ذکر و ذاکران (۲)
ذکر و ذاکران (۲)
(خطبهٔ ۲۲۲ نهجالبلاغه)
#نویسنده_و_مشاور: #علی_اکبر_مظاهری
حس خجسته (۶)
خوراک جان (۵)
۹) وَ إِنَّ لِلذِّکْرِ لَأَهْلًا أَخَذُوهُ مِنَ الدُّنْیَا بَدَلًا، فَلَمْ تَشْغَلْهُمْ تِجَارَةٌ وَ لَا بَیْعٌ عَنْهُ، یَقْطَعُونَ بِهِ أَیَّامَ الْحَیَاةِ.
۹) «اهل ذکر» کسانیاند که یاد خداوند را به جای دنیا برگزیدهاند و هیچ تجارت و سودایی سرگرمشان نمیسازد و از یاد معشوق، بازشان نمیدارد. با همان، «یاد»، روزگاران حیات خویش را میگذرانند.
۱۰) وَ یَهْتِفُونَ بِالزَّوَاجِرِ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ، فِی أَسْمَاعِ الْغَافِلِینَ.
۱۰) و بر سر و گوش غافلان، فریاد هشدار برمیآورند تا از انجام حرامها بازشان دارند.
۱۱) وَ یَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ وَ یَأْتَمِرُونَ بِهِ.
۱۱) به عدالت، فرمان میدهند و خود نیز به عدل عمل میکنند.
۱۲) وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یَتَنَاهَوْنَ عَنْهُ.
۱۲) و دیگران را از زشتی و بدی، باز میدارند و خود نیز از آن دوری میگزینند.
۱۳) فَکَأَنَّمَا قَطَعُوا الدُّنْیَا إِلَى الْآخِرَةِ وَ هُمْ فِیهَا.
۱۳) آنان چناناند که گویی دوران زندگانی اینجهان را گذراندهاند و هماکنون در سرای جاویداناند.
۱۴) فَشَاهَدُوا مَا وَرَاءَ ذَلِکَ، فَکَأَنَّمَا اطَّلَعُوا غُیُوبَ أَهْلِ الْبَرْزَخِ فِی طُولِ الْإِقَامَةِ فِیهِ.
۱۴) ازاینرو، پشت پردۀ دنیا را مشاهده کردهاند و بر اسرار حیات نهان برزخیان و طول زمان ماندن آنان در آن جهان، آگاهند.
۱۵) وَ حَقَّقَتِ الْقِیَامَةُ عَلَیْهِمْ عِدَاتِهَا.
۱۵) قیامت را مشاهده میکنند که وعدههایش را برایشان به انجام رسانده.
۱۶) فَکَشَفُوا غِطَاءَ ذَلِکَ لِأَهْلِ الدُّنْیَا.
۱۶) آنان، گوشهٔ پردهای بالا میزنند و پارهای از اسرار آن سرا را بر مردمان این جهان، آشکار میسازند.
۱۷) حَتَّى کَأَنَّهُمْ یَرَوْنَ مَا لَایَرَى النَّاسُ، وَ یَسْمَعُونَ مَا لَایَسْمَعُونَ.
۱۷) آنچه را دیگر مردمان نمیبینند، آنان میبینند و آنچه را دیگران نمیشنوند، آنان میشنوند.
۱۸) فَلَوْ مَثَّلْتَهُمْ لِعَقْلِکَ فِی مَقَاوِمِهِمُ الْمَحْمُودَةِ، وَ مَجَالِسِهِمُ الْمَشْهُودَةِ،
۱۸) اگر آنان را در مقامهای خجستهشان و در محفلهای فرخندهشان، نزد عقلت و در منظر اندیشهات بنگری، چنینشان خواهی یافت که:
۱۹) وَ قَدْ نَشَرُوا دَوَاوِینَ أَعْمَالِهِمْ، وَ فَرَغُوا لِمُحَاسَبَةِ أَنْفُسِهِمْ عَلَى کُلِّ صَغِیرَةٍ وَ کَبِیرَةٍ أُمِرُوا بِهَا فَقَصَّرُوا عَنْهَا، أَوْ نُهُوا عَنْهَا فَفَرَّطُوا فیهَا.
۱۹) دفترهای اعمالشان را گشودهاند و خویشتن را به محاسبه و محاکمه کشیدهاند و سخت در اندیشهاند که آیا بر آنچه از ریز و درشت به آن امر شدهاند و یا از آن نهی شدهاند، کوتاهی کردهاند و یا افراط نمودهاند؟
۲۰) وَ حَمَّلُوا ثِقَلَ أَوْزَارِهمْ ظُهُورَهُمْ، فَضَعُفُوا عَنِ الِاسْتِقْلَالِ بِهَا، فَنَشَجُوا نَشِیجاً، وَ تَجَاوَبُوا نَحِیباً، یَعِجُّونَ إِلَى رَبِّهِمْ مِنْ مَقَامِ نَدَمٍ وَ اعْتِرَافٍ،
لَرَأَیْتَ:
۲۰) آنگاه، پس از محاسبه دقیق، چنان خویشتن را تقصیرکار میانگارند و چنان بار سنگین گناهان را بر دوش خویش
مینهند که به تنهایی طاقت تحمّل آن را در خود نمییابند؛ در این حال، گریه، گلوگیرشان میشود و به درگاه خداوند، سخت میگریند و با شیون، به دامان پرمهر خداوند، پناهنده میشوند، و به ندامت و اعتراف میپردازند.
(آری، اگر آنان را در آن مقامهاشان، در منظر عقل و اندیشهات مجسّمسازی) چنینشان میبینی که:
{دنبالهٔ خطبه، در پست بعد. به خواست خدا.}
۶ آبان ۱۴۰۲
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/Mazaheriesfahani_ir
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
- ۰۲/۰۹/۰۵