طعم شیرین قناعت
» نویسنده: خانم مهندس فاطمه کوثر ( ارشد مهندسی نساجی دانشگاه صنعتی اصفهان. استاد دانشگاه در مشهد )
چقدر خوب است که آدم قانع باشد به همان چیزی که خدا برایش خواسته. بپذیرد که او هم باید سهمی از رنج و نداشتن را در این دنیا تحمل کند. نه اینکه عاجزانه تحمل کند؛ که چنین تحملی نه تنها رشدش نمیدهد، بلکه باعث افت و جاماندگی اش در مسیر کمال میشود. چقدر خوب است که انسان عاقلانه و رضامندانه باور کند که " لقد خلقنا الانسان فی کبد: ما انسان را در رنج آفریدیم" و این رنج را لازمه کمال بداند.
استادی میگفت:...... " انسان همین که رنج را بپذیرد، راحت میشود..." و راست میگفت. کاش بدانم که همه چیز عالم سهم همه کس نیست و به سهم خودم قانع باشم. تو اگر سلامتی داری و آنچه میخواهی نداری، آن یکی آنچه تو میخواهی دارد ولی سلامتی ندارد و سومی شاید هر دو را ندارد و چیز دیگری دارد.
این روال، داستان این عالم است. این چینش داشتن ها و نداشتن ها، چینش پازلی را میماند که اگر تنها یک قطعه را به درستی در جای خودش نگذاری، به تصویر مورد نظر نمیرسی. پس شاید و باید که من چیزهایی داشته و چیزهایی نداشته باشم.
اگر این را بپذیرم، آرام میشوم و نقش ام را در همین صحنه بازی میکنم. دیگر به به دست آوردن آنچه مال من نیست و سهم من نیست، اصرار نمیکنم.
یادم می آید اولین بار این برداشت زیبا و جامع از قناعت را، در وبلاگ استاد علی اکبر مظاهری خواندم. خداوند توفیقاتشان را افزون نماید.
تقدیم به روح آزاد شده ی پدرم، صلواتی بفرستید. لطفا.
- ۹۴/۰۹/۲۸