وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی

۲۳ مطلب با موضوع «مقالات» ثبت شده است

۱۷
آذر

                                                                         از زبان مشاور

    » فاخته های جداآشیانه

دختر و پسری شیرازی، که تازه عقد کرده بودند، نزدم آمدند که برایشان درباره «بهتر زندگی کردن» سخن بگویم. مشکلی نداشتند که در پی حل آن آمده باشند؛ آمده بودند که مشکلی پیش نیاید.

به ایشان آفرین گفتم که چنین فهیم اند و در طلب حیاتی فرخنده اند.

گفتم: دوست دارید از کجا بگوییم؟

گفتند:

  • علی اکبر مظاهری
۲۳
آبان

 

 

 

انسان دارای توان فراوانی است. دست آفریدگار، نیروی کران ناپیدایی را هنگام آفرینش در وجود آدمی به ودیعت نهاده و او را توانمندتر از بسیاری از آفریدگان هستی قرار داده است.

امیرمؤمنان - علیه السلام -  که از برترین مخلوقات آفرینش است و زوایای ژرف وجود آدمی را به خوبی می شناسد، خطاب به انسان چنین سروده:  أتَزْعَمٌ أنّکَ جرمٌ صَغیرٌ؟ /  وَ فیکَ انطَوی العالمُ الاکبرُ!

آیا می پنداری موجود کوچکی هستی؟ /  حال آنکه در وجودت جهان بزرگی نهفته است!

  • علی اکبر مظاهری
۱۸
آبان

راویان خوب ازدواج ( 6 ). دختران و انتخاب همسر (17 )

   » چاره کار

2. دل بریدن از ستایش دیگران

پس از دل بستن به پاداش الاهی و امید داشتن به عنایت خدای رحمان و رحیم، نوبت چشم و دل بریدن از پاداش دیگران است.

از بزرگترین عوامل موفقیت در عرصه کمک به ازدواج جوانان، قطع امید از هرگونه ستایش و پاداش از ناحیه مردمان است.

پیامبران، به هرجا که رسیدند، به سبب قطع طمع از مردم بود؛ هرگونه طمع؛ مادی، معنوی.

طمع داشتن به مردم، شکل های گوناگونی دارد؛ طمع به ثروت، قدرت، مقام،... و طمع به قدردانی و سپاس گویی. این آخری، فلج روانی می آورد. و از قضا، راویان و نیکوکاران ازدواج، بیشتر با همین آخری سر و کار دارند. ایشان، با این عملشان، در پی ثروت و مقام و قدرت نیستند، اما خواهان سپاس دیگران هستند، و ازهمین ناحیه ضربه می خورند.

پس، با دل بستن به لطف خدای سبحان، ریشه این آفت را از جانمان برکنیم.

  • علی اکبر مظاهری
۲۵
مهر

راویان خوب ازدواج (3). دختران و انتخاب همسر (14)

     » ارجمند ترین وساطت ها

فرهنگ ها، چه خوب ها چه بدها، به تدریج ایجاد می شوند. باورها، عقیده ها، عادت ها، فضیلت ها، رذیلت ها، و همه خصلت های آدمیان و جامعه ها، اندک اندک پدید آمده اند و کم کم رشد کرده اند و ای بسا از نسلی به نسلی دیگر منتقل می شوند و برخی شان تا چندین نسل پیش می روند.

رگ رگ است این آب شیرین و آب شور / در خلایق می رود تا نفخ صور 1

نیز فرهنگ ها تمدن می سازند. جانمایه تمدن ها، فرهنگ مردمان است.

تمدن اسلامی

پیامبر اکرم و امامان - علیهم السلام - با گفتار و کردار خود،

  • علی اکبر مظاهری
۰۴
شهریور

  » داستانی برای امروز جامعه ما

[این مقاله، بازتات شایانی در رسانه های کشور داشت و سایت های بسیاری آن را منتشر کردند.]

  داستان های قرآن، هم زیباست هم واقعی. یکی از زیباترین این داستان ها حکایت حضرت موسی و دختران حضرت شعیب است. این داستان، که در سوره قصص از آیه 22 تا 28 آمده، از رمانتیک ترین حکایت های قرآنی است.

این داستان، با بیانی آسان، چنین است:

موسی، در جوانی و قبل از پیامبر شدن، از دست فرعونیان، که قصد جانش را کرده بودند، گریخت و در بیابان ها و صحراها راه نوردید تا به شهر «مَدیَن»، که خارج از کشور و سلطنت فرعون بود، رسید. آنجا گروهی را دید که از آبگاهی(چاه، جویبار، چشمه سار، ...) آب برمی داشتند؛ برای گوسفندانشان و دیگر نیازهایشان. نزد آنان رفت و به تماشایشان ایستاد.

در کنار این گروه، دو دختر را دید که با فاصله ای ایستاده اند و گوسفندانشان را نگه داشته اند و در صف نوبت نیستند. نزدشان رفت و احوالشان را پرسید. گفتند:

 «پدرمان پیر است و توان کار ندارد. کس دیگری هم نداریم که برای آب دادن گوسفندان و برداشتن آب بیاید. ما برای این کار آمده ایم. چون شلوغ است، این کنار ایستاده ایم تا چوپانان و دیگران آب بگیرند و بروند. آنگاه که خلوت شد، گوسفندانمان را آب دهیم و برای منزلمان آب برداریم.»

   موسی، که در سخن و رفتار ایشان حیا و عفّت یافت و مردی غیرتمند و نیرومند بود و

  • علی اکبر مظاهری
۳۰
فروردين

 

 

» نگرشی عادلانه

در ارزیابی همسر، باید همۀ اوصاف و خصلت‌های او را در نظر آورد.  نگریستن به کاستی‌ها و نادیده انگاشتن امتیازها و خوبی‌ها، خلاف انصاف و عدالت است.

مردی می‌گوید:

در مدّت سی سالی که با همسرم زندگی می‌کنم، غذایی را که درست می‌کند، به ذائقۀ من کم‌نمک و به ذائقۀ او خوب است. گهگاه با ملایمت و ملاطفت به او تذکّر می‌دهم، امّا او همچنان غذا را به میل و سلیقۀ خودش درست می‌کند. من این حقیقت را پذیرفته‌ام که او چنین است و جز این نیست. با خود می‌گویم: او آن همه خوبی دارد، بگذار این یک تفاوت سلیقه، بلکه تفاوت ذائقه را با من داشته باشد.

این مرد، عاقل است، زیرا:

  • علی اکبر مظاهری
۲۱
فروردين

 

 

 

»از زبان مشاور

 

منصوره دانشجوی گرافیک است. در درسش موفق است. در زبانکدة خصوصی، انگلیسی می‌خواند. کامپیوتر را خوب می‌شناسد و کار کردن با آن را نیکو می‌داند؛ در حدّ یک مهندس کامپیوتر. هنرهای دیگری نیز دارد و کارهای دیگری هم می‌کند. او دو سال است با منصور ازدواج کرده. میانشان شکراب است. برای حلّ مسأله‌شان به مشاوره آمدند.

  • علی اکبر مظاهری
۰۳
اسفند

 

 

 

» اعتدال در امر و نهی

امر و نهی، از ضرورت های تربیت است و بدون آن نمی‌شود کودک را تربیت کرد؛ امّا افراط در به کارگیری هر عامل تربیتی، نتیجه‌ سوء و معکوس می‌دهد. اگر امر و نهی‌های مکرّر، به طور دائم بر جان کودک و نوجوان ببارد، او را پریشان و عاصی می‌کند. کودک و نوجوانی که دائم در معرض: بکن، نکن! برو، نرو! بگو، نگو! بخور، نخور! قرار دارد، دیگر مجال ابتکار و خلاّقیت و فرصت اندیشیدن را نمی‌یابد و یک موجود طفیلی و پیرو بار می‌آید و این باور غلط در ضمیرش ریشه می‌دواند که: من نباید بیندیشم، من نباید تصمیم بگیریم، من فقط باید به هر چه دیگران می‌گویند و هر تصمیمی برایم می‌گیرند عمل کنم و خودم وظیفه‌ای و لیاقتی برای ابتکار و استقلال ندارم!

  • علی اکبر مظاهری
۲۲
بهمن

 

 

 

 

»حقوق، احکام، اخلاق

قانون شریعت این است که ازدواج، به خودی خود، مستحب مؤکد است، اما اگر آدمی، بر اثر تأخیر در ازدواج، به گناه بیفتد (یا آسیبی بخورد یا زیانی ببیند) ازدواج واجب می شود. نیز حکم دین و حقوق است که دوشیزگان با اجازه پدرشان ازدواج کنند.

گاهی میان این دو حکم شرعی و قانونی، تعارضی می افتد؛ به این گونه که ازدواج واجب می شود، اماپدر اجازه ازدواج به دخترش  نمی دهد. در این صورت، دستور دین برای گشودن این تعارض این است که اگر دختر رشیده شد و خواستگار کفؤ و مناسب برای او آمد و پدر اجازه ازدواج نداد، اجازه اش ساقط می شود.

اکنون این نمونه پندآموز را ببینید.

                                                           از زبان مشاور

طاهر و طاهره

طاهره تهرانی دختری بود 23 ساله. لیسانس داشت. دبیر بود. خواستگاران زیادی را، به سبب مخالفت های بیجای پدر و مادرش، ازسر گذرانده بود. تا این که به ستوه آمد. دید دارد سنش بالا می رود و اقبالش برای ازدواج کوتاه می شود. پدر و مادر نیز به هیچ صراطی مستقیم نمی شوند. این بود که با من تلفنی تماس گرفت و گفت: 

 « پدر و مادرم را دوست دارم. می خواهم احترامشان را نگه دارم. اما دارند بدبختم می کنند. همه خواستگارانم را، به بهانه هایی، رد می کنند. اما حالا خواستگاری دارم که همه چیزش خوب است. می خواهند این را هم رد کنند. کمکم کنید.» 

گفتم: از اوصاف و موقعیت این خواستگار جدید برایم یگویید.

گفت: « او هم فرهنگی است. همکاریم. آقای طاهر خراسانی. مدت هاست من را می شناخته و در نظر داشته و پسندیده. من هم

  • علی اکبر مظاهری
۰۵
دی

شهید مطهری

نمونه ای شکوهمند 

 

راز موفقیت بسیاری از بزرگان، مدیریت درست زمان است.

این نمونه شکوهمند را ببینید:

استاد شهید مطهری در عمر کوتاه خود آثار بسیاری را پدید آورد. آثار نوشتاری و گفتاری ایشان بی بدیل است. او به تنهایی یک آکادمی را بر دوش می کشید. کار ایشان منحصر در گفتار و نوشتار نبود، بلکه استادی پرکار در حوزه و دانشگاه بود. سیاستمداری ژرفنگر در عرصه سیاست بود. عبادت پیشه ای به حق رسیده بود. اکنون پس از سی و پنج سال از شهادت او آثارش میدان‌دار بی‌رقیب قلمرو اندیشه و معرفت است؛ آثار فکری، فلسفی، عقیدتی، سیاسی، اجتمایی ... .

با این همه، از کمبود وقت نمی‌نالید و حجم وسیع کارها کلافه‌اش نمی‌کرد. او بر کار و زمان، سیطره داشت، نه کار و زمان بر او. 

ایشان در ضمن نامه ای به مرحوم پدرش نوشته است:

«خدا را شکر می‌کنم که در زندگی محتاج نیستم. روزی کفاف دارم. به سلامتی و بهداشت خودم و فرزندانم می‌رسم. وظایف دینی خود را به لطف خدا انجام می‌دهم. به کار تحصیل و تربیت فرزندانم رسیدگی می‌کنم. من بر کار مسلطم نه کار بر من. [قابل توجه جناب صدرایی و مانند ایشان!] علی الظاهر در جریان زندگی مظالمی به گردنم نمی‌آید. نانی که می‌خورم نان کار و زحمت است. آبرو و احترامم محفوظ است.»[1]

تا پست دیگر. ان شاءالله.


[1] نامه های استاد مطهری، صفحه 101-100، انتشارات صدرا، چاپ چهارم، 1389

  • علی اکبر مظاهری