وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی

۱۲ مطلب در شهریور ۱۳۹۹ ثبت شده است

۳۰
شهریور
مشاوره تربیتی
✍🏻 نویسنده: علی‌اکبر مظاهری
✅ پاسخ ما به آقای حیرانی  
اکنون، پس از آن پرسش‌ها از آقای حیرانی، که تلنگری بود به ذهن همه‌ پدران و مادران، به اصل پاسخ می‌پردازیم:
 برادرجان!
۱. فرزندتان علیرضا را بر کارهایش هیچ ملامت نکنید. هیچ و هیچ.
ملامت و سرزنش، کار را خراب‌تر می‌کند. به فرموده امیرمومنان علیه‌السلام:
«الإفراطُ فی المَلامَةِ یَشُبُّ نارَ اللَّجاجَةِ .»
ملامت‌گویی بسیار، آتش لجبازی را بر می‌افروزد.
۲. با علیرضا رفیق شوید. چه خوب است که پدر و فرزند، دوست هم نیز باشند.
۳. با همسرتان شیوه‌ هماهنگی را در رفتار با علیرضا انتخاب کنید. 
۴. علیرضا را با یکی از بهترین معلمانش ارتباط دهید؛ معلم، دبیر، و استاد خوب، می‌تواند اثر نیکویی بر نوجوان داشته باشد. 
۵. خوبی‌های علیرضا را به رُخش بکشید. حتما او خوبی‌هایی دارد. آن‌ها را بجویید و برجسته کنید و در رو و پشت سرش بیان کنید. پشت‌ِسری‌ها نیز به او می‌رسد. آن در غیابی‌ها ای‌بسا اثر بیشتری دارد.
۶. با مشاوری دانا و توانا ارتباط دائم داشته باشید و درباره‌ رفتار با علیرضا از او مدد بجویید.
۷. هر روز دعایش کنید، خیر و صلاحش  را از خدا بطلبید. یادتان باشد که دعای پدر برای فرزند، مانند دعای پیغمبر است برای امت.
۹. هرگاه نیاز بود، با ما مشاوره کنید. دریغ و مانعی نیست و هیچ هزینه‌ای ندارد.
خداوند مهربان، یاورتان باشد.
ادامه دارد...
۱۳۹۹/۰۶/۳۰
  • علی اکبر مظاهری
۲۹
شهریور

 درد حسد!

✍ نویسنده: خانم زهره شفیع، کارشناس علوم قرآن و حدیث

🦉 آفتی خانمان‌سوز
حسادت، آفتی که دست به گریبان کودکان و بزرگسالان است. احساسی که انسان هنگام کمبودهایش نسبت به دیگران دارد، هنگامهٔ این احساس دوست دارد این کمبودها را نداشته باشد و یا افراد دیگر هم این کمبودها را داشته باشند. این کمبودها می‌تواند مالی، عاطفی، جسمی باشد.
نخستین حسادت آدمی به حسادت قابیل به برادرش هابیل برمی‌گردد، زمانی که خدا قربانی هابیل را پذیرفت اما قابیل را نه. قابیل که در حسادت برادرش می‌سوخت دست به قتل برادرش زد. اولین قصهٔ حسادت آدمی که نتیجهٔ شوم آن برادر کشی بود.
قصهٔ قرآنی دیگر از حسادت، احساس حسادت برادران حضرت یوسف بود. و نتیجهٔ آن آزار و اذیت برادر، فروش او به عنوان برده و گذاشتن داغ فراق پدر بر پسر عزیزتر از جانش.
این آفت خانمان‌سوز نتیجهٔ ندیدن تفاوت‌ها است. یکی زیباست و دیگری نه. یکی ثروتمند و غنی و دیگری فقیر و نیازمند. یکی عالم و دانشمند و دیگری بی‌سواد و کم سواد.
در زندگی خانوادگی و اجتماعی باید این اصل را پذیرفت که آدمیان با یکدیگر متفاوتند. این تفاوت‌هاست که پیشرفت‌ها، اراده‌های پولادین، تلاش‌ها و نیازها را می‌سازد. برخی از تفاوت‌ها ذاتی است، اما بیشتر تفاوت‌ها اکتسابی و حاصل تلاش فردی و شبانه‌روزی افراد است. تفاوت‌های ذاتی و خدادادی را خدا قرار داده است و در پس کار حکیم، کاری باحکمت است.
«و قدخلقکم اطوارا.(نوح:14) «شما را به گونه‌های مختلف آفرید».
و رفع بعضکم فوق بعض درجات لیبلوکم فیما آتاکم. (انعام:165) و رتبه بعضی از شما را بالاتر از دیگری گردانید تا شما را در این تفاوت رتبه‌ها بیازماید.»
خداوند متعال و حکیم در قرآن علت این تفاوت‌ها را آزمایش آدمی می‌داند.
اما در پس این تفاوت‌ها نباید مقایسه کردن، تبعیض، حسادت، تکبر و غرور دیده شود.
حسادت در پی طرد شدن از خانواده، دوستان، اجتماع و عدم اعتماد به نفس به وجود می‌آید.
زمانی که استعدادها، قابلیت‌ها و شایستگی‌های کودکان، نوجوانان و حتی جوانان نادیده گرفته شود و آن‌ها با دیگران مقایسه شوند این احساس نازیبا در انسان ریشه می‌دواند و به مرور زمان رشد کرده و به درختی تنومند تبدیل می‌شود. این حس سن و سال و جنسیت نمی‌شناسد و در هر مرحله از زندگی می‌تواند رخ دهد.
این احساس ناپسند باعث به وجود آمدن احساسات ناپسند دیگر می‌شود، تنفر، حقارت، بی‌احترامی‌، اضطراب و استرس و برخی بیماری‌های جسمی.
برای رهایی از این حس باید اعتماد به نفس داشت، از مقایسه خود با دیگران پرهیز کرد و این واقعیت را پذیرفت که کمال مطلق تنها ذات خدای یگانه است، هر انسانی نقصی دارد.
انسان باید همیشه شاکر الهی باشد، توانمندی‌های خود را ببیند و برای رفع نقص‌ها و کمبودها تلاشی شبانه‌روزی و بی‌وقفه داشته باشد.
ان شاءالله.
۹۹/۶/۲۹
  • علی اکبر مظاهری
۲۹
شهریور
*┄┅═✧❁﷽❁✧═┅*
*"متن شبهه"*
1️⃣👈اول ماه صفر خونریزی یا شکستن تخم مرغ و صدقه و دود کردن اسفند فراموش نشود
ان شاءالله با خواندن این دعا در اول ماه صفر ازبلا دور بوده حاجت روا شوید:
سبحان الله یافارج الهمّ ویا کاشف الغم فرّج همی ویسرّ أمری وأرحم ضعفی وقلة حیلتی و أرزقنی من حیث لا أحتسب یا رب العالمین 
حضرت رسول فرمودند:هر کس مردم را از این دعا با خبر کند در گرفتاریش گشایش ایجاد می شود .
*"پاسخ شبهه"*
✍️ *هر سال در آستانه‌ی ماه صفر شاهد آن هستیم که این مطالب در فضای مجازی به طور گسترده نشر داده میشود اما باید بدانیم که اینگونه مطالب صحت ندارد و هیچ گونه سندی هم ندارد❌*
*معنای صفر چیست؟*
*«صفر» به معنی تهی و خالی است. دلیل نامگذاری آن این است که چون این ماه پس از ماه محرم است و مردم دوران جاهلیت، در ماه محرم - به دلیل اینکه از ماههای حرام بود- از جنگ دست می‌کشیدند، با فرا رسیدن ماه صفر به جنگ روی می‌آوردند و خانه‌ها خالی می‌ماند؛ از این رو به آن صفر گفته‌اند*
*در مورد ماه صفر ، بنا بر آن چه به غلط معروف گشته، ماه صفر «نحس» است؛ به خصوص روز چهارشنبه آخرین آن ماه را که به نحس بودن بیشتر معروف شده است در این باره روایت بالخصوصى از ائمه دین(ع) نرسیده و در منابع روایی از اهل بیت در مورد نحس بودن این ماه سخنی وجود ندارد*
*بین مردم مشهور شده است که ماه صفر ماه نحسی است و برای رفع نحوست آن باید ادعیه ای خواند یا صدقه داد و ...*
*البته که خواندن دعا و قرآن و صدقه دادن همیشه خوب است اما وقتی به منابع روایی رجوع می کنیم حدیثی در مجامع روایی دال بر نحوست ماه صفر نمی یابیم*
*مرحوم شیخ عباسی قمی ره صاحب مفاتیح الجنان نیز در ابتدای اعمال ما صفر می گوید: بدان که این ماه به نحوست معروف است. یعنی ایشان نیز صرفاً شهرت این امر را بیان می کنند و روایتی دال بر این مطلب نمی آورند❌*
*اما علامه مجلسی ره در کتاب «زادالمعاد» خویش که کتابی شبیه مفاتیح است در ابتدای بحث ماه صفر می نویسد:*
*این ماه مشهور به نحوست و شومی است و این مطلب به دو معنی می تواند باشد: اول آنکه طبق قول علمای امامیه رسول الله(ص) در این ماه وفات یافتند. و معنی دوم اینکه چون این ماه پس از ماهایی است که قتال در آنها حرام است[یعنی ماههای ذی القعدة، ذی الحجة و محرم الحرام]؛ و این ماه که ماه شروع قتال است شوم باشد. و من در احادیث امامیه چیزی که دلالت بر نحوست این ماه داشته باشد؛ ندیده ام. و صرفاً در برخی روایات غیر معتبر عامه این مطلب آمده است*
*و اما در مورد دعای و روایتی که آورده شده:(سُبحانَ الله یا فارِجَ الهَمّ وَ یا کاشِفَ الغَمّ فَرِّج هَـمّی وَ یَسّر اَمری وَ ارحِم ضَعفی وَ قِلَـّةَ حیلَتی وَ ارزُقنی حَیثَ لا اَحتَسِب یا رَبَّ العالَمین)*
*باید بگوییم که چنین حدیثی در منابع حدیثی و روایی وجود ندارد و حدیث‌هایی که در اینترنت مشاهده می کنید تا در منابع معتبر ندیده اید یا در سایت های معتبر و شناخته شده تایید نشده اند قابل قبول نیست❌*
*البته الفاظ  این دعا، از دعاهای مختلف گرفته شده و با این عبارت دعا کردن مانعی ندارد و خواندن آن نیز به قصد رجاء{به امید ثواب} اشکالی ندارد  چون مضمون خوبی دارد اما نسبت دادن آن به پیامبر و از زبان پیامبر ترویج کردن (تا زمانی که یقین به استناد آن نداریم ) دروغ بستن بر پیامبر خداست که بزرگترین گناهان می باشد❌*

  • علی اکبر مظاهری
۲۸
شهریور

مشاوره تربیتی 

🔹آقای حیرانی، که مردی ۴۵ ساله‌اند، گفته‌اند:
سلام.
پسری دارم ۱۵ ساله. علاقه‌ای به درس  ندارد. امسال تصمیم گرفته مدرسه نرود. خیلی با هم تضاد داریم. دنبال رفیق‌بازی است. با گوشی با دخترها صبحت می‌کند. نمی‌دانم و نمی‌توانم با او ارتباط برقرار کنم. کارهایش روی اعصابم است. نمی‌دانم چه کار کنم. لطفاً راهنمایی کنید. با تشکر.
🔸سؤال ما از آقای حیرانی
قبل از پاسخمان به آقای حیرانی، از ایشان می‌پرسیم:
۱. آیا در کودکی، پدر و مادر برای کودک، وقت کافی گذاشته‌اند؟ 
۲. آیا او را به کتابخوانی تشویق کرده‌اید و انگیزهٔ مطالعه را در  کودکی برایش ایجاد کرده‌‌اید؟ ضرورت یادگیری و هدف از آن، برایش تبیین‌ شده است؟ علت این بی‌انگیزگی چیست؟
۳. در مسئله‌ای که با عنوان رفیق‌بازی گفته‌اید، رابطهٔ والدین با پسر در این سال‌ها چگونه بوده است؟ به‌خصوص رابطهٔ پدر؟ آیا پدر شنوندهٔ خوبی برای پسر بوده؟ آیا رفیق خوبی برای او بوده؟ این خلأ عاطفی از کجا نشأت گرفته است؟ 
 ۴. چرا در این سن، او را به تلفن همراه مجهز کرده‌اید؟
پسران به‌شدت از پدر الگو می‌گیرند؛ خود را شبیه او می‌سازند، در رفتار، در گفتار، حتی نوع غذای مورد علاقهٔ پدر، می‌شود غذای مورد علاقهٔ پسر. رفتار و گفتار والدین برای کودکان زیر ذره‌بین است.
آیا پسر، رفتار مشابهی را در پدر ندیده است؟ استفادهٔ بیش از حد از تلفن همراه، پیام‌های پنهانی، تماس‌های مشکوک؟
گاهی والدین چنان با گوشی‌های همراه، وقت می‌گذرانند که بیش از فرزندان و خانواده، با تلفن همراه مأنوس‌اند و بیش از فرزند و همسر، با دوستان مجازی مشغولند. *آنچه تو گنجش توهم می‌کنی/ زان توهم گنج را گم می‌کنی* 
وقتی دختران و پسران چنین والدینی به این سن و سال می‌رسند، این پدر و مادر با خود می‌گویند چه شده که فرزندمان چنین است؟ این‌همه تضاد را چه کنیم؟ 
فرزندان چونان برگ‌های سفید کاغذ پاکی هستند که ما آنها را نقاشی می‌کنیم. 
پس در ابتدا باید ببینیم ما چه نقش بسته‌ایم بر دل این پاکان!
🔸پاسخ این سؤال تربیتی را در همین کانال دنبال کنید.
🔻ادامه دارد... 
۹۹/۶/۲۸
  • علی اکبر مظاهری
۲۷
شهریور

🔹نومید مشو جانا

نومید مشو جانا کامید پدید آمد
امید همه جان‌ها از غیب رسید آمد
نومید مشو گرچه مریم بشد از دستت
کان نور که عیسی را بر چرخ کشید آمد
نومید مشو ای جان در ظلمت این زندان
کان شاه که یوسف را از حبس خرید آمد
یعقوب برون آمد از پردهٔ مستوری
یوسف که زلیخا را پرده بدرید آمد
ای شب به سحر برده در یارب و یارب تو
آن یارب و یارب را رحمت بشنید آمد
ای درد کهن گشته بخ بخ که شفا آمد
وی قفل فروبسته بگشا که کلید آمد
ای روزه گرفته تو از مائدهٔ بالا
روزه بگشا خوش خوش کان غرهٔ عید آمد
مولوی
  • علی اکبر مظاهری
۲۳
شهریور
پیام تسلیت آیت الله العظمی جوادی آملی در پی ارتحال آیت الله صانعی
پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در پیامی ارتحال حضرت آیة الله حاج شیخ یوسف صانعی را تسلیت گفتند.
متن پیام معظم له به شرح زیر است؛
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله وانا الیه راجعون
ارتحال حضرت آیة الله آقای حاج شیخ یوسف صانعى مایه تأثر شد.
این سانحه سنگین و اسف بار را به حوزه علمیه و برادر بزرگوار ایشان حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ حسن صانعی و شاگردان و علاقمندان و بیت مکرّم ایشان تسلیت عرض نموده و علوّ درجه و غفران آ‌ن فقیه راحل از خدای سبحان مسئلت مى شود.
جوادى آملى
٢٣/۶/٩٩
  • علی اکبر مظاهری
۲۲
شهریور
🔹پیام حضرت آیت‌الله العظمی حسین مظاهری به مناسبت رحلت حضرت آیت‌الله آقای حاج شیخ یوسف صانعی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

بسم الله الرحمن الرحیم

حضور مبارک آیت‌الله آقای حاج شیخ حسن صانعی «دامت برکاته»

با سلام و تحیّت و ابراز تأثر؛

رحلت عالم جلیل و اخوی معظّم، حضرت آیت‌الله آقای حاج شیخ یوسف صانعی«رضوان‌الله ‌تعالی علیه» را به بیت مکرّم و فرزندان محترم و شاگردان گرامی و مقلّدان و ارادتمندان ایشان و خصوصاً به آن‌جناب صمیمانه تسلیت عرض می‌کنم.

از خداوند تعالی برای آن فقیه بزرگوار که از یاران وفادار و شاگردان دیرین امام راحل عظیم‌الشّأن«قدّس‌سرّه‌الشّریف» بودند، رضوان و غفران الهی و حشر با حضرات معصومین «علیهم‌السّلام» و برای خاندان مصاب و بالأخص جنابعالی سلامت و سعادت و صبر و اجر و توفیق مسألت می‌کنم.

والسّلام علیه و علیکم و رحمه الله و برکاته.

۲۳ / محرّم‌الحرام / ۱۴۴۲
۱۳۹۹/۶/۲۲
almazaheri.ir
  • علی اکبر مظاهری
۲۲
شهریور

پرسشی و پاسخی دربارهٔ ماه شریف صفر

🔹خواننده‌ای از خوانندگان پست «ماه صفر؛ ماه خدا» پرسیده‌اند:
«ببخشید استاد،
برای این مطلب، سند و‌ منبعی هم وجود دارد؟»
🔸پاسخ ما:
سلام و درود بر شما.
منبع و دلیل را باید کسانی بیاورند که ادعای نحس‌بودن ماه شریف صفر را دارند.
ما می‌گوییم این ماه، «صفرالخیر» است، نحس نیست. «نبودن» که دلیل نمی‌خواهد. «بودن» دلیل می‌خواهد.
اصل بر این است که همه آفریدگان خداوند، «سعد»اند. اگر کسی بگوید چیزی «نحس» است، باید دلیل بیاورد.
خداوند یاورتان باد.
علی‌اکبر مظاهری 
۹۹/۶/۲۲
  • علی اکبر مظاهری
۲۱
شهریور
 ماه صفر؛ ماه خدا
🖋نویسنده: علی‌اکبر مظاهری 
ماه شریف صفر- به هر دلیل- در ذهن‌ها ناپسند شده است. برخی از مردمان آن را نحس می‌دانند. حال آن‌که اصلاً چنین نیست. ماه صفر هم ماه خدا است؛ مانند دیگر ماه‌ها.
یکی از عوامل نحس‌پنداری این ماه، روایتی است ساختگی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: «...هرکس خبر رفتن ماه صفر را به من بدهد، به او بشارت بهشت را می‌دهم... .»
این روایت، جعلی است. از پیامبر و هیچ کدام از معصومان حدیثی دربارهٔ مذمت ماه صفر صادر نشده است.
۹۹/۶/۲۱
  • علی اکبر مظاهری
۱۹
شهریور

اخلاقم آرزوست...

اخلاق

🔹برشی از کتاب «مرد بی‌خانقاه»
✍️نوشتهٔ عطاءالله مهاجرانی
شب جمعه بود و مسجد پر از جمعیت. بعد از نماز عشاء حاج‌آخوند بالای منبر رفت. گفت: ... روزی یکی از دوستان پیامبر ما، که پیامبر رحمت است، پیش او آمد. با اسبش بود و دهانه اسب، در دستش. به پیامبر  گفت: سلام علیک. 
پیامبر پاسخ داد: سلام علیکما.
او فقط به پیامبر سلام داد و پیامبر در پاسخ گفت: سلام بر هر دوی شما. 
سوار تعجب کرد و پرسید: ای رسول خدا، من که یک نفر بیشتر نیستم، چرا گفتی سلام بر هردوی شما؟
پیامبر گفت: برای این که به اسبت هم سلام دادم.
بغض حاج آخوند شکست و گفت: توجه کردید؟ پیامبر به اسب سلام کرد. من از وقتی در جوانی این مطلب را در کتاب «سنن‌البنی» خواندم، همیشه به اسبم سلام می‌دهم، دستم را بر پیشانی‌اش می‌گذارم، نوازشش می‌کنم، پیشانی اسبم را، چشمانش را، یالش را می‌بوسم. از او تشکر می‌کنم و می‌گویم: اسب! ممنون تو هستم.
اگر ما به اسب‌مان، به خرمان سلام کردیم که دیگر سُک نمی‌زنیم، پشتش را زخمی نمی‌کنیم. ممکن است در خلوت‌تان بخندید و بگویید حاج‌آخوند عجب حرف‌هایی می‌زند! می‌گوید به خر سلام کنید! بله، حتماً یادتان می‌ماند. این از آن حرف‌هایی نیست که کسی از یادش برود.
بله به اسب و خر و گاو و گوسفند و بره و سگ و گربه سلام کنیم. به پرنده‌ها سلام کنیم. به درختان سلام کنیم. به زمین که با گاوآهن شخم می‌زنیم، سلام کنیم. به چشمه دوزاغه و نهر نایه، به دشت چما، به گندمزار‌ها سلام کنیم.
اگر به اسب و خرمان سلام کردیم، یعنی برای او احترام قائلیم. حرمت قائلیم. علامه حلّى، خدا رحمتش کند، رضوان خدا بر او، درباره احترام به حیوانات نوشته است. خوب گوش کنید. نوشته: «اِنّ لِلْحیوانِ حُرمَةٌ فى نَفْسِه»؛ حیوان' از این جهت که حیوان است، احترام دارد. نه این که اگر مال من باشد، احترام دارد و اگر نباشد، ندارد. نه، ما گاو و خر دیگری را هم نباید آزار بدهیم. مثلاً رحم خدا، چوپان ده، که گاگِل را به صحرا می‌برد، حق ندارد با چوبدستی‌اش، گاو‌ها را بزند. احترام دارد، یعنی نمی‌توان حیوان را کتک زد و آزار داد.

١٩/۶/٩٩

  • علی اکبر مظاهری