وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی

سن ازدواج

چهارشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۴۸ ب.ظ

Image result for ‫سن ازدواج‬‎

چه زمانی ازدواج کنیم؟

اشاره

کتاب «جوانان و انتخاب همسر» را در آغاز دهه هفتاد نوشتم و در بهار سال 1373 منتشر شد. این مطلب را، که در فصل دوم آن کتاب آمده و درباره زمان مناسب سن ازدواج است، اکنون، با ویرایشی اندک، می خوانید:

مباحثه ای با یک دوست ...

هنگام تدوین این کتاب، مباحثه ای با یکی از دوستان خوب و آگاهمان درباره این فصل داشتیم که به نظرتان می رسد:

آن دوست گفت: «فکر نمی کنید این زمانی (آغاز جوانی) را که برای ازدواج بیان کرده اید، زود باشد؟»

گفتم: چرا زود؟ مگر غریزه جنسی و فطرت همسرخواهی و رشد عقلی، در این سن و سال، به رشد مطلوب نرسیده؟ مگر انسان سالم، در این دوران - به شرط آین که توجهی به مشکلات و موانع مصنوعی بر سر را ه ازدواج نکند - نیاز به همسر ندارد؟

گفت: «چرا، نیاز دارد، اما نباید فقط غریزه جنسی و فطرت همسرخواهی را در نظر گرفت، بلکه باید به مسائل دیگری هم که در این زمینه مطرح است، توجه داشته باشیم.»

گفتم: در فصل چهارم کتاب که آن مسائل و مشکلات را بررسی کرده ایم؟

گفت: «اما یک مشکل در نظرم هست که در فصل چهارم مطرح نشده و مربوط به همین فصل (دوم) می شود و آن این که: جوانان، در این سن و سالی که برای ازدواج مطرح کرده اید، آمادگی و توان اداره زندگی را ندارند. چطور می شود از یک پسر مثلا نوزده ساله و یک دختر مثلا شانزده ساله انتظار داشت که زندگی خانوادگی را اداره کنند؟ این ها معمولا به اداره و مراقبت پدر و مادر احتیاج دارند.»

گفتم: آن خدایی که انسان را آفریده، حکیم است و هر چیزی را سر جایش قرار داده. همان خدایی که در آفرینش انسان، شکوفایی غریزه جنسی و همسرخواهی را در این دوران قرار داده و دستور به ازدواج داده است و آن همه تاکید بر تسریع در ازدواج دارد، توانایی و لیاقت اداره زندگی را هم حتما در وجود او قرار داده است. اگر نقصی هست، از تربیت ماست. این تربیت های غلط ماست که جلوی رشد و بروز آن توانایی و لیاقت را می گیرد. نیروی بالقوه اداره زندگی، در وجود انسان هست و زمان رشد و فعلیت آن هم همین دوران بلوغ است، اما ما زمینه رشد آن را فراهم نکرده ایم، بلکه با تربیت های ناصحیح، از شکوفایی و بروز آن جلوگیری کرده ایم.

وقتی پدران و مادران اجازه نمی دهند فرزندانشان دست به سیاه و سفید بزنند و همه کارهایشان را انجام می دهند و هیچگونه مسئولیتی را در دوران شکل گیری شخصیت کودکان و نوجوانان به آنان نمی دهند و یا تحقیرشان می کنند و با سرزنش و اهانت، بی لیاقتی و بی عرضگی را به آنان تلقین می کنند، معلوم است که در دوران نوجوانی و جوانی نمی توانند خود را اداره کنند، در زمان میانسالی و پیری هم نمی توانند!

گفت: «بالأخره حالا چه باید کرد؟ به هر حال فعلا که نوجوانان را می بینیم که توان و آمادگی اداره زندگی را ندارند. آیا درست است که ازدواج کنند و در اداره زندگی شان درمانده شوند؟»

گفتم: پاسخ به ندای غریزه جنسی و همسرخواهی را نمی شود معطل گذاشت. اما برای حل مشکلی که می گویید، باید چند کار صورت گیرد:

راه های حل مسأله

1- مربیان و اندیشمندان جامعه باید مردم را به مسائل تربیتی آکاه کنند و راه و روش صحیح تربیت فرزندان را به آنان بیاموزند.

2- پدران و مادران باید فرزندانشان را در دوران کودکی و نوجوانی به تدریج با مسئولیتهای زندگی آشنا کنند. بنده نمونه های فراوانی از نوجوانان، به خصوص دختران، را دیده ام که ب خوبی از عهده اداره یک زندگی برمی آیند. البته با فشار آوردن بر بچه ها و نوجوانان مخالفم، اما با نازپروری آنان نیز مخالفم. حد اعتدال باید رعایت شود.

3- لازم نیست صبر کنیم تا جوان کاملا آمادگی اداره زندگی را پیدا کند، آن وقت ازدواج را برایش تجویز کنیم، بلکه همین که جوان احساس کرد پایه های زندگی دارد روی دوشش قرار می گیرد، به ناچار تکانی به خود می دهد و خود را جمع و جور می کند و نیروهای نهفته درونی اش بیدار می شوند و آماده اداره زندگی می شود. نمونه های زیادی از نوجوانان پسر و دختر دیده شده که قبل از ازدواج، آمادگی زندگی مشترک را نداشته اند، اما همین که در معرض اداره زندگی قرار گرفته اند، آماده شده و زن و مرد لایقی شده اند و زندگی موفقی را اداره کرده اند.

4- دوران نامزدی و فاصله بین عقد و عروسی، فرصت خوبی است برای این منظور. اگر این دوران چند ماهی طول بکشد، نوجوانان و جوانان می توانند خود را آماده کنند.

5- والدین و بزرگترهای دختر و پسر باید هر دو را کمک کنند و مدتی در اوائل زندگی شان، هوای آنان را داشته باشند و راه و رسم زندگی را به عزیزانشان یاد بدهند تا راه بیفتند و زندگی شان سر و سامان بگیرد.

به هر حال، بلوغ جنسی و عقلی و رشد فکری که حاصل شد، باید ازدواج صورت گیرد و بقیه امور را به تدریج سر و سامان داد. امور فرعی، تابع امور اصلی اند. اصل در ازدواج، حفظ عفت و رشد شخصیت انسان است و امور دیگر، فرعند و نباید اصل را فدای فرع کرد. اما می توان کمک کرد تا فرع به اصل برسد و به آن ملحق شود.

 

  • ۹۵/۰۴/۰۲
  • علی اکبر مظاهری

نظرات  (۲)

  • شاخه نبات
  • سلام و عرض ادب خدمت استاد گرانقدر 
    کاش همه پدر و مادرها مثل شما بیندیشند...
    پاسخ:
    سلام و سپاس. نیز کاش چونان شما بیندیشند. حضورتان خجسته است.
    سلام
    یه مشکل پدر و مادر هایی هستند که برای زدواج بچه شون از قبل برنام ریزی می کنن. مثلا تو ذهنشون پسرشون اول باید درسش رو تموم کنه، بعد بره سربازی، بعد یه سال بره سر کار، بعد ازدواج کنه. اما فکر نمی کنن اگه وقت ازدواج بچه شون زودتر از برنامه مورد نظر اونا باشه اونوقت تکلیف چیه.
    پاسخ:
    سلام و تحیت. عجب است که ایشان جوانی خود و نیازهایشان را به یاد نمی آورند. البته به یاد می آورند، به روی خود نمی آورند! حضورتان را گرامی می داریم.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">