مرخصی زایمان، از نوع مردانه اش! ( 1 )
دوشنبه که به دانشگاه رفتم علی نبود. مرخصی رفته بود، مرخصی زایمان!
خوانندگان آثارم علی و رقیه را می شناسند. در «نبرد بی برنده» بودند. در «فرهنگ خانواده» نیز هستند، چند جایش. زندگی ایشان مثل یک دسته گل بهاری است. هیچ بدی ای در آن نیست. مجادله، قهر، فحش، ظلم، بی مهری، و هیچ چیز بد دیگر در زندگی شان یافت می نشود.
هفت روز پیش خدا یک مهدی به ایشان داد. حالا زندگی شان چهار نفره شده: علی، رقیه، محمد رضا، مهدی.
دوشنبه که علی در دانشگاه نبود، به دوستان گفتم: علی آقا به مرخصی زایمان رفته!
خندیدند و گفتند: «برای مرد مرخصی های زیادی شنیده بودیم، الا مرخصی زایمان.»
گفتم: بله. جای خیلی از چیز های خوب در فرهنگ خانواده و جامعه ما خالی است.
چرا مردان جامعه ما مرخصی تفریحی، زیارتی، سیاحتی و بسیاری مرخصی دیگر دارند، اما مرخصی زایمان ندارند؟ یعنی چرا وقتی همسرشان زایمان کرد، چند روز دست از همه کارهایشان نمی کشند و در کنار همسر رنجور و فرزند تازه میلاد یافته شان نمی مانند؟ مگر اهمیت این کمتر از سیاحت و زیارت و استراحت است؟
به علی تلفن کردم و حال همسر و فرزندشان را پرسیدم. الاهی شکر خوب بودند. میلاد مهدی را تبریک گفتم و قصه غیبت کردن از او با دوستان دانشگاه در باره مرخصی زایمانش را گفتم. آن گاه این کارش را بسیار تحسین کردم و به او بسیار آفرین گفتم.
- ۹۳/۰۲/۱۲
هوالحق
جالب است که درباره ی این موضوع در کلاس ما بحث شد و اکثر هم کلاسی ها گفتند:
" باز هم یک کار مردانه...مردها میان و فقط استراحت می کنند.........."
اما به نظر من هم اگر حتی کاری هم نکنن اما حضورشان دلگرمی است.