وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی

۲۸ مطلب با موضوع «مقالات» ثبت شده است

۱۲
تیر

 ازدواجم دارد دیر می‌شود! درد دل‌ یک دختر و پاسخ ما (۲)

 نویسنده و مشاور: علی‌اکبر مظاهری 

 از زبان مشاور

 مشاورهٔ ازدواج

 اندیشناک ازدواج و آینده

 دنبالهٔ راهکارها به این دختر اندیشناک ازدواج خود، نیز به همهٔ دختران و پسران:

۵. خودتان برای ازدواجتان تلاش کنید.
در پست پیشین، چهار پاسخ به پرسش‌تان دادیم، سپس «راویان ازدواج» را مطرح کردیم و به ایشان سفارش‌هایی نمودیم.
 اینک راهکار پنجم به خودتان (نیز به همهٔ دختران و پسران و خانواده‌ها):

 روزنه‌های امید

 تشکل‌های همسریابی و ازدواج
اکنون بافت جامعهٔ ما به‌گونه‌ای شده است که برای همسریابی و ازدواج، علاوه بر شیوهٔ سنتی، که شیوهٔ خوبی است، راه‌های دیگری نیز باید جست.
از آن شیوه‌های پسندیده، «همسریابی سازمانی» است؛ سایت‌های همسریابی، کانال‌ها، گروه‌ها، تشکل‌های محلی، ازدواج‌های دانشجویی، سازمان‌های دانشگاهی... . 
قبلاً؛ ده - پانزده سال پیش، نظر مردم، به این شیوه‌ها، منفی بود؛ به این دلیل که برخی از سایت‌ها و سازمان‌های همسریابی، خوب عمل نمی‌کردند. هنوز هم آن غیر خوب‌ها وجود دارند، اما، به‌تدریج، تشکل‌های خوب، به میدان آمدند و کارهایی پسندیده کردند. 
اکنون صدها سایت، کانال، گروه، تشکل و سازمان، در فضاهای حقیقی و مجازی، فعال‌اند. دانشگاه‌ها، مساجد، خیرخواهان و اماکن و اشخاص فراوانی مشغول کار مبارک «معرفی»، «واسطگی»، و «روایت‌گری» ازدواج‌اند. از فعالیت‌های اینان، نتایج شایانی پدید آمده است. 
اما هنوز، برخی از خانواده‌ها، به‌خصوص پدران و مادران، به اینان بدبین‌اند. یا چندان خوشبین نیستند. بعضی از خود جوانان نیز هنوز دلشان به کار ایشان، گواهی نمی‌دهد. از این رو، خود را از ثمره‌های این شیوهٔ خجسته، محروم می‌کنند.

دیدگاه ما
ما می‌گوییم: باید بدها و خوب‌ها را تفکیک کرد. تکلیف ما با بدها معلوم است؛ همچنان به آنان اعتماد نمی‌کنیم، اما از خوب‌ها باید استفاده کنیم. شاید بتوان گفت که خوب‌ها دارند بیش از بدها می‌شوند. اعتماد جامعه و خانواده‌ها و جوانان، به اینان، رو به افزایش است. 
ما اینک، در مشاوره‌هایمان، شاهد ازدواج‌های فرخنده‌ای هستیم که محصول کار همین تشکل‌ها است.

پاداش عظیم خداوند بر ایشان؛ راویان نیکوپندار و نیکوکردار ازدواج.

۵ خرداد ۱۴۰۴

ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

🌐 https://eitaa.com/Mazaheriesfahani
#علی‌اکبر_مظاهری

  • علی اکبر مظاهری
۱۲
تیر

 چشمان زیبابین کجاست؟!

 نویسنده: علی‌اکبر مظاهری

 زیبایی‌های اخلاق (۱۴)

 اشاره
 قرارمان با شمایان؛ خوانندگان خوبمان، این است که از اخلاق بنویسیم و گوشه‌هایی از زیبایی‌های اخلاق را بنمایانیم و نیز پاره‌ای از اخلاق‌مداران را نشان دهیم، تا جان‌هایمان فربه شود و مبادا از نبود کرامت‌های اخلاقی، ناامید شویم و مبادا بپنداریم که عصر انسانیتِ کریمانه، گذشته است. 
اینک با هم شویم و سر قرارمان رویم.

زین همرهانِ سست‌عناصر دلم گرفت 
شیر خدا و رستم دستانم آرزوست۱

 طرح یک معما
هنوز نمی‌دانم چرا آدمیان، جنبهٔ‌های منفی دیگران را بیش از جنبه‌های مثبتشان می‌بینند، حال آن‌که مقتضای فطرت انسانی، که همانا سرشت خدایی‌ است، دیدن زیبایی‌ها است، نه پلشتی‌ها.
شاید دلیل‌ این پلیدبینی، فرهنگ آلودهٔ جامعه‌ها است، نیز تربیت‌های غلط خانوادگی، که اندک و اندک در میان مردمان پدید آمده است، بر اثر پاره‌ای از عوامل ناراست اجتماعی.
هرچه که هست، اکنون در جامعهٔ ما جنبه‌های پلشت پدیده‌ها بیشتر دیده می‌شود، و در روابط انسانی، بدی‌ها بیش از خوبی‌ها نمایان می‌گردد. دیدن عیب‌های آشکار مردمان و نمایاندن عیب‌های پنهان آنان، از مصداق‌های دانه‌درشت این رَویهٔ ناروا است.
 اینجا میدان وسیعی برای جَوَلان قلم هست تا این موضوع را از زاویه‌های اخلاقی، روان‌شناسی، فلسفی، جامعه‌شناسی، تربیتی بکاود، و اما چون مجال رسانه‌های مجازی اندک است، تفصیل مطلب را وامی‌گذاریم برای هنگام کتاب‌شدن این نوشته‌ها. به خواست خدا.

 اکنون بر سر سخن خود شویم و از زیبایی‌های اخلاق بگوییم.
پیامبر رحمت - که بر او و خاندانش درود خدا باد - فلسفهٔ پیامبری خود را رشد و تکمیل ارزش‌های اخلاقی بیان فرموده است: 
«إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ»؛۲
من از آن رو برانگیخته شدم که: اخلاق کریمه و صفات ستوده و انسانى را در بشر به کمال رسانم و به پایان آرم.
اخلاق، به معنای خنده؛ خندیدن و خنداندن، نیست. آری؛ یکی از شاخه‌های اخلاق، خوش‌خلقی است، اما ای‌بسا خنده‌ای که ضد اخلاق است؛ مثلا اگر با رنجانندگی و غیبت‌ و تهمت، همراه باشد.

 مردی چونان طلای ناب!
  آیت‌الله شبیری زنجانی؛ نمونه‌ای جان‌نشین
با یکی از دوستان، دربارهٔ اسوه‌های اخلاقی سخن می‌گفتیم. ایشان گفت:
«من مدت ده‌سال در درس خارج فقه آیت‌الله شبیری زنجانی حضور داشتم. ایشان، در این مدت ده‌ساله، حتی یک‌بار به هیج‌کدام از شاگردان توهین نکرد. با هیچ‌کس تندی نکرد. هیچ‌کس را مسخره نکرد. هیچ‌کس را نرنجاند. در پاسخ سؤال و اشکال هیچ شاگردی سخنی نگفت که شرمنده‌اش کند؛ اگرچه سؤال یا اشکالش بی‌‌مورد یا ناوارد بود.»۳

کسانی که با شیوهٔ درس‌های حوزه‌های علمیه آشنا باشند، به‌خصوص درس خارج فقه، که درسی است استدلالی و پر‌کنکاش، می‌دانند که در این درس‌ها، مباحثه‌ها و پرسش‌و‌پاسخ‌های بسیاری صورت می‌گیرد.
اکنون در نظر آورید یک استاد را که در میان انبوهی از شاگردان، درس استدلالی «خارج فقه» را تدریس کند و با انبوه سؤال‌ها و اشکال‌های درست و نادرست، وارد و ناوارد، مواجه شود و در مدت ده‌سال حتی یک سخن تلخ نگوید و به هیچ‌کس اهانت نکند.
قبول داریم که سخت است، اما ناممکن نیست. حوصله‌ورزی و دندان‌برجگرفشردن و اخلاق‌ورزی می‌طلبد. اما حقا که ارزشش را دارد.

اخلاقم آرزوست...

۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴

۱. مولوی؛ دیوان شمس.
۲. مکارم‌الأخلاق؛ ج ۱، ص ۱۶.
۳ استاد سیدعباس مدرسی.

ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

🌐 https://eitaa.com/Mazaheriesfahani
#علی‌اکبر_مظاهری

  • علی اکبر مظاهری
۱۲
تیر

ازدواجم دارد دیر می‌شود! (درد دل یک دختر و پاسخ ما)

 نویسنده و مشاور: علی‌اکبر مظاهری 

 از زبان مشاور

 مشاورهٔ ازدواج

 اندیشناک ازدواج و آینده

 پرسش
دختر‌خانمی گفته و پرسیده است:
دختری ۲۲ساله‌ام. به ازدواج و مونس نیازمندم. با این‌که امتیازهای خوبی برای ازدواج دارم، اما خواستگار چندانی ندارم. ما، به دلیل شغل پدرم، به شهری آمده‌ایم که آشنایان فراوان نداریم. یکی از دلایل کمبود یا نبود خواستگار، گمنام‌بودنمان در این شهر است.
دارد رگه‌هایی از ناامیدی و افسردگی به وجودم رخنه می‌کند. آینده‌ام را چندان روشن نمی‌بینم.
ممکن است لطفاً راهنمایی‌ام کنید؟

 پاسخ ما
۱. مرحبایتان می‌گوییم که در اندیشهٔ ازدواج و زندگی آینده‌تان‌اید. این از امتیازهای یک جوان است که در فکر ساختن آینده و انجام ازدواج خود باشد.
۲. در اندیشه‌بودن، مثبت است، اما ناامید و هراسان‌شدن، منفی است.
۳. به لطف‌های خداوند دل ببندید و از او، که مهربان‌ترین مهربانان است، به‌دعا، همسری شایسته بطلبد.
۴. مشاوره‌تان با ما را ادامه دهید.
اکنون سخنی با کسانی می‌گوییم که می‌توانند، بلکه می‌شاید و می‌باید که جوانانی چون شما را یاری کنند. به دقت، همراهی کنید.

 راویان ازدواج
در جامعهٔ ما، دختران و پسران فراوانی، مانند این دخترخانم‌مان داریم که بر همگی‌مان فرض است که یاوریشان کنیم؛ فرض و ضرورتی حتمی.

 ارجمندترین وساطت‌ها
فرهنگ‌ها، چه خوب‌ها چه بدها، به‌تدریج ایجاد می‌شوند. باورها، عقیده‌ها، عادت‌ها، فضیلت‌ها، رذیلت‌ها، و همهٔ خصلت‌های آدمیان و جامعه‌ها، اندک‌اندک پدید آمده‌اند و کم‌کم رشد کرده‌اند و ای‌بسا از نسلی به نسلی دیگر منتقل می‌شوند و برخی‌شان تا چندین نسل، پیش می‌روند.

رگ‌رگ است این آب شیرین و آب شور
در خلایق می‌رود تا نفخ صور ۱

نیز فرهنگ‌ها تمدن می‌سازند. جانمایهٔ تمدن‌ها، فرهنگ مردمان است.

 تمدن اسلامی
پیامبر اکرم و امامان - علیهم السلام - با گفتار و کردار خود، تمدن اسلامی را ساختند. ایشان با گفتارشان آموزه‌هایی را به مسلمانان می‌آموزاندند، و با کردارشان، آموزه‌هایی دیگر را به مردمان می‌نمایاندند.
از مسائلی که آن بزرگواران به مردمان گفتند و نمایاندند، «فرهنگ خانواده» بود، که «ازدواج»، بخشی از این فرهنگ است.
سیرت رفتاری و گفتاری پیامبر و امامان این بود که ازدواج، امری طبیعی و غریزی و فطری است و جزو زندگی است و باید در جای خود باشد و همان‌گونه که آدمیان، برای استمرار حیات خود، نیازمند آب و غذا و هوایند، نیازمند ازدواج‌اند.

 راویان...
سخن اکنونی‌مان دربارهٔ راویان ازدواج است. پیامبر و امامان، هم خود راوی ازدواج بودند، هم دیگران را به این کار تشویق می‌کردند.
پاره‌ای از سخنان آن ارجمندان را بخوانیم:
۱. رسول‌الله: «مَنْ عَمِلَ فِی تَزْوِیجٍ بَیْنَ مُؤْمِنَیْنِ حَتَّى یَجْمَعَ بَیْنَهُمَا زَوَّجَهُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَلْفَ امْرَأَةٍ مِنَ الْحُورِ الْعِینِ کُلُّ امْرَأَةٍ فِی قَصْرٍ مِنْ دُرٍّ وَ یَاقُوتٍ وَ کَانَ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ خَطَاهَا أَوْ بِکُلِّ کَلِمَةٍ تَکَلَّمَ بِهَا فِی ذَلِکَ عَمَلُ سَنَةٍ قِیَامٍ لَیْلُهَا وَ صِیَامٍ نَهَارُهَا»؛۲  هر کس برای ازدواج زن و مرد مؤمنی بکوشد تا خداوند آن دو را به همسری هم درآورد، خداوند هزار همسر بهشتی نصیب او می‌کند و برای هر گامی که در این راه برمی‌دارد و هر سخنی که برای این کار می‌گوید، ثواب یک‌سال عبادت می‌برد.
۲. امیر مؤمنان: «أَفْضَلُ الشَّفَاعَاتِ أَنْ تَشْفَعَ بَیْنَ اثْنَیْنِ فِی نِکَاحٍ حَتَّى یَجْمَعَ اللهُ بَیْنَهُمَا»؛۳ بهترین وساطت‌ها آن است که در کار ازدواج زن و مردی وساطت کنی تا خداوند آنان را به همدیگر برساند. 
۳. امام صادق: «مَنْ زَوَّجَ أَعْزَباً کَانَ مِمَّنْ یَنْظُرُ اللهُ إِلَیْهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ»؛۴ کسی که مجردی را همسر دهد، خداوند در قیامت به او (به نظر لطف) می‌نگرد. 

احادیث، در این باب، بسیار است، که در مجالی دیگر به آن‌ها می‌پردازیم.

 باور قلبی
اگر قلب انسان، این کردار و گفتار پیشوایان معصوم را از بن جان باور کند، دیگر از عواقب احتمالی کار نمی‌ترسد، و دیگر برایش مهم نیست که دیگران دربارهٔ کار او چه بگویند. او کار راویگری و میانجیگری ازدواج را، قربة الی الله، می‌کند، وظیفه‌اش را به‌دقت انجام می‌دهد و نتیجه را به خدا وامی‌گذارد.

ادامه دارد...

۳ اردیبهشت ۱۴۰۴

۱. مولوی.
۲. وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص۴۶، حدیث ۲۴۹۹۶.
۳. الکافی، ج ۵، ص ۳۳۱، حدیث ۱.
۴. الکافی، ج ۵، ص ۳۳۱، حدیث ۲.

ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

🌐 https://eitaa.com/Mazaheriesfahani
#علی‌اکبر_مظاهری

  • علی اکبر مظاهری
۱۲
تیر

مرد بی‌بدیل!

 نویسنده: علی‌اکبر مظاهری

 زیبایی‌های اخلاق (۱۳)


 اشاره
 قرارمان با شمایان؛ خوانندگان خوبمان، این است که از اخلاق بنویسیم و گوشه‌هایی از زیبایی‌های اخلاق را بنمایانیم و نیز پاره‌ای از اخلاق‌مداران را نشان دهیم، تا جان‌هایمان فربه شود و مبادا از نبود کرامت‌های اخلاقی، ناامید شویم و مبادا بپنداریم که عصر انسانیتِ کریمانه، گذشته است. 
اینک با هم شویم و سر قرارمان رویم.


 در اوصاف آیت‌الله ابراهیم امینی
بالاترین ستایش از یک انسان، آن است که بگوییم بی‌نظیر است. دربارۀ هرکس چنین بگوییم، ته دلمان محکم نیست؛ شاید نظیر دارد. یا ممکن است نظیری داشته باشد و ما نمی‌شناسیم. بنابرمثال: اگر بگوییم انیشتین، در علم فیزیک، بی‌نظیر است، دلمان قرص نیست؛ شاید دیگری هم باشد. 
کسی به علامۀ محمدتقی جعفری گفت: به نظر من پس از معصومان - علیهم‌السلام - هیچ‌کس به اندیشمندی مولوی نبوده است. نظر شما چیست؟ ایشان تأمل کرد و گفت: نمی‌شود چنین مطمئن سخن گفت.
اکنون بنده می‌گویم هیچ‌کس را مانند آیت‌الله ابراهیم امینی ندیده‌ام. هیچ‌کس. نه این‌که بزرگ‌ترین فقیه یا فیلسوف بود؛ نه. ایشان در مجموع، به‌ عنوان یک انسان، بی‌بدیل بود. من کسی مانند ایشان را ندیده‌ام و نمی‌شناسم.

ایشان چنین بود:
۱. نمی‌ترسید
 از هیچ‌کس و هیچ‌چیز، نمی‌هراسید. رفتار و گفتار و حالتی که دلالت بر ترس کند، در ایشان ندیده‌ام. چنان بی‌هراس بود که انسان باور می‌کرد ترسی در وجودش وجود ندارد. آنچه را حقیقت می‌دانست، می‌گفت و عمل می‌کرد. نه از قدرت کسی می‌ترسید، نه از شوکت کسی، نه از شهرت کسی، نه از ملامت کسی، و نه از جهالت کسی؛ هیچ و هیچ و هیچ. بی‌پروای مذموم نبود، بلکه شجاع ممدوح بود.

۲. صریح بود
 در گفتار، کردار، حالت، برخورد، صراحتی مثال‌زدنی داشت. با این‌که بسیار مؤدب بود، اما کاملاً صریح بود. ملاحظۀ احدی را نمی‌کرد؛ ملاحظۀ ناصواب. صراحت او برخاستهٔ از شجاعت او بود. 
آه که چه‌قدر به این صفت صراحت، محتاجیم!

۳. بر صراط مستقیم بود
 نه این‌طرفی بود، نه آن‌طرفی. روح و عقل و اندیشه و عمل او معتدل بود؛ همیشه بر صراط مستقیم می‌رفت. به ‌قول حضرت امیر - علیه‌السلام - هم راستی‌ها گمراه‌اند، هم چپی‌ها. از جادۀ وسط و صراط مستقیم که منصرف شوی، گمراهی؛ خواه به‌ سمت راست باشد و خواه به‌ سوی چپ. ایشان، در همۀ مراحل زندگی و در همۀ امور، بر صراط مستقیم بود؛ استوار و پایدار.

 ۴. اهل ریا نبود
هیچ در قید این نبود که برای دیدن دیگران یا شنیدن دیگران، کاری برخلاف عقیده‌اش بکند. حتی در شیوهٔ زندگی و نوع لباس و رفت‌وآمد، برای پسند یا ناپسند دیگران، کاری نمی‌کرد. از قید نظر و پندار دیگران آزاد بود. 
شکل لباس‌پوشیدن و راه‌رفتن و سخن‌گفتن و لهجه‌اش، همان سبک سادهٔ نجف‌آبادی بود. نه از شکل و شمایل روستایی و کشاورزی‌اش عار داشت، نه تلاش می‌کرد برای خوشایند دیگران، از قالب خود درآید و به قالب دیگری برود.
با این‌که فقیه بود و فیلسوف و دانشمند و نویسندهٔ بلندمرتبه، هیچ تشخصی بر خود نمی‌گرفت. از قیدها و بندها و آداب‌ورسوم، آزاد بود؛ کاملاً آزاد و آرام. با «تکلٓف»، بیگانه بود. با آن‌همه مقام علمی و اجتماعی، مرامش همان مرام کشاورززادهٔ نجف‌آبادی بود. 


حضرتِ آیت‌اللهِ فقیهِ فیلسوفِ سیاستمدارِ متفکرِ نویسنده، همان ابراهیم امینی نجف‌آبادی بود. همان‌گونه که بود، می‌نمود و همان‌سان که می‌نمود، بود. این‌ حالت، همان حالت پیامبران است. پیامبر اکرم - صلی‌الله‌علیه‌و‌آله - پس از فتح مکه، همان پیامبر شعب ابوطالب بود.
وه که این حالت، عجب حالت مبارکی است!


۱۶ فروردین ۱۴۰۴

ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌐 https://eitaa.com/Mazaheriesfahani

#علی‌اکبر_مظاهری

  • علی اکبر مظاهری
۱۲
تیر

 زیباترین ازدواج!

 نویسنده و مشاور: علی‌اکبر مظاهری


 زیبایی‌های اخلاق (۱۲)



 اشاره
 قرارمان با شمایان؛ خوانندگان خوبمان، این است که از اخلاق بنویسیم و گوشه‌هایی از زیبایی‌های اخلاق را بنمایانیم و نیز پاره‌ای از اخلاق‌مداران را نشان دهیم، تا جان‌هایمان فربه شود و مبادا از نبود کرامت‌های اخلاقی، ناامید شویم و مبادا بپنداریم که عصر انسانیتِ کریمانه، گذشته است. 
اینک با هم شویم و سر قرارمان رویم.


آیا عنوان این نوشته؛ «زیباترین ازدواج»؛ با قرارمان سازگار است؟ بلی؛ دقیقاً بر عهدمانیم. 
ببینید:


 زیبایی‌های یک ازدواج اخلاقی
 در همین ایام؛ یعنی ماه‌های شعبان و رمضان ۱۴۴۶، بهمن و اسفند ۱۴۰۳، نوروز ۱۴۰۴، ازدواجی انجام گرفت بی‌مانند. در همین روزهای دلار و طلای فلان تومان، تورم بهمان درصد، گرانی‌های چنین و چنان، این پیوند خجسته، پدید آمد.
من از صفر تا صد این نکاح فرخنده، حضور داشتم؛ معرفی، مشاورهٔ پیش از ازدواج، مشاورهٔ دوران شناخت و خواستگاری، همراهی در مراحل گوناگون، ... و خودم، در روز نیمهٔ شعبان، در حرم حضرت معصومه، عقدشان کردم.
 خانوادهٔ دختر به من گفتند: دخترمان، دختر شما. خانوادهٔ پسر گفتند: پسرمان پسر شما. خود دختر و پسر گفتند: ما فرزندان شما. و من، با مدد الاهی، پذیرفتم.
 آغاز تا انجام این ازدواج، در حدود دو ماه به فرجام رسید، و اکنون، عروس و داماد، در گشت و گذارند و، بال در بال هم، خوش می‌گذرانند. نوش جانشان.
در این ازدواج مبارک، هیچ و هیچ‌گونه دلخوری، دعوا، کشاکش، مجادله، وجود نداشت و ندارد؛ هیچ و هیچ و هیچ.
همکاری و همدلی دختر و پسر و خانواده‌هایشان، عالی بود و هست. 
حقا که این دختر و پسر، خیلی خوبند. زندگی زیبای جدیدشان، گوارای وجودشان بادا! دست لطف خداوند مهرورز، بر سرشان!


 معمای رازآمیز
 برخی از کسانی که بنده را نشناسند، می‌پندارند دارم رمان می‌نویسم. افسانه است. و برخی از کسانی که می‌شناسند، ذهنشان به این سو می‌رود که حتماً دختر و پسر و خانواده‌هایشان، بسیار پولدارند. خب، وقتی پول هنگفت موجود باشد، شاید بتوان چنین کار بزرگ را در این زمان کوتاه انجام داد. 
اما بگویمتان: این دو خانواده و دختر و پسر، ثروتمند نیستند. حقوق کلان ندارند. ارث پدر و مادر و آباء و اجداد به ایشان نرسیده است. دارایی ایشان، توکل به خدا است و دل‌های پاک و همت‌های بلند و اخلاق نیکو؛ همان «زیبایی‌های اخلاق».
در همهٔ عمرم ازدواجی به این زیبایی ندیده‌ام. الاهی شکر.
 در آینده، باز دربارهٔ این رخداد دلنواز، به‌تفصیل می‌نویسم. حالا خواستم تا تنور داغ است، نانی بچسبانم، تا دل جوانانمان؛ پسر و دختر؛ گرم شود و هراس را از دل بیرون برانند و به امدادهای الاهی دل خوش کنند. 
به امید خدا.



۹ فروردین ۱۴۰۴


ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇
🌐http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

🌐 https://eitaa.com/Mazaheriesfahani

  • علی اکبر مظاهری
۱۱
شهریور

«نَه» به سرزنش («نه»ی هفتم)

نویسنده: علی‌اکبر مظاهری

ملامت و تربیت

در ساحت «تربیت»، جایی برای «ملامت»، وجود ندا‌رد. کسانی که ملامت (سرزنش، نکوهش) را در تربیت به کار می‌گیرند، اشتباه می‌کنند و‌ نتیجه‌ٔ معکوس می‌گیرند.
این سخن پیامبر اکرم (ص) را ببینیم:
«لُو عَلِمَ النّاس کَیفَ خَلقَ اللهُ هذا الخَلق، لَم یَلُن اَحَدٌ اَحَدا»؛ اگر مردمان می‌دانستند که خداوند، آدمیان را چگونه آفریده است، هیچ‌کس هیچ‌کس را سرزنش نمی‌کرد. (الکافی، جلد ۳، صفحهٔ ۱۱۳، دارالحدیث)
این حدیث به اندازه‌ٔ یک کتاب صدصفحه‌ای، سخن گفته است.
آفرینش آدمیان گوناگون است. خداوند هرکس را برگونه‌ای آفریده است. هرکس خلقتی ویژه دارد.
این‌‌که روان‌شناسان و دانایان، کمتر با مردمان درمی‌پیچند یا هیچ درنمی‌پیچند، دلیلش آن است که ایشان، تا اندازه‌ای، ذات آدمی را می‌شناسند و دلایل رفتار‌ و گفتار و کردار‌ آدمیان را می‌دانند.

  • علی اکبر مظاهری
۰۷
شهریور

بشریت، بر اثر چه عاملی، بیشترین خسارت‌ را می‌خورد؟

طرح یک سؤال

بشریت، بر اثر چه عاملی، بیشترین خسارت‌ را می‌خورد؟
از ناحیهٔ جنگ‌ها؟ یا بر اثر بلاهای طبیعی؟ یا از جانب بیماری‌ها؟
یا از ناحیهٔ سوانح رانندگی؟
نه!
بزرگترین خسارت بر انسانیّت، از این ناحیه است که:
افراد بشر، با استعدادهای فراوان و گوناگون، به این جهان می‌آیند و قابلیت رشد و پیشرفت در زمینه‌های مختلف را دارند، اما این استعدادها و قابلیت‌ها یا اصلاً زمینهٔ بروز و شکوفایی پیدا نمی‌کنند، یا بر اثر عواملی، نابود می‌شوند، یا برای شکوفایی و ثمردهی، زمینه‌ٔ مناسب نمی‌یابند؛ در نتیجه، مقدار کمی از آن استعدادها به نتیجه می‌رسند و بقیه به هدر می‌روند.
بنا بر مثال: خانواده‌ای را که دارای پنج فرزند باشد در نظر بگیرید: فرزند اول این خانواده، استعداد آن را دارد که انسان برجسته‌ای مانند «امام‌ خمینی» شود.
فرزند دوم، این قابلیت را دارد که مانند خانم «امین» شود.
فرزند سوم، مانند «ادیسون»
فرزند چهارم، مانند خانم «ماری‌کوری» (کاشف رادیوم)،
فرزند پنجم، مانند پروفسور «محمود حسابی».

  • علی اکبر مظاهری
۲۰
مرداد

از فانتزی‌های فیلم هندی تا ‌آمار ازدواج در کرونا

توضیح خانهٔ خوبان: در صفحهٔ کامنت‌دونی شمارهٔ ۱۳۹ مجله، مطلبی با عنوان «‌چرا ازدواج نکردی؟» منتشر شد که در آن برخی از جوانان آقا و خانم، دلایل غیراقتصادی ازدواج نکردن خود را بیان کردند. اکنون در این مطلب، تحلیل و بررسی استاد علی‌اکبر مظاهری (مشاور خانواده) را دربارهٔ دلایل ذکر شده، می‌خوانید.

🔹خشنودیم که در جامعه‌مان کسانی هستند که دلیل ازدواج نکردن یا تأخیر در ازدواج را مشکل اقتصادی ذکر نمی‌کنند. از دیرزمان -حدود چهل سالش را من به یاد دارم- اگر دلیل ازدواج نکردن یا به عقب انداختن ازدواج را از جوانان می‌پرسیدیم، اکثر آن‌ها نخستین مسئله‌ای را که بیان می‌کردند، مشکل اقتصادی بود؛ نداشتن پول، خانه، شغل و مانند این‌ها. اکنون نیز چنین است، اما به تازگی در صفحهٔ «کامنت‌دونی» مجله‌مان دلایل دیگری نیز مشاهده‌ شده است؛ دلایلی که پول و مسائل اقتصادی جزو آن‌ها نیست. مپنداریم که این ‌بار، کامنت نویسانمان همگی ثروتمندند؛ نه! اینان نیز مانند همگان‌اند و در همین جامعه زندگی می‌کنند، اما توانسته‌اند از کلیشه‌ها فاصله بگیرند و واقعیت‌های دیگری را نیز ببینند. آفرین بر اینان.

اکنون چند نمونه از دلایل غیراقتصادی را بخوانیم؛ پرسیده‌ایم: «چرا ازدواج نکرده‌اید؟» گفته‌اند:

  • علی اکبر مظاهری
۱۳
تیر

نه به...

♦️اشاره: قبلاً در پُست «جنگ و صلح همسران (۲)» به پنج «نَه» در زندگی زناشویی اشاره کردیم. در این پست، مبحث را ادامه می‌دهیم.

«نَه»ی ششم: نَه به توقع.

همسران! هیچ انتظار و توقعی از هم نداشته باشید.

✔️قاعده‌ای علمی
انتظار، منشأ اضطراب و خشم است. توقع، ریشهٔ دلخوری‌ها است. هرچه سطح انتظار ما از دیگران بالا رود، سطح اضطراب و خشممان بالا می‌رود و سطح رضایتمان پایین می‌آید.
توقع از دیگران دخلمان را می‌آورد. تا از دیگران انتظار داریم، به رضایت نمی‌رسیم. انتظارهای ما هرگز برآورده نمی‌شوند. پس دائم مضطرب می‌شویم، خشمگین می‌شویم، فرسوده می‌شویم، کینه به دل می‌گیریم.
توقع‌های ما، اگرچه کوچک باشد، روان ما را چشم‌به‌راه اقدام دیگران می‌کند و وقتی برآورده نشد، که هرگز نمی‌شود، دائم در رنجیم، در اضطرابیم، پرزهریم، اعصابمان متشنج است و روانمان فلج می‌شود.

  • علی اکبر مظاهری
۲۲
خرداد

زندگی بدون دعوا و دلخوری امکان ندارد!

انتشار پست اول و دوم «جنگ و صلح همسران» بازتاب‌های قابل توجهی داشت. گویا مطلب تازه‌ای خوانده‌اند. تحلیل مطلب برایشان دشوار بود. من اما، همچنان بر همان سخن تأکید کردم که نمی‌شاید، بلکه نمی‌باید که همسران، در طول زندگی مشترکشان، با هم دعوا کنند، با هم مجادله کنند، از هم عیب‌جویی کنند، به هم عیب‌گویی کنند، برای هم استدلال کنند، از هم انتقاد کنند، از هم گلایه کنند.
برخی‌ها این مطلب را آرمانی می‌پنداشتند، که در عمل، ممکن نیست. اما من برایشان توضیح می‌دادم که ممکن است، بلکه شایسته است، و بلکه بایستهٔ حتمی است.
بیشتر ایشان خانم بودند. چون در میان خانم‌ها این نظر بیشتر رواج دارد که زندگی، بدون دعوا و دلخوری و گلایه و بدگویی از همسر در نزد دیگران و درددل کردن برای مامان و خواهر و خاله‌باجی و خاله‌زنکان امکان ندارد. حتی برخی از دانشجویان ما نیز همین را عقیده داشتند.

  • علی اکبر مظاهری