از تو تو را می خواهم!
از دعای ۴۶ صحیفه سجادیه
اشارت
هنگامی که نیازمندانه به پیشگاه کسی توانگر برویم و حالتی حاجتمندانه داشته باشیم و قبلا گفته باشیم که به طلب نیاز میآییم، مقتضای این ملاقات آن است که از آن توانگر، چیزی بطلبیم. حال اگر به ملاقات برویم و از اول تا آخر، آن توانا را مدح کنیم و هیچ حاجتی از اون نطلبیم، تعجب انگیز نیست؟
اینک بخشی از این دعای امام سجاد - علیه السلام - را ببینیم:
_ ای تو که رحمت می آوری بر کسی که بندگان بر او رحم نمی کنند!
_ ای تو که میپذیری کسی را که شهرها و مکانها او را نمیپذیرند!
_ ای تو که حاجتمندان به سویت را خوار نمیکنی!
_ ای تو که اصرارکنندگان به بارگاهت را ناامید نمیکنی!
_ ای تو که بر چهره مشتاقانت، که به تو روی نهادهاند، دست رد نمیزنی و ایشان را از خود نمیرانی!
_ ای تو که هدیههای کوچک را میپذیری و بر کارهای اندک، سپاس میگزاری!...
_ ای تو که به رویآورندگانت، روی میآوری و رویگردانانت را به نزد خود فرا میخوانی!...
اگر از امام سجاد _ علیه السلام _ بپرسیم که از خدا چه میخواهی که اینگونه ثنایش میگویی؟ چرا حاجتت را نمیگویی؟
میگوید: من از او، خود او را میخواهم.
یا رب! ز تو آنچه من گدا میخواهم/
افزون ز هزار پادشا میخواهم/
هرکس ز در تو حاجتی میطلبد/
من آمدهام از تو تو را می خواهم!
- ۹۷/۱۲/۲۲