یک پیشنهاد برای یک سفر
این مطلب در تاریخ 2 شهریور 1394 در سایت تبیان منتشر شد. (+)
نویسنده: جناب آقای محمد دهقانی زاده (مقطع خارج حوزه. ارشد تاریخ تشیع دانشگاه)
ابتدایی‌ترین نیاز در زندگی مشترک، برای احساس سعادت و خوشبختی، شناخت است؛ هم آقا شناخت درستی از خود و همسرش داشته باشد هم خانم خودش و شوهرش را درست بشناسد.
یک سفر دراز
مطالعه برای برنامه‌ریزی بهتر یک سفر اهمیت زیادی دارد و سفری به درازای هفتاد سال، حتماً ارزش هفت ساعت مطالعه را دارد.
اگر همین الان به شما اعلام کنند که... برنده یک تور سیاحتی به یکی از کشورهای اروپایی شده‌اید خیلی خوشحال می‌شوید و از هم‌اکنون خود را برای آن سفر آماده می‌کنید. یکی از کارهایی که در کنار تهیه تجهیزات سفر و لیست خرید انجام خواهید داد، مطالعه پیرامون آن کشور است. کمی مطالعه می‌کنید تا آن کشور را بشناسید و از جاهای دیدنی و مراکز مهم تفریحی و خریدش مطلع شوید. این بهترین راه برای رسیدن به یک برنامه‌ریزی مطلوب است تا بتوانید در آن مدت محدود بهترین استفاده را ببرید. علاوه بر اینکه با دانستن چم و خَم آن بلاد، گرفتار خطا و جریمه و مکافات نمی‌شوید.
سفر ازدواج
ممکن است همین امروز تصمیمی بگیرید و البته ممکن است که مانند من این تصمیم را چند سال قبل گرفته باشید: اینکه با یک شخصیتی متفاوت از خودتان به مدت طولانی هم‌سفر شوید. در ابتدای این سفر با این آدم متفاوت یک قراری گذاشته و خود را نسبت به آن قرار متعهد می‌دانید. نام آن قرار را ازدواج گذاشتید و از آن به بعد، هم‌سفر را همسر صدا زدید. خوب، برای این سفر و برای هم‌نشینی با این شخصیت منحصربه‌فرد چه برنامه‌ای دارید؟ چقدر درباره او مطالعه کردید و از روحیات، اخلاقیات و شیوه رفتار با او اطلاعات کسب کرده‌اید؟
مرد و زن، دو مخلوق خداوند هستند با ویژگی‌ها و استعدادهای گوناگون. هرچند در بسیاری از جهات، تفاوتی میان آن‌ها نیست، اما تفاوتهای بزرگی بین زن و مرد وجود دارد. اگر کسی از این تفاوتها و بعضاً تضادها آگاه نباشد، رفتارهایش متناسب با جنس مخالف نخواهد بود و انتظارات او را نیز برآورده نخواهد کرد. ضمن اینکه نیازهای و توقعات خودش نیز در آن زندگی حاصل نمی‌شود؛ و وقتی زندگی هیچ سودی برای طرفین نداشته باشد و نسبت به رفع نیازهای اعضای آن عقیم باشد نتیجه‌ای جز خسران و تلخ‌کامی یا جدایی و طلاق نخواهد داشت.
تفاوت، واقعیتی انکار ناشدنی
اگر کسی گمان کند که مرد و زن هر دو یکی هستند و تفاوتی میان آن‌ها نیست؛ زنان می‌توانند همان کارهایی را انجام دهند که مردان می‌توانند و مردان نیز می‌توانند آن‌گونه باشند که زنان هستند، این اولین خشت کج خواهد بود.
وقتی علم ثابت می‌کند که زن ساختاری متفاوت از مرد دارد، تفاوتی که هم در بدن آن‌ها نمود دارد و هم در روحیات و خلقیات، در این صورت خطاست که هر دو را بر یک کار بگماریم یا با هر دو با یک شیوه برخورد کنیم و از هر دو یک چیز بخواهیم.
پس وقتی بین این دو مخلوق خداوند، تفاوت وجود دارد، همزیستی سعادتمندانه آن‌ها نیز مستلزم آگاهی از این تفاوتها خواهد بود؛ آگاهی از خصلت‌ها، خواسته‌ها، طرز فکر و نوع نگاه، توانایی‌ها و قابلیت‌ها. هم مرد نسبت به زن و هم زن نسبت به مرد.
بسیاری از اختلافات و ناکامی‌های زندگی خانوادگی از همین نداشتن شناخت شروع می‌شود و در مقابل کلید حل بسیاری از اختلافات و مسائل، کسب شناخت زوجین از همدیگر است. شناختی که بالاتر از دانستن رنگ و غذای مورد علاقه همسر است.
شناخت همسر، هنر است
وقتی مرد شناخت درستی از همسرش داشت می‌داند که هنگام گریه همسرش چه کند، پرگویی همسرش را درک می‌کند و علاقه همسرش به خانواده‌اش را می‌فهمد و می‌داند در مقابل این رفتارها چه واکنشی داشته باشد. خانم هم وقتی همسرش را شناخت اقتدارش را نمی‌شکند، علت سکوتش را می‌داند و با موقعیت‌شناسی صحیح، زمان مناسب برای درد دل با شوهرش را پیدا می‌کند.
شناخت همسر یک مهارت است، همچنان که رانندگی نیز یک مهارت است. وقتی کسی زیر و بم ماشین و جاده و رانندگی را نداند، نمی‌توان از او رانندگی درست و ماهرانه‌ای دید، از مردی که شناختی نسبت به زنان و روحیات آن‌ها ندارد و از زنی که مردان را نمی‌شناسد نیز نمی‌توان توقع رفتار درست و خوشبختی در زندگی را داشت.
تجربه، مسیر خوبی برای شناخت است اما کافی نیست. چراکه بسیاری از نکات کلیدی را در لابه‌لای صفحات کتاب‌ها می‌توان یافت. علاوه بر اینکه بسیاری از زنان و مردان از خواسته‌های خود نیز یا مطلع نیستند یا از ابراز آن برای همسرشان خجالت می‌کشند.
جناب مولوی در کتاب مثنوی معنوی خود می‌گوید:
هر که نقص خویش را دید و شناخت
اندر استکمال خود ده اسبه تاخت
شاید فاصله میان مرد و زن از مریخ تا ونوس نباشد، اما رازهایی در مورد مردان و زنان وجود دارد. این رازها کلید حل معمای زندگی و نقشه دست‌یابی به گنج آرامش و خوشبختی است. این رازها در کتاب‌ها و سینه کارشناسان نهفته است. با این توصیف‌ها، برای هفتاد سال زندگی، چند ساعت باید مطالعه کرد؟
اولا سپاسگزارم از لطف حاج آقا بابت نگاه لطفشون به بنده،
ثانیاً مرحباً بناصرینا (آفرین به موافق های بنده :-) ) خصوصا «از تبار آفتاب» و «شاخه نبات»
ثالثاً نظرات دوستان را خواندم. اگر راهکاری دارید که می توان همسران را بیشتر متوجه این مطلب کرد بفرمایید.