عشق، معامله نیست
عشق، معامله نیست
نویسنده: خانم مهندس فاطمه کوثر
یکی از مسائلی که گاه سبب دلخوری میان همسران میشود، برآورده نشدن انتظارشان در دریافت محبت یا رفتاری ویژه از همسرشان است.
این انتظار، یا براساس تصورات و مطلوبهای خود شخص است و یا براساس خاطراتش از سوابق آن ارتباط.
خوب میدانیم که در بهترین ارتباطها هم، اگر شرط «احساس رضایت» و خوشبختی و یا حتی احساس دوست داشته شدن ما این باشد که همة انتظارات و آرزوهای عاشقانهمان برآورده شود، دستیابی به این احساس، محال است؛ چرا که دیگران، حتی صمیمیترینشان، با ما متفاوتاند؛ انسانها، هر اندازه به هم نزدیک باشند، بهجای یکدیگر نیستند.
از آن گذشته، شرایط آدمها، هیجاناتشان و شرایطی که در یک زمان خاص در آن قرار دارند، متفاوت است؛ پس طبیعی است که برخی اوقات، آنی نباشند که ما میخواهیم.
اکنون با وجود این احتمال، آیا عاقلانه است که ما بار این توقع نابجا را بر جان خستة خود تحمیل کرده، آن را خستهتر کنیم؟ آن وقت با این خستگی جان و روح، هم خود و هم یارمان را بیازاریم؟
پس بیایید قدری با خود و با یارمان، مهربانتر شویم؛ کولهبار توقعاتمان را کنار بگذاریم و بهجای آن، به این پیشنهاد جدید بیندیشیم:
درگام نخست، تفاوت انسانها با یکدیگر را بپذیریم؛ تفاوتی که میتواند در جنبههای گوناگون باشد.
گام دوم اینکه خودمان باشیم؛ بدون برنامهریزی و بیحساب و کتاب، آن مِهری را که در دل به همسر و یارمان داریم، خالصانه و در هر زمان به او ابراز کنیم.
در گام سوم، توقع رفتار و پاسخی فوری و کاملاً مطابق میل خودمان را از او نداشته باشیم. صبر کنیم. این محبت در جان او ذخیره میشود و در ذهن او میماند. از سوی دیگر، از شواهد فراوان میدانیم که او هم ما را دوست دارد؛ پس در زمان مناسب، او هم به ما ابراز علاقه خواهد کرد. آن زمان، ممکن است اکنون یا در موقعیتی دیگر باشد. پس صبر کنیم.
مثلاً ممکن است شما امروز احساس دلتنگی برای همسرتان دارید، اما طبیعی است که او همزمان با شما، این احساس را نداشته باشد؛ اما یک روز دیگر که شما مشغول کارهای روزانه هستید و این احساس را ندارید، او دلتنگ شما شود و این احساس را به شما ابراز کند.
گام چهارم اینکه از تحلیل رفتار طرف مقابلمان بپرهیزیم و باور کنیم که سم کشندة ارتباط ما، همین تحلیلهای درونیمان است که باعث خودخوری، پیشداوری و نهایتاً واکنشی ناراحتکننده میشود؛ برای نمونه، اگر همسرمان دیر پاسخ ما را بدهد یا برای چند ساعت از ما خبری نگیرد، پیش خود محاسبه و تحلیل نکنیم که شاید مرا خیلی دوست ندارد که با کارهای دیگرش مشغول است و ... .
فراموش نکنیم که اصل، وجود محبت میان همسران و ابراز آن است؛ نه برآورده شدن عین خواستهها.
و گام آخر اینکه مفهوم واقعی عشق را درک کنیم. عشق، معامله نیست. عشق در این خلاصه نمیشود که بگوییم تا بشنویم یا بدهیم تا بگیریم؛ گرچه شیرینی آن به متقابل بودن آن است؛ بلکه هنر عشق، دوست داشتن غیر هدفمند است. خود را محک بزنیم؛ محبت میکنیم تا محبت ببینیم یا واقعاً دوستش داریم؟
مجله "خانه خوبان"، شماره ۱۰۷، بهمن ۹۶.
- ۹۶/۱۱/۰۴