موریانههای ذهنمانی را فعال نکنیم (۲)
#نویسنده_و_مشاور:
#علیاکبر_مظاهری
🔰 وقتی «موریانههای ذهنمان را فعال نکنیم» را مینوشتم، میدانستم که مطلب، کامل نیست و ذهن خوانندگان هوشمند را برخواهد انگیخت که مطالب بیشتری بدانند. و چنین شد. بازتابهای آن نوشته، گسترده بود و امیدبخش.
بازتابها و پرسشها، سهگونه بود:
۱. کسانی آفرینمان گفتند و تحسین کردند. ایشان را سپاس میگوییم. این قدرشناسان گفتند که خواندن آن مطلب، آرامشمان داد. تلاش بیهودهمان را برای کسب اطلاعات ویرانگر، متوقف کرد. دانا شدیم که تلاش برای تحصیل بسیاری از اطلاعات، فرساینده بود و زیان آن، کشنده.
خدا را بر این نعمت هدایت، شکرگزاریم.
۲. عزیزانی دیگر تفسیر و تشریح بیشتر آن مطلب را خواستهاند.
خواستهٔ ایشان را بر دیده مینهیم.
۳. و کسانی دیگر بیان مصداق طلبیدهاند. گفتهاند مگر آن همسر، چه اطلاعاتی از همسرش میخواست و چه دریافت میکرد که سبب آشفتگی ذهن و پریشانی حالش میشد؟ خواستهاند آن «کلی» را بشکافیم و آن «درشت» را ریز و باز کنیم.
اینک بر ما فریضه است که به این خوانندگان فرهیختهمان پاسخ گوییم و خواستههای بهحقشان را برآوریم.
اکنون این نمونه را ببینید؛ پارهای از پرسشهای مطرحشده را پاسخ میگوید و بخشی از خواستهها را برآورده میکند:
🔻 نه به قهرمانگی زن، آری به ریحانگی او
🔹 اضطراب خودساخته
🔸 از زبان مشاور
🔸 مشاورهٔ خانواده
📌 تفکیک وظایف زن و شوهر
آقا و خانم البرزی، که سال نخست زندگی مشترکشان را میگذراندند، برای حلّ چند مسأله، به مشاوره آمدند. آقا آرام بود و خانم ناآرام. آقا اندک سخن میگفت و خانم بسیار. صدای آقا کوتاه بود و صدای خانم بلند.
از ایشان خواستم مسأله اصلی مشاورهایشان را بهوضوح بیان کنند. و ابتدا از آقا، که ساکت و آرام بود، خواستم سخن بگوید.
او گفت: «زندگی ما به روال عادی است و دارد سیر طبیعیاش را میپیماید و رشد میکند. ما، مانند بیشتر زوجهایی که تازه ازدواج میکنند، مسائلی داریم؛ مانند اقساط وام، تهیهٔ منزل شخصی، تکمیل وسایل رفاهی، خرید اتومبیل. این کارها دارد، بهتدریج و با روال طبیعی، پیش میرود و صبوری میطلبد. من دارم این امور را مدیریت میکنم و مشکلی نمیبینم، اما خانم کمصبری میکند. بهتر است خودشان توضیح دهند.»
از خانم خواستم سخن و نظرش را بگوید.
خانم گفت: «من از آرامبودن ایشان اذیت میشوم. ما خیلی وام داریم. هنوز خانه شخصی نداریم. وسایل زندگیمان ناقص است. ماشین نداریم. اما ایشان کاملا آراماند، اما من حرص میخورم.»
به خانم گفتم: مسائل و کمبودهایی که شما گفتید، دقیقا همانهایی است که همسرتان گفتند؛ بیکموبیش. اما ایشان با آرامش گفتند و شما با نگرانی و اضطراب. ایشان با نگاه «مسأله» به آنها مینگرند و شما با نگاه «مشکل». ایشان آنها را مسائلی میدانند که جزء زندگیاند و شما آنها را مشکلاتی میبینید که فلجکننده زندگیاند.
اطلاع شما هردو دربارهٔ مسائلتان به یکاندازه است، اما «بینش»هایتان متفاوت است. پس مسئله اصلیتان «تفاوت بینش» است، نه وجود مسأله موجود.
🟢 راه حل و چارهٔ کار
۱. تصحیح بینش خانم
راهکارهایی برای تصحیح و تغییر بینش خانم بیان شد؛ برای نگراننشدن دربارهٔ مسائل طبیعی زندگی، نگریستن به جنبهٔ مثبت قضایا، مضطربنشدن در برابر سختیهای طبیعی زندگی اینجهانی ... .
۲. مرزبندی مدیریتی زندگی
به آقا و خانم البرزی گفتم: مسائل زندگی خانوادگی، سهگونهاند:
یکم. مسائلی که مرزپذیر نیستند؛ مدیریت آقا و خانم در آنها یکسان است؛ هر دو باید از آنها با خبر باشند و بهگونهٔ مشترک آنها را مدیریت کنند؛ مانند تدبیر مسائل کلان زندگی، تربیت فرزند، ارتباط با خویشان و دوستان.
دوم. مسائلی که در حیطهٔ مدیریت و وظیفهٔ مرد است؛ مانند تأمین هزینههای مالی زندگی و ادارهٔ امور اقتصادی منزل.
سوم. مسائلی که در حیطۀ مدیریت و وظیفهٔ زن است. مانند ادارهٔ امور داخلی خانواده، ایجاد رابطهٔ عاطفی میان اعضای خانواده.
البته هر کدام میتواند در انجام وظیفهٔ دیگری، او را یاری کند، اما نباید خود را چنان درگیر کند که کلافه شود.
از عواملی که استرس میزاید و دلواپسی میافزاید، ورود در مسائلی است که مسئولیت آن بر عهدهٔ آدمی نیست و نمیتواند در حلّ آنها کاری انجام دهد.
سپس به آقا گفتم: مسائلی را که میدانید خانم را نگران و مضطرب میکند، به ایشان نگویید؛ مانند تأخیر در پرداخت اقساط وامها، خبرهای ناگوار بیرونی، مشکلات کاری و شغلی.
آنگاه آن سخن حضرت امیر علیهالسلام را بیان کردم که سفارش کردهاند کارهای خارج از طاقت خانم را بر عهدهٔ او نگذارید، زیرا او «ریحانه» است نه میداندار: «المَرأةٌ ریحانة و لیست بقهرمانة». (نهج البلاغه، نامهٔ ۳۱)
و به خانم گفتم:
سعی نکنید از مسائلی که شما را نگران میکند، با خبر شوید. میدانم که شما در اندیشهٔ بهبود وضعیت زندگیتان هستید و میخواهید به مردتان کمک کنید، اما آیا با این نگرانی و اضطراب، زندگیتان بهبود مییابد یا خراب میشود؟ آیا با این استرسی که به شما وارد میشود، به مردتان کمک میشود یا حال او خراب میگردد؟ بگذارید هر کسی کار خودش را بکند تا امور زندگی بر روال طبیعی پیش رود.
آنگاه این آیهٔ قرآنی را برایش خواندم:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لاتَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ»؛ ای مومنان، از چیزهایی که اگر برای شما آشکار گردد، شما را اندوهگین میکند، مپرسید. (سورهٔ مائده، آیه ۱۰۱)
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
ما را در رسانههایمان دنبال کنید👇
http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
- ۰۲/۰۲/۳۰