در مدرسهٔ امیر مؤمنان (۲)
در مدرسهٔ امیر مؤمنان (۲)
نویسنده و شارح: علیاکبر مظاهری
نامهای به حارث هَمْدانی
در این نخستین شرفیابی به مدرسهٔ امیر مؤمنان، با «حارث هَمْدانی»، یکی از صحابیان و شاگردان ممتاز مکتب مولا، همراه میشویم تا راهنمایمان باشد.
حارث از قبیله «هَمْدان» یمن و از یاران سرّ امیرمؤمنان است. حضرت در نامهای بلند، معارف فراوانی را برای ایشان بیان فرمودهاند. بخش پایانی این نامه، با عنوان نامهٔ شصتونهم، در نهجالبلاغه آمده است.
امیر مؤمنان در این نامه حدود ۴۰ نکتهٔ مهم معرفتی را برای حارث هَمْدانی بیان فرمودهاند که در اینجا به توضیح و تفسیر این نامهٔ ارجمند میپردازیم.
۱. تمسک به قرآن
«وَ مِن کتابٍ لَه إلی حارث الهَمْدانی»؛ از نامههای امیر مؤمنان به حارث هَمْدانی است که میفرماید: «و تَمَسَّکَ بِحَبْلِ القرآن». نخستین سخن حضرت با این شاگرد ممتاز مکتب خود این است که به حَبلُالمَتین قرآن چنگ بیفکن و آن را ناصح خویش قرار ده و از قرآن، نصیحت و نشانهٔ هدایت را بطلب؛ زیرا قرآن کتابی است صادق که باید از آن نصیحت خواست.
در قرآن، حلالها و حرامهایی است. حضرت میفرمایند: هیچیک را در جای دیگری مگذار. حلالها و حرامهایش را حرمت نگاه دار و خود و دیگران را به حرمت نهادن به حریم قرآن و رعایت حدود آن دعوت کن و مرزها و قلمرو آن را ارج بِنِه و معارف خجستهاش را عظیم بشمار.
این نخستین حکمت امیر مؤمنان در این نامه است.
۲. عبرتآموزی
دومین حکمت دراین نامه دربارهٔ دنیاست. میفرماید: ای حارث هَمْدانی! «وَ اعْتَبِـر بِما مَضی مِنَ الدُّنیا لِما بَقیَ مِنها، فَاِنَّ بَعْضَها یُشْبِهُ بعضَها»؛ گذشتهٔ این جهان را با آیندهٔ آن بسنج و قیاس کن و از روزگاران پیشین برای روزهای آینده عبرت آموز؛ زیرا پارهای از دنیا، به پارههای دیگرش همانند است.
اینکه میتوانیم از گذشتهٔ جهان برای حال و آیندهمان درس بگیریم، از آن روست که روند مشخصی دارد. ابتدایش به انتهایش شبیه است و پایانش به آغازش میپیوندد: «وَ آخِرُها لاحِقٌ بِاَوَّلها».
دو سر هـر دو حلقهی هستی
به حقیقت به هم تو پیوستی
دیگر اینکه میفرماید: همه دنیا رفتنی و فانی و از آدمی گریزان است و پایدار و ماندگار نیست.
این هم از سنتهای الاهی در نظام عالم است که پیوسته در حال تحول است. پس «عاقل آن است که اندیشه کند پایان را» و «آنچه نپاید، دلبستگی را نشاید».
۳. تعظیم نام خدا
حکمت سوم امیر مؤمنان در این نامه این است: «وَ عظِّم اسْمَ اللهِ أن تَذْکُرَهُ الِاَّ علی الحقّ»؛ نام خداوند را عظیم بدار و آن را جز برای حق بر زبان میار و تا توانی، حتی بهراست هم، به نام خداوند سوگند یاد مکن. چه رسد به آمیختن آن نام شکوهمند با سخنان یاوه و ناصواب.
برخی بر این عادتاند که در سخنشان زیاد قسم میخورند. قسم خوردن اگر برای موضوع مهمی نباشد، اصلاً روا نیست، بلکه مکروه است، هرچند قسم راست باشد. اگر قسم دروغ باشد، حرام است؛ چه رسد به اینکه این قسم، به نام خداوند باشد که حرمتش بسیار افزونتر و گناهش بزرگتر است.
۴. به یاد مرگ
حضرت در مطلبچهارم این نامه میفرماید: «وَ أَکْثِرْ ذِکْرَ الْموتِ وَ ما بَعْدَ المَوتِ»؛ مرگ و پس از آن را بسیار به یاد خویشتن آر.
ای حارث هَمْدانی! از مرگ غافل مباش. هم به مرگ بیندیش، هم بر خویشتن تلقین کن که روزی مرگ به سراغت خواهد آمد. مرگاندیشی از عوامل مهم بیداری وجدان انسان است. بسیاری از آدمیان وجدانشان به خواب رفته، چون مرگ را فراموش کردهاند و کسانی که دل بیدار دارند، مرگاندیشند.
مرگ، آغازی است برای جهان آخرت. ای حارث! مرگ و پس از مرگ را که حیات آنجهانی است، بسیار به یاد خویشتن آر؛ بلکه به خود تلقین کن که مبادا فراموش شود.
در روایات، به دیدار از قبرستانها و مزار مؤمنان، توصیه شده است تا مرگ از یاد انسان نرود. اگر مرگ و حیات آنجهانی پیش چشم انسان باشد، انسان تن به آلودگیها و پلیدیها نمیدهد.
{ادامهٔ مطلب را در پست بعد بخوانید. انشاءالله.}
۲۲ دی ۱۴۰۰
برای دنبالکردن رسانههایمان به لینکهای زیر مراجعه کنید:
🌐 https://zil.ink/mazaheri_esfahani?v=1
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌐 https://zil.ink/Mazaheriesfahani_ir
- ۰۰/۱۰/۲۶