اگر زنان چنین کنند...
اشاره:
در پی انتشار «عشق خاص»، گلایهها و سؤالهایی مطرح شد. متن زیر در پاسخ آن سؤالها ارائه میشود.
اگر زنان چنین کنند
اگر زنان، اشباع و ارضای عاطفی و جنسی همسرشان را در ردیف نخست وظیفۀ همسری خود قرار دهند، بسیاری از مشکلات خانوادگی، یا اصلاً پدید نمیآید، یا اگر پدید آمد، زود حل میشود.
اکنون سخنی از پیامبر اکرم (ص) را بنگریم. ایشان در ضمن بیان وظایف همسران در قبال یکدیگر، فرموده است: لایَحِلُّ لِامرأةٍ أَن تَنامَ حَتّی تَعرِضَ نَفسَها عَلی زَوجِها؛ تَخلَعُ ثیابَها وَتَدخُلُ مَعَهُ فی لَحافِهِ فَتَلزَقُ جِلدَها بِجِلدِهِ. فَإذا فَعلَت ذَلِک فَقَد عَرَضَت؛ برای زن، روا نیست بخوابد، تا آنکه خود را بر همسرش عرضه کند؛ به اینگونه: جامه از تن درآورد و با همسرش به بستر رود، آنگاه بدنش را به بدن شوهرش بچسباند. اگر چنین کند، خود را عرضه کرده است (و این وظیفه را به کمال، انجام داده است).*
اکنون انصاف دهیم. اگر زنان چنین کنند که پیامبر فرموده است، آیا باز هم مردان در پیِ هوسرانی میروند؟ آیا از خانه گریزان میشوند؟ آیا چشمچران میشوند؟ آیا به همسر و زندگی خانوادگیشان دلسرد میشوند؟ انصاف دهید.
آری؛ شاید برخی از مردان، باز هم تنوعطلبی کنند و به همسرشان قناعت نورزند؛ امّا ایشان اندکاند، که باید با مشاوره و بررسی همهسویه، دردشان را شناخت و درمان کرد. مشاور دانا و توانا میتواند در این باره، راهنمایی و راهگشایی کند. امّا واقعیت آن است که زنان، با کاستن از اشتغالهای خستهکننده و غفلتنورزیدن از همسر و با شناختن و برآوردن نیازهای عاطفی و جنسی شوهر، میتوانند او را آرام و سر به راه کنند و از طغیان و کجرویاش پیشگیری کنند.
البته مردان نیز در این عرصه، وظیفهای مشابه وظیفۀ زنان دارند.
این سخن که «الإنسانُ رَهینُ الإحسان؛ آدمی در گرو نیکی و احسان است»، دربارۀ مسائل عاطفی و جنسی، صدبار صادقتر است. آری، مرد و زن، گروگان محبّت همسر خویشاند و با محبّت ناب میتوان بزرگترین مردان را به کمند کشید. زن زیرک، آن است که مردش را در دام عشق خود فروکشاند و او را با کمند لطیف، امّا نیرومند عاطفۀ خویش، رام و آرام کند.
زنان از این که سایۀ زن دیگری بر زندگیشان بیفتد، سخت میترسند. بسیار خوب؛ آدم عاقل آن است که واقعه را قبل از وقوع، چاره کند. کسی که از چیزی میترسد، باید از آن بگریزد؛ یعنی آن را چاره کند، خود را در دهان اژدها نیندازد، نگذارد آب از سرش بگذرد و او را غرق کند. خانمی که از ربودهشدن دل شوهرش ترسان است، باید دل او را سخت در اختیار خویش بگیرد، بلکه دل او را در گنجینۀ قلب خود پنهان کند. مرغ عشق او را در قفس سینۀ خود حبس کند و بر آن قفس، صد قفل بزند.
به فرمودۀ امیر مؤمنان علی (ع): قُلُوبُ الرِّجالِ وَحشِیةٌ، فَمَن تَأَلَّفَها أَقبَلَت عَلَیهِ؛ دلهای مردان، سرکشاند و رمنده. هر کس با آنها اُنس گیرد و به آنها مهر ورزد، به او روی میآرند (و رام او میشوند و در دام وی میآرامند).**
زنان دوراندیش، آنانند که دلهای رمندۀ مردانشان را در دام عشق خود گرفتار کنند و آنها را رام و آرام سازند. این، هنری است ارجمند که بُنمایۀ آن در وجود زنان، موجود است. باید آن را پرورش دهند و در صحنۀ زندگی، به کار گیرند. چرا زنان بگذارند مردشان به دام زن دیگری گرفتار شود، آنگاه شیون و آبروریزی کنند و کار را به قاضی و وکیل و دادگاه بکشانند و از زندگیشان دمار برآورند و کانون خانواده را متلاشی کنند؟ خرابکردن که هنر نیست، آبادکردن هنر است. هر نادانی میتواند بنایی را ویران کند، امّا آبادکردن و سامانبخشیدن، کار عاقلان و دانایان است.
*وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۳۶
**نهجالبلاغه، حکمت ۵۰.
به قلم علیاکبر مظاهری
۹۹/۴/۱
- ۹۹/۰۴/۰۱