وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی

یک بیماری اجتماعی

جمعه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۳، ۰۱:۰۸ ب.ظ

        

                                                   از زبان مشاور

آسیه به مشاوره آمد. دختری است 28 ساله که بر اثر برخی از عوامل ناروای جامعه ما مجرد مانده است. دختر عاقلی است. اندیشناک زندگی آینده اش است. در بیان مسائل ازدواجش حریم نگه می دارد، اما حیایش، به زبان احادیث دینی، «حیای عقل» است.

گفت: «یادتان می آید چهار سال پیش خواستگاری داشتم و او را، با مشاوره با شما، رد کردم؟»

یادم نیامد. یادداشت هم نکرده بودم. توضیح داد و یادم آمد.

آن گاه گفت: «اگر او هنوز ازدواج نکرده باشد، چطور است بگویید دوباره به خواستگاری ام بیاید و قبول کنم؟»...

گفتم: چرا؟ چی شده؟!

گفت: « چهار سال از آن زمان گذشته و ازدواجم دیر شده و بسیاری از امتیازهای آن زمان را از دست داده ام. آن زمان آن آقا همتای من نبود، اما حالا چطور؟ شاید با این کاهش امتیازهای من، همتایم شده باشد.»

دلم سوخت، خیلی. لحظه هایی ساکت ماندم. بعد گفتم: تحقیق می کنم و جواب می دهم.

در باره آن پسر تحقیق کردم. هنوز ازدواج نکرده بود، اما ناهمتایی اش با آسیه، کم که نشده بود، بیش تر هم شدم بود. ازدواج این دو اصلا به صلاح نبود. همه چیزشان متفاوت بود، به ویژه عقیده و اخلاقشان.

وضعیت جدید پسر را به آسیه خبر دادم و گفتم: ناهمتایی شما با او به گونه ای است که با پایین و بالا رفتن امتیازها همتا نمی شوید.

سپس او را دلداری دادم و گفتم: ان شاءالله، بی تردید، شما با مرد شایسته تان ازدواج می کنید. به خدا توکل کنید. گذشت چهار سال چندان امتیازی از شما نمی کاهد که مجبور شوید با مردی که مناسبتان نیست ازدواج کنید و خود و او و یک نسل را آسیب بزنید... .

آسیه منصرف شد، اما دل من خیلی سوخت. تا مدتی می اندیشیدم که چرا جامعه ما حالش چنین بد شده؟! چرا آسیه و آسیه ها، با این همه لیاقت ها و شایستگی ها، چنین مظلوم می شوند؟!

نظرات  (۶)

بله متاسفانه. منم دخترهایی مثل آسیه را میشناسم که با مدرک دکترا و کلی امتیازات اخلاقی و ظاهری هنوز نتوانسته اند همتای خود را پیدا کنند و جامعه هم با نیش زبان آن ها را به خاطر بالا رفتن سنشان می آزارد اما ازدواج با کسی که قدرشناس و همسنگ نیست از چاله در آمدن و در چاه افتادن است! کاش جامعه ما به جای تلاش در پایین کشیدن دختران ممتاز و تحت فشارگذاشتنشان برای ازدواج نامناسب، سعی در بالا کشیدن فرهنگ و تفکر و البته امتیازات مردان خود می کرد!
پاسخ:
سلام و درود. در این راه (بالاکشیدن فرهنگ...) یاریمان کنید. سپاس بابت حضورتان و نظر خردمندانه تان.
سخت است.هیچ کس ازدل کسی خبرندارد. قطعاخداوندبهترین همراه دل است وصبوری بهترین راه حل
  • ه سید حسین بنی هاشمیان
  • انشاءالله هم مسئولین و هم خانواده ها و هم کاهش توقعات دختران و هم از بین رفتن هراس مردان؛ این مشکلات را از کشور شیعه دور سازد.
    جای تاسف دارد!
    در جامعه ای که مسئولین بی بصیرت زیادبوده و هستند، بهتر از این نمی شود.
    ریشه بالا رفتن سن ازدواج ، در مفاسد اقتصادی و فرهنگی جامعه است.
    امیدواریم در سال اقتصاد و فرهنگ مسوولان تدبیری بیندیشند...

    سلام از شما و از آسیه خانم های کشورمان خواستارم که جدید تریتن پست وبلاگم رو در مورد سکوت و خدا بخوانید و نظر بدهید

    سپاس

    التماس دعا

    مطلبتان بسیار درس آموز بود

    اما یک سوال اینکه اولا: منظور از "حیای عقل " چیست؟

    و ثانیا ،انتظارتان از آسیه چه بود؟  و چقدر به او حق میدهید!

    پاسخ:
    سلام علیکم.
    پاسخ پرسش اول: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده اند: الحیاء حیاءان؛ حیاءعقل و حیاءحمق؛ حیاء دو گونه است؛ حیای عاقلانه و حیای سفیهانه. حیای آسیه حیای عقل است. با این که بی پروایی نمی کند، مسائل زندگی اش را پیگیری می کند.
    پاسخ پرسش دوم: صد در صد به او حق می دهیم. اما چون ازدواج با نااهل سیه روزش می کند، انتظارمان این است که صبوری ورزد. موقعیت سخت او را کاملا درک می کنیم.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">