بشارت ها و هشدارها
>> هدیه ای از کتاب «از اوج آسمان»مان برای روزه داران
خداى سبحان به آدمیان مى فرماید::
یَابْن َآدَمَ!
1. إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُوٌمُبینٌ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوّا.
2. فَاعْمَلُوا لِلْیَوُمِ الَّذی تُحْشَرُونَ فیهِ إِلَى اللّهِ تَعالى فَوْجافَوْجا.
3. وَ تَقِفُونَ بَیْنَ یَدَىٍِّ اللّهِ صَفّا صَفّا.
4. وَ تَقْرَؤُونَ الْکِتابَ حَرْفا حَرْفا.
6. ثُمَ یُساقُ الْمُتَّقُونَ إِلَى الْجِنانِ وَفْدا وَفْدا.
7. وَ المُجْرِمُونَ إِلى جَهَنَّمَ وِرْدا وِرْدا.
8. کَفا کُمْ مِنَ اللّهِ وَعْدا وَ وَعیدا.
9. فَاءَنَا اللّهُ فَاعْرِفُونی .
10. وَ اءَنَا الْمُنْعِمُ فَاشْکُرُونی .
11. وَ اءَنَا الغَفّارُ فَاسْتَغْفِرُونی .
12. وَ اءَنَا الْمَقْصُودُ فَاقْصُدُونی .
13. وَ اءَنَا العالِمُ بِالسَّرائِرِ فَاحْذَرُونی .
اى فرزندان آدم !
1. آگاه باشید که شیطان ، دشمنِ آشکار [و پنهان ] شماست ؛ پس ، با او دشمنى ورزید.
2. و عمل و کوشش کنید براى روزى که در آن ، گروه گروه به سوى خداوند برانگیخته مى شوید.
3. و در پیشگاه خداوند، صف در صف مى ایستید.
4. و کتاب [و نامه اعمالتان ] را حرف به حرف مى خوانید.
5. و درباره آنچه عمل کرده اید، از نهان و آشکار، بازپرسى مى شوید.
6. سپس ، پارسایان و متقیان [با فرحناکى و سرافرازى ] گروه گروه روانه بهشت مىشوند.
7. و مجرمان و تبهکاران [با ذلّت و سرافکندگى ] کشان کشان به سوى جهنّم رانده مىگردند.
8. و وعده و بشارتها و وعید و هشدارهاى خداوند [براى هشیارى و اصلاح شمایان ] کافى است .
9. و منم ((اللّه )) [و پروردگار شمایان ] پس ، مرا بشناسید.
10. و من نعمت دهنده ام ؛ پس ، شکرگزارم باشید.
11. و من بخشایشگرم ؛ پس ، از من طلب عفو و بخشایش کنید.
13. و من آگاه و داناى به پنهانها و نهانهایم ؛ پس ، از من بپرهیزید و پارسایى ورزید.
از عناصر بسیار مؤ ثّر در اعتدال روح و اصلاح اخلاق آدمیان ، دو عنصر ((خوف )) و((رجاء)) است ؛ بیم و امید، خشیت و رحمت...
در تعالیم آسمانى و معارف ادیان الهى ، این دو عنصر اساسى ، در کنار یکدیگر و پهلوبه پهلوى همند. خوف و خشیت از قهر و غضب و کیفر خداوند، انسان را از دست یازیدن به گناهان بازمى دارد و از فروغلتیدن مردمان در باتلاق تباهیها و آلودگیها پیشگیرى مىکند و نیز، امید به رحمت و مهر پروردگار، شوق بهاعمال نیکو و روى آوردن به پاکیها و نیکیها را در آدمى برمى انگیزد و قلب را سرشار ازعشق و محبّت مى کند و مانع چیرگى یاءس و سرخوردگى بر جانها مى گردد.
بیم و امید، به سان دو شاه بال نیرومندند براى پرواز آدمیان به سوى قلّه کمال و وصول به رضوان خداوند متعال .
حجاب چهره جان میشود غبار تنم
خوشا دمی که از آن چهره پرده برفکنم
چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانیست
روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم
عیان نشد که چرا آمدم کجا رفتم
دریغ و درد که غافل ز کار خویشتنم
چگونه طوف کنم در فضای عالم قدس
که در سراچه ترکیب تخته بند تنم
اگر ز خون دلم بوی شوق میآید
عجب مدار که همدرد نافه ختنم
طراز پیرهن زرکشم مبین چون شمع
که سوزهاست نهانی درون پیرهنم
بیا و هستی حافظ ز پیش او بردار
که با وجود تو کس نشنود ز من که منم