وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی

رمضان، بهار نیایش

پنجشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۶:۱۸ ب.ظ

بهار نیایش

ماه رمضان

نیاش یا مناجات، دینی‌ترین رفتار انسان‌ها است. هیچ گفتار و رفتار دیگری به اندازۀ مناجات با خدا، انسان را دینی‌تر و معنوی‌تر نمی‌کند. نیایش با خدا، سنت پیامبران و دوستان خدا بوده است؛ اما متأسفانه این بخش مهم از دین و دینداری، در میان مسلمانان معاصر، رنگ باخته است. توجه بی‌قاعده به جنبه‌های غیر معنوی دین، بسیاری از دینداران را از مهم‌ترین رسالت ادیان که نزدیک‌تر کردن انسان به خدا است، غافل کرده است؛ حال آنکه گام نخست در دینداری و مسلمانی، پیوند معنوی و روحی با خدا است. تا این پیوند نباشد، همۀ برنامه‌های دیگر دین، مرده و بی جان است. دین، یعنی خداپرستی، و خداپرستی بدون ارتباط معنوی با خدا ادعایی بیش نیست. از سوی دیگر، برای ارتباط معنوی با خدا، راهی آسان‌تر از نیایش وجود ندارد. در نیایش، ما حقیقت و ارزش‌های خود را آشکار می‌کنیم؛ زیرا در نیایش روی سخن با خدا است و آنگاه که با خدا سخن می‌گوییم، جایی برای دروغ و ریا و نیرنگ نیست. ما جز در محراب نیایش، نقاب از چهره برنمی‌داریم و همۀ هستی و واقعیت خود را – همان‌گونه که هست - نشان نمی‌دهیم. آنگاه که رو در روی خدا می‌ایستیم، همانیم که هستیم. هر انسانی، به چنین لحظه‌هایی در عمر خود نیازمند است. حتی اگر خداپرست نبودیم، باید سنگی یا چوبی یا خورشید و ستاره‌ای را – برای پرستش! - می‌یافتیم تا در برابر او، خود را عریان کنیم و خویشتن را – آنسان که هستیم – ببینیم.
گفت‌وگو با خدا، چنان روحیه‌ای به انسان می‌دهد که زندگی را برای او لذت‌بخش‌تر، و روح را برای معراج به ماورای آب و خاک، آماده‌تر می‌کند. در مناجات با خدا، آنچه مهم است حضور دل و صمیمت در گفتار است. در محضر دوست، ترتیب و آداب چندانی نباید جست. زبان دل را باید گشود و چشم جان را.
خدایا،
بی تو زمین، تابوت زشتی‌ها است؛
با تو زمین، قرارگاه عاشقی‌ها است.
بی تو آسمان، عجوزۀ فرتوتی است که صبح تا شام، دفتر سرنوشت ما را سیاه می‌کند؛
با تو آسمان، شمعدان مهربانی‌ها است.
بی تو ابرها شبح‌های سرگردان‌ در فراموشخانۀ نکبت و بی‌عاری‌اند؛
با تو ابرها، چشمه‌های زلال مسیحایی در خلوت مریم‌های نجیب‌تر از اشک‌اند.
بی تو نفس‌های من، خرناسه‌های ابلیس است؛
با تو هر نفس که از سینه برمی‌آورم، خوراک فرشتگان گرسنه است.
بی تو، نسیمْ باد وحشی است؛
با تو بادهای ترانه‌خوان، شانه‌های زلف پریشان من‌اند.
بی تو هر واژه، پرچم گمراهی است؛
با تو واژه‌ها پیغمبران آگاهی و دانایی‌اند.
بی تو زندگی، بودن و افسردن است؛
با تو زندگی، بودن و بالیدن است.
بی تو مرگ، خانۀ آخر است؛
با تو مرگ، اول آشنایی‌ها است.
بی تو جان، سربار تن است و تن زنجیر روح، و روح نوحه‌خوان ویرانه‌های مرموز؛
با تو تن، گلستانۀ روح است و روح بازیگاه شادی‌‌های تن.
بی تو بیزارم، بیمارم؛
با تو آموزگار مسیح در مدرسۀ معراجم.
بی تو من هیچ؛ بی تو من پوچ؛
با تو من پیش‌نماز هستی.
خدایا
هیچ حقیقتی را چندان پنهان نکردم که ایمانم را
که می‌دانم تو در پنهان، پیداتری

استاد رضا بابایی / روزنامهٔ اطلاعات
۱۹ اردیبهشت ۹۸

  • ۹۸/۰۲/۱۹
  • علی اکبر مظاهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">