وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی

۲۳ مطلب با موضوع «مقالات» ثبت شده است

۱۱
شهریور

«نَه» به سرزنش («نه»ی هفتم)

نویسنده: علی‌اکبر مظاهری

ملامت و تربیت

در ساحت «تربیت»، جایی برای «ملامت»، وجود ندا‌رد. کسانی که ملامت (سرزنش، نکوهش) را در تربیت به کار می‌گیرند، اشتباه می‌کنند و‌ نتیجه‌ٔ معکوس می‌گیرند.
این سخن پیامبر اکرم (ص) را ببینیم:
«لُو عَلِمَ النّاس کَیفَ خَلقَ اللهُ هذا الخَلق، لَم یَلُن اَحَدٌ اَحَدا»؛ اگر مردمان می‌دانستند که خداوند، آدمیان را چگونه آفریده است، هیچ‌کس هیچ‌کس را سرزنش نمی‌کرد. (الکافی، جلد ۳، صفحهٔ ۱۱۳، دارالحدیث)
این حدیث به اندازه‌ٔ یک کتاب صدصفحه‌ای، سخن گفته است.
آفرینش آدمیان گوناگون است. خداوند هرکس را برگونه‌ای آفریده است. هرکس خلقتی ویژه دارد.
این‌‌که روان‌شناسان و دانایان، کمتر با مردمان درمی‌پیچند یا هیچ درنمی‌پیچند، دلیلش آن است که ایشان، تا اندازه‌ای، ذات آدمی را می‌شناسند و دلایل رفتار‌ و گفتار و کردار‌ آدمیان را می‌دانند.

  • علی اکبر مظاهری
۰۷
شهریور

بشریت، بر اثر چه عاملی، بیشترین خسارت‌ را می‌خورد؟

طرح یک سؤال

بشریت، بر اثر چه عاملی، بیشترین خسارت‌ را می‌خورد؟
از ناحیهٔ جنگ‌ها؟ یا بر اثر بلاهای طبیعی؟ یا از جانب بیماری‌ها؟
یا از ناحیهٔ سوانح رانندگی؟
نه!
بزرگترین خسارت بر انسانیّت، از این ناحیه است که:
افراد بشر، با استعدادهای فراوان و گوناگون، به این جهان می‌آیند و قابلیت رشد و پیشرفت در زمینه‌های مختلف را دارند، اما این استعدادها و قابلیت‌ها یا اصلاً زمینهٔ بروز و شکوفایی پیدا نمی‌کنند، یا بر اثر عواملی، نابود می‌شوند، یا برای شکوفایی و ثمردهی، زمینه‌ٔ مناسب نمی‌یابند؛ در نتیجه، مقدار کمی از آن استعدادها به نتیجه می‌رسند و بقیه به هدر می‌روند.
بنا بر مثال: خانواده‌ای را که دارای پنج فرزند باشد در نظر بگیرید: فرزند اول این خانواده، استعداد آن را دارد که انسان برجسته‌ای مانند «امام‌ خمینی» شود.
فرزند دوم، این قابلیت را دارد که مانند خانم «امین» شود.
فرزند سوم، مانند «ادیسون»
فرزند چهارم، مانند خانم «ماری‌کوری» (کاشف رادیوم)،
فرزند پنجم، مانند پروفسور «محمود حسابی».

  • علی اکبر مظاهری
۲۰
مرداد

از فانتزی‌های فیلم هندی تا ‌آمار ازدواج در کرونا

توضیح خانهٔ خوبان: در صفحهٔ کامنت‌دونی شمارهٔ ۱۳۹ مجله، مطلبی با عنوان «‌چرا ازدواج نکردی؟» منتشر شد که در آن برخی از جوانان آقا و خانم، دلایل غیراقتصادی ازدواج نکردن خود را بیان کردند. اکنون در این مطلب، تحلیل و بررسی استاد علی‌اکبر مظاهری (مشاور خانواده) را دربارهٔ دلایل ذکر شده، می‌خوانید.

🔹خشنودیم که در جامعه‌مان کسانی هستند که دلیل ازدواج نکردن یا تأخیر در ازدواج را مشکل اقتصادی ذکر نمی‌کنند. از دیرزمان -حدود چهل سالش را من به یاد دارم- اگر دلیل ازدواج نکردن یا به عقب انداختن ازدواج را از جوانان می‌پرسیدیم، اکثر آن‌ها نخستین مسئله‌ای را که بیان می‌کردند، مشکل اقتصادی بود؛ نداشتن پول، خانه، شغل و مانند این‌ها. اکنون نیز چنین است، اما به تازگی در صفحهٔ «کامنت‌دونی» مجله‌مان دلایل دیگری نیز مشاهده‌ شده است؛ دلایلی که پول و مسائل اقتصادی جزو آن‌ها نیست. مپنداریم که این ‌بار، کامنت نویسانمان همگی ثروتمندند؛ نه! اینان نیز مانند همگان‌اند و در همین جامعه زندگی می‌کنند، اما توانسته‌اند از کلیشه‌ها فاصله بگیرند و واقعیت‌های دیگری را نیز ببینند. آفرین بر اینان.

اکنون چند نمونه از دلایل غیراقتصادی را بخوانیم؛ پرسیده‌ایم: «چرا ازدواج نکرده‌اید؟» گفته‌اند:

  • علی اکبر مظاهری
۱۳
تیر

نه به...

♦️اشاره: قبلاً در پُست «جنگ و صلح همسران (۲)» به پنج «نَه» در زندگی زناشویی اشاره کردیم. در این پست، مبحث را ادامه می‌دهیم.

«نَه»ی ششم: نَه به توقع.

همسران! هیچ انتظار و توقعی از هم نداشته باشید.

✔️قاعده‌ای علمی
انتظار، منشأ اضطراب و خشم است. توقع، ریشهٔ دلخوری‌ها است. هرچه سطح انتظار ما از دیگران بالا رود، سطح اضطراب و خشممان بالا می‌رود و سطح رضایتمان پایین می‌آید.
توقع از دیگران دخلمان را می‌آورد. تا از دیگران انتظار داریم، به رضایت نمی‌رسیم. انتظارهای ما هرگز برآورده نمی‌شوند. پس دائم مضطرب می‌شویم، خشمگین می‌شویم، فرسوده می‌شویم، کینه به دل می‌گیریم.
توقع‌های ما، اگرچه کوچک باشد، روان ما را چشم‌به‌راه اقدام دیگران می‌کند و وقتی برآورده نشد، که هرگز نمی‌شود، دائم در رنجیم، در اضطرابیم، پرزهریم، اعصابمان متشنج است و روانمان فلج می‌شود.

  • علی اکبر مظاهری
۲۲
خرداد

زندگی بدون دعوا و دلخوری امکان ندارد!

انتشار پست اول و دوم «جنگ و صلح همسران» بازتاب‌های قابل توجهی داشت. گویا مطلب تازه‌ای خوانده‌اند. تحلیل مطلب برایشان دشوار بود. من اما، همچنان بر همان سخن تأکید کردم که نمی‌شاید، بلکه نمی‌باید که همسران، در طول زندگی مشترکشان، با هم دعوا کنند، با هم مجادله کنند، از هم عیب‌جویی کنند، به هم عیب‌گویی کنند، برای هم استدلال کنند، از هم انتقاد کنند، از هم گلایه کنند.
برخی‌ها این مطلب را آرمانی می‌پنداشتند، که در عمل، ممکن نیست. اما من برایشان توضیح می‌دادم که ممکن است، بلکه شایسته است، و بلکه بایستهٔ حتمی است.
بیشتر ایشان خانم بودند. چون در میان خانم‌ها این نظر بیشتر رواج دارد که زندگی، بدون دعوا و دلخوری و گلایه و بدگویی از همسر در نزد دیگران و درددل کردن برای مامان و خواهر و خاله‌باجی و خاله‌زنکان امکان ندارد. حتی برخی از دانشجویان ما نیز همین را عقیده داشتند.

  • علی اکبر مظاهری
۱۴
خرداد

«نه»های پنجگا‌نه

در زندگی زن و شوهری و در روابط کلامی و رفتاری همسران، بایدها و نبایدهایی وجود دارد.
اکنون در موضوع «جنگ و صلح همسران» می‌گوییم:
همسران، برای سعادتمندی خود و آبادانی زندگیشان، باید پنج «نه»ی حتمی را همیشه مراعات کنند:

  • علی اکبر مظاهری
۱۷
ارديبهشت

  » مشاوره

پرسیده اند


آیا جوانانی که در سنین نوجوانی یا اوائل جوانی ازدواج می کنند، گمان این نمی رود که در سال های بعد و پختگی در  سنین بالاتر، که خواسته ها از ازدواج با خواسته ها در سنین پایین تر متفاوت است، از ازدواج خود پشیمان شوند و با گذر سال ها، معیار ازدواجشان عوض شود و به مقایسه همسر خود با دیگران بپردازند و از زندگی مشترک، دلزده شوند؟
چه بسا که ازدواج در در سنین پایین، بیشتر به خواست خانواده و تایید نظر آنان است تا خود فرد.

پاسخ ما

  • علی اکبر مظاهری
۲۱
شهریور

    » از زبان مشاور

اشاره

پدر، نیمی از روان کودک را تشکیل می دهد و مادر نیم دیگر روان کودک را، کودکان، از نظر روانی، قادر به جدا کردن خود از والدینشان نیستند. برای کودکان فرقی ندارد که شما بر سر ایشان فریاد می زنید یا همسرتان؛ آسیب یکی است. جنگ میان پدر و مادر، در حضور کودک، باعث جنگ روانی کودک برای همه عمر خواهد شد.

با بیان این اصل از اصول روانشناسی کودک، به «از زبان مشاور»مان می پردازیم.

ابزار انتقام

  • علی اکبر مظاهری
۰۸
مرداد

    » از زبان مشاور

    زن، ریحانه است

آقا مهدی درس حوزه می خواند. به مشاور آمد برای ازدواج.

او گفت: «قبلا به ازدواج علاقه داشتم، اما مدتی است تردید کرده ام و می ترسم.»

گفتم: چرا؟ از چه می ترسید؟

گفت: «احادیث ناقص العقل بودن زنان و مذمت های دیگری که در باره خانم ها در احادیث هست، من را به تردید انداخته و از ازواج ترسانده. من می خواهم پیشرفت کنم و به کمال برسم. اگر قرار باشد با یک ناقص العقل همنشین شوم، خسارت می کنم و نمی توانم به اهدافم برسم.»

چون آقا مهدی درس خوانده بود، با او به استدلال سخن گفتم؛ مشاوره مان استدلالی شد.

پاسخ نقضی

به او گفتم:

  • علی اکبر مظاهری
۰۵
مرداد

                                                   از زبان مشاور

     » تحمیل جمیل

آقا جمیل ، جوانی 27 ساله، که حیامند و پارسا بود، به مشاوره آمد؛ مشاوره ازدواج. 

 او گفت: «چند سال است که نیاز به ازدواج دارم، اما پدرم مخالفت می کند و مادرم تلاش و اقدام نمی کند. چه کنم؟»

گفتم: نیاز به ازدواج، یعنی واجب شدن ازدواج. بله؟ ازدواج نکردن، شما را به رنج انداخته و شاید به گناهتان بینداز. بله؟

گفت: «بله. همین طور است.» و سرش را زیر انداخت.

جوانان، برای ابراز این نیاز، حیا می ورزند و آن را در جامه هایی دیگر می نمایانند، اما اگر کسی امین، حرف دلشان را بزند و خواسته شان را به وضوح بیان کند، تأیید و همراهی می کنند.

گفتم:

  • علی اکبر مظاهری