وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی

۸ مطلب در آبان ۱۳۹۲ ثبت شده است

۳۰
آبان

آداب عشق ورزی

همان شد که قبلا پیش بینی می‌کردم. این وروجک، زودتر از برادر یا خواهرش متولد شد. «فرهنگ خانواده» زودتر از «آداب عشق ورزی» برای نشر رفته بود، اما این وروجک (آداب عشق ورزی) زرنگی و بی‌تابی کرد و به گرانی کاغذ و موانع دیگر اعتنا نکرد و زودتر به میان میدان پرید.

تأثیر دعای زوج‌های جوان و دیگر همسران و همت بلند ناشر و پیگیری های من نیز در میلاد زودهنگام او بی‌تأثیر نبود. البته با این که زود آمد، اما ناقص الخلقه نیست. چالاک است و شاداب. الاهی شکر.

پشت لباسش، از قول من و خانم دکتر مرقاتی نوشته: 

ما در تجربه‌های مشاوره‌ای خود به وضوح یافته‌ایم که بسیاری از مشکلات همسران ریشه در ناکامی‌های جنسی و عاطفی ایشان دارد و نیز بسیاری از توفیق‌هایشان ثمره کامیابی در این عرصه است. از این روست که آموزش مهارت‌های این رابطه را برای همسران به ویژه زوج‌های جوان ضرورتی حتمی می‌دانیم.

 

نشانی ناشر: قم. بلوار بهار. رو به روی پل حجتیه. پلاک 256. نشر نورالزهرا.

تلفن 37739106 - 025

  • علی اکبر مظاهری

اگر کتاب های نویسنده را مانند فرزندانش بدانیم، من اکنون 20 فرزند کتابی دارم. همه شان را هم دوست دارم. فرزندان غیر کتابی ام را به یک اندازه دوست دارم، بی تبعیض. اما از کتاب هایم، برخی را بیشتر دوست دارم.

  • علی اکبر مظاهری
۲۹
آبان

گوهر اصیل وجود آدمى، «خداوَش» است. روح او نفحه‌اى از نَفَحات الهى است. نیرویى از قدرت بى‌انتهاى خداوند در وجود وى به ودیعت نهاده شده است. کرامت و منزلتى که آفریدگار به این آفریده برگزیده خویش عطا فرموده، به هیچ یک از آفریدگان دیگر نبخشیده است. آفاق وسیعى را که براى تکامل و بالندگى، پیشِ روى آدمیان گشوده، براى هیچ کدام از موجودات هستى نگسترده است. راه‌هایى «از اوج آسمان» را که به روى انسان باز کرده، حتى بر فرشتگان نیز نگشوده است؛ حتى بر ملائک مقرّب خویش، مانند جبرئیل امین! مگر نه آن است که جبرئیل، در سفر معراج، نتوانست پیامبر اکرم(ص) را تا پایان سفر همراهى کند و دنباله سفر را پیامبر به تنهایى پیمود؟

«رسد آدمى به جایى که به جز خدا نبیند»!

اما این منزلت رفیع، به گزاف، به آدمى عطا نشده است، بلکه بهایى ارجمند مى‌طلبد. و آن بها، «عبودیّت» است؛ پرستشى ناب، حفظ پیوند با خداوند، سر به فرمان پروردگار بودن، حرمت حریم کبریایى خداوند را پاس داشتن ...

  • علی اکبر مظاهری
۲۴
آبان

مدیریت زمان

اشاره

برخی از یاران همراه، به ویژه جناب صدرایی، جناب اسماعیلی، و جناب رضایی فرموده‌اند درباره «مدیریت زمان» مطلب بنویسم و در وب بگذارم. چون ایشان برایم عزیزند و نیز مدیریت زمان از مهارت‌های ضروری در مسیر توفیقمندی است، بر آن شدم که اوامرشان را امتثال کنم، اما چون فضای مجازی، تحمل مطالب بلند را ندارد و از سویی، موضوع مدیریت زمان، گسترده دامان است و در یک پست کوتاه نمی‌توان حق آن را ادا کرد، بر آن شدم که موضوع را چند پاره کنم و هر پاره را در یک پست بگذارم. با دقت و حوصله، همراهی‌مان کنید.

مقدمه

این را همه می‌دانیم - و چون همه می‌دانیم، چندان توجهی به آن نداریم و از فرط ظهور، مخفی است - که همه بزرگان جهان که کارهای بزرگ کرده و می‌کنند، همین مقدار از وقت را در اختیار دارند که همگان دارند. سهم آنان از زمان، در شب و روز، همان 24 ساعتی است که عموم مردمان دارند، سهم برابر، نه بیش و نه کم. 

اما فرق آن نیکوبختان با دیگران در این است که آنان فرصت‌ها را مغتنم می‌شمارند و آن‌ها را نیکو مدیریت می‌کنند و به این سخن حکمت امیر حکیمان علیه السلام توجه دارند که:

 

الفرصه تمر مر السحاب فانتهزوا فرص الخیر[1]؛

فرصت ها چونان گذر ابر می گذرند. پس فرصت های نیکو را دریابید.

 

تا پست دیگر. ان شاءالله.

 


[1] نهج البلاغه. حکمت 21

  • علی اکبر مظاهری
۲۲
آبان

دیروز از دفتر نشر نورالزهرا خبردادند کتاب «آداب عشق ورزی» در حال صحافی است و بعد از تعطیلات عاشورا به دست خوانندگان می رسد. ان شاءالله.

  • علی اکبر مظاهری
۱۰
آبان

آداب عشق ورزید

  • علی اکبر مظاهری
۰۳
آبان

داستان دامادی بابا  حاجیرا قبلا نوشتم. دو روز بعد از داماد شدن باباحاجی، به او تلفن زدم. صدایش - که قبلا محزون بود -  حالا زنگدار و شادان شده بود.

احوالش را پرسیدم. گفت: «خوب خوب.»

گفتم: همسرتان را دوست دارید؟ گفت: «خیلی.» گفتم: فرزندش را چطور؟ (خانم یک فرزند از قبل دارد) گفت: « او را هم مثل مامانش.»

چند روز بعد به دیدن باباحاجی رفتم. او دیگر باباحاجی سابق نبود: سر و صورت را اصلاح کرده، لباس نو در بر کرده، تبسم رضایت بر لبانش نشسته، و چهره‌اش گل انداخته بود. بیست سال جوان‌تر شده بود.

 

گر چه پیرم، تو شبی تنگ در آغوشم کش

تا سحرگه ز کنار تو جوان برخیزم!                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                  

  • علی اکبر مظاهری
۰۱
آبان

                                   به قلم بلور خراسانی
یه بار از یه آدم خوب، داستانی شنیدم که هیچ وقت از ذهنم پاک نشد. داستان اینه که شخصی به دلیل علاقه ای که به معنویات داشته همیشه دنبال آدم های اهل نظر میگشته، پیداشون می کرده و باهاشون همنشینی می کرده. تا این که آدرس یه آدمی رو بهش میدن که تو تهران چلوکبابی داشته. به مغازه او میره و اتفاقا سرظهر هم  میرسه. رستوران شلوغ بوده. از دیگران سراغ اون فرد رو می گیره و اونایی که میشناختنش، از دور مرد عارف رو که مشغول روغن ریختن روی برنج ها بوده بش نشون میدن. مرد جویای معنویات، از دلش میگذره که چه جوری ممکنه آدمی که اینقدر سرش شلوغه و مشغول کاره، اهل نظر باشه؟!
    زمان زیادی نمیگذره که مرد عارف سراغ میزی که مرد داستان ما نشسته بود میاد. اونو به اسم خطاب می کنه و می گه: "فلانی! مهم نیست که سر آدم شلوغ باشه، مهم اینه که دل آدم خلوت باشه."
یا حق.

 

  • علی اکبر مظاهری