وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی

آموزش

 » نویسنده: جناب آقای محمد دهقانی زاده (+)

 

اگر روزی یک دختر نجیب و عفیف، از رفتار و ادب یک پسر خوشش بیاید و او را یک مرد ایده آل برای زندگی خود ببیند و از طرفی بیم آن داشته باشد که از ازدواج با چنین پسری محروم شود، چه کند؟ چگونه می‌تواند از آن پسر خواستگاری کند؟

انتخاب همسر پسران و دختران متفاوت است. بنا بر فرهنگ و آداب جامعه ما، انتخاب همسر در مرحله اول، انتخاب آزادانه‌ای است که نصیب پسر می‌شود. پسر می‌تواند خصوصیاتی که برای شریک زندگی‌اش در نظر دارد را مطرح کند و از آن‌سو در بین دخترانی که برای ازدواج با او مطرح می‌شوند مناسب‌ترین گزینه را انتخاب کند.

اما دختران ...از این آزادی نسبی بی‌بهره‌اند. آن‌ها در مرحله اول باید انتظار بکشند تا خواستگاری به سراغشان بیاید. بعد اگر او را مطابق شرایط و خواسته‌هایشان دیدند انتخابش کنند؛ اما ممکن است که خواستگار حاضر، شرایط یک زندگی ایده آل را نداشته باشد. در این صورت یا باید دست رد به سینه او بزنند و یک مرحله به عقب برگردند و دوباره انتظار خواستگار دیگری را بکشند، یا از ترس اینکه خواستگار دیگری در کار نباشد تن به ازدواج با گزینه مردود حاضر داده، نقد را بر نسیه ترجیح دهند و دچار زندگی سختی بشوند که دردسرهای متعدد بعدی را به دنبال داشته باشد. خصوصاً اگر خانم ترس بالا رفتن سن را هم داشته باشد؛ در این صورت است که کار برای او بسیار دشوار می‌شود.

اما اگر یک دختر جوان، نجیب، پاک‌دامن و متدین، بخواهد این خصوصیات را برای خود حفظ کند و همچنین دچار مشکلاتی که مطرح شد، نشود و از طرفی، فرد مناسب برای زندگی خود را در نظر داشته باشد، غیر از اینکه بنشیند و انتظار بکشد تا آن پسر جوان به خواستگاری‌اش بیاید چه‌کار دیگری می‌تواند انجام دهد؟ آیا او می‌تواند به خواستگاری آن جوان برود؟

پاسخ به این سؤال کمی توضیح می‌طلبد. برای شروع به یک نمونه قرآنی اشاره می‌کنم:

ادب قرآنی

جوان از ترس مأموران، از شهر خود گریخته بود و به بیابان‌ها پناه آورده بود. از دوردست عده‌ای را دید که به همراه گوسفندانشان پیرامون چشمه آبی جمع شده‌اند. خود را به آن‌ها رساند. منظره‌ای توجهش را جلب کرد: دو دختر جوان کنار ایستاده بودند و دام‌هایشان را پیرامون خود جمع کرده بودند تا مردان شهر گوسفندهایشان را سیراب کنند و بروند و بعد آن‌ها برای آب دادن به گوسفندانشان به کنار چشمه بروند. سوالی ذهنش را مشغول کرد: اینکه این دختران با این حیا و پاکی چرا خود اقدام به چرا بردن گوسفندان کردند؟ علت را از خودشان پرسید. آن‌ها گفتند که پدر پیری دارند که چَرای گوسفندان از او ساخته نیست.

جوان، بعد از شنیدن صحبت‌های آنان، در حالی که هنوز مردان شهر از کنار چشمه آب متفرق نشده بودند گوسفندهای آنان را سیراب کرد. وقتی دختران به منزل بازگشتند، پدر از بازگشت زودهنگام آن‌ها پرسید و آن‌ها همه ماجرا را تعریف کردند. پدر که مشتاق دیدار جوان شده بود و می‌خواست پاداش محبت او را بدهد، یکی از دخترانش را به دنبال او فرستاد. در راه منزل، آن جوان کمی جلوتر از دختر حرکت می‌کرد. دختر که حرکات جوان را زیر نظر داشت از یاری‌اش در آب دادن به گوسفندان، از قوّت بازو و توانایی‌اش و از همه مهم‌تر، از حیا و تعهد آن جوان خوشش آمد. از این رو ماجرا را با پدر در میان گذاشت. پدر که جوان را جوانی برازنده و مناسب دید، او را در منزل خویش اسکان داد، دخترش را به ازدواج او درآورد و چراندن گوسفندانش را به او سپرد؛ هم به او منزل داد، هم همسر و هم شغل.[1]

***

این حکایت حضرت موسی و حضرت شعیب علیهماالسلام و دختران حضرت شعیب بود که در قرآن آمده است. در این حکایت، که نمونه‌های مشابهی از آن را می‌توان در تاریخ یافت، پسر جوان به خواستگاری نرفت. بلکه خواستگاری از طرف خانواده دختر مطرح شد. علاوه بر اینکه حرمت و کرامت دختر به‌صورت کامل حفظ شد و کوچک‌ترین آسیبی به دختر، شخصیتش و آبرویش وارد نشد.

این حکایت می‌تواند الگوی مناسبی برای دختران جوان و پاک‌دامن باشد. دخترانی که فرد مناسبی را برای زندگی خود یافته‌اند و نمی‌خواهند فرصت را از دست بدهند و منتظر بنشینند، بلکه می‌خواهند خودشان کاری کنند.

مطابق فرهنگ ما، خواستگاری از سوی پسر انجام می‌شود و هرگز خواستگاری از سوی دختر نه توصیه‌شده و نه امری پسندیده دانسته می‌شود. دختران برای رعایت این امر که نفع اصلی آن نیز متوجه خود آن‌هاست و موجب حفظ کرامت و شخصیتشان می‌شود، باید به نحوی پسر را به خواستگاری دعوت کنند؛ اما این دعوت نباید به‌صورت مستقیم توسط خود دختر انجام شود، بلکه می‌توان از طریق پدر و مادر، فامیل، آشنایان و حتی دوستان اقدام نمود.

آنچه در این راه، مهم است این است که دختران عفیف، خود را از نعمت مشاوره محروم نکنند. در صورتی که با این مسئله روبرو شدند، حتماً مشاوری امین و متعهد را انتخاب و از راهنمایی‌های او استفاده کنند. حتی همین مشاور می‌تواند واسطه بسیار مناسبی برای دعوت از پسر برای خواستگاری باشد.

***

چند نکته مهم:

  • ازدواج را به تأخیر نیندازید. همین‌که شریک مناسبی برای زندگی متأهلی خود یافتید، فرصت را هدر ندهید که در تأخیر، آفت است. پیامبر اکرم صلی الله علیه واله ازدواج در آغاز جوانی را موجب دل‌آزردگی شیطان توصیف نمود[2]
  • در انتخاب همسر، از مشورت‌های دلسوزانه اطرافیان و یک مشاور امین استفاده کنید.
  • هرگز گزینه مناسب را تنها با یک آشنایی خیابانی انتخاب نکنید. سریع عاشق و شیفته نشوید و در راه انتخاب همسر عاقلانه رفتار کنید. شاید گزینه تدین و تعهد دینی مذهبی برای ازدواج کافی نباشد، اما برای آن اهمیت قائل شوید.[3]
  • هرگز ارزش خود را کم نکنید. تا قبل از خواستگاری از هرگونه ارتباط بپرهیزید. عجول نباشید تا از هول حلیم در دیگ نیفتید!
  • همیشه صبور و باحوصله باشید و توکل بر خدا را فراموش نکنید.


[1] سوره قصص، آیه 23 ـ 28

[2] راوندی، النوادر، قم، نشر دارالکتاب؛ ص12

[3] در روایات پیامبر اکرم صلی الله علیه واله آمده که اگر از تدین و امانت خواستگار راضی بودید، به ازدواج رضایت دهید. شیخ طوسی، أمالی، قم، دارالثقافه؛ ص 519

نظرات  (۶)

سلام و عرض ادب
لطفا مطلبی درباره ی والدینی که با رفتار ناشایستشان موجب دلزدگی فزندان از دین می شوند و همینطور با سختگیری ها و سرزنش های بی مورد باعث ایجاد فاصله میان خود و فرزندانشان شده اند مطلب بگذارید.
من دچار این مشکل هستم و واقعا نمیتوانم خانواده ام را که حکم پشتیبان را برای من دارند را ببخشم که بخاطر رفتار غلطشان باعث دلزدگی من از دین و حتی فاصله گرفتنم از خدا شده اند را ببخشم.گناه من چیه که بخاطر کارهای اونا حتی نسبت به خدا هم بدبین شده ام و در حال حاظر از هر نظر بی پناه شده ام.
من خدا می خواهم ولی والدینم آن قدر به من احساس گناه میدهند که من حتی اگر نسبت به خدا بدبین هم نباشم شرم میکنم که با او خلوت کنم اما هر چه فکر میکنم من گناه بزرگی نکرده ام! 
پاسخ:
سلام و احترام.
همین پیام شما را در صفحه اصلی نمایش می دهیم. ان شاءالله.
سلام و درود
نکته آموزنده دیگری که در این جریان قابل اشاره است ادب مرد جوان به پدر دختران و چه بسا ایثار ایشان است که حاکی از معرفت بالای این جوان است،ایثاری که در تعاملات بین آدمهای روزگار ما کمتر یافت می شود.
یکی از دلایل عمده مردان ایثارگر وطن برای حضور در جنگ، دفاع از دین و ناموس بوده، پسران جوان دوره ما که از قضا ادعای شهادت طلبی را نیز دارند باید به این درک برسند که از مصادیق ایثار(که شهدا در داشتن آن سرآمدند) ایثار در امر ازدواج است، با توجه به مشکلات زیادی که ناشی از بالارفتن سن ازدواج است دین و ناموس ما در معرض خطر قرار گرفته است ایثار مردان امری ضروری می نماید.
بسیارند دختران نجیب و مهربانی که به دلایل کم تأثیر توسط پسران انتخاب نمی شوند. 
پسران می توانند با ایثار خود در این مسیر در عمل نیز خود را به شهدا نزدیک نمایند.
صمیمانه سپاسگزارم بابت مطالب آموزنده تان.
ما را از دعای خیرتان بی نصیب نگذارید.

پاسخ:
سلام و رحمت. کامنت های شما به گونه ای اند که اگر آن ها را توسعه دهید  هر کدام پست مستقلی می شوند. درود بر شما.

سلام، مطلب سازنده ای باست برای خیلی از دخترانی که خود موردی را مناسب با شرایط خود می شناسند اما از روی حیا نمی توانند کاری کنند. آن ها باید مانند صفوری (دختر حضرت شعیب)  با زیرکی تمام کار را پیش ببرند.

با تشکر و سپاس

پاسخ:
سلام و ادب. آری، راه صواب و ثواب همین است. الاهی سرسبز باشید.
سلام و تحیت. مطلبتون که خوبه ولی اگر راستش رو بخواید، با کمال ادب باید عرض کنم که بنده شخصا از موضوعات مربوط به خواستگاری و این چیزها دلزده شدم. بس که ...... دیگه حتی برای طرح این مباحث هم انگیزه ندارم. اما با این حال امیدوارم مشکلات این حیطه حل شود. چون خیلی اسباب رنجش شده
پاسخ:
سلام و رحمت. هنگامی که می بینیم مسئله ای به مشکل بدل شده، می شاید که عزممان را بر حل آن مسئله جزم کنیم. با تکیه بر عنایات الاهی دلزدگی را از خویشتن برانید و استواری ورزید.

سلام استاد خداقوت

در این مورد‘مطلب خوبی بود از نویسنده؛ تشکر میکنم.

استادی میگفت اینطور وقتها بهتر است دختر خانم‘ یک شخص موثق و مورد اطمینان که درایت لازم را هم دارد و دوست مشترک خود و خانواده آقا پسر هست؛ از طرف دخترخانم به شکل غیر مستقیم ایشونو معرفی کنن و طوری تعریف کنن ازش که آقا طالب دیدن این خانم بشن و مایل به خواستگاری از ایشون بشن.

امیدوارم همه دختران خوب‘ رزق و روزی پسران خوب بشن

الطیبات للطیبون

سپاس

پاسخ:
سلام و تحیت. از کامنتتان در تدوین کتاب «دختران و انتخاب همسر» بهره می جوییم. ان شاءالله.
سلام استادگرامی مطلبتان خیلی گویا ودلنشین است.
همه فکرمیکنند که این دختران هستندکه درازدواج حق انتخاب دارند درحالی که برعکس حق انتخاب پسران بیشتراست...
پاسخ:
سلام و رحمت. سپاس بابت حضورتان.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">