جنگ و صلح همسران (۴)
نه به...
♦️اشاره: قبلاً در پُست «جنگ و صلح همسران (۲)» به پنج «نَه» در زندگی زناشویی اشاره کردیم. در این پست، مبحث را ادامه میدهیم.
«نَه»ی ششم: نَه به توقع.
همسران! هیچ انتظار و توقعی از هم نداشته باشید.
✔️قاعدهای علمی
انتظار، منشأ اضطراب و خشم است. توقع، ریشهٔ دلخوریها است. هرچه سطح انتظار ما از دیگران بالا رود، سطح اضطراب و خشممان بالا میرود و سطح رضایتمان پایین میآید.
توقع از دیگران دخلمان را میآورد. تا از دیگران انتظار داریم، به رضایت نمیرسیم. انتظارهای ما هرگز برآورده نمیشوند. پس دائم مضطرب میشویم، خشمگین میشویم، فرسوده میشویم، کینه به دل میگیریم.
توقعهای ما، اگرچه کوچک باشد، روان ما را چشمبهراه اقدام دیگران میکند و وقتی برآورده نشد، که هرگز نمیشود، دائم در رنجیم، در اضطرابیم، پرزهریم، اعصابمان متشنج است و روانمان فلج میشود.
بهترین راهکار دربارهٔ توقعها و انتظارها، حذف کامل آنها از ذهن دل و زندگیمان است.
من تا به حال حتی یک مورد را سراغ ندارم که کسی به انتظاراتش رسیده باشد.
در عرصهٔ توقع، باید زاهد بود؛ زاهد کامل.
✔️یک قاعدهٔ حتمی
توقع، توقع میآورد؛ من انتظار دارم تو در دفاع از من، سینه سپر کنی و حق خالهباجی را کف دستش بگذاری. تو توقع داری من، در مهمانی عمهخانم، از تو تعریف کنم. او انتظار دارد شوهرش پدر و مادر خود را به پای او قربانی کند و با مشت آهنین بر دهانشان بکوبد. شوهر انتظار دارد که خانم، به خاطر او، خانوادهاش را کنار بگذارد.
شوهر توقع دارد ظرفها در ظرفشویی و آشپزخانه، معطل نماند. خانم انتظار دارد که آقا، پس از ۱۲ ساعت کار سخت در بیرون از خانه، اتاقها را جارو کند.
یکی از مربیان اجتماعی، که گویا به سوسک حساسیت داشت، میگفت:
«وقتی میبینی ظرفها در آشپزخانه نشسته مانده، مستقیم از همسرت انتقاد نکن و به او دستور نده، بلکه بگو وقتی من ظرفهای کثیف را در آشپزخانه میبینم، چندشم میشود، مانند چندش از سوسک.»
عجبا! چه راهکاری! بدتر از بد. راهکار صحیح آن است که ظرفها را ندیده بگیری یا خودت آنها را بشویی. گفتن چندش، بدتر از تذکر و دستور مستقیم است.
خانم انتظار دارد که آقا هیچگاه با دوستان و خویشانش مراودهٔ تنهایی نداشته باشد، بلکه در همهجا همسرش همراه او باشد. نمیتواند بدون همسر به مهمانی خانوادگی و فامیلیاش برود و اگر مهمانان پرسیدند شوهرت کجاست، شرمنده میشود. آقا نیز دقیقاً همینطور است.
خانمها توقع دارند پای همسرشان به پایشان زنجیر شده باشد و همهجا باهم باشند.
اینها همه نارواست. برخاسته از فرهنگ غلط است.
چارهٔ قطعی و همیشگی این است که هرگونه توقع و انتظار، از همسر، حذف شود. اگر این حذف انجام نگیرد و همسران اصرار بر برآوردهشدن توقعاتشان داشته باشند، نهتنها هیچ انتظاری برآورده نمیشود، بلکه زندگی، آشوبناک میشود.
در مشاورههایمان
شوربختانه میگویم: حجم سنگینی از نارضایتیها، نزاعها، قهرها، و در نهایت، طلاقها، برآمده از انتظارها و توقعهای همسران از یکدیگر است.
از این منظر، میان توقعهای بهجا و انتظارهای نابجا، هیچ فرقی نیست. مهم این است که توقعهای همسران از یکدیگر، هرچه که باشد، روانها را مضطرب میکند و به زندگی آسیب میزند؛ آسیب شدید.
بیایید برای خوشبختی خود و خانوادهمان، از همهٔ توقعهایمان دست برداریم.
نویسنده و مشاور: علیاکبر مظاهری
۱۳ تیر ۱۴۰۰
- ۰۰/۰۴/۱۳