وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی

۱۲ مطلب در آذر ۱۴۰۰ ثبت شده است

۱۲
آذر

ریحانی زن (۳)

(ادامهٔ ریحانگی‌ها)

مشاورهٔ مهارت‌های زندگی مشترک

مشاور و نویسنده: علی‌اکبر مظاهری

۴. رازداری
این‌که نزد مردمان، معروف شده که «زن، رازدار نیست و نمی‌تواند اسرار خود و همسر و خانواده را محفوظ بدارد»، عمومیت ندارد. آفرینش زن این‌گونه نیست که توان رازداری را نداشته باشد. زنان بافضیلت، مانند مردان بافضیلت، «اسرار مگو» را نمی‌گویند و رازهای محرمانه را محترم می‌شمارند و زنان بی‌فضیلت، مانند مردان بی‌فضیلت، رازهای پنهان را آشکار می‌کنند و اسرار محرمانه را حرمت نمی‌نهند.
خداوند که آفرینندۀ زن و مرد است، فرموده است:
«هُنَّ لِباسٌ لَکُم وَ أَنتُم لِباسٌ لَهُنَّ»؛
آن زنان، لباس شما مردان‌اند و شما مردان، لباس زنان‌اید.
(سوره بقره، آیه ۱۸۷)
‏یکی از معانی لباس، در این آیه، رازپوشی و نگهداری اسرار است.
آری؛ طبیعت زنان چنین است که از مردان، پرسخن‌ترند و طاقت رازنگهداری ایشان کمتر است، امّا فطرت ایشان چنین نیست که افشاگر اسرار باشند؛ بر طبیعت نیز با مراقبت و تمرین، می‌توان غلبه کرد.
بر ریحانگان لازم است که رازهای زندگی‌شان را فاش نکنند و به‌ویژه، اسرار همسرشان را نزد هیچ‌کس برملا ننمایند؛ حتی نزد نزدیک‌ترین کسان و حتی نزد مادر خود.
اسراری که باید نزد ریحانه محفوظ بمانند، بسیارند؛ امّا دو گونۀ دانه‌درشت آن‌ها، یکی عیب‌های پنهان همسر است و دیگری رازهای درون خانواده. افشای عیب‌های پنهان همسر، سبب کسر شأن او و شکستن اقتدار او و ریختن آبروی اوست؛ و افشای اسرار درونی خانواده، موجب دخالت‌های دیگران و ربوده شدن اختیار زندگی از دست همسران است، که هر دو زیانبار است.
نگاهبانی از حرمت و حریم زندگی و همسر، از وظایف حتمی ریحانه است. البته مرد نیز در این باره وظایفی مانند زن دارد، امّا سخن اکنونی ما با ریحانگان است.

حکایت ریحانة زاهد

اوسّا حیدر، بنّایی است ماهر. همسرش زهرا خانم، زنی است فهیم. درآمد اوسّا، کفاف هزینه‌های زندگی‌شان را می‌کرد؛ امّا از قضای روزگار، بازار کار اوسّا حیدر کساد شد. او دیگر نمی‌توانست هزینه‌های زندگی را تأمین کند. گاهی چند روز می‌گذشت و از مطبخ‌شان دودی برنمی‌خاست. خوراکشان نان بود و آب.
منزل ایشان نزدیک خانة والدین زهرا خانم بود. مادرخانم برای دخترش دلسوزی می‌کرد؛ غذایی می‌پخت و دختر و دامادش را به سفره‌اش دعوت می‌کرد. امّا هر وقت برای بردن دختر و دامادش به منزلشان می‌آمد، می‌دید قابلمة غذاپزی‌شان روی اجاق است؛ می‌جوشد و بوی خوش از آن برمی‌آید.
زهرا خانم به مادرش می‌گفت: «غذای ما حاضر است. شما بفرمایید بر سفرة ما.» مادر بازمی‌گشت و زهرا خانم اجاق را خاموش می‌کرد و با اوسّا حیدر نان و آب می‌خوردند؛ چون در قابلمه چیزی جز آب و ادویة خوشبو نبود.
چند ماه بر این منوال گذشت تا این‌که کار اوسّا دوباره رونق گرفت. حالا این زهرا خانم بود که غذا می‌پخت و پدر و مادرش را بر سفره‌شان دعوت می‌کرد.

۱۳ آذر ۱۴۰۰

برای دنبال‌کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید:
🌐http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

  • علی اکبر مظاهری
۱۲
آذر

درون‌گرایی و برون‌گرایی همسران

از زبان مشاور

مشاورهٔ خانواده

مشاور و نویسنده: علی‌اکبر مظاهری

پرسش

خانم دانشجویی، از دانشجویان متٱهل دانشگاه قم، پرسیده است: دانشجو هستم و نزدیک به یک سال است که ازدواج کرده‌ام. من و شوهرم هردو شخصیتی درون‌گرا داریم. از این لحاظ که شبیه هم هستیم و یکدیگر را درک می‌کنیم، خوب است؛ اما من بسیاری اوقات نیاز به صحبت‌کردن درباره احساسات، نیازها و تخیلاتم دارم؛ ولی با توجه به شخصیت درون‌گرایم به‌سختی می‌توانم گفت‌وگو را آغاز کنم.
با توجه به این‌که شوهرم نیز چنین است، ایشان هم نمی‌تواند تشخیص دهد که نیاز به گفت‌وگو دارم و البته این طبیعی است؛ چون من هم صحبت نمی‌کنم.
بسیار دوست دارم که بتوانم با گفت‌وگو، صمیمت ایجاد کنم تا همدلی و همراهی بیشتری میان ما ایجاد شود؛ اما اغلب نمی‌توانم و حرفم را در دلم نگه می‌دارم؛ چون فکر می‌کنم ارزش گفتن ندارد و در نتیجه از حرف زدن پشیمان می‌شوم.
ممنونم اگر مرا راهنمایی کنید.

پاسخ ما

پیش از پاسخ به این پرسش ارزشمند، باید از لحن و شیوه بیان این بانوی گرامی قدردانی کنم که انصافا درس بزرگی برای هر زن و شوهری است. با این‌که در صدد بیان یک مسئله و اشکال در زندگی مشترکشان هستند، اما با احترام از همسر خود یاد کرده‌اند و آبرویشان را حفظ می‌کنند؛ ایشان را مقصر جلوه نمی‌دهند؛ بدگویی نمی‌کنند؛ منصفانه سخن می‌گویند و به نقش خود در به وجود آمدن این مشکل اذعان دارند. باید به چنین همسری آفرین و به شوهرشان تبریک گفت که خداوند چنین همسری باانصاف و مؤدب نصیبشان کرده است.

و اما درباره پرسش ایشان:
۱. هرچند درون‌گرایی و برون‌گرایی در روان‌شناسی نوین مطرح است و بسیار به آن پرداخته شده، اما نباید آن را تا این اندازه در زندگی مشترک جدی بگیرید و عاملی اساسی در نداشتن تفاهم و درک متقابل بدانید. بیش از اندازه بزرگ پنداشتن این مسئله، نتیجه‌ای جز ناممکن انگاشتن زندگی مشترک ندارد. امام صادق (ع) می‌فرمایند: «النّاسُ مَعادِنُ کمَعادِنِ الذَّهَبِ والفِضَّةِ»؛ مردم مانند معادن طلا و نقره متفاوت‌اند؛ یعنی هر فرد اخلاق و اوصاف مخصوص خود را دارد و با هم متفاوتند. بنابراین، برون‌گرایی یا درون‌گرایی، نوعی بیماری یا ضعف شخصیت نیست تا در پی درمان آن برآییم.
با تست شخصیت نمی‌توان سازگاری افراد با یکدیگر را تشخیص داد. تست‌‌های روان‌شناسی به مثابه آزمایش پزشکی است که در نهایت فقط بیست درصد به درمان فرد کمک می‌کند و این طبیب حاذق است که درمان می‌کند. در قلمرو مشاوره نیز، تست شخصیت، بیست در صدر کمک می‌کند، اما این مشاور دانا و تواناست که می‌تواند به‌درستی تشخیص دهد که دو نفر برای ازدواج با یکدیگر مناسبند یا نه.
بزرگ‌نمایی مسائلی مانند درون‌گرایی و برون‌گرایی موجب بروز مشکلاتی در زندگی مشترک زوجین می‌گردد؛ به این صورت که هر یک از ایشان با مطالعه و برداشتی که از این‌گونه مسائل دارد، به شخصیت خود و طرف مقابل می‌نگرد و سپس نتیجه می‌گیرد که مناسب یکدیگر نیستند!
۲. نکته دیگر این‌که زوجین باید یکدیگر را به وجد و شور آورند و سستی، بی‌حوصلگی، کم‌صحبتی و گوشه‌گیری را با ورزش و سفر و گردش و... از زندگی مشترکشان دور کنند. باید هیجان‌های سازندﮤ بسیاری که در درون انسان نهفته است را بیدار کرد و به زندگی شادابی بخشید. هر کاری که این هیجان‌ها و شادابی را برانگیخته کند، امر مبارکی است و باید انجام داد.
۳. در زندگی، همه امور را جدی و انعطاف‌ناپذیر ندانید. شوخی و تفریح و فعال کردن کودک درون هم لازم است.
۴. یکی از بهترین کارها در زندگی مشترک، تقویت ارتباط کلامی و آموختن مهارت‌های آن است.

خداوند سبحان یاورتان باشد.

۱۲ آذر ۱۴۰۰

@sayehbanemehr
لینک کانال «سایبان مهر» دانشگاه قم👆👆👆


برای دنبال‌کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید:
🌐http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

  • علی اکبر مظاهری
۱۲
آذر

عشق و حسادت (۴)

نویسنده: مریم یوسفی عزت؛ کارشناس ارشد زبان و ادبیات انگلیسی، مدرس زبان

نقد و نظرهایی بر «حسادت عاشقانهٔ زنان»

در پی انتشار پست «عشق و حسادت»، با نقدهایی مخالف و دیدگاه‌هایی موافق رو‌به‌رو شدیم.
از مؤیدان و منتقدانمان سپاسگزاریم.

نمونه‌ای از انتقادها بر حسادت عاشقانه زنان

«به گفتهٔ شما کسی که عاشق شده است، حسود نیز می‌شود، این کار طبیعی است، اما آیا از لحاظ شرعی این نوع حسادت صحیح است؟ آیا اگر این حسادت به حد افراط و غیرمنطقی هم برسد، باز باید با عاشق‌بودن توجیه شود؟»

می‌گوییم: بلی، این نوع حسادت عاشقانه، بنابر فرمایش امام صادق (ع) صحیح است (در پست پیشین بیان شد.). زن عاشق حسود است، اما در دین اسلام سفارش بر معتدل و میانه‌روبودن در زندگی شده‌ است و عکس آن به ضرر آدمی است.

فرموده‌ای از امام علی (ع):
«مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام»:
الدّهرُ یَومانِ: یَومٌ لَکَ وَ یَومٌ عَلَیکَ، فَإنْ کانَ لَکَ فَلا تُبْطِرْ وَ إنْ کانَ عَلیکَ فَلاتَحزَن.
ایام زندگی دو روز است: یک روز به سود تو و روزی دیگر به زیان تو در این یکی افراط و سبکسری مکن و در آن دیگر غم و اندوه به خود راه مده. (تحف‌العقول، ص ٢٠٠)

افراط و تفریط در حسادت عاشقانه زنان

۱. تفریط در آن مشخص است، نمایان کنندهٔ کمی علاقهٔ زن است. بنابراین تفریط در آن به ضرر مردان است.

۲. افراط در آن نیز صحیح نیست، بلکه زیان‌ آور است. زیرا حسادت عاشقانهٔ افراطی، به غیرت زنانه و خودخواهی عاشقانه بدل می‌شود.
امام علی (ع): «غَیْرَةُ الْمَرْأَةِ کُفْرٌ، وَغَیْرَةُ الرَّجُلِ إِیمَانٌ؛ غیرت زن کفر است و غیرت مرد ایمان»
(نهج‌البلاغه، حکمت ۱۲۴)
طرح این حدیث بنابر تعدد زوجات است که امری حلال است. زن اگر نسبت به همسری دیگر، برای شوهرش حسادت بورزد و خودخواهی عاشقانه را در پیش بگیرد، مخالفت با فرمان خدا کرده است و مقابل امر خدا ایستاده است، زیرا خداوند آن را بنابر شرایطی حلال و مجاز دانسته است. ولی اگر مرد نسبت به ورود مردی دیگر به حریم خصوصی‌اش برای همسرش حسادت بورزد و در برابر ورود او در خانواده‌اش عکس‌العمل نشان دهد، از فرمان خدا اطاعت کرده است. کفر (حسادت عاشقانه افراطی) زن در اینجا، همان بی اعتنایی به دستور خدا (جواز تعدد زوجات) است.

سخنی با بانوان

بانوی من! دلبسته باش، اما وابسته نباش. دلبستگی‌ات همان حسادت عاشقانه تو را می‌طلبد، نه خودخواهی عاشقانه‌ات را! وابستگی تو مردت را آزار می‌دهد و این تو هستی که با دل مهربانت، توان آزار مردت را نداری. دلبستگی زندگی را شیرین‌تر می‌کند و میانه‌روی در آن مردت را در آغوش گرم‌ات نگه می‌دارد. امان از وابستگی!

الهی که دلبستگی‌‌تان ابدی!

۸ آذر ۱۴۰۰

برای دنبال‌کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید:
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

  • علی اکبر مظاهری
۱۲
آذر

مژده ای دل!

یادداشتی برای تجدید چاپ کتاب «هشدارهای تربیتی»

نویسنده: زهرا نصیری؛ روزنامه‌نگار، ویراستار

آیا تاکنون به این موضوع اندیشیده‌اید که بشریت بر اثر چه عاملی بیشترین خسارت‌ها را می‌بیند؟ و جوامع انسانی، از چه ناحیه‌ای بزرگترین ضربه‌ها را می‌خورند؟ و سخت‌ترین ضربه‌ها از کجا بر پیکرۀ خانواده‌ها وارد می‌شود؟ و به‌طور کلی، انسان در طول تاریخ حیات خود، بیشترین بدبختی‌ها و فلاکت‌ها و ضررها را از چه چیزی خورده است؟
شاید پاسخی که برای این سؤال‌ها در ذهنتان می‌گذرد، عبارت باشند از: جنگ، بلایای طبیعی، بیماری‌ها، سوانح رانندگی و... اما هیچ‌یک از این‌ها، جواب کاملی برای سؤال مطرح‌شده نیست و بیانگر بزرگترین خسارت به بشریت نمی‌باشد؛ بزرگترین خسارت و فلاکتی که در طول تاریخ دامن‌گیر انسانیّت شده و می‌شود، به‌دلیل نبود روش‌های صحیح تربیتی و وجود شیوه‌های غلط تربیتی است که بزرگترین لطمه‌ها را به خانواده‌ها و جوامع بشری زده و می‌زند.
اگر قابلیت‌ها و استعدادهای افراد، با تحقیرها و توهین‌ها و کتک‌زدن و ترساندن و نزاع‌های پدر و مادر و دیگر آفت‌های تربیتی تباه نمی‌شد، آنگاه معلوم می‌گردید که چه انسان‌های برجسته‌ای در جامعۀ ما و جوامع دیگر ظهور می‌کردند!
اگر نهال توانایی‌ها و لیاقت‌های فرزندان ما بر اثر کمبود محبت و احترام، یا هجوم آفت‌های تربیتی نمی‌خشکید، جامعۀ انسانی این قدر از کمبود انسان‌های لایق در فقر و تنگنا قرار نمی‌گرفت.
راستی، کدامین آفت و خسارت می‌تواند با آفت‌ها و خسارت‌های تربیتی برابری کند؟!

آنچه خواندید خلاصه‌ای از مقدمۀ کتاب «هشدارهای تربیتی» اثر حجت‌الاسلام علی‌اکبر مظاهری، مدرس دانشگاه و مشاور حوزۀ تربیت و خانواده است.
کتاب هشدارهای تربیتی در چهل فصل تدوین شده است که هر فصل به یکی از موضوع‌های تربیتی، از زمان جنینی تا جوانی فرزندان می‌پردازد و با یادآوری مشکلات تربیتی، راهکارهای مناسبی برای آن‌ها ارائه می‌دهد.
قطعاً تربیت فرزندان مهم‌ترین دغدغۀ هر زوج آگاهی است که قصد دارند صاحب فرزند شوند و بی‌تردید این مقوله از جمله مواردی است که به کسب آموزش و یادگیری روش‌های صحیح نیاز دارد. در این باره کتاب‌های خوب تربیتی می‌تواند راهنمای مناسبی برای والدین باشد.
«هشدارهای تربیتی» با پرداختن به بایدها و نبایدهای تربیت فرزند، می‌کوشد روش‌های پرهیز از افراط و تفریط در امر تربیت را شرح دهد و در عین هشداردادن درخصوص تربیت فرزندان، آن را برای والدین ساده‌تر و گواراتر کند.
«هشدارهای تربیتی» برای اولین‌بار در سال 1374 به چاپ رسید و با استقبال خانواده‌ها از این کتاب، امسال با چاپ دوازدهم، توسط انتشارات هجرت روانۀ بازار نشر شد.

کتاب‌های «فرهنگ خانواده»، «نبرد بی‌برنده»، «از زبان مشاور»، «جوانان و انتخاب همسر»، «دختران و انتخاب همسر» و... از جمله آثار این نویسنده است.

۸ آذر ۱۴۰۰

برای دنبال‌کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید:
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

  • علی اکبر مظاهری
۰۶
آذر

کتاب 《هشدارهای تربیتی》 تجدید چاپ شد.

نویسنده: علی‌اکبر مظاهری

دوازدهمین چاپ کتاب هشدارهای تربیتی توسط انتشارت هجرت روانه بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، اسلام، دین زندگی و سعادت است و از هدف های اصلی و اولیه آن رساندن انسان به رستگاری و سعادت در دنیا و آخرت است. رسیدن به این رستگاری، بدون رعایت مسائل تربیتی و اخلاقی، ممکن نیست. قرآن کتاب انسان سازی است و ساختن انسان، بدون آموختن قوانین صحیح تربیتی و اجرای صحیح آنها ممکن نیست. کتاب هشدارهای تربیتی به ارائه چهل مسئله تربیتی می پردازد که راهنمای خوبی برای پدران و مادرانی می باشد که درصدد تربیت صحیح فرزندانشان می باشند.

نویسنده، در این کتاب به بایدها و نباید های تربیت فرزندان می پردازد و مقدمه کتاب را با طرح یک سوال آغاز می کند و مراحل سه گانه تربیت را شرح می دهد. نویسنده سعی می کند توصیه هایش به والدین از زمان بارداری تا ازدواج فرزندان را در برگیرد. وی موضوعات شرح شده را با آیات قرآن و روایات و سخن بزرگان در می آمیزد و نسبت به افراط و تفریط والدین در تربیت فرزندان، هشدارهایی را بیان می کند.

۶ آذر ۱۴۰۰

🌐https://rasanews.ir/fa/news/695908/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D8%B4%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%AA%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%DA%86%D8%A7%D9%BE-%D8%B4%D8%AF


برای دنبال‌کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید:
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

  • علی اکبر مظاهری
۰۶
آذر

مصاحبهٔ خبرگزاری «رسا» با علی‌اکبر مظاهری

در گفت‌وگو با رسا مطرح شد؛

نویسندگی یا مسافرکشی علمی؟!

در کشور ما به نویسنده بهایی داده نمی‌شود و نویسندگان را از مسافرکشی علمی نجات نمی‌دهند؛ تعبیری که آقای بهاءالدین

خرم شاهی در کتاب گریز از فلسفه از آن استفاده کرده است.

اشاره

نویسنده کسی است که با هنر نویسندگی، دیدگاهی نو یا نگاهی نو را با نگارش و قلمی نو، به خواننده انتقال می‌دهد. امروزه بسیاری از نویسندگان و اهل قلم با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم می کنند و برای امرار معاش و گذران زندگی به ناچار به فعالیت هایی می پردازند که در تعریف نویسنده و نویسندگی نمی گنجد؛ مشکلاتی که باعث تغییر مفهوم نویسنده و عدم رغبت هنرمندان و علاقه مندان به حرفه نویسندگی شده است و به طور طبیعی به محتواهای گنجانده شده در کتاب ها نیز تاثیر گذاشته و اثرهای خوبی نیز چاپ و منتشر نمی شود. به همین خاطر خبرنگار سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، با حجت الاسلام علی اکبر مظاهری نویسنده و پژوهشگر کتاب گفت‌وگویی داشته است.
متن کامل این گفت‌وگو بدین شرح است:

رسا- شما در چه زمینه‌ای و برای چه سنینی کتاب می نویسید؟

بنده در دو بخش کتاب می نویسم؛ نیمی از آن ها درباره اسلامیات است و نیمی از آنها نیز در حوزه خانواده و تربیت. اسلامیات مثل ترجمه و شرح نهج البلاغه و نهج الفصاحه، کتاب اوج آسمان و کتاب های اینگونه که اسم آنها را اسلامیات گذاشته‌ام.

البته در حوزه خانواده و تربیت نیز اسلام هست نه اینکه در این نیمه هیچ اسلامی نباشد و صرفا در نیمه اول باشد بلکه در مسائل خانواده و تربیت نیز از نگاه اسلام به آنها می پردازم کتاب هایی که در این بخش نوشته ام برای ۵ رکن خانواده است چراکه من خانواده را ۵ رکن می دانم و شما اگر از جامعه بپرسید و از اساتید و دانشجویان سوال کنید که خانواده چند رکن دارد همه می گویند خانواده سه رکن دارد «پدر- مادر- فرزند - زن و شوهر و فرزند» اما ما با تعریفی که از خانواده می کنیم می گوییم در این صورت ۲ رکن از خانواده باقی می ماند که آن ۲ رکن پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها هستند.
پس خانواده ۵ رکن دارد یعنی پدر و مادر، فرزندان و پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها از هر دو طرف زن و شوهر. بنابراین کتاب های من که در حوزه خانواده نوشته‌ام برای این ۵ راکن نوشته شده است. بهعنوان مثال کتاب فرهنگ خانواده در30 فصل شامل تمام این ارکان است ۳ فصل کامل را برای پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها اختصاص داده‌ام و ۲۷ فصل دیگر هم برای بقیه ارکان خانواده است و یا کتاب نبرد بی برنده برای زن و شوهرهای جوان است که شامل هشدارهای تربیتی برای پدر و مادرها در تربیت کودک است و جوانان و انتخاب همسر که پر رونق ترین کتاب ما درباره انتخاب همسر و ازدواج است.
یا کتاب دختران و انتخاب همسر که خواصه برای دختران است یا کتاب از زبان مشاور که مشاوره های حضوری و کتبی ما است و کتاب هایی دیگر از این قبیل که حدود ۲۰ کتاب نوشته‌ام و ادامه نیز دارد در قسمت دوم سوال شما که گفته اید برای چه سنینی کتاب می نویسید جواب من این است که از گهواره تا گور از ولادت تا رحلت، همان حدیثی که پیامبر اعظم(ص) فرمود: دانش بیاموزید از گهواره تا گور که در فارسی واژه گور چون خوشایند نیست ما می گوییم کتاب های بنده برای از ولادت تا رحلت است.

رسا- به نظر شما روزی چند ساعت مطالعه نیاز است؟

جواب بنده این است که این امر متفاوت است چرا که افراد مختلف است؛ کسانی هستند که دانشمند بوده یا محقق و نویسنده و اهل مطالعه هستند اینها کارشان مطالعه است و برنامه روز و شب شان با کتاب توأم است و آن‌ها باید مطالعه کنند چرا که نیمی از نوشتن مطالعه است و این یک قاعده نویسندگی است و نویسنده باید این چنین باشد.یعنی نویسنده نباید مشغول نوشتن کتاب شده و از مطالعه غفلت کند که متاسفانه برخی از نویسندگان ما می پندارند ذخیره علمی کافی دارند و فقط باید بنویسند که این امر فکر کاملاً اشتباهی است و باید به صورت اخذ و اعطاء همزمان باشد یعنی دریافت و پرداخت.

از یک سو با هم که آب آن از یک طرف وارد و از طرفی دیگر خارج می شود مثل باغ فین کاشان که از یک سو آب وارد و از سوی دیگر آب خارج می شود که به همین خاطر هیچ وقت آب آن نمی گندد و هیچ وقت ته نشین نمی‌شود زیرا هم اخذ و هم اعطا دارد.

برخی از سخنرانان و اساتیدی که مطالبشون محتوا ندارند دلیلش این است که مطالعه ندارند و چیزهایی را که از قبل دارا هستند ارائه می دهند در حالیکه باید مطالعه داشته باشند و هر چقدر مطالعه بیشتر باشد محتوا بهتر خواهد شد.

اما درباره ساعت مطالعه نسبت به عموم مردم باید گفت آنها باید به قدر نیاز جانشان مطالعه کنند و ما در این زمینه ساعت مشخص نمی کنیم و افرادی که جانشان تشنه است باید عطش خود را بر طرف کنند چنانچه به مغز گرسنه باید غذا رساند و کسانی که گرسنگی فکری و روحی دارند باید بیشتر مطالعه کنند تا خوراک جانشان تامین گردد در مقابل کسانی هم هستند که ممکن است با مطالعه کمتر نیازشان برطرف و اشباع شوند. بنابراین ساعت مطالعه برای افراد متفاوت است اما هیچکس بی نیاز از مطالعه نیست حتی کسانی که کار یدی می کنند چرا که جان انسان و ذهن انسان نیازمند غذا است و مطالعه غذا است برای جان انسان که ما اسم آنرا خوراک جان گذاشته ایم.
رسا- شما به عنوان نویسنده بیشتر کتاب های الکترونیکی را می پسندید یا کتاب های کاغذی را؟ ذائقه غالب مردم در این زمینه کدام است؟

من به شخصه مطالعه کتاب کاغذی را ترجیح می دهم چراکه ما نسلی هستیم که با کتاب کاغذی بزرگ شده‌ و با کاغذ اُنس گرفته ایم و در زمان دانش آموزی، دانشجویی و طلبگی ما خبری از ابزار کامپیوتر و پی دی اف نبود و لذا من کاغذی را ترجیح می دهم و از مطالعه کتاب های کاغذی لذت می برم.

اما درباره قسم دوم از سوالتان باید بگویم که متاسفانه ذائقه اغلب مردم به غیر کتاب کاغذی رفته است؛ البته تاسف ما از این جهت است که کتاب کاغذی از بین رفته است و معنای تاسف ما این نیست که از کتاب های الکترونیک یا پی دی اف کتاب ها و کامپیوتر و اینترنت استفاده نشود بلکه منظور ما این است که با ورود کتاب های الکترونیک نباید کتاب های کاغذی کنار گذاشته شود بلکه وجود هر دو لازم و ضروری است اما جامعه ما بیشتر به کتاب های غیر کاغذی ذوق پیدا کرده است. البته در کودکان زیاد تاثیری نگذاشته و بچه های امروزی نیز با کتاب های کاغذی بیشتر اُنس دارند تا کتاب های الکترونیکی.

رسا- به نظر شما عمده مشکل نویسندگان و چاپ کنندگان کتاب چیست؟

مشکلات چاپ کنندگان و نویسندگان این است که آنها نمی‌توانند به حق التالیف ها تکیه کنند یعنی در کشور ما همیشه چنین بوده است که نویسنده از طریق نویسندگی نمی‌توانست امرار معاش کند و به اجبار به کارهای غیر فکری هم می پرداخت و ما همیشه دلمان می خواست و متفکران نیز می گفتند که نویسنده را باید از لحاظ مالی چنان تامین کرد که مثل یک کارمند بانک یا کارمند اداره برق بداند که زندگی و امرار معاش از راه نویسندگی تامین می شود تا بتواند تمام انرژی خود را صرف نویسندگی کند اما متاسفانه این آرزو برآورده نشد. امروزه نیز با توجه به اینکه بازار کتاب به شدت افت کرده نویسنده ها دیگر نه تنها دنبال نویسندگی و کار فکری نمی روند بلکه دنبال فعالیت و کارهای یدی هستند و قلم و دانش خود را کنار گذاشته اند و این یک فاجعه برای جامعه ما است.

چرا در کشور ما به نویسنده بهایی داده نمی شود و نویسندگان را از مسافرکشی علمی نجات نمی‌دهند؟ مسافرکشی علمی تعبیری است که آقای بهاءالدین خرم شاهی در کتاب گریز از فلسفه از آن استفاده کرده است به این معنا که به نویسنده می گویند مقاله ای بنویسد یا کتابی به او می‌دهند تا آن را ویرایش کند و کارهایی از این قبیل که با نویسندگی که تولید تفکر است تناسبی ندارد. باید ذهن نویسنده و متفکر آرام باشد تا بتواند فکر کند و اگر نویسنده به فکر نحوه تامین امرار معاش و گذران زندگی خود باشد نویسنده مبرّزی نخواهد شد؛ به همین خاطر باید عقلای قوم و مسئولان مربوطه به مشکلات نویسندگان دقت کرده و در پی برداشتن مشکلات آنان باشند.

رسا- به نظر شما عمده دلیل مطالعه کمتر در جامعه چیست؟

عوامل زیادی وجود دارد یکی از آن این است که ذائقه فرهنگی جامعه کوک نیست و دیگر اینکه کتاب های خوب که با قلم خوب نوشته شده باشد در جامعه بسیار کم است و یا در بعضی از موارد اصلا نیست؛ در حالی که مردم به دنبال قلم زیبا و نوشتار زیبا هستند.

متاسفانه بسیاری از کتاب‌های ما با قلم زیبا نوشته نمی شود هرچند محتوای غنی و مناسبی ممکن است داشته باشند. در کشورهای دیگر نیز یکی از دلایل مطالعه زیاد و رغبت مردم به مطالعه این است که با قلم زیبا کتاب می نویسند و پرفروشترین کتاب های آنها رمان هایی است که با قلم زیبا نوشته شده اند.

رسا- میزان مطالعه و رغبت مردم به کتابخوانی چه مقدار است؟

متاسفانه مطالعه و رغبت مردم ما به کتابخوانی و مطالعه بسیار پایین است به حدی که قابل ذکر نیست چرا که بسیاری از افراد در سال یک کتاب نیز مطالعه نمی کنند و بهترین روش برای ترغیب مردم به مطالعه کتاب این است که کتاب های زیبا را به آنان نشان دهیم و کتاب هایی که با قلم های زیبا نوشته شده‌اند به مردم معرفی شوند. بنابراین اگر کتاب‌های خوب و با قلم خوب نوشته شوند حتی در عصر دیجیتال نیز خواننده خود را خواهد داشت.

رسا- با تشکر از اینکه وقت ارزشمند خود را در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید.

۲۹ آبان ۱۴۰۰

https://rasanews.ir/fa/news/695384/%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%DB%8C%D8%A7-%D9%85%D8%B3%D8%A7%D9%81%D8%B1-%DA%A9%D8%B4%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C

🌐http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

  • علی اکبر مظاهری
۰۶
آذر

ریحانگی زن (۲)

مشاورهٔ مهارت‌های زندگی مشترک

نویسنده و مشاور: علی‌اکبر مظاهری

نقش‌آفرینی‌ها

نقش‌آفرینی زن در خانواده، چندان ارجمند است که بدون آن، «خانواده» بی‌معناست. نه این‌که بدون وجود و حضور زن، خانواده شکل نمی‌گیرد؛ این‌که واضح است؛ بلکه نقش‌آفرینی او به خانواده معنا می‌بخشد.

برخی از نقش‌آفرینی‌های زن در خانواده، فطری و غریزی است که دست آفریدگار حکیم آن‌ها را در سرشت او نهاده است و برخی دیگر آموختنی است. آن سرشتی‌ها را باید پرورش داد و شکوفا کرد و آن آموختنی‌ها را باید آموخت. و نیز در عرصة زندگی خانوادگی، بایدها و نبایدهایی هست که مراعات آن‌ها در خوشبختی همسران تأثیر دارد و مراعات نکردنشان شوربختی به بار می‌آورد.

ریحانگی‌ها

اکنون برخی از جلوه‌های ریحانگی زن در زندگی خانوادگی را نظاره می‌کنیم و پاره‌ای از بایدها و نبایدها را برای ریحانگان بیان می‌نماییم. با دقّت، همراهی‌مان کنید.

۱. محوریت در زندگی خانوادگی
وجود زن چنان پُرجاذبه است که شوهر و فرزندان را به سوی خود جذب می‌کند و آنان را گِرد وجود خود می‌گرداند. هستۀ مرکزی خانواده، زن است و اجزا و اعضای خانواده، پیرامون او می‌گردند.
زنانی که ظرفیتشان اندک باشد یا نیکو تربیت نشده باشند و یا ارزش خود را نشناسند، در صدد بر می‌آیند که از این محور بودن سوء استفاده کنند، که در این صورت، محور متزلزل می‌شود و گردش آن ناموزون می‌گردد و کار خراب می‌شود.
بنابراین، اکنون که زن محور خانواده است، باید در ایفای درست این نقش کوشا باشد و شایستگی خود را به ظهور رساند. نخست شوهرش را و سپس فرزندانش را به گونه‌ای موزون، پیرامون خویش بگرداند.

۲. آرامشگری
مرد، هر اندازه مقتدر باشد، آرامشگاه او زن است؛ همان‌گونه که شوهر نیز پناهگاه زن است و زن هر اندازه توانمند باشد، نیازمند این پناهگاه است. آفریدگار حکیم چنین تقدیر کرده و چنین آفریده است که زن، آرامشگاه شوهر باشد و شوهر، پناهگاه زن. فرزندان نیز از آغاز خلقتشان تا هرچه که برومند شوند، حاجتمند این آرامشگاه‌اند.
جانمایۀ این خصلت، به دست آفریدگار حکیم، در سرشت زن نهاده شده و بر زن است که آن را شکوفا کند و آداب آن را نیکو فرا گیرد و آن را در عرصۀ خانواده، عرضه نماید.

۳. صفابخشی بوستان خانواده
مدیریت زندگی‌خانوادگی نیازمند دو عنصر اصلی است: عقلانیت و لطافت. هر کدام از این دو عنصر از زندگی حذف شود، چرخ زندگی می‌لنگد. زن و مرد ـ که مدیران اصلی خانواده‌اند ـ در کنار هم که قرار گیرند، این دو را تأمین می‌کنند.
زن با وجود سرشار از عاطفۀ خود، سهم بیشتری در لطافت عاطفی خانواده دارد. لطافت‌بخشی از هنرهای زن است. وجود زن، لطیف است و با بودن خود و با عاطفه‌ورزی لطیفانه‌اش، خشکی و خشونت را از زندگی می‌زداید.
بوستان زندگی، صفا و شادابی خود را از وجود زن می‌گیرد. از جاهایی که ریحانگی زن به‌وضوح نمایان می‌شود، همین جاست. اگرچه زن و مرد، هر دو، باغبان بوستان زندگی خانوادگی‌اند، امّا سهم زن در طراوت‌بخشی به این بوستان، بسیار بیشتر است. مگر گلستان، بدون جلوه‌گری گل و ریحان، وجود می‌یابد؟! گُلستانِ بدون گُل و ریحان، گِلِستان است.
زن زیرک، آن است که جایگاه ریحانگی خویش را نیکو دریابد و گلستان خانواده را با گلبرگ‌های لطیف وجود خود خُرّمی بخشد و با عاطفه‌ورزی و ریحانگی، زندگی خانوادگی را همواره لطیف و شاداب بدارد. الاهی همواره چنین باد.

{دنباله مطلب را در پست بعد بخوانید}

۲۸ آبان ۱۴۰۰

🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

  • علی اکبر مظاهری
۰۶
آذر

عشق و حسادت (۳)

نویسنده: مریم یوسفی عزت؛ کارشناس ارشد زبان و ادبیات انگلیسی، مدرس زبان

نقد و نظرهایی بر «حسادت عاشقانهٔ زنان»

در پی انتشار پست «عشق و حسادت»، با نقدهایی مخالف و دیدگاه‌هایی موافق روبه‌رو شدیم.

از مؤیدان و منتقدانمان سپاسگزاریم.

نمونه‌ای از نظرهای موافق

«خیلی عالی بود، خیلی! احسنت به قلمتان. چه متن زیبایی! کاش همهٔ مردان این را بخوانند.»

مطالب پست «عشق و حسادت»، درد بسیاری از زوج‌های کنونی جامعه ماست.
اگر به نیازهای اساسی انسان، پاسخ صحیح داده نشود، مشکلاتی را به وجود خواهد آورد.
آدمی، به آب و غذا نیازمند است. اگر این نیاز تأمین نشود، سبب بیماری‌ها و در نهایت هلاکت او می‌شود؛ اما این فقط یک هلاکت جسمانی است. اگر به حسادت عاشقانهٔ زنها پاسخ صحیح ندهیم، هلاکت روانی را در پی دارد، که سبب تباهی زندگی خانوادگی می‌شود.
می‌دانیم که زن و مرد؛ هردو، نیاز به آرامش روانی دارند. چگونه می‌توان به آرامش روانی رسید؟
دلیل اختلاف‌های بسیاری از همسران، تأمین‌نشدن نیازهای عاطفی‌شان است.
بنابرمثال: خانم به همسرش می‌گوید: تو به من توجه نمی‌کنی. به من محبت نمی‌کنی. دیگران را بیش از من دوست داری. نیازهای دیگران برایت مهم‌تر است... من در زمان مجردی آرامش بیشتری داشتم تا متاهلی!

در بسیاری از اوقات، بر آتش حسادت عاشقانه، آبی نمی‌ریزند تا فرونشید؛ بلکه بی‌توجهی به آن، آتش را شعله‌ورتر خواهد کرد.
ندادن پاسخ صحیح به حسادت‌های عاشقانه، راه را بر مجادله‌های میان همسران، باز می‌کند؛ قهرهای طولانی، گله‌‌گزاری‌های بهانه‌جویانه، گریه‌های سوزناک؛ عواملی که کمر مردانمان را می‌شکند. این اشک‌ها و سوزها بیانگر این است که: به من کمی بیشتر توجه کن! مرا کمی بیشتر ببین! همین! اشک‌هایی که می‌گوید تو را دوست دارم، می‌خواهمت، اما می‌خواهم تو را بیشتر داشته باشم و در کنارت، از طعم وجودت، بهره‌مندتر شوم.
زنها گاهی فقط دلتنگ هستند.

سخنی زیبا از امامی دانا

این مقال را با سخنی گوهرگون از امام صادق (ع) زینت می‌بخشیم:

از امام صادق (ع) پرسیدند: زن بر شوهرش غیرت می‌ورزد. این کار چگونه است: امام (ع) فرمودند: این غیرت، ناشی از عشق و علاقه است.

۱ آذر ۱۴۰۰

{ادامهٔ مطلب را در پست بعد بخوانید.}

برای دنبال‌کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید:
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

  • علی اکبر مظاهری
۰۶
آذر

عشق و حسادت (۲)

نویسنده: مریم یوسفی عزت؛ کارشناس ارشد زبان و ادبیات انگلیسی، مدرس زبان

اما مردان!

چگونه به حسادت عاشقانهٔ زنها پاسخ دهیم؟

اگر حسادت زن را مدیریت کنید، می‌توانید عاشقانه‌ترین‌ها را بسازید!
مرد باید سیاست پاسخگویی به این نوع حسادت عاشقانه را یاد بگیرد تا زن را ارضای روانی کند. در نتیجه زن، هزاران برابر بهتر از قبل، عاشق‌تر از قبل، به زندگی ادامه می‌دهد و بوستان زندگی را سرسبزتر و شاداب‌تر می‌کند.
بنا بر مثال: تازه از کار به خانه آمده‌اید. چند دقیقهٔ بعد خانم در حال کنجکاوی در تلفن همراه شماست. عصبانی نشوید. برخورد تند نکنید؛ بلکه خونسردانه و آرام و با لبخندی مهربانانه به سمت بانو بروید و به آغوشش بگیرید و بگویید: آخیش! لذت می‌برم از این که میبینم خانمم حواسش به من هست و مرا دوست دارد. از تو ممنونم، همسر خوبم!
باور کنید که همسرتان تلفن همراه را کنار می‌گذارد و به جبران خوبی شما بهترین لحظات را برایتان رقم خواهد زد. و اگر هم کنار نگذارد، مطمئن باشید دیگر آن آرامش نیازی‌اش را کسب کرده و آرام آرام از حساسیت او به تلفن همراه شما کم خواهد شد.

هشداری به زنان

خانم مراقب باش که حسادت عاشقانه‌ات، به خودخواهی عاشقانه‌ بدل نشود. درست است که همسرت را دوست داری و باید حواست به مردت باشد، اما این نیاز، دوسویه است؛ آدمی، چه زن و چه مرد، به توجه همسرش احتیاج دارد. اما اگر این نوع حسادت عاشقانه، فراتر رود، ممکن است‌ به خودخواهی عاشقانه بدل شود و خودخواهی عاشقانهٔ شما مردتان را آزار می‌دهد.

همانطور که حسادت عاشقانه می‌تواند آباد کنندهٔ زندگی باشد، خودخواهی عاشقانه‌ می‌تواند ویرانگر یک زندگی باشد.
برای مثال: قرار نیست مردتان در گوشه‌ای از خانه بنشیند تا خیالتان آرام گیرد که مال شماست و شما را دوست دارد و او را از کار و تحصیل و فعالیت‌های اجتماعی باز بدارید؛
یاد بگیرید مردتان را کبوترگونه تربیت کنید!
کبوتر را در قفس نیندازید تا بماند، می‌میرد، قفس جانش را می‌گیرد. بال‌های کبوتر را نبندید تا پرواز نکند.
او اگر بخواهد برود، بالاخره آن زنجیرها و طناب‌ها را پاره می‌کند و می‌رود. کبوتر را باید در محیطی آزاد، بدون بند و حصار، قرار دهید. بال‌هاش را آزاد بگذارید که نه! بلکه به بال‌هایش قدرت پرواز دهید. مراقبش باشید، آب و دانه‌اش دهید، نوازشش کنید، نگاهش کنید... اما او را در قفس نیندازید!
مهارت‌های همسرانه و همسرداری را یاد بگیرید و زیرکانه عمل کنید تا همسرتان عاشق شما باشد.
چونان آب باشید که اگر تا سه روز از وجود شما ننوشد، جان دهد.
حالا دیگر او، شب‌هنگام، با شوق فراوان به آشیانه خود و آغوش یاورش باز خواهد گشت. و این همان است که باید باشد.
الاهی که چنین باد!

۲۹ آبان ۱۴۰۰

برای دنبال‌کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید:

🌐http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

  • علی اکبر مظاهری
۰۶
آذر

عشق و حسادت

نویسنده: مریم یوسفی عزت؛ کارشناس ارشد زبان و ادبیات انگلیسی، مدرس زبان

عاشقانه‌های یک زوج عاقل

حسین و هستی که الان همسر هم هستند، قبل از ازدواج فقط همکار بودند. مدیریت رسانه‌ها، فضای مجازی و سیستم رایانه‌ها در شرکت برعهدۀ هستی بود و موقعیت طوری بود که به تمام ارتباطات شخصی‌اش در فضای مجازی دسترسی داشت؛ اما هیچ‌‌وقت در آنها کنجکاوی نمی‌کرد و برایش مهم هم نبود؛ زیرا فقط یک ارتباط رئیس و کارمندی بود.

بعد از اینکه عقد کردند، فردای روز عقد، هستی گفت: حسین جان! با اجازه‌ات پس از این پیام‌هایت را نگاه می‌کنم، لطفا ناراحت نشو. گفت: تا حالا یعنی نگاه نکرده‌ای؟!
هستی گفت: نه! آن‌وقت همسرت نبودم، اما حالا همسرت هستم.
حسین گفت: خوب، حالا چه شده مگر؟! شک داری مگر؟!
هستی گفت: نه! شک ندارم، اما زن، حسود می‌شود و حالا حسادت من گل کرده است. و هردو کلی خندیدیم. و گفت: باشد.

اما چرا حسادت؟!

حسادت‌ورزی زن‌ها، مساوی است با عاشق شدن! زمانی که زن عاشق می‌شود، حسود هم می‌شود. اصلا حسادت او یعنی عاشقی!

مردها! اگر همسرانتان حسادت نمی‌کنند، عاشقتان نشده‌اند! حتی اگر کم برای شما حسادت می‌کنند، بدانید کم عاشق شما شده‌اند!
زن دوست دارد مردش برای خودش باشد. زن، علاوه بر مدیریت و کنترل تلفن همراه، رفتار همسرش با خانواده و همکارانش و هزاران مورد دیگر را مدیریت می‌کند. او سعی می‌کند به هر طریقی با عشوه‌ها و زیرکی‌های زنانه‌اش، مردش برای خودش باشد.

نکته‌هایی برای مردان

اگر مرد، معنای این حسادت را درک کند، عاشق حسادت عاشقانه و کنترل زنانهٔ همسرش می‌شود، اما اگر درکش نکند، نامش را همان کنترل‌کردن، گیردادن، محدود‌کردن می‌گذارد و از عشقشان دمار برمی‌آورد.

برخی از مردان فکر می‌کنند که همسرانشان به آنها شک دارند و بنا براین شکاک‌بودن است که آنها را مراقبت می‌کنند. اما اینطور نیست! زنها به شما شک ندارند. ایشان کنجکاوند. و جالب است که آن را محدود به کنجکاوی همسرانه می‌کنند.
زن دوست دارد چک کند، بررسی کند تا آرامش خاطر داشته باشد.

سخنی با مردان

مردها! بدانید که شما حتی اگر معصوم‌ترین و مومن‌ترین افراد بر روی کره زمین باشید، باز هم زنهای عاشق، چک می‌کنند و بررسی می‌کنند تا روان‌شان آرام گیرد؛ آرامشی که خداوند مهربان، در وجود همسران، نهاده است:

«مِنْ آیَاتِهِ أَن خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْکُنُواْ إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً؛ از نشانگان حکمت خداوند آن است که برای شمایان از جنس خودتان همسرانی آفرید تا نزدشان بیاسایید و میانتان مودت و رحمت (و مهربانی و عطوفت) نهاد.»(سوره روم، آیه ۲۱)

{دنباله مطلب را در پست بعد بخوانید}

۲۸ آبان ۱۴۰۰

برای دنبال‌کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید:

🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

  • علی اکبر مظاهری