کمال طلبی مثبت و منفی
» از زبان مشاور
پرسیده اند:
کمالطلبی چه نشانههایی دارد؟ چگونه باید به افراد کمالطلب کمک کرد و چگونه با ایشان رفتار نمود تا از مبتلا شدنشان به اضطراب و افسردگی پیشگیری کرد؟
پاسخ ما:
کمالطلبی، اگر به اعتدال باشد و به افراط نگراید، صفت و حالت مثبتی است و در رشد و بالندگی انسان، تأثیری نیکو دارد.
1. نشانههای کمالطلبی مثبت:
- کمالطلبان مثبت، هدفهایشان بلند است. ایشان به اهداف کوچک قناعت نمیکنند، اما در هدفگیریها عاقبتاندیشاند، بینقشه راه نمیروند و بیگدار به آب نمیزنند.
- عزتنفس ایشان بالاست، احساس توانمندی میکنند و خودباوری بالایی دارند.
- شجاع و دلیرند. اهل خطر کردن و ریسکاند، اما ریسک عاقلانه و هوشمندانه. حساب کار دستشان است که به بیباکی متهورانه دچار نشوند.
- راه ورود به کارها و خروج از آنها را پیدا میکنند.
- در کارهایشان منتظر کمک دیگران نمیمانند، اگرچه از یاری دیگران مدد میجویند. میان یاری جستن از دیگران و با معطل یاری آنان ماندن فرق میگذارند....
- به پستیها و آلودگیها تن نمیدهند. به فرموده امیرمؤمنان(ع): «مَنْ کَرُمَت عَلَیهِ نَفسُهُ هانَتْ عَلَیهِ شَهَواتُهُ؛ آن کسی که نزد خویشتن بزرگوار است، پلیدیها نزدش بیمقدارند».*
- در بیان مقصود و مطلوب خود، صریح و توانمندند.
- دچار روزمرگی نمیشوند، همیشه یک گام جلوتر از امروزند. از فردا هراسی ندارند. فردا و فرداها غافلگیرشان نمیکنند.
2. نشانههای کمالطلبی منفی:
- شتابزدگی در کارها و عجله نابجا برای رسیدن به فرداها.
- بلندپروازیهای بیتدبیر و بیپشتوانه.
- محاسبه نکردن میان امکانات و هدفها. اینان نیز اهداف بلند دارند، اما هدفهایشان با امکاناتشان همخوانی ندارد؛ هدفهایشان بیشتر و بلندتر از امکاناتشان است. از اینرو، چون به اهدافشان نمیرسند، سرخورده میشوند. در محاسبه میان «ممکنها» و «مطلوبها»، حساب از دستشان بیرون میرود.
- بیباکیهای متهورانه، شجاعاند و دلیر، اما چون تدبیرشان اشتباه است، به تهور میرسند. اهل ریسک کردناند، اما ریسک خطردار و بدعاقبت.
- احساس توانمندی و اعتمادبهنفس دارند، اما این احساس و اعتمادشان، پشتوانه عقلانی کافی ندارد. از اینرو، برایشان دردسرساز میشود.
3. کمک به ایشان
اما اینکه چگونه ایشان را یاری کنیم که دچار اضطراب و افسردگی نشوند؟
- تربیت صحیح در دوران کودکی و نوجوانی. پدران و مادران و مربیان عاقل میتوانند، بلکه میباید، ایشان را نیکو تربیت کنند و نیروهای جوشان و فوران زندهشان را تعدیل کنند. ایشان باید در اینّباره مطالعه کنند و شیوههای این تربیت ویژه و نیکو را بیاموزند و به کار گیرند، تا فرزندانشان رشید، عاقل و عاقبتاندیش شوند.
- باید ایشان را در محاسبهها کمک کرد. با احترام به توانمندیهایشان، بلکه ستودن تواناییهایشان، به ایشان به وضوح نشان داد که نتیجه ضرب دو در دو، چهار است، نه پنج و هشت و صد.
- اجتناب از ملامت. هرگز نباید احساس خجسته کمالطلبی و احساس توانمندیشان را تحقیر کرد و آنان را بر بلنداندیشیهایشان سرزنش نمود، بلکه باید با مهربانی و بدون کوچک شمردن آنان، نشانشان داد که برای رسیدن به قله اورست، باید مقدمات لازم را فراهم کرد. برای پریدن از هواپیما باید چتربازی آموخت و با چتری مطمئن پایین پرید. برای رسیدن به مقام بالای علمی، باید پلهپله بالا رفت و مدارج آن را عالمانه پیمود.
4. همدلی و همراهی
اینان چندان نیازی به پند ندارند. پند زیاد، کلافهکننده است. باید نزد دلشان نشست، بلکه در دلشان فرو رفت و با رفاقت، با آنان همدلی کرد و همراهی نمود و اعتمادشان را جلب کرد، تا به یقین باور کنند که ما قصد فروکشیدن آنان را نداریم، بلکه میخواهیم در بالا رفتن یاریشان کنیم تا بالا رفتنشان عاقلانه و خوشعاقبت باشد.
* نهجالبلاغه، حکمت 449.
🔗 علی اکبر مظاهری، ماهنامه «خانه خوبان»، شماره 101، مرداد96، ص19.
- ۹۶/۰۵/۲۰