فرشته ی مهربان من
🔹فرشتهٔ مهربان من
🔸رابطهای برتر
🖋نویسنده: خانم ریحانه فرجی؛ آموزگار، دانشجوی روانشناسی
🔹اشاره*:
خانم ریحانه فرجی، دانشجویم است، در درس «دانش خانواده»، نیز نمایندهٔ کلاس است. اگر سر کلاس نباشد، نبودش نمود دارد. بهخصوص که تحویل و بررسی و ارسال مشق شبها (کارها و تکلیفهای کلاس)یی که به دانشجویان میگویم، به عهده ایشان است.
یکی دو روز بود که حضورش کمرنگ شده بود. جویایش شدیم، معلوم شد که همراه مادرشوهرش در بیمارستان است.
با اندکی تعجب، جویای ماجرا شدیم. معلوم شد که رابطهٔ این عروس و مادرشوهر، رابطهای فوق روابط معمول جامعه است.
حس کنجکاوی روانشناسانه و جامعهشناسانهمان گل کرد که از سر این راز، مُهر برداریم، و برداشتیم.
این عروس، مادرشوهرش را مانند مادر خودش دوست دارد، و آن مادرشوهر، این عروس را مانند فرزندانش عزیز میدارد. مادر، از حضور این دختر، حالش خوب میشود. این دختر نیز از خدمت به آن مادر، لذت میبرد.
این شد که از خانم فرجی خواستیم که گوشهای از این رابطهٔ خداپسندانه را برای ما و دیگر دانشجویانمان و خوانندگانمان، بنویسند، و نوشتند.
با هم میخوانیم:
🔹فرشتهٔ مقدس
قبلاً فکر میکردم هیچ فرشتهای روی زمین نیست، اما در اشتباه بودم.
هشت سال است که یافتهام فرشتهای پاک و مهربان، روی زمین است و کنار ما زندگی میکند؛ فرشتهای که غرق نور و معنویت الهی است؛ فرشتهای که پاک و معصوم است؛ فرشتهای که پر از آرامش و مهربانی است؛ فرشتهای که هر وقت در آغوشش میروم، انگار در عالم دیگری سیر میکنم.
ملکی از ملائکه که هر وقت دست نوازشش را بر سرم میکشد، آرامش تمام وجودم را فرامیگیرید.
فرشتهای که هر وقت برایم مشکلی پیش میآید، سجادهٔ پر از گلش را پهن میکند و تا اذان صبح برایم دعا میکند و قرآن میخواند.
وجود نازنینی که هر وقت لبخند من و فرزندش را میبیند، جوانتر میشود.
فرشتهای که یک لحظه نبودش را نمیتوانم تصور کنم.
هماو که هر وقت ناراحت میشوم، مرا به صبر دعوت میکند. او که آزارش به یک مورچه هم نرسیده است.
او که در سختترین شرایط، فقط لبخند بر لب و تسبیح در دست دارد.
او فرشتهای است که با عشق مرا صدا میکند.
او که کوه، در برابر صلابتش سست است.
این وجود شریف، مادرشوهرم است!
خدایا! وجود شریفش را سلامت بدار.
با افتخار، دستان پرمهرش را میبوسم.
۱۱ دی ۹۹
*اشاره از: علیاکبر مظاهری
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
- ۹۹/۱۰/۱۲