ثمرهٔ درنگ
ثمرهٔ درنگ
(حاصل «اندکی درنگ!»)
#نویسنده_و_مشاور: #علی_اکبر_مظاهری
خانم و آقایی، مدتی است که ناسازگاری میکنند و تا مرز طلاق پیش رفتهاند.
با انتشار مطلب «اندکی درنگ! تفکر پنجساعته»، در تاریخ ۱۴۰۳/۰۱/۳۱، اکنون خانم نوشته است:
... با خواندن مطلب «اندکی درنگ»، در کانال «از زبان مشاور»، با خودم فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که من هم کمبود مهارتهایی در زندگی داشتم که الآن زندگیمان افتاده سر زبانها.
شروع کردم ذهنیت منفی را که نسبت به همسرم داشتم، تغییر دهم.
به کارهای خوبی که در طول این هشتسال برای حفظ زندگیمان انجام داده بود و مهر و محبتهایی که ابراز میکرد، فکر کردم. با یادآوری آنها، شدید گریه کردم و افسوس خوردم.
بعد احساس کردم انگار دلم برایش تنگ شده. بعد از یکماه دوری، دلم میخواست پیش هم باشیم و نیازهایمان را برآورده کنیم.
کلافه و سرگردان شده بودم.
دیدم بهترین کار این است که به او پیام دهم و بگویم من بهت نیاز دارم؛ نیاز عاطفی و... . و پیام دادم.
این تغییر ذهنیت باعث شد بتوانم، به کمک خداوند، رفتارم با همسر را اصلاح کنم. او نرم شد و نزدم آمد. ملاقات کردیم. آرام گرفتیم... .
خدا را شکرگزارم.
پاسخ ما
... مرحبا به شما. راه و شیوهٔ جدیدتان را ادامه دهید.
به امید خدا.
۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
- ۰۳/۰۳/۱۲