدرکردن نیروی جسمی بیش از نیاز
۶. هدرکردن وقت بیش از نیاز
۷. مسابقه در غیر خیرات 
بر خلاف دستور زیبای اسلامی "تسابقوا فی‌الخیرات؛ در نیکی‌ها، مسابقه دهید."
۸. چشم و همچشمی ضداخلاقی 
۹. پرخوری و پرخوراندن
🔍 حکایتی اسفبار و خنده‌دار {در پست بعد}
{ادامه دارد}
🖋 علی‌اکبر مظاهری 
  • علی اکبر مظاهری
۱۹
ارديبهشت
مشاوره ازدواج
🔍  پرسش
دختری نجیب و باحیا پرسیده‌اند:
دختری هجده‌ساله و آمادة ازدواج هستم؛ اما خجالت می‌کشم این موضوع را به پدر و مادرم بگویم. از نظر روحی به‌شدت به هم ریخته‌ام. امیدم بعد از خداوند، به شماست که راهنمایی‌ام کنید.
پاسخ ما
تحلیل مسئله:
1. غریزة جنسی، موهبتی است که خداوند از سر حکمت در سرشت آدمیان نهاده است. میل همسرخواهی نیز، لطف خداوند است که در آفرینش انسان لحاظ شده. وجود این غریزه و میل، سبب تکامل بشر و بقای ذات اوست. این گوهر ارزشمند، سبب شادابی و شیرینی زندگی می‌شود.
مدیریت ساحت این موهبت، مدیریتی ظریف و لطیف است. شیوة این مدیریت را باید از آفرینندة آن فراگرفت. او که آفریده، شیوة مدیریتش را هم نمایانده است.
2. تأخیر در ازدواج، به هر دلیل و بهانه، ناروا و زیان‌بار است.
3. پدر و مادر و بزرگ‌ترهای خانواده، دوران نوجوانی و جوانی خود را به‌عمد از یاد نبرند. باید به حال جوانانمان رحم کنیم.
اما پاسخمان به اصل پرسش:
1. آفرینتان می‌گوییم که خواهان این هستید که با ازدواج «بهنگام»، پاک بمانید.
2. اکنون که خجالت می‌کشید نیازتان را مستقیم به پدر و مادرتان بگویید، با واسطه به ایشان بگویید. موضوع را با یک «انسان صالح» مطرح کنید تا او به پدر و مادر‌تان بگوید. این انسان صالح می‌تواند مادربزرگ، خاله، عمه، دایی، عمو، دبیر، استاد، روحانی محل یا مشاوری دانا باشد.
3. کتابی داریم به نام «دختران و انتخاب همسر» که موضوع آن دقیقاً همین مسئله‌ای است که شما مطرح کرده‌اید. این کتاب را به‌دقت بخوانید و به راهکارهایش عمل کنید.
4. مبادا خواستگارانتان را بی‌دلیل و بدون بررسی، رد کنید. مواظب باشید دیگران نیز چنین نکنند.
5. چه خوب است که با مشاوری دانا و توانا در ارتباط باشید. کمکی بزرگ است.
خدای پاکی‌ها یاورتان باشد.
علی‌اکبر مظاهری، مجله "خانه خوبان"، شماره 110، اردیبهشت 97.
  • علی اکبر مظاهری
۱۹
ارديبهشت
🔍  پرسش
خانمی پرسیده‌اند:
دختری چهارساله دارم که به مهد کودک می‌رود. با توجه به شرایط جامعه و پوشش خانم‌ها، مشکلات زیادی برایم پیش آمده است. خودم چادری هستم؛ ولی اگر جایی برویم که دخترم، خانم‌هایی با پوشش‌های گوناگون را ببیند، با صدای بلند می‌پرسد: «مامان! چرا این‌ها چادر نپوشیده‌اند؟ من دلم می‌خواهد تو مثل این‌ها باشی». گاهی خانم‌ها که می‌شنوند، با خنده حرف بچه را تأیید می‌کنند. راهنمایی‌ام کنید که چه کنم.
پاسخ ما
1. چادر، لباسی باوقار و زیباست و متانت و زیبایی را با هم دارد.
2. چادر، لباس عرف دین‌داران است. بیشتر خانم‌های متدین، چادر می‌پوشند. بسیاری از خانم‌های فرهیخته و دانشمند جامعة ما هم چادری‌اند.
3. چادر، در جامعة ما، لباس رسمی زنان است.
بنابراین شما با پوشیدن لباسی که وقار، متانت و زیبایی به همراه دارد، لباس عرف دین‌داران و نیز، لباس رسمی زنان جامعه است، احساس آرامش و افتخار داشته باشید، نه احساس تردید و اضطراب.
در پاسخ پرسش یا اعتراض فرزندتان، با صبوری و بدون برافروختگی، بگویید: مامان جان! مگر چادر من چه عیبی دارد؟ و به اندازة فهم او و به زبان خودش، برایش توضیح دهید که چادر، بهترین پوشش است و لازم نیست ما هم مانند دیگران باشیم؛ بلکه باید کاری کنیم که دیگران مثل ما باشند. هر کس اختیار دارد لباسش را خودش انتخاب کند. این مفاهیم را در قالب مثال و داستان نیز برایش توضیح دهید.
در برابر خانم‌هایی هم که می‌پندارید با خنده، حرف کودکتان را تأیید می‌کنند، گردن‌فرازی کنید. مبادا برای خوشایند یا بدآیند این و آن، از ارزش‌هایتان دست بردارید یا شرمنده شوید. هرگز!
قوت قلب
هرگاه با کسانی روبه‌رو شدید که ارزش‌هایتان را مسخره می‌کنند، این آیة قرآن را بخوانید و به خود تلقین کنید که انرژی‌بخش و سبب قوت قلب است:
«فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لَا یُوقِنُونَ؛ صبر کن که وعدة خدا حق است. مبادا کسانی که یقین ندارند، تو را سبک و متزلزل کنند».* 
البته کسانی‌که چادر و چادری را مسخره کنند، بسیار اندک‌اند. نگرانشان نباشید.
خداوند سبحان، یاورتان باشد.
* روم، 60.
علی‌اکبر مظاهری، مجله "خانه خوبان"، شماره 110، اردیبهشت 97.
  • علی اکبر مظاهری
۱۹
ارديبهشت
یک. انتشارات نورالزهرا. 
شبستان، راهرو ۲۹، غرفه ۱۱. 
این ناشر، این کتاب‌هایمان را دارد:
۱. فرهنگ خانواده.
۲. آداب عشق‌ورزی.
و برخی دیگر.
دو. انتشارات خادم‌الرضا.
سالن شبستان، راهرو ۱۳، غرفه ۶.
این ناشر، این کتابمان را دارد:
نبرد بی‌برنده.
سه. نشر عطش.
شبستان، راهرو ۲۰، غرفه ۲۳.
این ناشر، این کتابمان را دارد:
دختران و انتخاب همسر. 
چهار. به‌نشر (انتشارات آستان قدس رضوی).
این ناشر، این کتابمان را دارد:
نهج‌ البلاغه؛ متن، با ترجمه و توضیح. 
پنچ. انتشارات هجرت.
راهرو ۳۰، غرفه ۲۴.
این ناشر، این کتابمان را دارد:
هشدارهای تربیتی.
علی‌اکبر مظاهری 
اردیبهشت ۱۳۹۷
  • علی اکبر مظاهری
۱۹
ارديبهشت
‍ مژده ای دل...
کتاب "آداب عشق‌ورزی" به چاپ هشتم رسید.
در چاپ ششم، سر و جان کتاب را صفایی تازه دادیم؛ مطالبی تکمیلی به آن افزودیم و همه مطالب کتاب را ویرایش کردیم. اکنون کتاب، با محتوای غنی‌تر و پاکیزه‌تر، در خدمت همسران و همگان است.
  • علی اکبر مظاهری