وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی
۲۲
آبان

مشاورهٔ تربیتی
پاسخ استاد علی‌اکبر مظاهری به پدری اهل مشورت

پرسش اول:
مشاوران، درباره تلویزیون تماشاکردن کودکان، نظرات متفاوتی دارند. برخی می‌گویند تلویزیون باید از زندگی کودک حذف شود. برخی دیگر زمان تعیین می‌کنند و می‌گویند کودکان روزانه ۴۵ دقیقه یا یک ساعت تلویزیون ببینند.
نظر شما در این‌باره چیست؟

پاسخ:
✔️ مقدمه:
سؤال شما سؤالی مهم، دقیق و تحقیقی است و مبتلابه زیادی دارد.
در ادامه نکاتی مطرح می‌شود؛ دقت لازم و کافی را داشته باشید.

نکات:
١. امیر مومنان علیه‌السلام می‌فرمایند:
«لا تَقسِروا اَولادَکُم عَلى آدابِکُم، فَاِنَّهُم مَخلوقونَ لِزَمانٍ غَیرِ زَمانِکُم» ۱
فرزندانتان را به انجام آداب خودتان واندارید، زیرا آنان برای زمانی غیر از زمان شما آفریده شده‌اند.

روزگاری که پدر و مادر در آن زیسته و رشد یافته‌اند، با روزگار فرزندانشان متفاوت است.
تربیت در زمانهٔ کنونی با تربیت در روزگار گذشته فرق می‌کند و زحمت و دقت و آگاهی بیشتری می‌طلبد.
آن حضرت، از اینکه کودکان امروز را به سبک کودکان دیروز تربیت کنیم، نهی کرده‌اند.
چنین تربیتی خلاف حکمت است.
٢. مظاهر تمدن را نباید از زندگی حذف کرد؛ این‌ها به‌جای خود، سودمندند.
مصلحت ایجاب می‌کند که بهره‌های تکنولوژی روز را در نظر بگیریم و آفت‌هایش را مدیریت و برطرف کنیم.
۳. فرزندانمان را از مواهب موجود در جامعه منع و محروم نکنیم.
پیامبر اکرم صلی‌اللّه‌علیه‌وآله می‌فرمایند:
«إنّ ابنَ آدمَ لَحَریصٌ على ما مُنِعَ» ۲
انسان بر آنچه که از آن منع شود، حریص می‌شود.

اگر ما در منزل خودمان به فرزندمان غذا و میوه ندهیم و او را گرسنه نگه داریم، سر سفرهٔ دیگران به‌گونه‌ای غذا و میوه می‌خورد، که شرمنده می‌شویم.
اگر ما فرزندمان را از تماشای تلویزیون محروم کنیم، وقتی به تلویزیون دیگران می‌رسد، با حرص و ولع آن‌را تماشا می‌کند. به‌علاوه، با نداشتن تلوزیون، کودک احساس نداری و فقیری و کمبود می‌کند.
نباید مسائل مشروع را از زندگی کودکان حذف کنیم. تلویزیون هم یکی از این مشروع‌هاست.

↩️ ۱.شرح ابن ابی الحدید، ج ۲۰، صفحه۲۶۷
۲. میزان‌الحکمه، باب ۷۹۶
به قلم خانم نرگس صفرخانلو
این مطلب ادامه دارد.

۹۸/۸/۲۲

  • علی اکبر مظاهری
۱۹
آبان

سنگ صبور

پاسخ استاد علی‌اکبر مظاهری به سنگ‌صبوری که خود در پی سنگ صبور است

مدت‌ها درگیر افکار آزاردهنده و مزاحم بودم. دیگر جان به لبم رسید و درمانده شدم و تصمیم جدی گرفتم که خود را از این پریشانی نجات دهم. با مشاوری صحبت کردم. او همانند پدری مهربان، پای صحبت‌هایم نشست.
ایشان به حرف‌هایم خوب گوش می‌کردند.
برایشان توضیح دادم که مدت‌هاست به‌خاطر سنگ‌صبوری برای یکی از دوستانم و گوش‌دادن به درددل‌های او دربارهٔ سختی‌های زندگی‌اش، من هم، اکنون گرفتار افکار آزاردهنده شده‌ام. در مشکلات او غرق شده‌ام و آنقدر خود و زندگی‌ام را با شرایط و مشکلات او می‌سنجیدم که گویا میزان من در انتخاب همسر، انتخاب مسیر زندگی، و برخی از امور دیگر، اوست.
این افکار جز ناامیدی، وحشت، ناکامی و گناه، چیزی به همراه نداشت.
بعد از اتمام صحبت‌هایم، جناب آقای مظاهری، همان پدر مهربان، با آن لهجهٔ شیرین اصفهانی، با لحنی آرام، چندین راهکار، که حلّال مشکل من بود، فرمودند.
♦️بهتر است سنگ‌صبور، ابتدا، خود را محک بزند، در غیر این صورت، به خود آسیب می‌زند.

این مشاور دانا و توانا راهکارهایی برای حال‌حاضر من دادند، از جمله:
۱. ابتدا باید، با اندیشیدن در تجربه‌های موفق خود و نیز تفکر در رخدادهای درخشنده‌‌ای که در زندگی مردمان کامیاب دیده‌اید، افکاری مثبت را فراهم کنید که جایگزین آن افکار منفی شود تا هر زمان، آن افکار پریشان به سراغتان آمد، چیزی در دست داشته باشید که جایگزین آن افکار کنید و نگذارید آنها به روحتان صدمه بزنند.
۲. ذکری را که با آن انس دارید و آرامش می‌گیرید، در آن زمان، بر لب زمزمه کنید و در قلب راسخ کنید تا آن افکار مزاحم، کنار روند. ذکرهایی مانند: صلوات یا بسم الله الرحمن الرحیم و هر ذکری که دوست دارید.


✔️توصیه‌ای از امام صادق علیه‌السلام:
شخصی خدمت ایشان آمد و از افکار مزاحم و آزاردهنده، که بوی گناه می‌داد، شکایت کرد. حضرت، با مهربانی، به او فرمودند که هر زمان آن افکار به سراغت آمد، این ذکر را بر لب بیاور و تکرار کن تا ذهنت آرام بگیرد. بعد از مدتی آن شخص، پیروزانه، به خدمت حضرت رسید و از درمان حال خود خبر داد.
آن ذکر مقدس، این بود: «آمَنَّا بِاللّهِ وَ رَسُولِه، لاحولَ وَلا قُوَّةَ اِلّا بِاللّه»؛ به خدا و پیامبرش ایمان آوردیم. قوت و قدرتی نیست، جز از ناحیه خدا.
۳. مطالعه: رمان‌هایی بخوانید که فضای زیبایی در ذهن می‌سازند. از جمله آثار آقای سید مهدی شجاعی، همانند کتاب «آفتاب در حجاب»، «پدر، عشق، پسر» و...

در حال‌حاضر من مشغول کنترل ذهن خود با آن ذکر، مطالعه و ... هستم و از توفیق الاهی و مدد مشاور محترم، حالم بهتر شده است.
هذا من فضل ربّی

به قلم خانم فاطمه‌زهرا امامی
ویرایش و آماده‌سازی: خانم زهرا نصیری
۱۹ آبان ۹۸

  • علی اکبر مظاهری
۱۰
آبان

در نکوداشت امید و آرزو

امید، زایندهٔ مسیح ماست...

مطابق دیدگاه حکیمان اسلام، وجود انسان، عین ربط به وجود خداوند است. به این معنا که اگر افاضهٔ هستی از جانب خداوند صورت نمی‌پذیرفت، هیچ موجودی حیات نمی‌یافت.
همهٔ موجودات پرتویی از وجود خداوند هستند؛ اما در میان آنها، تنها انسان می‌تواند از نظر صفاتی تا مرحلهٔ تشبه به خالق خود پیش برود و رشد کند.

🔹 حال که هستی انسان، بالذات، این ظرفیت را دارد که در آثار حیاتی خود، خداگونه شود، لاجَرم اسباب به فعلیت رسیدن این قوا نیز در درون او نهادینه شده است. یکی از این لوازم و ضروریات، وجود امید و آرزوست که موجبات حرکت به سمت کمال و طلب مطلوب را فراهم می‌آورد.

🔹 بنابراین از تدبیرات مدبر عالم، به ودیعت نهادن امید در درون انسان‌هاست. چنان‌که حضرت رسول اکرم (ص) می‌فرمایند: «اِنَّمَا الاَمَلُ رَحمَهً مِنَ اللهِ لِاُمَّتی. لَولاَ الأَمَلُ لاأَرضَعَت اُمُ وَلَداً وَلاغَرَسَ غارِسٌ شَجَراً»؛ امید، رحمتی از طرف خداوند برای امت من است. اگر امید نبود، مادر به فرزندش شیر نمی‌داد و باغبان درختی نمی‌کاشت.

🔹 پس می‌توان آدمیان را همانند اهل کاروانی در نظر گرفت که به سمت کمال و به ظهور رساندن استعدادهای درونی خویش در حرکت‌‌اند و عامل حرکت این کاروان، امید است.
امید حالت‌هایی نظیر شوق و طلب را در درون انسان به‌وجود می‌آورد، که او را به سمت کمال‌خواهی و کمال‌طلبی هدایت می‌کند. چنان‌که مولانا نیز می‌فرماید؛ این طلب و شوق است که باعث زاییده‌شدن مسیح هر جانی می‌شود، زیرا هر یک از ما مسیحی داریم که باید آن‌را متولد کنیم: «تن همچون مریم است و هر یکی عیسی داریم‌. اگر ما را درد پیدا شود، عیسای ما بزاید.»*
مسیح هر کدام از ما، همان لطیفهٔ نهانی انسانیت است. آن لطیفه‌ای که خداوند از روح خود به هنگام آفرینش در درون انسان دمید که از آن تعبیر به «مسیح هر جان» می‌شود.

زین طلب بنده به کوی تو رسید
درد مریم را به خرما بن کشید
🔸🔸🔸
این طلبکاری مبارک جنبشی است
این طلب در راه حق مانع‌ کشی است
🔸🔸🔸
در طلب زن دائماً تو هر دو دست
چون طلب در راه، نیکو رهبر است

*فیه ما فیه
به قلم خانم نرگس مرادی، کارشناس‌ارشد فلسفهٔ هنر
۱۰ آبان ۹۸

  • علی اکبر مظاهری
۰۶
آبان

مناجات با دوست

پاسخ استاد علی‌اکبر مظاهری به سؤالی دربارهٔ یکی از نیازهای اساسی انسان؛ نیایش

سؤال:
برای برخی از افراد این سؤال پیش می‌آید که چرا خداوند از ما می‌خواهد با او مناجات کنیم و به درگاهش گریه و ناله و آه داشته باشیم؟ ممکن است با خودمان بگوییم خداوند که از درون ما آگاه است و همهٔ راز‌ها و نیازهایمان را می‌داند، پس چه نیازی به مطرح‌کردن آن است؟

پاسخ:
خداوند نیازی به التماس و نیایش ما ندارد‌.
دلیل دعوت به نیایش از سوی خداوند، برای تأمین نیازهای روحی انسان‌ و رشد او و نیز برای پیشگیری از آفت‌های روحی است.
خدا ما را دوست دارد، پس مصلحتمان را می‌خواهد. حضرت باری تعالی اراده فرموده است ما را تعدیل کند و به ما نفع برساند.
وقتی که ما با خداوند عشق‌بازی می‌کنیم و خودمان را نزد او به خاک می‌مالیم، در مسیر تکامل‌مان به پیش می‌رویم و جانمان فربه می‌شود. می‌دانیم که انسان، علاوه‌بر نیازهای جسمانی، نیازهای روحانی و روانی نیز دارد که می‌باید در مسیر رسیدن به خوشبختی، تامین شوند.
یکی از این نیازهای روحی و روانی آدمی، نیایش است.
ما آدمیان، بدون نیایش، نمی‌توانیم زندگی خجسته‌ای داشته باشیم. بدون نیایش، در روان، کردار، سلوک و افکار ما نقصان پدید می‌آید. این نیاز، که در زمرهٔ برترین نیازهاست، براساس حکمت در ما قرار داده شده است؛ بنابراین راز و نیاز و لابهٔ ما به درگاه خداوند، پاسخی به این نیاز متعالی است.

به قلم خانم اعظم عموزادی، استاد دانشگاه
ویرایش و آماده‌سازی: خانم زهرا نصیری
۹۸/۸/۶

  • علی اکبر مظاهری
۰۵
آبان

گزیدهٔ رسالهٔ حقوق امام سجاد علیه‌السلام

حق گوش

«وَ أَمّا حَقّ السّمْعِ فَتَنْزِیهُهُ عَنْ أَنْ تَجْعَلَهُ طَرِیقاً إِلَى قَلْبِکَ إِلّا لِفُوّهَةٍ کَرِیمَةٍ تُحْدِثُ فِی قَلْبِکَ خَیْراً أَوْ تَکْسِبُ خُلُقاً کَرِیماً فَإِنّهُ بَابُ الْکَلَامِ إِلَى الْقَلْبِ یُؤَدّی إِلَیْهِ ضُرُوبُ الْمَعَانِی عَلَى مَا فِیهَا مِنْ خَیْرٍ أَوْ شَرٍّ وَ لا قُوّةَ إِلّا بِاللّه. و اما حق گوش این است که از هر چیز چنان پاکش دارى که آن‌را راهى به دل خود سازى (و آن‌را نگشایى) مگر براى (شنیدن) سخن خوبى که در دلت خیرى پدید آورد یا اخلاق والایى بدان کسب کنى، زیرا گوش دروازه سخن به‌سوى دل است که معانى گوناگونى را که متضمن خیر یا شر است به آن می‌رساند. و نیرویى جز از ناحیه خداوند نیست.»

گوش یکی از اعضای بدن است که اهمیت آن در آیات و روایات زیادی گوشزد شده است، از جمله اینکه خداوند در آیه 36 سورهٔ مبارکه اسراء می‌فرماید: «از آنچه نمی‌دانی پیروی نکن؛ چراکه گوش و چشم و دل‌ها همه مسئولند.»
گوش نیز مانند سایر اعضای بدن، هم می‌تواند در خدمت صاحبش در مسیر کمال و تعالی قرار بگیرد و هم می‌تواند صاحبش را به‌سوی غرق‌شدن در جهل و گمراهی و معصیت بکشاند، لذا هر انسانی به حکم انسان بودنش و در وهلهٔ دیگر هر مسلمانی به حکم مسلمان بودنش باید همواره از گفته‌ها و شنیده‌ها و افکارش مراقبت داشته باشد؛ چراکه چشم و گوش و دل همه مسئولند.
یکی از بزرگترین گناهان نکوهیده که همواره به دوری جستن از آن تاکید شده، گناه «غیبت» است. در کتاب مستدرک آمده است که پیامبر اکرم صلی‌ا... علیه و آله و سلم درخصوص غیبت می‌فرمایند: «گوش‌ها را از شنیدن غیبت پاکیزه نگه دارید، زیرا گوینده و شنونده در گناه با یکدیگر مشترکند.»
در حدیث دیگری نیز می‌فرمایند: «گوش‌دهنده غیبت هم یکی از غیبت‌کنندگان است.»
اصولاً پرداختن به غیبت، کار کسی است که ضعیف‌النفس است؛ چنان که یا حرفی که بر زبان می‌راند حرفی سست است و قابل گفتن در پیش‌روی فرد مد نظر نیست، یا اینکه جرأت و جسارت صحبت‌کردن در حضور او را ندارد، از این‌رو متوسل می‌شود به غیبت که باعث آلوده‌شدن زبان خود و گوش دیگران می‌شود. چه‌بسا این گناه با گناه دیگری به نام تهمت نیز آمیخته شود.
در کتاب وسائل آمده است که پیامبر اکرم صلی‌ا... علیه و آله و سلم فرمودند: «سریع‌تر از آنکه مرض جذام و خوره در درون انسان پیشرفت کند، بیماری غیبت در انسان، دین او را از بین می‌برد.»
گناهان زبانی که لاجرم گوش مخاطبان را نیز درگیر و مرتکب گناه می‌کند، چنان بر روح و روان و دنیا و عقبای انسان اثر می‌کند که می‌تواند همه اعمال او را تحت تاثیر قرار دهد، چنانکه امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: «غیبت، حسنات و اعمال نیک انسان را نابود می‌کند، همان‌گونه که آتش هیزم را از بین می‌برد.»
گوشی که برای حرکت در مسیر بندگی و انسانیت به انسان عطا شده است، ای‌بسا که عامل گمراهی او و به هلاکت افتادنش شود، چنان که در کتاب بحار آمده است که امام علی علیه‌السلام می‌فرمایند: «فاصلهٔ حق و باطل چهار انگشت است؛ آنچه دو چشمت دید، آن حق است و آنچه دو گوشت می‌شنود، اکثر آن باطل است.»
بنابراین گوش بر انسان حقی دارد که برای رعایت آن باید این عضو از بدن را در راه حق و رشد و تعالی به کار گرفت و از پرداختن به آنچه ممنوع شده است، دوری کرد.
پس ای خدای مهربان! یاری‌مان کن تا از نعمات و اعضا و جوارحی که باید در راه خیر به کار افتند و فردا برای هر یک حسابی است، به‌درستی استفاده کنیم و حق آن‌را ادا کنیم.

به قلم خانم زهرا نصیری
#روزنامه_مردم‌نو

  • علی اکبر مظاهری
۰۴
آبان

اشاره:
پس از انتشار مطلب «اندر حکایت مشاوره» که به موضوع نیامدن مردان برای مشاورهٔ خانواده اشاره داشت، پیامی برای استاد ارسال کردم.

بخوانیم:

🔹با خواندن مطلب «اندر حکایت مشاوره» یاد یکی از دوستانم به نام نجمه‌سادات برایم تداعی شد.
چندین سال است او را می‌شناسم؛ دختر خوب و مذهبی است. اوایل آشنایی‌مان او را خانمی شاداب و پرانرژی یافتم. او هر از گاهی با من درددل می‌کند؛ از مشکلاتش می‌گوید و راهنمایی می‌طلبد. گره‌هایی در زندگی خانوادگی‌اش افتاده است. گره‌هایی که روح و روانش را پژمرده و رنجور ساخته است.
🔹 در حد وسعم و براساس نکته‌هایی که از کتاب‌های حاج‌آقا مظاهری فراگرفته‌ام و تجربه‌های مشاوره‌ای که از ۱۰ سال پیش تاکنون با ایشان داشته‌ام، دوستم را راهنمایی و کمک می‌کنم. هر دفعه که راهنمایی‌اش می‌کنم، نور امید را درونش می‌بینم، اما پس از چندی با ناامیدی برمی‌گردد.
🔹 گره‌های زندگی نجمه‌سادات با دستان همسرش باز می‌شود. بزرگترین مانع زندگی او این است که همسرش به‌هیچ‌وجه به مشاوره نمی‌آید.
هرگاه نجمه‌سادات او را به مشاوره دعوت می‌کند، همسرش می‌گوید: من خودم مشاورم و نیاز به مشاوره ندارم.
حالا نجمه‌سادات عزیزم پس از ۱۰ سال زندگی، افسرده، ناامید و عصبی شده است. مشکل اعتقادی نیز پیدا کرده است. گاهی می‌گوید: خدا هم صدایم را نمی‌شنود؛ خدا هم مرا نمی‌بیند.
من نیز در جوابش می‌گویم: اشتباهات همسرت را پای خدا نگذار. او مسئول و مسبب این مشکلات است و چارهٔ کار هم دست خود اوست.
در آخر قانع می‌شود و می‌گوید: راست می‌گویی.
🔹کاش می‌توانستم به همسر نجمه‌سادات بگویم که پا روی غرور و جهل خود بگذار و به مشاوره بیا.
کاش می‌توانستم به او بگویم که اگر زندگی خانوادگی و دنیایی‌ات برایت مهم نیست، به خاطر آخرتت به مشاوره بیا.
کاش می‌توانستم به او بگویم که اگر روح و جسم نجمه‌سادات که با جان و دل آن‌را تقدیم به شما کرده برایت مهم نیست، به‌خاطر فرزندان معصوم‌ات و آینده‌شان به مشاوره بیا.
کاش می‌توانستم به او بگویم که اگر به مشاوره اعتقاد نداری، به قرآن که اعتقاد داری؛ قرآن هم می‌گوید: «وشاورهم فی الامر»
به مشاوره بیا...
به مشاوره بیا...

به قلم خانم نرگس صفرخانلو
۹۸/۸/۴

  • علی اکبر مظاهری
۲۸
مهر

مشاورهٔ تربیتی
پاسخ استاد علی‌اکبر مظاهری به پدری مهربان

پرسش:
پسر ۶ ساله‌ای دارم. او کودک باهوش و مؤدبی است، اما در مسائل جنسی کمی زودفهم‌تر از هم‌سن و سالانش است و نسبت به سن کمش تمایل قابل‌توجهی به مسائل جنسی دارد.
رفتار صحیح و مناسب با این‌گونه کودکان چگونه است؟

پاسخ:
مقدمه:
کودک باهوش، زودفهم‌تر از کودکان دیگر است. او مسائل را بهتر می‌فهمد و زودتر تحلیل می‌کند و مراحل حل مسئله را سریع‌تر طی می‌کند. او زود بزرگ می‌شود و نسبت به سنش بیشتر می‌فهمد.
هر مقدار هوش انسان بیشتر باشد، دانایی او افزون‌تر است. مسائل جنسی هم از جمله مسائلی است که کودک باهوش با آن مواجه می‌شود. برای اینکه او دچار مشکل و بحران نشود، باید راهکارهایی را مدبرانه تدبیر کرد.

راه‌کارها:
۱. پدر و مادر بدانند کودک باهوش تربیت ویژه می‌طلبد.
آنها مواظب گفتار و رفتارشان باشند تا فرزندشان تحریک نشود.
٢. کودک را در معرض تحریک جنسی قرار ندهید.
مثلاً وقتی او را به حمام می‌برید و آن قسمت از بدنش را صابون می‌زنید، مالش زیادی ندهید، به کمترین حد مالش اکتفا کنید و وسواس به‌خرج ندهید. مالیدن موجب لذت و تحریک جنسی می‌شود.
٣. کودک را در مجالسی که مسائل جنسی بی‌پروا مطرح می‌شود، نبرید.

تربیت صحیح کودک مهم‌تر از رودربایستی است. 

۴. از فیلم‌هایی که درندهٔ پرده‌های حیا و عفت و پاکدامنی هستند، پرهیز شود.
اینگونه فیلم‌ها را در منزل و در گوشی‌هایتان به‌هیچ‌وجه نداشته باشید. حتی نرم‌افزارهای خارجی که با فیلم و عکس مستهجن آغاز می‌شود را در گوشی‌هایتان نصب نکنید؛ یا در گوشی دیگری نصب کنید، که در دسترس کودک نباشد و او نبیند. دقت کنید که برای کودک جرقه ایجاد نکنید.
٥. کودک را تا حد ممکن در معرض جذب مسائل جنسی قرار ندهید تا بلوغ زودرس برایش حاصل نشود.

به قلم خانم نرگس صفرخانلو
۹۸/۷/۲۸

  • علی اکبر مظاهری
۲۸
مهر

یکی از مسائل ناگوار در عرصهٔ مشاوره، این است که یکی از دو همسر به مشاوره نمی‌آید؛ همسرش را همراهی نمی‌کند. گاهی دعوت و پیگیری مشاور هم ثمر نمی‌دهد.

پدیده‌ای خردپسند

این کاملاً طبیعی است که وقتی برای یک زوج مسئله‌ای مشترک پدید آید، هر دو باید در حل آن بکوشند. اگر خودشان توانستند مسئله را حل کنند که خوب، وگرنه باید از کسی که دانایی و توانایی لازم در حل مسئله را دارد، کمک بگیرند.
ما، همگی‌مان، در همهٔ مسائل زندگی، همین کار را می‌کنیم. بنابر مثال، اگر کودکمان تب کند، پاشویه‌اش می‌کنیم. اگر تب فرونشست که خوب، وگرنه به پزشک مراجعه می‌کنیم. اگر کولر منزل خراب شد، چنانچه خودمان توانستیم تعمیرش کنیم که خوب، وگرنه به تعمیرکار کولر مراجعه می‌کنیم.
چرا به مشاوره نیز نگاهی این‌چنین نداشته باشیم؟
یکی از عرصه‌های گسترده در مشاوره، عرصهٔ زندگی زن و شوهری است. اگر برای ایشان مسئله‌ای پیش‌ آید، باید خودشان آن‌را حل کنند. اگر خودشان حل کردند، چه بهتر، اما اگر نتوانستند، باید هر دو به مشاوره بروند و با مشاوری مرضی‌‌الطرفین، که هر دو قبولش داشته باشند، مشاوره کنند. رفتن به چنین مشاوره‌ای، بیشتر مسائل را حل می‌کند، اما نرفتن، خسارت به بار می‌آورد.

نسبتی عجیب
نسبت آمدن و نیامدن به مشاوره در خانم‌ها و آقایان، نسبتی عجیب است؛ حدود هشتاد به بیست! حدود هشتاد درصد خانم‌ها، هنگام نیاز به گرفتن کمک از مشاور در حل مسائل زندگی‌شان و تربیت فرزندانشان، به مشاوره می‌آیند و حدود بیست درصدشان نمی‌پذیرند و نمی‌آیند، اما آقایان حدود بیست درصدشان می‌آیند و هشتاد درصدشان نمی‌آیند. گاهی پس از دعوت ما از ایشان می‌آیند، اما بسیار می‌شود که دعوت مشاور را هم نمی‌پذیرند و نمی‌آیند.
دلایل نیامدن آقایان به مشاوره را می‌دانم، اما بماند برای فرصتی دیگر.

زوج‌درمانی
هرگاه مسئله‌ای برای همسران پیش آید، هر دو به یک اندازه باید تلاش کنند تا مسئله حل شود. برخی از مسائل را در مشاوره‌هایمان تا نزدیک حل‌شدن پیش می‌بریم، اما با نیامدن همسر دیگر، کار ناقص می‌ماند و گاهی به صفر برمی‌گردد.
بسیار با این سخن مواجه می‌شویم که یکی از همسران به دیگری، که خواهان آمدن به مشاوره است، می‌گوید: «من که مشکلی ندارم. تو مشکل داری، خودت به مشاوره برو.»
این سخن و منطق، بسیار بد است! مگر زندگی برای هر دوی شما نیست؟ شما برای حل مسئلهٔ همسرت نیز به مشاوره برو. دیگر آنکه مشاوره لزوماً برای حل مشکل نیست. هدف‌ها و نتایج دیگری هم دارد، مانند آموختن مهارت‌های زندگی، افزایش دانایی‌های لازم برای مدیریت زندگی، پیشگیری از ایجاد مشکل و صد فایده دیگر.
یکی از دلایل این نیامدن‌ها لجبازی است و صد دلیل دیگر.

علی‌اکبر مظاهری
۲۸ مهر ۹۸

  • علی اکبر مظاهری
۲۶
مهر

اربعین

زیارت‌های بسیاری در‌باره امام حسین و صحابیانشان - سلام‌الله علیهم - داریم. یکی از بهترین آن‌ها زیارت اربعین است.
شاه‌بیت درخشندهٔ زیارت اربعین، این است:

«...و َبَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ، لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَیْرَةِ الضَّلالَةِ»؛
... خون و رگ قلبش را برایت نثار کرد تا بندگانت را از نادانی و سرگردانی برهاند.

سلام‌الله علیه.

علی‌اکبر مظاهری
۲۶/مهر/۹۸، شب اربعین

  • علی اکبر مظاهری
۲۵
مهر

مشاورهٔ تربیتی
ادامهٔ پاسخ استاد علی‌اکبر مظاهری به پدری آینده‌نگر

کودک باهوش

✔️ ادامهٔ راه‌کارها:

۴. مطالعه و مشاورهٔ بیشتر
برای تربیت کودک معمولی، خواندن نصف کتاب در زمینهٔ تربیت فرزند کافی است، اما برای تربیت کودک باهوش به مطالعهٔ حداقل پنج کتاب تربیتی و مراجعه به مشاور متخصص کودک نیاز است.
🔵 دو سؤالی که ممکن است والدین از مشاوران بپرسند:
اگر پدر و مادری از ما بپرسند؛
١. ما فرزند باهوش نمی‌خواهیم. نمی‌توانیم زحمت تربیت فرزند باهوش را بر دوش بکشیم، چه کنیم؟ 

٢. آیا ما که صاحب فرزند باهوش هستیم، خوب است بگوییم خوش به‌حال کسانی که فرزند معمولی دارند؟
این‌گونه پاسخ می‌دهیم:
١. شما با یک همسر باهوش ازدواج کرده‌اید و فرزند شما باهوش شده است. وظیفهٔ انسانی شماست که فرزندتان را خوب تربیت کنید.
اگر این سختی را نمی‌خواستید باید قبل از ازدواج این فکر را می‌کردید. اینجا نمی‌توانید بگویید من نمی‌خواهم. بچهٔ باهوش را خوب تربیت کنید و بهره‌اش را نیز ببرید.
٢. خداوند را به‌خاطر عطای فرزند باهوش شکر کنید. بدانید لذت سختی‌کشیدن و تلاش بیشتر و حتی اذیت‌شدن از دست فرزند باهوش، بسیار بیشتر از استراحت و آسایشی است که از فرزند معمولی می‌برید.
امیرالمؤمنین می‌فرمایند:
«افضل الاعمال احمزها»*١: بهترین کارها سخت‌ترین آنهاست.
فرزند باهوش را بزرگ می‌کنید، لذتش را نیز می‌برید و برایتان یک نسل هوشمند به‌جای می‌ماند.

↩️ ١. نهج‌البلاغه
به قلم خانم نرگس صفرخانلو

  • علی اکبر مظاهری