وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی

» نویسنده: جناب آقای محمد دهقانی زاده(خارج علوم حوزوی، ارشد تاریخ تشیع)

 

 

اشتغال[خانم ها]؛ چاقویی دو لبه!

«یکی از گزینه‌های انرژی سوز در شهرها، خصوصاً کلان‌شهرهایی مانند تهران، طولانی بودن مسیر منزل تا محل کار است. شهروندانی که فاصله منزل تا محل کارشان طولانی است، می‌توانند این فاصله را با جابجایی محل کار یا منزل خود کوتاه کنند تا هم در باز شدن گره ترافیکی خصوصاً در ابتدا و انتهای ساعت کاری مشارکت کنند و هم در کاهش آلودگی هوا و مصرف سوخت سهیم باشند.»...

این پیام کلیپی تبلیغاتی بود که چندی پیش از رسانه ملی پخش شد. هدف از پخش این کلیپ، کاهش آلودگی هوای شهرهای بزرگی مانند تهران بود. بعد از افزایش آلودگی‌های هوا و رسیدن به مرز هشدار، مسئولین مربوط پیشنهادهایی را از این طریق برای کاهش آلودگی مطرح کردند. اما اگر سطح آلایندگی‌های جایی غیر از محیط شهری، مثل محیط خانواده، بالا رود چه باید کرد؟

خداوند سبحان، یکی از اهداف دانه درشت تشکیل خانواده را رسیدن به آرامش و سکونت بیان فرموده است:

«وَ مِن آیاتِهِ أَن خَلَقَ لَکُم مِن أَنفُسِکُم أَزواجاً لِتَسکُنُوا إِلَیها؛ (روم/21)

و از آیت‏هاى خداوند (و از نشانگان حکمت او) آن اسـت‏ که براى شمایان از جنس خـودتان، همسرانى آفرید تا نزدشان بیاسـایید.»

هدفی بزرگ، که در صورت دست نیافتن به آن، تشکیل زندگی مشترک زن و شوهری زیر سؤال می‌رود. از این رو باید برای تأمین این هدف کوشید و از حرکت به سمت هر عاملی که مانع رسیدن به آن شود و آرامش را از همسران بگیرد اجتناب کرد.

اشتغال، یکی از پایه‌های اساسی زندگی خانوادگی است. اهمیت آن نیز برای همه روشن است؛ هم از جهت روزی‌رسانی به اعضای خانواده (نان‌آوری برای اهل منزل) و هم از جهت خدمت به اعضای جامعه و ایجاد حس مفید بودن در شخص شاغل. شکی نیست که اشتغال، در تأمین آرامش و سکونتی که هدف ازدواج و زندگی مشترک دانسته شد، مؤثر است.

معروف است که چاقو ابزاری دو منظوره است؛ اگر در دست اهلش، مانند یک طبیب جراح باشد حیات‌بخش است و اگر در دست یک انسان ناباب باشد چه بسا که حیات را از انسانی دیگر بگیرد. گاهی همین اشتغال، که برای تأمین آرامش زندگی لازم شمرده شد، موجب ایجاد تنش در روابط همسران می‌شود. گاه سوءظن آنان را  به یکدیگر برمی‌انگیزد و گاه دیگر به کدورت میان ایشان می انجامد و ای بسا که زمینه جدایی و فروپاشی جمع خانواده نوپا و حتی کهن فراهم می‌شود.

از کار همسر خود ناراضی هستید؟

گروهی از مردان نسبت به کار کردن همسرشان در بیرون از خانه حساس‌اند و اشتغال او را برنمی‌تابند. ممکن است این افراد با درآمدزایی و اشتغال بانوان مخالف نباشند، اما کار کردن آنها در بیرون از منزل را نمی‌پسندند.

علت این مخالفت می‌تواند متفاوت باشد؛ ممکن است مردی از اینکه همسرش در محیط‌های مردانه فعالیت کند ناراضی باشد. یا اینکه دوست ندارد همسرش نیروی خود را بیرون از منزل به کار گیرد و خستگی را با خود به منزل بیاورد. بعضی مردان هم از این‌که همسرشان اعصاب و روان خود را صرف دیگران کند و دیگر در منزل طاقت تحمل فرزندان خود را هم نداشته باشد با اشتغال همسرشان مخالفت می‌کنند. برخی نیز ترجیح می‌دهند که فرزندشان در آغوش همسرشان و با مهر و محبت مادرانه او تربیت شود نه در کنار مربی مهد کودک و با مهر و محبت پولی!

شوهر خانم رحمتی با اشتغال همسرش مخالفتی نداشت، چرا که خانم رحمتی دبیر موفقی بود و با شوهرش زندگی سعادتمندانه‌ای داشت. اما تولد فرزند چهارم، آن‌ها را مجبور کرد تا مسیر زندگی شان را تغییر دهند.

به هر روی، مردان یا از اینکه خانه بدون مدیر شود نگران اند یا از اینکه همسرشان در محیطی نامناسب فعالیت کند. نیز ممکن است که مانند زندگی خانم رحمتی، عامل سومی پیدا شود.

 گاهی نیز خانم از موقعیت کاری شوهرش ناراضی می‌شود. او وقتی می‌بیند که مرد زندگی‌اش هر روز از صبح تا عصر در کنار همکاران خانم به سر می‌برد و با آن‌ها گپ و گفت دارد احساسات زنانه‌اش جریحه‌دار می‌شود. زنانی هم هستند که با وقت‌گیر بودن اشتغال همسرشان مخالف اند؛ از اینکه همسرشان مجبور باشد تعطیلات عید سر کار برود یا هرچند وقت به مأموریتهای چند روزه و چند ماهه برود اعصابشان به هم می‌ریزد.

عده‌ای نیز خوششان نمی‌آید که به واسطه شغل همسرشان مجبور به تحمل برخی محدودیت‌ها شوند؛ مثلاً به دلایل امنیتی نتوانند با همسرشان به تفریح بروند، یا مرد، به دلیل اهمیت شغلی‌اش، نتواند چند روز مرخصی بگیرد یا نتواند شب‌های عید در کنار خانواده‌اش باشد یا اینکه خانم از ارتباط شغلی همسرش با دزدان و خلافکارها واهمه دارد.

شکی نیست که لازمه هر شغلی تحمل برخی سختی‌ها و مشکلات است؛ جامعه به افراد مختلف برای تأمین نیازهای گوناگون خود نیاز دارد؛ هم نیازمند مهندس است هم پزشک، هم معلم می‌خواهد و هم کارگر، هم نیازمند مدیر است و هم دلال و هم افرادی برای مشاغل نظامی. هر شغلی نیز سختی‌ها و تبعات مثبت و منفی خاص خود را دارد، اما ممکن است سختی تحمل یک شغل، پیش‌بینی نشده باشد و بعد از ازدواج و شکل گیری یک زندگی مشترک و رفتن زیر یک سقف، پیامدهایی داشته باشد که تحمل آنها از عهده و توان همسران خارج باشد.

چه کنیم تا اشتغال، آرامش را به هم نزند؟

اولین راهکار و ساده‌ترین راه‌حل «تحمل» است؛ اینکه مرد حضور همسرش در بیرون از منزل را تحمل کند یا زن با مشکلات شغلی همسرش کنار بیاید. این راه چندان در تأمین آرامش مورد انتظار کارا نیست و نباید از آن انتظار تغییر و تحول در زندگی داشت اما ممکن است کسی ترجیح دهد با شرایط پیش آمده بسازد.

دومین راه‌حل، که البته همیشه قابل اجرا نیست، «ترک اشتغال» است. این راهکار گاهی مفید است، خصوصاً در مورد زنانی که هیچ‌گونه نیازی به درآمد حاصل از اشتغال آن‌ها نیست. وقتی چنین نیازی نبود و از طرف دیگر، حضورشان در محیطی خارج از منزل یا محیطی خلاف میل همسرشان، آرامش زندگی‌شان را به هم زند و رابطه با همسر و فرزندانشان را تیره کند، ترجیح با حفظ زندگی و کمک به تأمین آرامش روانی اعضای خانواده است. این راه برای زنانی که شوهرشان با هرگونه فعالیت بیرون از منزل آن‌ها مخالف است، مناسب‌ترین گزینه است.

راه سومی نیز وجود دارد: «تغییر شغل یا محیط کاری». گاهی زنان می‌توانند در منزل کار خود را انجام دهند. مثلاً از طریق اینترنت یا تلفن به کار مورد علاقه‌شان بپردازند. در این صورت اصرار بر شغل بیرون از منزل، اصرار بر به هم زدن آرامش زندگی است.

گاهی می‌توان با یک درخواست از رئیس اداره، محل خدمت را تغییر داد و به یک محیط مناسب، زنانه یا مردانه، منتقل شد. یا مانند توصیه کلیپ تلویزیونی، محل کار را به نزدیک منزل منتقل کرد. با این کار، زنان خستگی کمتری متحمل می‌شوند و مردان نیز می‌توانند بیشتر در کنار همسر و سایر اعضای خانواده خود باشند.

ممکن است رعایت این پیشنهادها متضمن کاهش درآمد باشد؛ اما نتیجه‌ای که از این رفتار نصیب افراد و خانواده‌شان می‌شود، ارزشی به مراتب بیشتر از آن دارد. شاید سرمایه مادی کمتری به دست آورند، اما در عوض، سرمایه‌های روانی باارزش‌تری به دست خواهند آورد.

خانم رحمتی نیز وقتی فرزند چهارمش به دنیا آمد برای اداره بهتر زندگی اش، خود را بازخرید کرد. او با این که در دبیری سابقه‌ای شانزده ساله داشت اما بعد از همفکری با شوهرش این تصمیم را گرفت و خجستگی زندگی را بر درآمد بیشتر ترجیح داد.

تغییر شغل یا محل کار و منزل، برای کاهش مصرف سه چهار لیتر بنزین، یا کم شدن یک خودرو از گره ترافیکی هر روز شهر، یا پایین آمدن ذره‌ای از سطح آلودگی هوا، ارزشمند است. حفظ اساس خانواده و تأمین آرامش اعضای آن که اهمیتشان کمتر از بنزین و آلودگی شهر و ترافیک نیست، پس باید برای آن هم کوشید و از برخی خواسته‌ها چشم پوشید.

نظرات  (۳)

در پاسخ به خانم «رشیده» و «شمیم یاس» عرض کنم:
1. بنده هم با تصمیم گیری آقا برای خانم مخالفم. اصلا کار پسندیده ای نیست.
2. خانم حق دارد که در صورت تمایل کار کند و از احساس مفید بودنش برای جامعه لذت ببرد.
3. خواجه انصاری می گوید:
از مردمک دیده بباید آموخت
دیدن همه کس را و ندیدن خود را

من نمی گویم خانم گفته خواجه را به کار بندد اما با «دیدن خود را و ندیدن همه کس را» هم مخالفم. اصلا این را برای آرامش زندگی مفید نمی دانم.
یک نکته: بحث اشتغال بانوان بحث داغی است که ظاهرا مختص جامعه ما هم نیست، اما ایراد در این بحثها این است که اهمیت خانواده در جای خود قرار ندارد. اولویت یا با اقتصاد خانواده شده یا خواسته خانمها. متأسفانه اولویت خانواده کمی مغفول مانده. همین.
البته اهمیت شوهر هم بوی دیکتاتوری می دهد!
با سلام و عرض ادب
بنده با اشتغال خانم ها در خارج از منزل بصورت تمام وقت موافق نیستم اما با حضور خانم در عرصه اجتماع موافقم. حضور در اجتماع در قالب فعالیت اجتماعی یا حتی کار نیم وقت و پاره وقت (که درآمدی حتی پایین هم داشته باشد) حس توانمندی و خود باوری هرکسی را بارور و شکوفا میکند که خانم ها نیز از آن مستثنی نیستند. بهتر است همسران درباره میزان حضور خانم یا باید و نباید ان با هم مشورت کنند و به نتیجه مطلوبی برسند تا اینکه مرد بجای زن تصمیم بگیرد و او را سرخورده ی لیاقت و استعدادهایش بکند. ضمنا همواره تایید کرده و می کنم که ممترین وظیفه و بزرگترین هنر یک خانم، خوب همسر داری و خوب شوهرداری است.
پاسخ:
نویسنده پاسخ دهند.

با سلام واحترام،

در اقوام همسر من نیز خانمی با سابقه بالا بعد از بچه دار شدنش خود را بازخرید کرد والان بعد از گذشت شش سال می گوید اصلا پشیمان نیستم و خوشحالم دو فرزندم را به مربی نسپردم و خودم از آن ها مراقبت کردم.

من خودم خانه دار هستم و از طریق اینترنت فعالیت های پژوهشی دارم؛ اما واقعا در خانه بودن کسل کننده است من دوست دارم در بیرونم هم فعالیت داشته باشم همکارانی هم فکر با خودم داشته باشم که بتوانم مستقیما با آن ها همکاری کنم، اما چون همسرم مخالف کار بیرون از منزل است و از طرفی محیطی که ایشان مدنظر دارند به ندرت در جامعه پیدا می شود حرف ایشان را اطاعت کرده و اصلا به دنبال کار بیرون نرفته ام. اما در دلم  ناراحت هستم کاش مردان مسلمان ما اجازه می دادند زنان خودشان به این نتیجه برسند که آیاکار بیرون برایشان آفت دارد یا نه؟ کاش مردان جای زنان تصمیم نمی گرفتند.

با تشکر از مطالب مفیدتان

پاسخ:
نویسنده پاسخ دهند.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">