مشاوره سن ازدواج
پرسش
پسری پرسیده است:
100 سال پیش، سن ازدواج چند سالگی بوده و امروزه برای پسرها، چه سنی برای ازدواج خوب است تا به گناه نیفتند؟
پاسخ ما
در زمان قدیم، ازدواجها معمولاً «بهنگام» بود. پسران، حدود بیست سالگی و دختران زیر بیست سال ازدواج میکردند و زندگیهای خوبی داشتند. نه ۱۰۰ سال پیش ـ به قول شما ـ بلکه تا چهل، پنجاه سال قبل نیز چنین بود. شما خاندان خود را ببینید. ازدواج پدر و مادرتان، پدربزرگها و مادربزرگها، در چند سالگی بوده؟ آن وقتها دختر مجرد بالای ۲۰ سال و پسر مجرد بالای ۲۵ سال، وجود نداشته یا اندک بوده است. در جامعة زمان پیامبر اکرم(ص) نیز چنین بوده و مشکل تجرد وجود نداشته است؛ اما اامروزه با اینکه محرکهای غرایز جنسی بسیار بیشتر و سن بلوغ زودتر شده، ازدواجها «دیرهنگام» انجام میشود و چنین است که همگی از آسیبهای این «فرآیند معکوس و نامعقول» زیان میبینیم.
اگر بخواهیم بدون توجه به عوامل و موانع اجتماعی و بدون توجه به آداب و رسوم گوناگون، مسئله را بکاویم، باید بگوییم پاسخ این پرسش که «چه زمانی ازدواج کنیم؟» در فطرت و سرشت انسان نهفته است و به استدلال علمی و فلسفی نیاز ندارد. اگر به درون خود مراجعه کنیم، از فطرت و غرایز خود، که صادقاند، پاسخ درست را دریافت خواهیم کرد؛ نیاز به ازدواج هم مانند گرسنگی و تشنگی است که قانون نمیشناسد و نمیشود به انسان گفت کی غذا بخور یا کی آب بنوش؛ بلکه انسان به طور طبیعی درک میکند که چه زمانی گرسنه و تشنه است و کی باید بخورد یا نخورد. بله! میشود در امور جنبی برایش قانون وضع کرد که مثلاً «غذای فاسد و حرام نخور» یا «آب کثیف ننوش؛ بلکه غذای حلال و مفید و سالم بخور»؛ اما دربارۀ اصل گرسنگی و تشنگی و خوردن و نوشیدن، نمیشود زمان و قانون وضع کرد.
نیاز به همسر و تشکیل خانواده، یک نیاز فطری و غریزی است که خداوند از روی حکمت، آن را در وجود انسان نهاده و در زمان مخصوص خود، سر بر میآورد و «طلب» میکند. اگر درست و بهنگام به این نیاز پاسخ داده شود، مسیر طبیعی خود را به سوی کمال طی میکند و انسان را به کمال میرساند؛ اما اگر در برآورده کردن خواهشش تأخیر کنیم یا نادرست و غیر طبیعی به آن پاسخ دهیم، از مسیر طبیعی خود منحرف میشود، طغیان کرده، خودش و آدمی را فاسد میکند. همانگونه که اگر به نیاز غریزی و طبیعی گرسنگی و تشنگی پاسخ مناسب داده نشود، به انحراف کشیده میشود و انسان را به بیماری، فاسدخواری، حرامخواری و گاهی به مرگ میکشاند.
پس هر چه قانون در این باره وضع میکنیم، باید دربارۀ اعتدال این نیاز، سر و سامان دادن به آن، کمک به حل مشکلات و برداشتن موانع آن باشد؛ اما دربارۀ اینکه زمان پاسخدهی به این نیاز کِی است و چه هنگام دختر و پسر باید ازدواج کنند، قانونبردار نیست؛ یعنی قانون تشریعی ندارد؛ بلکه قانونش تکوینی است و آفریدگار، آن را درون انسان نهاده است.
زمان ازدواج، هنگامی است که بلوغ جنسی و عقلی در آدمی به کمال مطلوب برسد. مراد از کمال، رسیدن به بالاترین حدّ ممکن نیست؛ زیرا رسیدن به این حدّ ـ بهویژه در بلوغ عقلی ـ بسیار بعید و مشکل است؛ بلکه مراد، رسیدن به حدّ معمول و متعارف است.
خداوند سبحان یاورتان باشد.
علیاکبر مظاهری
مجله "خانه خوبان"، شماره ۱۱۲، خرداد ۹۷، صفحه از زبان مشاور.
- ۹۷/۰۴/۱۶