سمانه و سجاد (2)
در پست پیشین، تعهد کردیم که پاسخی درخور به سمانه و سمانه ها خواهیم داد. حال، زمان وفای به عهدمان فرا رسیده. در بخش اول، روی سخن مان با سمانه هایی است که شخص مورد نظرشان هنوز ازدواج نکرده است:...
1. شاید آن پسر هم خواهان ازدواج با شماست، اما به دلایلی اقدام به ابراز خواستهاش نمیکند و از شما خواستگاری نمی نماید؛ دلایلی مانند اینکه خود را لایق همسری شما نمی داند و میپندارد اگر از شما خواستگاری کند شما و خانواده تان به او جواب منفی میدهید. یا به سبب سرسنگینی نجیبانهای که دارید فکر کرده از او خوشتان نمی آید. یا از کسانی شنیده که خانواده تان شمار را برای فلان پسر نگه داشتهاند. یا به سبب امتیازهای شما یا دلایل دیگر، شهامت مطرح کردن خواستگاری از شما را نداشته است. یا چون سطح امکانات مادی و معنوی شما را بالاتر از خود و خانوادهاش میپنداشته، جرأت مطرح کردن همسری با شما از او سلب شده. یا میپنداشته نمی تواند شما را خوشبخت کند، پس نباید از شما خواستگاری کند. و احتمالها و دلایل دیگر.
پس باید به گونهای نجیبانه و غیر مستقیم به او بفهمانید که لایق شماست و اگر به خواستگاری تان بیاید، جواب مثبت میگیرد.
2. موضوع را با واسطهای امین در میان میگذاشتید تا او ماهرانه، مسئله را پیگیری کند و بدون اینکه شما از او خواستگاری کنید، زمینۀ وصال را مساعد کند. این واسطۀ امین را میتوان از میان اقوام، دوستان، آشنایان، یافت.
3- مسئله را با مرکزی امین، که دربارۀ همسریابی کار میکند، مطرح میکردید؛ مانند «پیوند مهر» دانشگاه قم. آنها میدانند چگونه اقدام کنند و میتوانند.
4- مسئله را با یک مشاور دانا مطرح میکردید. او میدانست و میتوانست چگونه اقدام کند. بر مطرح کردن موضوع با مشاوری دانا، تأکید بیشتری دارم.
در پست بعدی، روی سخن مان با سمانه هایی خواهد بود که پسر مورد نظرشان ازدواج کرده است. همراهی مان کنید...
- ۹۴/۱۲/۲۷