دوران نامزدی؛ حل مشکل جوانان
نوشته آقای محمد آل اسحاق
پیشنهاد ما این است که سنّت نامزدی را در فرهنگ جامعه زنده کنیم و ارزشهای علمی آن را، با وسایل تبلیغاتی مدرن، تشریح کنیم تا به حد شعور اجتماعی و یک سنت برسد ... همان روشی که در خانوادههای اصیل قمی و در بعضی از نواحی مشهد و شمال رایج است، گسترش پیدا کند ... .
اگر هر جوان حق دارد از بوستان زندگی، یک گل بچیند، اجازه دهید تا غنچه است و پرپر نشده انتخاب کند. اگر انسان، با نان و پنیر حلال سیر شود، شرافت انسانی او را از تجاوز به سفره دیگران باز میدارد....
اگر برای جوان خود یک باغ انگور بخریم و کلیدش در اختیار او باشد، او هرگز برای دزدی از دیوار باغ دیگران بالا نخواهد رفت. تحمل عطش تا کی؟
پیشنهاد این است که عقد شرعی، جاری شود؛ با تشریفات ساده و غیر رسمی، و دو همسر، به جز عروسی، از روابط عاشقانه استفاده کنند و نیازهای طبیعی خود را از راه مشروع ارضا نمایند و هر وقت درسشان تمام شد و صاحب کار و درآمد شدند، با تشریفات رسمی، جشن عروسی برپا کنند.
اگر پرسیده شود: با چه اطمینان عروسی نخواهند کرد؟...
پاسخ میدهیم: اگر عروسی بکنند از جهیزیه خبری نیست. و تجربه نشان داده هر دو همسر، از سرمایه اصلی، پاسداری میکنند.
امّا در پاسخ به این سؤال که ممکن است از هم سیر شده، جدا شوند و نامزدی را به هم بزنند. در این صورت چه باید کرد؟
جواب این است که اوّلاً دوران نامزدی مناسبترین دورهای است که در پناه عشق سوزان، دختر و پسر، خود را برای زندگی مشترک هماهنگ میکنند و در پناه عشق، تضادها به نور و زیبایی محبّت تبدیل میشود. و بر فرض بسیار بعید، اگر توافق نشد، چه بهتر که پیش از بچّهدار شدن از هم جدا شوند تا هم سرمایه هدر نرفته و هم سرنوشت یک کودک به خطر نیفتاده است. وانگهی، در ازدواجهای معمولی هم چند درصد به طلاق و جدایی منتهی میشود. پس باید مردم اصلاً ازدواج نکنند؟!
ارزش های دوران نامزدی
1ـ از دید روانکاوی، محرومیتهای غریزی، موجب عقدۀ روانی (کمپلکس) میشود و تعادل روحی انسان را به هم میزند و محرومیت جنسی، یکی از عمیقترین آنهاست که به عقیدۀ بعضی از روانکاوهای افراطی، ریشۀ همه انحرافات اخلاقی و جرائم اجتماعی، عقده محرومیت جنسی است.
بازتاب عقده محرومیت های جنسی
پس از این که محرومیت سپری شد، انسان گرفتار بازتاب آن میشود که به صورت شورچشمی و تعدد ازدواج، بیاعتمادی خانمها را به شوهران سبب میشود و زمینه تضادهای خانوادگی میگردد و علاج منحصر آن پیشگیری و ارضای به موقع نیاز جنسی است.
با این توضیحات، برای مبارزه با فساد اخلاقی و جرائم اجتماعی، آیا سرمایهگذاری در نیروهای انتظامی و قضایی و عمل جراحی مناسب است یا ترویج نامزدی و ارضای مشروع و به موقع نیاز جنسی؟ پس اگر بگوییم نامزدی، ضامن تعادل روحی نسل جوان و عامل پیشگیری از انحرافات اخلاقی و جرائم اجتماعی است، خلاف نگفتهایم.
2ـ غریزۀ مهرطلبی، که در آغوش مادر و به وسیلۀ بوسههای او ارضا میشود، در سن نوجوانی، برجستهتر و فشارش بر روان نسل جوان بیشتر میگردد.
دختر و پسر جوان، گم شدهای دارند و تا پیدا نکنند احساس تنهایی و غربت مینمایند. آنان دنبال دلی میگردند که سرشار از عشق و محبت باشد. بهتر است بگوییم دنبال یک پناهگاه روحی میگردند تا در کنارش احساس آرامش نمایند و خود را برای حل معادلات زندگی آماده کنند. فشار این نیاز، کمتر از نیاز جنسی نیست. طرح نامزدی، این نیاز را به بهترین شکل اشباع و آرامش روحی نسل جوان را تأمین میکند.
3ـ خانواده، کانون برخورد دو انسان با دو ارگانیسم متفاوت و دو فرهنگ و با دو دید از زندگی است و اغلب مردم ازدواج میکنند تا به آرزوهای واپس زده خود برسند؛ آرزوهایی که به وسیله پدر و مادر به آنها نرسیدهاند.
دورۀ نامزدی، مناسبترین دوره است برای حل این تضادها، زیرا در پناه عشق سوزان، تضادها خود به خود به سازگاری تبدیل میشود و زمینه برای یک زندگی شیرین (حیات طیّبه) و پایدار فراهم میشود.
اگر اثر منفی تضاد خانوادگی را روی بچهها حساب کنیم، انصاف خواهیم داد دورۀ نامزدی عامل خوشبختی است.
4ـ شرافت ذاتی و شخصیت انسانی، عاملی است که انسان را از ارتکاب به کارهای ناشایست باز میدارد. این فشار نیازهای طبیعی ارضا نشده است که انسان توان تحمّل آنها را ندارد و شرافت انسانی را زیر پا میگذارد. اگر نیازهای طبیعی نسل جوان و مشکلات آنان مورد توجّه قرار بگیرد و به موقع و به صورت مشروع ارضا شود، زمینه اکثر انحرافات اخلاقی و جرائم اجتماعی از بین میرود و تبلیغات مبتذل غرب، بیخاصیت میشود.
5ـ افکار پریشان، خطری است که مغز جوانان را تهدید میکند.
شما خود را یک لحظه جای جوانان باتقوا بگذارید. چند سال میتوان عطش را تحمّل کرد و یا در مقابل عوامل محرّک، بیاعتنا بود؟ جوانهای لاابالی، از راه نامشروع خود را ارضا میکنند، امّا کسی که نمیخواهد گناه کند آیا افکار گمراه کننده، او را تنها خواهد گذاشت؟
تجربه روانشناسی ثابت نموده یک ساعت افکار پریشان (مخصوصاً افکار عشقی) میتواند تمام نیروی مغز را خالی کند. در نتیجه، تمرکز فکر و قدرت و دقّت و نشاط و توان ابتکار و اختراع و خلّاقیت نابود خواهد شد.
اگر نامزدی، علاج همه این دردها باشد، آیا پدر و مادرها آن را محکوم خواهند کرد؟
اگر بهترین راه مبارزه با فرهنگ مبتذل غرب و ماهواره، طرح نامزدی باشد، آیا مسئولین متعهد ما نسبت به آن بیاعتنایی خواهند کرد؟
مهم این است که تنها شعار، کافی نیست، باید تمام وسائل تبلیغات مدرن، هماهنگی نمایند، چه میشود تلویزیون زندگی دو نامزد را هنگام برخورد اوّلیه و هنگام انتخاب و هنگام گردش نشان دهد؟
چه میشود مجلس عقد نامزدی (به صورت ساده) نشان داده شود، ساعتی که پدر و مادر دختر و پسر، دست آنها را به هم داده و روحانی برای خوشبختی آنها دعا میکند؟
منع: کتاب «جوانان و دوران نامزدی»، نوشته علی اکبر مظاهری، با ویرایش.
- ۹۶/۰۴/۱۱