وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی

۱۰ مطلب در خرداد ۱۴۰۲ ثبت شده است

۲۶
خرداد

#نویسنده_و_مشاور:

#علی‌اکبر_مظاهری

⭕️ ریشه‌های طلاق (۱۴)

ما که زمان‌های پیشین را دیده‌ایم، باور نمی‌کردیم روزی جامعهٔ ما، چنین وخیم، گرفتار اعتیاد شود، اما شد. اکنون حجم عظیمی از طلاق‌ها به سبب اعتیاد مردان است. کمتر دیده‌ایم که این بلا، با این حجم، بر سر زنان‌مان آید. زنان نیز معتاد می‌شوند، اما ایشان، در این بلا، بسیار کمتر از مردان، گرفتارند؛ به دلایل ساختاری روحی ایشان و نیز به دلیل لطافت و نجابت ایشان. خدا را بر این نعمت نجابت، شکرگزاریم.
از آمار معتادان سخن نمی‌گوییم، زیرا حال‌مان را خراب می‌کند. و نیز مردم، خود، از آن باخبرند.
ما اکنون، در مشاوره‌هایمان، شاهد طلاق‌های اعتیادی هستیم که بیشتر یا همهٔ آن‌ها به درخواست و اقدام خانم‌هاست. از این‌که آقایان به این بلا گرفتارند، سوگمندیم، اما از این‌که خانم‌ها به این مصیبت گرفتار نیستند یا گرفتاری ایشان اندک است، خدا را شاکریم.

🔹 یکی از پنج‌‌طلاق

قبلاً گفته‌ایم که از هر پنج طلاق، چهارتای آن ناروا است و یکی روا. اگر اعتیاد عمیق شود و معتاد، تن به درمان ندهد، می‌تواند سبب طلاق شود؛ طلاقی اسفبار، اما شاید روا؛ عمل جراحی؛ یکی از پنج‌‌طلاق.
دربارهٔ اعتیاد و عوامل ایجاد آن و آمار و حجم آن، هیچ نمی‌گوییم. جامعه‌مان به اندازهٔ کافی خبر دارد. دربارهٔ پلید‌بودن آن و زیان‌های آن نیز نمی‌گوییم. همگان، بیش یا کم، از این پدیدهٔ شرم‌آور، باخبرند، اما اکنون دو سخن داریم؛ یکی با خود معتاد، دیگری با همسر او. با دقت، همراهی‌مان کنید.

۱. با خود معتاد

ما شما را «بیمار» می‌دانیم، نه «جنایت‌کار». اما اگر بیمار، تن به درمان ندهد و بر بقای‌‌ بیماری‌اش پای فشارد تا به مرگ او انجامد، آن‌گاه است که این دیگر جنایت است و این بیمار، جنایت‌کار است.
شما بیش از هر کس درک می‌کنید که دارید هستی خود و خانواده‌تان را تباه می‌کنید. این تباه‌کاری، همانا جنایت‌کاری است. و شما می‌دانید که کارتان از منظر دیانت، حرام است. از منظر اخلاق، پلید است. از منظر حیثیت اجتماعی، آبروبَرَنده است. و زیان‌های بسیار دیگر. ما نه قصد سرزنش شما را داریم، نه می‌خواهیم پندتان دهیم. می‌خواهیم تلنگری به عقل و ایمان و وجدان‌تان بزنیم. بیندیشید که دارید چه را فدای چه می‌کنید.
ما درد شما را درک می‌کنیم. از عذابی که می‌کشید، رنج می‌بریم. می‌خواهیم که چنین نباشید. انتظارمان از شما این است که خودتان نیز حال خود را درک کنید. وخامت وضعیت خود و گرفتاری خانواده‌تان را فهم کنید. عزم‌تان را برای رهایی از این دام بلا، جزم کنید. دنیای خودتان و زندگی خانوادگی‌تان را از این تباهی، نجات دهید.

🔻 هشداری و بشارتی

هشدار: ادامهٔ این بیراهه، تباهی خودتان و فروپاشی خانواده‌تان را در پی دارد. این جهان و آن جهان‌تان را تباه می‌کند. ناروا است که برای این ارضای پلید، خودتان و خانواده‌تان و هر دو جهان‌تان را بر باد فنا دهید. از معتادانی که چنین خسارتی کرده‌اند، عبرت بگیرید. پای از این کجراههٔ سنگلاخی، بیرون نهید. استمرار این راه جهنمی، علاوه بر خسارت‌های پیشین، غیرت و عزت‌تان را نیز می‌سوزاند. بسیاری از پلیدکاری‌های معتادان، به سبب سوختن غیرت و عزت ایشان است. برخی از معتادان، که پیش از اعتیاد، غیرتمند و عزتمند بوده‌اند، بر اثر اعتیاد، چندان بی‌غیرت و بی‌شرافت می‌شوند که دیگر ننگ دزدی و پلیدی‌های دیگر را درک نمی‌کنند.

بشارت: ترک اعتیاد، هر چه که باشد، امکان‌پذیر است. هرگز مپندارید که این بیراهه، بی‌بازگشت است. ما و نیز شما کسانی را دیده‌ایم که از این کجراههٔ جهنمی، بازگشته‌اند و خود و زندگی‌شان را سامانی دوباره داده‌اند. این بازگشت، مانند بازگشت گناهکاران از گناهان‌شان است. ما و شما فراوان دیده‌ایم گناهکارانی را که توبه کرده‌اند و انسان دوباره‌ای شده‌اند. با توکل به خدا و یاری‌طلبی از او، توبه کنید. باز ایستید. بازگردید. لذت پاکی را می‌چشید. باز محبوب می‌شوید. زندگی‌تان سامان می‌گیرد. یا الله بگویید. همگان کمک‌تان می‌کنند تا جایگاه پیشین‌تان را دوباره به دست آورید. از خدا پاکی از اعتیاد را بطلبید. اگر لازم است، از مشاور و روان‌پزشک، کمک بگیرید. ورزش کنید. حتی اگر ضرورت دارد، به کمپ ترک اعتیاد بروید. زود خود را پاک کنید. به امید خدا.

۲. با خانوادهٔ معتاد

شما زود زندگی را فرو نباشید. معتادتان بیمار است. او را درمان کنید. با مشاوری دانا و توانا ارتباط بگیرید. امیدتان را نبازید. نگویید او دیگر قابل بازگشت نیست. چرا، هست. زود اقدام به طلاق نکنید. ده‌ها راه قابل آزمودن، در پیش است. گرفتن طلاق که هنر نیست. بازگرداندن بیمار معتاد و ساماندهی دوبارهٔ زندگی، هنر است. با بیمارتان همدلی کنید. امیدش دهید. صبوری ورزید. دست بر دامان خدا بگیرید. دست‌تان را از دست مشاور دانا و توانای‌تان بیرون نکنید. به امید خدا.

📌 پرسش

خانمی گفته و پرسیده‏ است:
زنی ۳۶ ساله‌ام و دارای دو دختر؛ دوساله و هشت‌ساله هستم. مدت نُه سال است که ازدواج کرده‏ام. در یک سال اخیر، شوهرم خانه را ترک کرده، در منزل مادرش زندگی می‏کند. او چون تریاک می‏کشد و من اصرار به ترک داشتم، قهر کرده و دادخواست طلاق داده است، ولی من فقط برای دخترهایم طلاق نمی‏خواهم، چون دوست ندارم سرنوشت آن‏ها، به ‏سبب خودخواهی من و پدرشان، خراب شود. از شما می‏خواهم راهنمایی‏ام کنید که چگونه او را از تصمیم خود منصرف کنم؟ الآن در فشار روحی هستم. خواهش می‏کنم جواب بدهید.

🔻 پاسخ ما

شما از وضعیت خود و پیشینۀ روابط‌تان مطلبی نگفته‏اید تا بدانیم که چرا کارتان، بعد از نُه سال، به این‏جا کشیده است. شاید عللی داشته باشد که با برطرف‌شدن آن‏ها زمینه برای ترک اعتیاد همسرتان هم مساعدتر شود. خوب بود سخن همسرتان را نیز می‏شنیدیم؛ شاید او هم حرف‏هایی داشته باشد که باید شنیده شود. اکنون بر مبنای آنچه شما گفته‏اید، می‏گوییم:
۱. همسرتان معتاد است و معتاد، بیمار است. اگر کسی بخواهد درمانش کند، باید طبیبانه و با مهارت رفتار کند.
۲. معتاد، بسته به شدت اعتیاد، ممکن است همه‏چیز را فدای اعتیادش کند. بنابراین، اگر با او تندی کنید، ممکن است دیگر برنگردد، به‏خصوص که جای فرار هم دارد.
۳. با مشاوری دانا و توانا در تماس باشید، تا با مهارت و مدارا، همسرتان را به خانه بازگردانید و با مهربانی و محبت زنانۀ خود، او را به فکر درمان بیندازید یا لااقل به حدی برسید که اعتیاد ایشان آسیب جدی‌ای برای زندگی‏تان نداشته باشد.
اکنون در بعضی از خانواده‏ها شوهر، معتاد است، اما در اثر مدیریت و صبر آگاهانۀ خانم، آسیب‏ها کمتر است تا بچه‏ها ‎به‏آرامی بزرگ شوند. برای مدیریت بهتر زندگی با معتاد و نیز برای رفتار صحیح با فرزندان‌تان، هم مشاوره بگیرید، هم مطالعه کنید.
۴. اگر توانستید ایشان را به خانه بازگردانید، با آرامش و مهربانی و انجام توصیه‏های مشاور، به دنبال تغییر فکر و عقیده‏اش باشید، تا کم‏کم به فکر ترک اعتیاد بیفتد. آن‏گاه می‏تواند در مراکز ترک اعتیاد، دنبال درمانش باشد. مردان، تحکم و دستور زنان را برنمی‏تابند، اما شما می‎توانید از درد و رنج‏های خود بگویید و از او استمداد کنید.
۵. کار شما در این راه، مجاهدت بزرگی است که صبر و درایت می‏طلبد. از خدا مدد بگیرید و اگر شخص مورد اطمینان و محرمی دارید، از او بخواهید که در این مسیر همراه‌تان باشد تا تحمل‌ وصبرتان بیشتر شود.
۶. معمولاً افراد معتاد، عزت نفس‌شان پایین است. شما با تشویق و احترام می‏توانید عزت نفس او را بالا ببرید و مردانگی‏اش را تقویت کنید. هر اندازه کسی احساس ارزشمندی نماید، از کارهای زشت، دوری می‎کند.
این سخن امام علی علیه السلام را ببینید:
«مَنْ کرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَیْهِ شَهَوَاتُهُ»؛۱
آن ‏کس که خویشتنش نزد خودش بزرگوار شد و احساس کرامت و شایستگی کرد، خواهش‏های پلید نفسش در نظرش حقیر می‏آید (و تن به ذلت و رذیلت نمی‏دهد).

در این مواقع، سرزنش زیاد، نتیجۀ معکوس می‏دهد.
این سخن امام علی علیه‌ السلام را نیز بنگرید:
«اَلْإِفْرَاطُ فِی اَلْمَلاَمَةِ یَشَبُّ نِیرَانَ اَللِّجَاجِ»؛۲
زیاده‏روی در ملامت و سرزنش، آتش لجاجت را برافروزد.

اگر همۀ اقدام‌های لازم را انجام دادید و نتیجه‏بخش نبود، دو راه دیگر پیش روی شماست:
الف) اگر آسیبی به شما نمی‏خورَد و می‎توانید زندگی را اداره کنید، کاری به کارش نداشته باشید و به بچه‏های‌تان برسید تا مقداری بزرگ شوند و بعد تصمیم بگیرید.
ب) شکایت کنید تا دادگاه تکلیف‌تان را روشن کند و همسرتان مجبور شود نفقه و مهریه را بپردازد؛ شاید هم مقداری متنبه شود.
در این موارد، طلاق، آخرین توصیه است. این مراحل را هم حتماً با کمک یک حقوق‌دان انجام دهید. امیدواریم که کار به این مرحله نکشد!
تذکر: یادتان باشد آنچه گفتیم، بر مبنای سخنانی بود که شما برایمان نوشته‏اید. شاید همسرتان هم حرف‏هایی داشته باشد که باید شنیده شود.
خداوند سبحان یاورتان باشد! ۳

۲۳ خرداد ۱۴۰۲

۱. نهج‌البلاغه، حکمت ۴۴۹.
۲. بحارالأنوار، ج ۷۷، ص ۲۳۲.
۳. کتاب «از زبان مشاور»، از نگارنده، نشر جمال، صفحهٔ ۲۸۵.

ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇
http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

  • علی اکبر مظاهری
۲۶
خرداد

#نویسنده:

#مریم_یوسفی_عزت؛ کارشناس ارشد زبان و ادبیات انگلیسی، مدرس زبان

پس از انتشار پست «مهلت پنج‌روزه»، پیام‌های بسیاری دریافت کردیم.
خانمی دل‌گویه‌هایش را برای‌مان ارسال کرده است:
«من طلاق را تجربه کرده‌ام. حرف‌هایی دارم. اما نمی‌توانم بنویسم یا جرأت نوشتن ندارم. من می‌گویم، شما بنویسید.»

بخوانید:
از زنان و مردان خواهش می‌کنم هنگام تصمیم به طلاق‌، تأمل کنند، تردید‌ کنند؛ تأمل‌ها و تردیدهای عمیق.
طلاق، دنیای جدیدی را به روی شما می‌گشاید که هیچ‌گونه آشنایی‌ای با آن ندارید. دنیای غریبی است. مخالف فطرت آدمی است. دنیای قبل از طلاق و بعد از طلاق، مانند دو خط معکوس‌اند؛ خلاف جهت یک‌دیگرند.
اگر شما می‌گویید: از هر پنج طلاق، چهار طلاق، ناروا است، من می‌گویم: از هر ده طلاق، شاید یک طلاق، روا باشد.
به این فرمود‌هٔ پیامبرمان بیندیشیم که سنگینی طلاق را بیان می‌کند؛ سنگینی‌ای‌ که عرش خداوند را می‌لرزاند:
«تزوّجُوا ولا تطلِّقُوا فإنّ الطلاقَ یهتزُّ منهُ العرشُ»؛
ازدواج کنید و طلاق ندهید، که عرش خدا، از طلاق، می‌لرزد.
(وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۲۶۸)
درست است که طلاق، امری حلال است. خداوند، که هیچ‌گاه به بندگانش ظلم نمی‌کند، حلالی طلاق را برای طلاق‌های روا قرار داده است، زیرا طلاق، بدترین حالات روانی را ایجاد می‌کند؛ هم برای خود افراد، هم برای جامعه.
شاید الان که سخنان من را می‌خوانید، بگویید: {شما نمی‌دانید که من چه می‌کشم. نمی‌دانید که او چه بلاهایی بر سرم می‌آورد ... .}
مثالی می‌آورم: هنگام تصادف، بدن‌تان گرم است و متوجه آسیب‌ها نمی‌شوید. حتی ممکن است متوجه شکستگی دست و پای‌تان هم نشوید. به راننده می‌گویید: چیزی نشده. بعد از این‌که به خانه رفتید و چند ساعتی گذشت، تازه درد بدن‌تان شروع می‌شود.
راه دادگاه هم این‌طور است. داغ‌اید. درمانده‌اید. عجله دارید. تنها دنبال رهایی هستید. حق دارید. اما حق طلاق ندارید. مدتی از آن زندگی، بدون طلاق، فاصله بگیرید. آرام می‌شوید. اصرار بر طلاق‌نگرفتن و طلاق‌ندادن داشته باشید، مگر ناچار شوید.
بترسید از روزی که تصمیم بر طلاقی ناروا بگیرید. دمار از روزگارتان برمی‌آورد.

اگر طلاق‌تان روا است، مبارک‌تان بادا!

۲۱ خرداد ۱۴۰۲

ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇
 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

  • علی اکبر مظاهری
۲۶
خرداد

#نویسنده_و_مشاور:

#علی‌اکبر_مظاهری

🔹 از زبان مشاور

🔸 مشاورهٔ طلاق

آن خانمی که آن مهلت پنج‌روزه را با ایشان مطرح کردیم، گزارشی نوشته است و راهکارهای بعدی را طلبیده است. ببینیم:

سلام و تحیت. حالا سه‌روز از آن مهلت پنج‌روزه می‌گذرد. راهکارها را عمل کردم. فرمودید گزارش‌ دهم تا راهکارهای بعدی را بفرمایید.
این سه‌روز چنین گذشت:
درخواست طلاق را ندادم. خلوت‌گزینی کردم. مشاور خود شدم؛ مشاوری بی‌طرف؛ بدون وکالت و قضاوت.
این نتایج حاصل شد:
۱. تردیدم در طلاق، شدید شد.
خشمم فروکش کرد. دیدم فعلاً طلاق به صلاح‌مان نیست. یک زندگی چهارنفره متلاشی می‌شود. خودم و همسرم و دوفرزندمان آواره می‌شویم.
۲. یافتم که من هم مقصرم. قبلا فکر می‌کردم همهٔ تقصیرها با همسرم است.
حالا که «خودمشاوره‌ای» کردم، یافتم که تقریباً نصف تقصیرها با من است. قبلاً یک‌طرفه به قاضی می‌رفتم و ازخودراضی برمی‌گشتم، اما حالا نصف - نصف شده‌ایم.
۳. هنوز از طلاق منصرف کامل نشده‌ام. آن را عقب انداخته‌ام.
حالا چه کنم؟ نیازمند ادامهٔ راه حل‌ها هستم. سپاسگزارم.

🔻 پاسخ ما

خدا را شکر که «خودمشاوره‌ای»تان، آرام‌تان کرده و نتایج خوبی حاصل شده است.
اکنون چنین کنید:
۱. مشاورهٔ‌ حضوری همسرتان را با خود همراه کنید و نزد مشاوری دانا و توانا بروید.
مشاوری را در شهرتان نمی‌شناسم. بجویید، می‌یابید. اگر همسرتان همراهی کرد، که خوب. اگر مقاومت کرد، به ایشان اطمینان دهید که نمی‌خواهید او را به‌ محاکمه بکشانید و حکم محکومیتش را بگیرید. اگر با ملایمت بگویید: مسائلی برای زندگی مشترک‌مان پیش آمده، بیاییم همدیگر را در حل آن‌ها کمک کنیم، به احتمال زیاد می‌پذیرد. یکی از دلایلی که همسران، به‌خصوص آقایان، مشاوره را نمی‌پذیرند، این است که احساس می‌کنند دارند به محاکمه کشانده می‌شوند و قرار است محکوم شوند. این احساس ناخوشایندی است. بخشی از این ذهنیت اشتباه، محصول دعوت ناشیانهٔ همسر است. آدمی، به پای خود و با رضایت، به محاکمه نمی‌رود. این احساس «به‌محاکمه‌رفتن برای محکومیت»، باید بدل شود به «به‌مشاوره‌رفتن برای حل مسأله».
ما، در مشاوره‌هایمان، مقاومت خانم‌ها را نیز شاهدیم، اما آقایان بیشتر مقاومت می‌کنند؛ به همین دلیلی که بیان شد و دلایل دیگر.
نتیجهٔ مشاوره‌تان را برایم گزارش کنید.
۲. مطالعهٔ کتاب
کتاب «نبرد بی‌برنده» را بخوانید؛ به‌دقت و با حوصله‌ورزی. این کتاب را با همان حس «خودمشاوری» بخوانید، نه حس وکالت و قضاوت. این کتاب، آبی‌ است بر آتش خشم و مرهمی است بر زخم‌های دل. ان‌شاءالله.
۳. دست بر دامان خدا
دامان خدا را بگیرید؛ با دست دعا و چشم امید. از آن مهربان بطلبید کشتی زندگی‌تان را از گرداب اضطراب، به ساحل آرامش برساند. دعای‌تان از بن جان باشد، نه از سر زبان. نتایج کارهای‌تان و احوال‌تان را به ما گزارش کنید تا خوانندگان‌مان نیز بهره جویند.
به امید خدا.

۱۹ خرداد ۱۴۰۲

ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇
 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

  • علی اکبر مظاهری
۲۶
خرداد

#نویسنده_و_مشاور:

#علی‌اکبر_مظاهری

🔻 از ثمره‌های «مهلت پنج‌روزه»

پس از انتشار پست «مهلت پنج‌روزه» در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۲، خانمی دیگر، این پیام را داده است:

«دقیقا من هم امروز بنا داشتم با وکیل تماس بگیرم و برای طلاق اقدام کنم.
هرچند که خیلی بهش فکر کردم و بالا پایین زیاد کردم، اما با دیدن پست شما، می‌خوام تردید کنم و تصمیم نهایی رو بذارم برای پنج روز دیگه😞»

۱۷ خرداد ۱۴۰۲

ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇
 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

  • علی اکبر مظاهری
۲۶
خرداد

#نویسنده_و_مشاور:

#علی‌اکبر_مظاهری

🔹 از زبان مشاور

🔸 مشاورهٔ طلاق

🔻 پرسش

خانمی نوشته است: قصد دارم فردا درخواست طلاق دهم. امروز، اتفاقی، یکی از مطالب شما دربارهٔ طلاق‌های ناروا را در «از زبان مشاور» دیدم. کنجکاو شدم. به‌دقت خواندم. سپس چند پست دیگرتان در این موضوع را خواندم. تفکر کردم. از طلاق منصرف نشدم، اما تردید کردم. با خود گفتم، پیش از اقدام، با شما مشورت کنم. راهنمایی بفرمایید.

🔻 پاسخ ما

مرحبای‌تان می‌گوییم که تردید کردید. تردید، همیشه و همه‌جا، منفی نیست. در پاره‌ای از امور، تردید، عین حکمت است. تردید حکمت‌آمیز، در برخی کارها، شرط خردمندی است؛ به‌ویژه در اقدام‌های پرخطر. طلاق، از اقدام‌های خطیر است. حقا که اندیشیدن شکیبانه در آن، عاقلانه است.
اینک، خارج از نوبت و مختصر، پاسخ می‌دهم. تفصیل پاسخ، بماند برای چند روز دیگر. ان‌شاءالله.
اکنون چنین کنید:
۱. اقدام به درخواست طلاق را پنج‌روز به تأخیر اندازید. تحمل رنج این تأخیر، اگرچه سخت باشد، اما خارج از توان نیست.
۲. در این پنج‌روز، چنین کنید:
اول: مکانی خلوت بیابید. کاغذ و قلم داشته باشید. اندیشه‌تان را بر اقدامی که قصد انجامش را دارید، متمرکز کنید. خود را مشاور فرض کنید؛ مشاوری دانا و توانا؛ که کسی که مسئله‌‌ای مانند شما دارد، به او مراجعه کرده و از او یاری می‌طلبد.
هشدار و هشدار که خود را وکیل یا قاضی فرض نکنید! اگر خود را وکیل فرض کنید، مجبور می‌شوید به زیان همسرتان و به سود خودتان مدرک بیابید. و اگر خود را قاضی فرض کنید، به نفع خودتان و به ضرر همسرتان حکم می‌کنید. با این فرض، نتیجهٔ مطلوب حاصل نمی‌شود. اما اگر خود را مشاوری دانا و توانا فرض کنید، بی‌طرفانه به کاویدن مسئله می‌پردازید. حاصل اندیشه‌های‌تان را بنویسید؛ به‌تفصیل و با جزئیات، صریح، بی‌موضع‌گیری، بی‌رودربایستی، شجاعانه، صادقانه.
این خلوت‌گزینی و اندیشیدن و کاویدن و نوشتن، نتایج ارجمندی را ثمر می‌دهد.
دوم: عواقب پس از طلاق را در نظر آورید. پس از طلاق، مشکلات سختی پدید می‌آید. زیان‌ها و سودهای پس از طلاق را بسنجید. سپس زیان‌ها و سودهای ادامهٔ این زندگی را حساب کنید. اگر نیکو محاسبه کنید، نتایج تعجب‌انگیزی می‌یابید.

حالا تا دیر نشده و فردا اقدام خطرناکی نکرده‌اید، همین راهکارها را انجام دهید و نتیجه را به من بگویید، تا بعدا به‌تفصیل پاسخ دهم. ان‌شاءالله.
برای‌تان دعا می‌کنم که آنچه صلاح‌تان است را خدا به دل و ذهن‌تان آورد. امیدوارم تردیدتان شدید شود.
به امید خدا.

۱۶ خرداد ۱۴۰۲

ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇
 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

  • علی اکبر مظاهری
۲۶
خرداد

#نویسنده_و_مشاور:

#علی‌اکبر_مظاهری

⭕️ ریشه‌های طلاق (۱۳)

{ادامهٔ پست پیشین}

📌 نظرم دربارهٔ تست‌های ازدواج

💠 تست شخصیت‌سنجی برای ازدواج؛ آری یا نه؟

در سال‌های اخیر، پدیده‌ای در عرصهٔ مشاورهٔ ازدواج پدید آمده است به نام «تست شخصیت»، که هدفش سنجش روحیات و وضعیت خانوادگی و اجتماعی دختر و پسر است که آیا تناسب لازم را برای ازدواج دارند یا نه.
اصل این پدیده، مثبت است، اما «اماها و اگرها»یی دارد که توجه به آن‌ها، برای استفادهٔ مطلوب از این تست، ضرورتی حتمی است.

برای گرفتن این تست‌ها و نیز پرکردن فرم‌های نسبت‌سنجی میان دختر و پسر برای ازدواج، باید حد معینی تعیین کرد و میزان محدودی قائل شد؛ مثلاً به اندازهٔ آزمایش‌های پزشکی.
در قلمرو پزشکی، برای تشخیص بیماری و درمان آن، آزمایش‌هایی را انجام می‌دهند که مفید و بلکه لازم است، اما تشخیص نهایی و تعیین نوع درمان و دارو، به‌عهدهٔ پزشک حاذق است. آزمایشگاه و نتایج آزمایش، بدون معاینه و کاوش و تشخیص طبیب حکیم، نوع درمان و دارو را معین و تجویز نمی‌کند، بلکه این‌ها علائمی است که طبیب را در تشخیص بیماری و درمان آن کمک می‌کند.
تست‌ها و فرم‌های ازدواج، هرگز نتیجهٔ قطعی را در تشخیص به‌صلاح‌بودن یا به‌صلاح‌نبودن یک ازدواج و همتایی یا ناهمتایی دختر و پسر برای ازدواج، تعیین نمی‌کند، بلکه این مشاور حکیم است که نتیجه را تشخیص می‌دهد.
این را می‌دانیم که برخی از آزمایش‌های آزمایشگاه‌های پزشکی، نتیجه را اشتباه نشان می‌دهند. تست‌ها و فرم‌های ازدواج نیز همین‌گونه است. اگر هم آزمایش‌های پزشکی، نتیجه را درست اعلام کند، باز پزشک از معاینهٔ دقیق، معاف نیست و اوست که باید علت و نوع بیماری را کشف کند و دارو و درمان را دستور دهد.
تست‌ها و فرم‌های ازدواج نیز ای‌بسا که نتیجه را اشتباه نشان دهد. اگر هم نتیجه را درست بنمایاند، کار تمام نمی‌شود، و این مشاور دانا و توانا است که باید با مشاورهٔ عالمانه و صبورانه و همه‌جانبه، تشخیص همتایی یا ناهمتایی دختر و پسر برای ازدواج را اعلام کند. و البته تصمیم‌گیر نهایی، در این باره، خود دختر و پسر و خانواده‌هایشان‌اند.

۱۳ خرداد ۱۴۰۲

ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇
 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

  • علی اکبر مظاهری
۲۶
خرداد

#نویسنده_و_مشاور:

#علی‌اکبر_مظاهری

⭕️ ریشه‌های طلاق (۱۳)

پست اخیر «ذکاوت مشاورانه»، بازتابی معنادار داشت. در این مقال، که پاره‌ای از ریشه‌های طلاق را می‌نویسم، برخی از مشاوران و مشاوره‌های‌ ایشان را یکی از ریشه‌های طلاق دانستم؛ که ناشکیبانه و ناکاویدهٔ همهٔ جوانب، رأی به طلاق می‌دهند. اکنون قصد نداشتم که بیش از آنچه نوشتم، قلمی در این باره برانم، اما برخی از خوانندگان، استقبالی معنادار کردند؛ چه خوانندگان و چه خود مشاوران. پاره‌ای از کسانی که از این ناحیه ضربت خورده بودند نیز ما را دست‌مریزاد گفتند و خواستند که در این عرصه، بیشتر بنویسم. چشم! بفرمایید.

در سال تحصیلی سال ۱۳۹۳ - ۱۳۹۴، در جمع عزیزانی از استادان و مشاوران و فرهیختگان فرهنگی دانشگاه دولتی قم، که جناب استاد دکتر رضا نوروزی اصفهانی نیز افتخار حضورشان را داشتیم، درس‌هایی داشتم با نام «اصول و فنون مشاوره». محتوای آن محفل فرزانگان، ضبط می‌شد و مهیای نشر گردید و در نوبت انتشار، در جامهٔ کتاب، است. ان‌شاءالله که منتشر شود.
در آنجا، در این مقال، به‌تفصیل سخن رفته است. از این رو، در اینجا، بیش از آنچه در دو پست پیشین نوشتم، قصد بسط نداشتم، تا آن‌که آن کتاب؛ «اصول و فنون مشاوره»، منتشر شود و خواهندگان را به آن کتاب، حوالت دهیم. ولی اکنون که خوانندگان اکنونی‌مان خواهان افزودن‌اند، اندکی می‌افزایم، تا آن کتاب، منتشر شود.

❇️ درنگ، در امور مهم

ما مشاوران، هیچ التزامی نداریم که حتماً به همهٔ مراجعان‌مان پاسخ قطعی و نهایی دهیم. چه اشکالی دارد که در مسأله‌ای بگوییم: نمی‌دانم؟ یا ایشان را به مشاورانی دیگر ارجاع دهیم؟
در سیرهٔ شیخ اعظم، مرتضی انصاری، که از سرآمدان عصر پیشین است، معروف است که اگر از او مسأله‌ای می‌پرسیدند که پاسخش را به‌کمال می‌دانست، به‌آهستگی پاسخ می‌داد، اما هرگاه مسأله‌ای از او می‌پرسیدند که یا جواب آن را نمی‌دانست یا به‌کمال نمی‌دانست، با آواز بلند می‌گفت: نَدانُم! نَدانُم! نَدانُم! (گویش محلی زادگاهش در خوزستان.) این سیرهٔ فرخندهٔ شیخ اعظم را استاد شهید مطهری نیز بیان کرده است.
شهامت، آن نیست که ما در همهٔ مسائل، نظر قطعی و نهایی دهیم. باید نترسیم از این‌که هرگاه نمی‌دانیم یا تردید داریم، به‌صراحت اعلام کنیم. این شرط حکمت و ایمان و وجدان است.
از کسانی که باعث ادامهٔ نوشتن این مقال شد، پدری است که دخترش و خواستگار او، برای سنجش مسألهٔ روابودن یا ناروابودن ازدواج آن دو جوان، نزد مشاوری از همکاران رفتند. آن همکار، با اعتماد کامل به تست فلان روان‌شناس خارجی، ازدواج‌شان را به‌صلاح ندانسته بود و ایشان را از ازدواج نهی کرده بود. آن پدر و خود دختر و پسر، عقل کردند و به قول آن همکار، اکتفا نکردند و نزد بنده آمدند. مسأله‌‌‌شان را بررسی کردم. همتایی و تناسب‌شان را در حد نصاب دانستم. ازدواج‌شان را تأیید کردم و بر آن تأکید ورزیدم. ایشان ازدواج کردند و اکنون زندگی خجسته‌ای را ساخته‌اند.
از این نمونه‌ها فراوان داشته‌ام و دارم.

📌 نظرم دربارهٔ تست‌های ازدواج

{ادامهٔ مطلب را در پست بعد بخوانید.}

۱۳ خرداد ۱۴۰۲

ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇
 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

  • علی اکبر مظاهری
۲۶
خرداد

نور چشمانم

یکی از دعاهای هر روزم این آیهٔ قرآن است:
«رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ و َاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا»؛ ای خداوند ما! به ما، از همسران و فرزندان‌مان آن دِه که مایهٔ روشنی و سبب خنکای چشمان‌مان باشند و ما را پیشوای تقواپیشگان قرار ده. (سورهٔ فرقان، آیهٔ ۷۴)

امروز، ۱۰ خرداد ۱۴۰۲، ۱۱ ذی‌‌القعدهٔ ۱۴۴۴ (سالروز میلاد امام رضا علیه‌‌السلام)، خداوند رحمان، نوری بر نورهای چشمانم افزود و دهمین نوه‌ام «ریحانه» را به ما عنایت فرمود.

او فرزند ششم دخترم عارفه‌خانم و دامادم آقامهدی است. نیز خواهر نوه‌های دیگرم: آقاصدرا، تسنیم‌خانم، علی‌آقا، فاطمه‌خانم، و زینب‌خانم است.

الاهی! نورچشمانم را از صالحان امّت قرار ده. اِنَّکَ وَلیُّ النِّعَم.

علی‌اکبر مظاهری

ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇

 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

  • علی اکبر مظاهری
۲۶
خرداد

#نویسنده_و_مشاور:

#علی‌اکبر_مظاهری

⭕️ ریشه‌های طلاق (۱۳)

📌 نکته

شمایان، در مشاوره‌هایتان، هرگز به سخنان یکی از زوجین اکتفا نکنید. تا سخن هر دو را نشنیده‌ایم، نظر نهایی را ندهیم. ای‌بسا که دیگری نیز سخن یا سخنانی دارد که صورت مسأله را عوض می‌کند. ما، اگرچه از درد دل‌ها و اشک‌های دردمندان، متأثر می‌شویم، اما نباید در تصمیم ما اثر بگذارد. همیشه بنا را بر این بگذاریم که این صفحه، روی دیگری نیز دارد. دیدن یک روی صفحه و ندیدن روی دیگر، خلاف حکمت است. اگرچه ما مشاوران، قاضی نیستیم و نباید حکم کنیم، اما حواسمان باشد که برخی از زوج‌های رنجیده می‌کوشند ما را به قضاوت بکشانند و منظور خود را از دهان ما بیرون کشانند و از آن حربه‌ای بسازند برای کوبیدن بر سر حریف و رسیدن به مقصود خود.
هشدار! هشدار! که ما بازیچهٔ این صحنه‌ها نشویم.
اولاً: اصلاً داوری نکنید.
ثانیاً: تا سخن نفر دوم را نشنیده‌ایم، سخن نهایی را نگوییم.
و سوم آن‌که: زیر بار تاثیر درد دل‌ها و اشک‌ها، کمر رأی‌مان نشکند.

🔹 سخن امید

به زوج‌های جوان و همگان بشارت می‌دهم که مشاوران دانا و توانا، نایاب نیستند، اگرچه شاید کمیاب باشند. برای حل مسائل‌تان از ایشان مدد بجویید. مشاوره با چنین مشاورانی، معجزه می‌کند.
به امید خدا.

۶ خرداد ۱۴۰۲

ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇
http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

  • علی اکبر مظاهری
۲۶
خرداد

#نویسنده_و_مشاور:

#علی‌اکبر_مظاهری

⭕️ ریشه‌های طلاق (۱۳)

💠 برخی مشاوران

ما، همیشه و برای همهٔ کارها، مراجعهٔ به مشاور را توصیه می‌کنیم و بر آن تاکید می‌ورزیم، اما دو صفت را برای مشاور، بیان می‌کنیم: یکی «دانابودن» و دیگری «توانابودن».
اگر مشاور، دانا و توانا نباشد، ممکن است یا هیچ نتیجه نگیریم، یا نتیجهٔ معکوس بگیریم؛ کارمان خراب‌تر شود. این بیان، دربارهٔ مسائل خانواده و نیز ازدواج، شایان‌تر است. یعنی مشاوره با مشاوران «نادانا» و «ناتوانا»، زیان‌دار است؛ زیان‌های کوچک، بزرگ، و گاهی ویرانگر و بی‌جبران.
در زبان برخی از مردمان، این سخن هست که: «مشاوران، زود دستور به طلاق می‌دهند.» این سخن، دربارهٔ برخی از مشاوران، صادق است. واقعاً پاره‌ای از مشاوران، زود رأی به طلاق می‌دهند.
ما می‌گوییم: طلاق را باید در ردیف یازدهم نهاد. ده راه قبل از آن را باید پیمود؛ با حوصله‌ورزی، شکیبایی، بررسی همه‌جانبه. طلاق، عمل جراحی است. طبیب حاذق، برای دست‌بردن به چاقوی جراحی، عجله ندارد. راه‌های درمانی دیگر را لحاظ می‌کند؛ آزمایش‌ها، دارودرمانی، غذادرمانی، بستری‌کردن در بخش، مشورت با همکاران، سپس به جراحی می‌اندیشد. این را فراوان دیده‌ایم و شنیده‌ایم که با تأخیر عمل جراحی و مراجعهٔ به متخصصان دیگر، جراحی به‌کلی منتفی شده است و درد بیمار، درمان شده است. طلاق نیز همین‌گونه است. فراوان و فراوان دیده و شنیده‌ایم که با پیمودن ده راه قبل از طلاق، زندگی‌ها به‌سامانه شده و طلاق، منتفی گشته است.

❇️ سخنی با همکاران مشاور

ما مشاوران، هادیان جامعه‌ایم. به فرمودهٔ حضرت امیر، هادیان، بر هدایت مردمان، بانشاط و شکیبایند:
«نَشَاطاً فِی هُدًى»
(نهج‌البلاغه، خطبهٔ ۱۹۳)
هدایت، صبوری می‌طلبد. اگر هادی، شکیبا نباشد، نمی‌تواند به نیکویی هدایت کند. پیامبران، که هادیان امّتان‌اند، همگی صبور و بانشاط بوده‌اند. مشاوران نیز که رهنمای مردمان‌اند، باید در رهنمایی مراجعان، شکیبایی ورزند. صبوری و نشاط، شرط مشاورت است.
۲. سخن ما بر ذهن مراجعان‌مان، اثری مؤثر دارد. ای‌بسا که زندگی‌شان را دگرگون کند. پاره‌ای از مراجعان، بنا را بر این می‌گذارند که هرچه مشاور گفت، همان را عمل می‌کنم. ایشان گاهی چنان حیران‌اند که راه به جایی نمی‌برند. درماندهٔ محض‌اند. چشم و گوش و عقل‌شان را پاک در اختیار ما می‌گذارند و با خود می‌گویند: من دیگر عقلم به جایی نمی‌رسد. تنها راه نجاتم آن است که مشاور بگوید.
اکنون که چنین است و سرنوشت زندگی او به راهکار ما بسته است، شرط حکمت، انصاف، ایمان، و وجدان است که مراقب باشیم تا مبادا او را به بیراهه برانیم.
۳. سخن اکنونی‌مان در طلاق است. خانمی یا آقایی یا هر دو، بر اثر عواملی گوناگون، به لبهٔ پرتگاهی هولناک ایستاده‌اند، اما تردید دارند که خود را به پایین پرتاب کنند یا راه دیگری هم هست؟ اینجاست که دست مشاور، یا او را به اعماق درّه پرتاب می‌کند؛ با یک «هُل‌دادن». یا پسِ یقه‌اش را می‌گیرد و او را به عقب می‌کشاند. یعنی اینجا مرز زندگی یا مرگ است. اندکی به جلو هُل‌دادن یا اندکی به عقب‌کشاندن، آیندهٔ او را رقم می‌زند. شرط حکمت آن است که در هُل‌دادن، درنگ کنیم. نخست او را به عقب بکشانیم تا با تأمل بیشتر، مسأله‌اش را بکاویم تا شاید راه نجاتی بیابیم.
زوج‌هایی که به طلاق می‌اندیشند، یا پا در راه فراق نهاده‌اند، بیشترشان عصبانی‌اند. از همدیگر رنجیده‌اند. در فضای خشم یا لجاجت یا حیرت، به سوی جدایی رفته‌اند. اگر ایشان را اندکی یا بیشتر، به درنگ واداریم و امیدشان دهیم و عواقب طلاق را به ایشان بنمایانیم، بازاندیشی می‌کنند و بسیاری‌شان منصرف می‌شوند و چندی بعد خبرمان می‌دهند که عزم‌شان بر طلاق، ناحق بوده است. بنده از ایشان فراوان دیده‌ام. حکایت برخی‌شان را در همین نوشته‌ها و دیگر آثارمان آورده‌ام. چارهٔ کار برخی از زوج‌های عصبانی، به‌تأخیرافکندن تصمیم‌شان است. بنابرمثال: دانه‌درشت‌ترین عامل انصراف لیلا و مرتضی از طلاق، که حکایت‌شان در پست طلاق‌های ناروای ۱۰ گذشت، همین به‌تأخیرافکندن بود.
از هر پنج طلاق، چهارتای آن ناروا است. بنابراین شرط ایمان و وجدان است که ما دربارهٔ مراجعان طلاقی‌مان، ابتدا بنا را بر آن چهارتایی‌بودن بگذاریم و آن یک «روا» را در آخرها بنشانیم.
جایگاه شمایان؛ مشاوران دانا و توانا را در اصلاح امور بندگان خدا، ارج می‌نهم. قدرتان را می‌دانم. پاداش‌تان بر خداوند مهرورز باد.

۶ خرداد ۱۴۰۲

{ادامهٔ مطلب را در پست بعد بخوانید}

ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇
http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

  • علی اکبر مظاهری