وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی
۲۲
ارديبهشت

ازدواج ایثارگرانه (ترحمی)

عقل و عشق

- جوان گفت: دانشجوی مقطع دکتری هستم. قصد دارم تا آخر ادامه دهم. عضو هیئت علمی دانشگاه خواهم شد. چند ماه است برادر بزرگترم وفات کرده. همسرش مانده با یک طفل خردسال.
من در فکر ازدواجم. کسی از آشنایان پیشنهاد کرده که با همسر برادرم، که هم‌سن من است، ازدواج کنم. موضوع با پدر و مادرم مطرح شد. ایشان با اینکه دلشان می‌خواهد من با دوشیزه ازدواج کنم، اما برای مصلحت؛ که نوه‌شان سرپرست‌دار شود و عروس بیوه‌شان سامان بگیرد، این ازدواج را پذیرفته‌اند، بلکه تشویق هم می‌کنند که با همسرِ داداش مرحومم ازدواج کنم.
دلم می‌خواهد ثواب کنم و این ازدواج را به مصلحت خانواده می‌دانم، اما به چند دلیل نگرانم:
۱. خانم از نظر علمی همتای من نیست. نمی‌توانیم از لحاظ فکری باهم مأنوس باشیم.
۲. از این نظر که قبلاً ازدواج کرده، برایم خوشایند نیست. من پسر هستم و می‌خواهم با یک دختر ازدواج کنم.
- گفتم: از لحاظ ظاهری او را می‌پسندید؟ از جنبهٔ عاطفی می‌توانید دوستش بدارید؟
- گفت: عادی و متوسط است‌. احساسی به او ندارم. نه می‌توانم دوستش داشته باشم و نه از او بدم می‌آید.
- گفتم: اینکه با بیوهٔ برادرتان ازدواج کنید و فرزند برادرتان را سرپرستی کنید، کاری اخلاقی و انسانی است و پاداش الاهی دارد. نیز اینکه با این کار پدر و مادرتان را خشنود کنید، کاری ارجمند است، اما چند مطلب مهم را باید در نظر گرفت:
۱. ازدواج‌های ترحمی و ایثارگرانه توان بالایی را می‌طلبد. آیا این توان را دارید؟
۲. ازدواج برای ثواب، کار خطیری است. ازدواج، در ذات خود، ثواب دارد، اما بدون علاقه و رغبت و صرفاً برای ثواب، ممکن است به پشیمانی بینجامد.
۳. اگر با بیوهٔ برادرتان ازدواج کردید، هرگز نباید بر او منت بگذارید. این توان را دارید؟
۴. چنانچه اکنون تحت‌تأثیر عواطف ازدواج کنید، بعداً دچار ملامت نفس و اندوه جانکاه خواهید شد.
پسر به اندیشه رفت.
- گفت: تردید دارم که بتوانم از عهده‌ٔ این کار برآیم.
چون او را حیران یافتم، مجالی دوهفته‌ای به او دادم تا بیندیشد.
پس از دو هفته، یک جلسهٔ دیگر مشاوره کردیم. دیدم عزم او جزم نیست.
- گفتم: من این ازدواج را به صلاح نمی‌دانم.
جوان از شکنجهٔ روحی بیرون آمد. نفسی عمیق کشید و گفت: با زن‌داداشم ازدواج نمی‌کنم.

علی‌اکبر مظاهری
۲۲ اردیبهشت ۹۸

  • علی اکبر مظاهری
۲۱
ارديبهشت

دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان


مناجات


الهی! ای آنکه نسبت به بندگانت دارای حلم و بخشش هستی و ای آنکه نسبت به توبه‌کنندگان مشتاقی! در این ضیافت که سفره‌اش را بر بندگان خود گسترده‌ای، توبه‌ای واقعی روزی‌مان کن؛ آنسان که راه برگشت در پیش نگیریم. ای بخشندهٔ مهربان! امید به رحمتت این سخن را در گوش دلمان زمزمه می‌کند که «صد بار اگر توبه شکستی، باز آی». یاری‌مان کن که نه از ناامیدان درگاهت باشیم - در این صورت خسارت‌زده خواهیم بود - و نه چنان باشیم که امید مغفرت، جرأت معصیت را در ما افزون کند. ما را بپذیر و به مقام قرب خود بنواز، ای مهربان‌ترین مهربانان!
با امید به رحمتت در این روز زمزمه می‌کنیم:
«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الْقَانِتِینَ‏ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ أَوْلِیَائِکَ الْمُقَرَّبِینَ بِرَأْفَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ‏؛ خدایا! مرا در این روز از استغفارکنندگان قرار ده و از بندگان صالح مطیع خود مقرر فرما و هم در این روز مرا از دوستان مقرب درگاه خود قرار ده. به حق لطف و رأفتت اى مهربانترین مهربانان!»

زهرا نصیری / روزنامهٔ مردم‌نو

  • علی اکبر مظاهری
۲۱
ارديبهشت

صبر

بهترین راه سبک‌کردن یک رنج، پذیرش آن است. کافی است این نکته را در موقعیت‌های سخت یا ناخوشایند زندگی‌تان تجربه کنید.
جملاتی از قبیل: "چرا اینگونه شد؟" ، "چرا با من اینگونه رفتار می‌کند؟" ، "وای! اگر فلان اتفاق بیفتد یا نیفتد، چه می‌شود!" و امثال آن‌ها که در ذهن و ضمیر همه ما، کم یا بیش وجود دارد و در خودگویی هایمان تکرار می شوند، فقط رنج ما را بزرگتر و صبر ما را کمتر می‌کنند.

گاهی این سرزنش‌های درونی، کار را به آنجا می‌رساند که آدمی طاقت‌اش را به‌کلی از دست می‌دهد و احساس عجز می‌کند. در چنین حالتی، نه تنها مشکل را حل نمی‌کند، بلکه مشکلی هم ایجاد می‌کند و آرامش اعصاب خود و اطرافیانش را نیز آسیب می‌زند.

حال اگر به جای این خودگویی‌های منفی، خودگویی‌های مثبت و البته واقعی داشته باشیم، نتیجه چگونه دگرگون می‌شود؟
تصور کنید که به خود بگوییم: " این سختی هم یک مساله است که باید بیندیشم برای حلش چه می‌توانم بکنم؟" یا "مثل یک کاربر یا یک مامور به انجام وظیفه‌ای خاص، صرفا کاری را که از دستم برمی‌آید، انجام می‌دهم و نتیجه‌اش را به خدا می‌سپارم. هر چه او بخواهد. نگران نتیجه نیستم. " ، "سعی‌ام را می‌کنم؛ شد، شد و نشد، نشد!" ، " رنجم را می‌پذیرم و از تجربه‌کردن آن شادمانم. این رنج هم بخشی از زندگی و بلکه معنای آن است. زندگی بدون رنج که زندگی نیست. اگر رنج نباشد که راحتی، معنا و لذتی برای آدمی ندارد." و بالاتر از همه این‌ها: " این سختی، هر چه باشد می‌گذرد. چون دنیا می‌گذرد و خدا حساب کارها را دارد و پاداش می‌دهد."
با این تغیبر نگاه، سختی یا آسانی و خوشایندی یا ناخوشایندی یک مساله، برای ما یکسان است. زیرا به همه آن‌ها به شکل وجوه مختلف زندگی و معنای آن، می‌نگریم و همه انواع آن را فقط صورت مساله‌ای می بینیم که کار ما تنها تلاشی برای حل آن است؛ خواه حل شود یا نشود.

در این صورت، سختی های ما؛ از کوچکترین هایشان، مثل گیرکردن در ترافیک خیابان تا بزرگترین هایشان، مثل فشاراقتصادی، بیماری یا فقدان یک عزیز؛ صبر و آرامش ما را نمی‌ربایند. علاوه بر اینکه، توانایی ما در حل مسائل بیشتر می‌شود.

به قلم: باران بهارانی

  • علی اکبر مظاهری
۲۰
ارديبهشت

دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان

دعا

الهی! ای آنکه یاد و نامت را مایهٔ تسکین دل‌ها قرار داده‌ای، حلاوت یادت نصیبی برای دل‌های عاشق است و ماه ضیافتت بهترین فرصت برای دست یازیدن به آن، که با لطف و کرم خود، ارزانی بندگانت کرده‌ای. ما را توفیق شُکر این نعمت عطا فرما که خود فرمودی: «شکر نعمت، نعمتت افزون کُند».
شیرینی یاد حضرتت، آدمی را از هر آنچه رنگ غیر پذیرد، دور می‌کند و کام وجودش را از تلخی گناه در امان می‌دارد. اما این انسان عاصی که اسیر در منیت‌های خود است، در لحظه‌لحظه حیاتش محتاج عفو و پرده‌پوشی توست، باشد که در سایه سِتر حضرتت درد معصیت دوا کند.
ای آنکه دیدی و پوشاندی! چنانمان نما که از معصیت، عافیت یابیم؛ آنسان که گویی چیزی در پشت پردهٔ پوشاننده‌ات نبوده است.

«اللَّهُمَّ قَوِّنِی فِیهِ عَلَى إِقَامَةِ أَمْرِکَ وَ أَذِقْنِی فِیهِ حَلاَوَةَ ذِکْرِکَ‏ وَ أَوْزِعْنِی فِیهِ لِأَدَاءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ وَ احْفَظْنِی فِیهِ بِحِفْظِکَ وَ سِتْرِکَ یَا أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ‏؛ خدایا! مرا در این روز براى اقامه و انجام فرمانت قوت بخش و حلاوت و شیرینى ذکرت را به من بچشان و براى اداى شکر خود به کَرمت مهیا ساز و در این روز به حفظ و پرده‌پوشى، مرا از گناه محفوظ دار، اى بصیرترین بینایان عالم!»

زهرا نصیری / روزنامهٔ مردم‌نو

  • علی اکبر مظاهری
۱۹
ارديبهشت

بهار نیایش

ماه رمضان

نیاش یا مناجات، دینی‌ترین رفتار انسان‌ها است. هیچ گفتار و رفتار دیگری به اندازۀ مناجات با خدا، انسان را دینی‌تر و معنوی‌تر نمی‌کند. نیایش با خدا، سنت پیامبران و دوستان خدا بوده است؛ اما متأسفانه این بخش مهم از دین و دینداری، در میان مسلمانان معاصر، رنگ باخته است. توجه بی‌قاعده به جنبه‌های غیر معنوی دین، بسیاری از دینداران را از مهم‌ترین رسالت ادیان که نزدیک‌تر کردن انسان به خدا است، غافل کرده است؛ حال آنکه گام نخست در دینداری و مسلمانی، پیوند معنوی و روحی با خدا است. تا این پیوند نباشد، همۀ برنامه‌های دیگر دین، مرده و بی جان است. دین، یعنی خداپرستی، و خداپرستی بدون ارتباط معنوی با خدا ادعایی بیش نیست. از سوی دیگر، برای ارتباط معنوی با خدا، راهی آسان‌تر از نیایش وجود ندارد. در نیایش، ما حقیقت و ارزش‌های خود را آشکار می‌کنیم؛ زیرا در نیایش روی سخن با خدا است و آنگاه که با خدا سخن می‌گوییم، جایی برای دروغ و ریا و نیرنگ نیست. ما جز در محراب نیایش، نقاب از چهره برنمی‌داریم و همۀ هستی و واقعیت خود را – همان‌گونه که هست - نشان نمی‌دهیم. آنگاه که رو در روی خدا می‌ایستیم، همانیم که هستیم. هر انسانی، به چنین لحظه‌هایی در عمر خود نیازمند است. حتی اگر خداپرست نبودیم، باید سنگی یا چوبی یا خورشید و ستاره‌ای را – برای پرستش! - می‌یافتیم تا در برابر او، خود را عریان کنیم و خویشتن را – آنسان که هستیم – ببینیم.
گفت‌وگو با خدا، چنان روحیه‌ای به انسان می‌دهد که زندگی را برای او لذت‌بخش‌تر، و روح را برای معراج به ماورای آب و خاک، آماده‌تر می‌کند. در مناجات با خدا، آنچه مهم است حضور دل و صمیمت در گفتار است. در محضر دوست، ترتیب و آداب چندانی نباید جست. زبان دل را باید گشود و چشم جان را.
خدایا،
بی تو زمین، تابوت زشتی‌ها است؛
با تو زمین، قرارگاه عاشقی‌ها است.
بی تو آسمان، عجوزۀ فرتوتی است که صبح تا شام، دفتر سرنوشت ما را سیاه می‌کند؛
با تو آسمان، شمعدان مهربانی‌ها است.
بی تو ابرها شبح‌های سرگردان‌ در فراموشخانۀ نکبت و بی‌عاری‌اند؛
با تو ابرها، چشمه‌های زلال مسیحایی در خلوت مریم‌های نجیب‌تر از اشک‌اند.
بی تو نفس‌های من، خرناسه‌های ابلیس است؛
با تو هر نفس که از سینه برمی‌آورم، خوراک فرشتگان گرسنه است.
بی تو، نسیمْ باد وحشی است؛
با تو بادهای ترانه‌خوان، شانه‌های زلف پریشان من‌اند.
بی تو هر واژه، پرچم گمراهی است؛
با تو واژه‌ها پیغمبران آگاهی و دانایی‌اند.
بی تو زندگی، بودن و افسردن است؛
با تو زندگی، بودن و بالیدن است.
بی تو مرگ، خانۀ آخر است؛
با تو مرگ، اول آشنایی‌ها است.
بی تو جان، سربار تن است و تن زنجیر روح، و روح نوحه‌خوان ویرانه‌های مرموز؛
با تو تن، گلستانۀ روح است و روح بازیگاه شادی‌‌های تن.
بی تو بیزارم، بیمارم؛
با تو آموزگار مسیح در مدرسۀ معراجم.
بی تو من هیچ؛ بی تو من پوچ؛
با تو من پیش‌نماز هستی.
خدایا
هیچ حقیقتی را چندان پنهان نکردم که ایمانم را
که می‌دانم تو در پنهان، پیداتری

استاد رضا بابایی / روزنامهٔ اطلاعات
۱۹ اردیبهشت ۹۸

  • علی اکبر مظاهری
۱۹
ارديبهشت

دروغ و تهمت، هرگز!

اخلاق


سخن یک خطیب...:
همان‌طور که در جنگ، برخی اوقات، خلاف شرع‌ها جایز می‌شود، در جنگ سایبری هم خلاف شرع‌ها جایز می‌شود. یعنی الان شرایطی است که شما با هرچه که به دستتان می‌رسد بزنید. ملاحظه هیچ طرف را هم نکنید. چون شما نزنید، دشمن شما را می‌زند.
(خبرگزاری فارس)

سخن شهید مطهری:
...بعضی آدم‌های کم‌سواد این «باهِتوهُمْ» (در سخن پیامبر اسلام) را این‌طور معنی کردند: به آن‌ها تهمت بزنید و دروغ ببندید. بعد می‌گویند: اهل بدعت، دشمن خدا هستند و من دروغ علیه او جعل می‌کنم. با هر کسی هم که دشمنی شخصی داشته باشد می‌گوید: این ملعون، اهل بدعت است. صغری و کبری تشکیل می‌دهد، بعد هم شروع می‌کند به دروغ جعل‌کردن علیه او.
شما ببینید اگر جامعه‌ای به این بیماری مبتلا باشد که دشمن‌های شخصی خودش را اهل بدعت بداند و حدیث «باهِتوهُمْ» را هم چنین معنی کند که دروغ جعل کن، با دشمن‌های خودش چه می‌کند! آن وقت است که شما می‌بینید دروغ اندر دروغ جعل می‌شود. (آشنایی با قرآن، ج۴، ص۴۹)

سخن دیگری از ایشان:
معنای این‌که اگر با اهل بدعت روبرو شدید، "باهتوهم"، یعنی با منطقی قوی با آن‌ها روبرو بشوید، مبهوتشان بکنید، آن‌چنان‌که ابراهیم با جبّار زمان خودش‌ نمرود مباحثه کرد و مبهوتش نمود «فبهت الذی کفر» ... عده‌ای آمده‌اند از این حدیث این‌جور استفاده کرده‌اند که اگر اهل بدعت‌ را دیدید، دیگر دروغ گفتن جایز است، هر نسبتی می‌خواهید به این‌ها بدهید، هر دروغی می‌خواهید ببندید، یعنی برای کوباندن اهل بدعت که یک هدف‌ مقدس است، از این وسیله نامقدس یعنی دروغ بستن استفاده بکنید...
آدم‌های حسابی، هرگز چنین حرفی را نمی‌زنند. آدم‌های ناحسابی گاهی دنبال بهانه‌اند. (سیری در سیره نبوی، ص۱۲۸)

سخنی دیگر از ایشان:
فرنگی‌مآب ما می‌گوید: «الْغایاتُ تُبَرِّرُ الْمَبادی»، هدف باید خوب باشد، هدف که خوب بود، وسیله، هرچه شد شد. مقدّس‌مآب ما هم می‌گوید: به ما گفته‌اند «باهِتوهُمْ»، حق داریم هرچه دلمان بخواهد بگوییم، و می‌گوییم هرچه دل خودمان بخواهد. آن وقت ببینید به سر دین چه می‌آید؟!
(مجموعه آثار، ج۱۶، ص۱۰۴)

۱۹ اردیبهشت ۹۸

  • علی اکبر مظاهری
۱۹
ارديبهشت

دعای روز سوم ماه مبارک رمضان

دعا
خودآگاهی و رسیدن به خویشتن خویش، آدمی را در سِیر بندگی سرعت می‌بخشد و آنچه او را مغبون می‌سازد، پرداختن به امور باطـل است که بزرگترین سرمایهٔ انسان، یعنی لحظه‌های زندگی او را به تاراج می‌برد.
پس ای کریم! حال که در این ایام درهای رحمتت باز است و دعا به اجابت نزدیک‌تر، حال که بزرگوارانه می‌بخشی و سخاوتمندانه عطا می‌کنی، چگونه امیدواران حضرتت از دعا به درگاهت ناامید خواهند بود! ما را از خیر و رحمتت نصیبی قرار ده و از بیهودگی و باطل در امانمان دار!

الهی فضل خود را یار ما کن
ز رحمت یک نظر در کار ما کن

پس در این روز به زبان دل، محبوب را می‌خوانیم و زمزمه می‌کنیم:
«اللهمّ ارْزُقنی فیهِ الذّهْنَ والتّنَبیهَ وباعِدْنی فیهِ من السّفاهة والتّمْویهِ واجْعَل لی نصیباً مِنْ کلّ خَیْرٍ تُنَزّلُ فیهِ بِجودِکَ یا أجْوَدَ الأجْوَدینَ؛ خدایا! مرا در این روز هوشیاری و خودآگاهی روزی کن و از بی‌خِردی و کار باطـل دور ساز و مرا بهره و فایده از هر خیری که فرود آوردی قرار بده، به‌حق بخشش خودت ای بخشنده‌ترین بخشندگان!»

زهرا نصیری / روزنامه مردم‌نو

  • علی اکبر مظاهری
۱۹
ارديبهشت

ازدواج

جوانان! بیایید چونان علی و زهرا سلام‌اللّه علیهما برای هم سرود عاشقانه بخوانید:
«کُنّا کَزَوجَةِ حَمامَةٍ فِی أَیکَةٍ مُتَمَتِّعَینَ بِصِحَةٍ وَ شَبابٍ؛ ما چونان دو کبوتر همتا بودیم که در آشیانه‌ای می‌زیستیم و از سلامت و جوانی‌مان بهره می‌بردیم.»
جوانان! بیایید حرف‌های شرک‌آلود را دور افکنید و آداب و عادات جاهلی را به هیچ انگارید و به وعدۀ صادق خداوند مهربان دل و جان سپارید که می‌فرماید: «أَنکِحُوا ٱلْأَیَـٰامَىٰ مِنکُمْ... إِن یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللّه مِن فَضْلِهِ؛ جوانان بی‌همسرتان را همسر دهید... که ‌اگر نادار باشند، خداوند به لطف خود، توانگرشان می‌کند.»
حیف از دل و فطرت پاک شما که ‌از موهومات، بهراسد و سستی ورزد. غیرت جوانی‌تان را غنیمت شمارید و بر خویشتن مپسندید که «جاهلیات» هراسانتان کند. جوان و ترس؟ هیهات! لذت و فضیلت جوانی را در پای خرافات و ذلت، قربانی کردن، خلاف جوانمردی و مروت است. شمایان دل‌های پاکتان را به خدا بسپارید، آن‎گاه ‎بنگرید که چگونه یاری‌تان می‌کند.

تو مگو ما را بدان شه بار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست

خدایا! دل‌های لطیف و جان‌های پاک جوانانمان را به تو پناه می‌دهیم؛ تو و لطف و کرمت!
یا رب دعای خسته‌دلان مستجاب کن!

علی‌اکبر مظاهری

ادامه از: http://mazaheriesfahani.ir/1398/02/18

  • علی اکبر مظاهری
۱۸
ارديبهشت

دعای روز دوم ماه مبارک رمضان

گل

الهی! رسیدن به رضای تو آرزوی هر مشتاقیست، اما چگونه از تو مسئلت دارم که از من راضی باش! حال آنکه خوب می‌دانم چیزی از خویش ندارم که اسباب رضایت حضرتت را فراهم سازد و اگر اسبابی هست، آن‌هم از سوی توست. پس، از تو مسئلت دارم که قلبم را جایگاه رضا و معرفتت سازی و کریمانه از خطاهایم چشم بپوشی. به کرمت ای مهربان!
حال در این روز تو را به زبان دل می‌خوانیم و امید مرحمت داریم: «اللهمّ قَرّبْنی فیهِ الى مَرْضاتِکَ وجَنّبْنی فیهِ من سَخَطِکَ ونَقماتِکَ ووفّقْنی فیهِ لقراءةِ آیاتِکَ برحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرّاحِمین: خدایا! نزدیک کن مرا در این ماه به‌سوى خوشنودیت و برکنارم دار در آن از خشم و انتقامت و توفیق ده مرا در آن براى خواندن آیات قرآن، به رحمت خودت اى مهربانترین مهربانان!»

 زهرا نصیری

  • علی اکبر مظاهری
۱۸
ارديبهشت

ازدواج

حضرت امام رضا علیه‌السلام فرموده‌اند: 

زنی به ‎خدمت امام محمد باقر علیه‌السلام آمد و گفت: من زنی هستم که همۀ پیوندهای زندگانی این‌جهانی را گسیخته‌ام و تنها با خداوند سبحان پیمان بسته‌ام!‌
حضرت به ‌او فرمودند: یعنی چه؟ چگونه پیوند بریده‌ای و چه‌سان پیوند بسته‌ای (و چه راهکار و شیوه‌ای برگزیده‌ای)؟! زن گفت: قصد کرده‌ام که هرگز ازدواج نکنم. حضرت فرمودند: چرا؟ او گفت: برای وصول به فضیلت و کسب مرتبت و جایگاه عالی. حضرت فرمودند: این کار را نکن و از این تصمیم و شیوه، منصرف شو. اگر بنا بود که در این روش و منش، فضیلتی باشد، حضرت فاطمه علیهاالسلام از همگان شایسته‌تر بود و او این کار را می‌کرد؛ زیرا هیچ‌کس در فضیلت و مکانت، از ایشان پیشی نگرفته‌ است.
♦️سخنی صریح و صمیمی‌ با جوانان
به جوانان، که دل‌هایشان پاک‌تر و ذهن‌هایشان کمتر گرفتار خرافات و کفریات و حرف‌های جاهلانه و خدانشناسانه ‌است، می‌گوییم: ‌هان! برادران و خواهران! می‌خواهید که در این دوران طربناک جوانی، سیر و سفرها به جهان معرفت‌ها و لذت‌ها و معنویت‌ها بکنید؟ بسم‌اللّه! راه باز است! اما چرا تنها؟! این راه، همسفر می‌طلبد و مونس و همدم می‌خواهد. پس باید یارانی داشته باشید تا شما را دلگرم کنند و انگیزه‌تان را بیشتر برانگیزانند.‌
بنگرید که پیامبر مهربان چه می‌فرمایند:
«مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقِىَ اللّهَ طَاهِراً مُطَهَّراً فَلْیَلْقِه بِزَوْجَةٍ؛ هر کس که دوست دارد پاک و طاهر با خداوند ملاقات کند، باید با همسر سفر کند.»
بنابراین، باید دست در دست و بال در بال هم افکنید و آفاق کرانه‌های ناپیدا را درنوردید و به آنجا برسید که به وصف نیاید.

علی‌اکبر مظاهری


♦️ادامه دارد...
ادامهٔ این مطلب را فردا بخوانید.


  • علی اکبر مظاهری