چرا دختران؟
» دختران و انتخاب همسر (20)
نویسنده: خانم مهندس فاطمه کوثر (ارشد مهندسی نساجی. استاد دانشگاه)
مقدمه
بدیهی است که انتخاب همسر، موضوع مهمی است برای همه کسانی که یا در سن ازدواج اند یا اگر در اواخر دوره جوانی اند، به هر دلیلی تا اکنون مجرد مانده اند. این امر، موضوعیتی در جنسیت ندارد. این موضوع هم برای دختران و هم برای پسران حائز اهمیت است. اما چرا « دختران و انتخاب همسر»؟
چون در جامعه ما این دختران هستند که، در انتخاب همسر، دستشان بسته است و با موانعی روبرو هستند؛ موانعی که بعضا به وسیله دیگران ایجاد می شود و از کنترل خودشان خارج است. این«دیگران» ممکن است والدین دختر باشند یا پسران در آستانه ازدواج یا خانواده پسران و یا راویانی که به جای اینکه «راویان خوب ازدواج» باشند، یا به دلیل مصلحتها و احتیاطها و یا تنبلی هایی در این راه قدم برنمی دارند و یا اگر هم قدمی بردارند، درایت های لازم را ندارند....
پسران جامعه ما نیز با موانعی در امر ازدواج روبرو هستند ، اما بیشتر این موانع به وسیله خودشان و یا خانواده هایشان قابل رفع است و کارشان، در امر ازدواج، اصلا به سختی کار دختران نیست. به این دلیل که شروع یک انتخاب یا خواستگاری، از سوی پسران است، بسیاری از موانع را از سر راه آنان کنار می زند و به آنها میدان عمل وسیع تری می دهد.
به واقع، چند نفر از ما به عمق ظلمی که در این ماجرا به دختران جامعه ما روا داشته می شود، آگاهیم؟ اگر آگاهیم، چرا وضع فرهنگی جامعه در موضوع ازدواج این است؟ و اگر غافلیم که باز هم مسئولیم.
مگر جز این است که آدمی برای رسیدن به سعادت، که همانا بندگی خدای یکتاست، به این جهان می آید؟ حال، در این باره، از شما می پرسم: تأخیر در امر ازدواج دختری که می خواهد پاک و عفیف زندگی کند، چه تاثیر سوئی در به سعادت رسیدن او دارد؟ منظور من بخصوص دخترانی هستند که هیچ کوتاهی ای در امر ازدواج خویش نکرده اند، ولی، به تعبیر استادم، به دلیل « اوضاع ناروای اجتماعی»، هنوز مجرد مانده اند...در واقع آرامش روان و گاهی پاکی این دختران، قربانی شرایط بد اجتماعی و اشتباهات سایرین می شود.
چاره کار
موانع ازدواج دختران، متعدد است که برخی از آنها با موانعی که برای ازدواج پسران وجود دارد، مشترک است. در مورد موانعی از قبیل تجملات و سخت گیری های مالی، ادامه تحصیل یا تحصیلات بالاتر دختران و غیره تا به حال بحث شده و هنوز هم باید بشود، ولی قصد ما در این مقال، پرداختن به موانعی است که به وسیله عوامل دیگری غیر از خود دختران تراشیده می شود و باعث تحمیل نوعی ظلم به آنها می گردد. موانعی که گاه حتی از نظر مسئولین و برخی کارشناسان این امر، مغفول مانده است:
الف. روش اشتباه در خواستگاری
یک دلیل مهم که باعث می شود دختران خوب از ازدواج محروم بمانند و در نتیجه، پسران هم از داشتن آن دختران خوب، به عنوان همسر، دور بمانند، همین روش اشتباهی است که در خواستگاری ها، به خصوص در خواستگاری های سنتی، دیده می شود. برای برخی از دختران و پسران، حتی با داشتن فعالیت اجتماعی، موقعیت آشنایی با گزینه مناسبی فراهم نمی شود و تنها راه ازدواج، همین خواستگاری های سنتی است.
کم نیستند افرادی که صرفا با دریافت یک شماره تلفن و یا نهایتا چند مشخصه ظاهری از یک دختر و خانواده اش، بدون هیچ گونه شناختی از دختر مورد نظر و خانواده اش، حتی از نوع اجمالی آن، اقدام به خواستگاری می کنند. آن وقت انتظار دارید نتیجه چه شود؟
در بسیاری از این موارد، نتیجه این می شود که مادر آقا پسر، بعد از تنها یک جلسه خواستگاری نیم ساعته و گاه حتی تنها طی یک گفتگوی تلفنی 10 دقیقه ای، به این نتیجه می رسد که دخترخانم مورد نظر، گزینه مناسبی نیست! به سادگی خرید یک کالا و شاید هم ساده تر!
چگونه به این سرعت می توانند چنین قضاوت مهمی بکنند؟ می دانید چگونه؟ چون در بعضی موارد، و البته نه همه آنها، خانواده پسر شناخت کافی از نجابت و اخلاق دختر و اصالت خانوادگی اش ندارند. در نتیجه بر اساس معیارهایی ظاهری و گاه دنیا طلبانه قضاوت می کنند و چه بسا از این طریق دختری را که می توانست یک عمر زندگی شکوهمند و با آرامش را برای پسرشان به ارمغان بیاورد، از کف می دهند.
تعجب نکنید! این داستانها واقعی است! متاسفانه واقعی است! دردمندانه واقعی است! این داستانها در جامعه ای واقعی است که امت پیغمبر (ص) اند و به خوبی می دانند که سنت پیغمبر (ص) چه بوده.
به این ترتیب، چه خوب است که افراد، قبل از اقدام به خواستگاری به روش سنتی، تلاش مختصری در جهت شناخت دختر و خانواده هدف، به دست آوردند.
ب. معیارهای دنیاطلبانه و یا نابخردانه
اینکه هر فردی، چه دختر و چه پسر، متناسب با شرایط فردی، خانوادگی و اجتماعی اش حق داشتن معیارهای خاص خود را در انتخاب همسر دارد، امری بدیهی و غیر قابل انکار است. اما نقطه درد اینجاست که برخی از پسران و یا خانواده هایشان، انتخاب همسر را نوعی وسیله رو کم کنی یا فخرفروشی می دانند و یا اینکه چون شروع کننده ی یک خواستگاری هستند، برای خود حق بیشتری قائل اند.
مثلا دیده شده یا شنیده شده که افرادی به خواستگاری یک دختر می روند و هیچ مانع یا ناهماهنگی خاصی در همتایی دختر و پسر نمی بینند، با این حال می گویند: «به خواستگاری چند دختر دیگر هم برویم، شاید مورد مناسبتری هم وجود داشته باشد»! مناسبتر یعنی چه؟ در برخی موارد یعنی زیباتر، از خانواده ای اسم و رسم دارتر و غیره. آیا این عملکرد، تفاوتی با رفتار ما، وقتی که به دنبال خرید کالایی هستیم، دارد؟ الله اکبر! واقعا برای من سوال است که چنین افرادی به معاد اعتقاد دارند؟!
اصلا درک می کنند که روحیه و روان یک دختر چه آسیبهای بعضا جبران ناپذیری با رفتار غلط آنها می بیند؟ متوجه هستند که چگونه موقعیت خوشبختی پسر خودشان را لگدمال می کنند؟ بسیار دیده شده دختران خوبی که با همین نوع نگرش، کنار زده شده اند.
متاسفانه بعضی از این رفتارهای غلط آنقدر در جامعه جاافتاده و حق تلقی می شود که برخی از اینگونه خواستگاران، بعد از انصراف نظرشان، حتی زحمت عذرخواهی از خانواده دختر را به خود نمی دهند تا حداقل دختر و خانواده اش را مدتی بلاتکلیف و سرگردان رها نکنند.
ای کاش معیارهای درست و واقعی در انتخاب همسر رابشناسیم و معیارهای دنیاطلبانه را کنار بگذاریم. مثلا در بحث زیبایی، تنها نکته مهم، پسند دختر و پسر است و نه هیچ چیز دیگر. یا در مورد خانواده، تنها پاکی خانواده است که معنی اصالت می دهد، نه پر سر و صدا بودن اسم آن خانواده.
ج. کمبود راویان خوب
این بحث، به تفصیل، از سوی خودتان (استاد گرامی، جناب حاج آقای مظاهری)، طی چند پست در وبلاگتان آورده شده است. تنها می خواستم عرض کنم برای دختران و پسرانی که، با وجود فعالیت اجتماعی شان، موقعیت آشنایی مناسب با گزینه ای به عنوان همسر فراهم نمی شود، وجود راویان مخلص و با همت و بادرایت، بسیار ضروری است.
- ۹۴/۱۱/۰۳