وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی

برشی از شیخ بی‌خانقاه

دوشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۹، ۱۲:۴۷ ب.ظ

سلام بر عشق!

حاج‌آخوند گفته بود:
«عشق، برای جوانان، مثل بال برای پرواز است. نباید بال آن‌ها را ببندیم یا بشکنیم یا سنگ بزنیم. وقتی ازدواجی می‌خواهد با عشق آغاز شود، خدا را شکر کنیم که عشق، سنگ بنا و بنیاد زندگی بچه‌های ما باشد. تو نمی‌خواهی پسری مثل هادی داشته باشی؟»

آناهید، از شوق، خودش را توی بغل آرتیس [پدرش] انداخته بود. صدای گریه‌هاش بلند شده بود. آرتیس موافقت کرده بود.

سال‌ها بعد، به خانهٔ آرتیس رفته بودیم. حاج‌آخوند هم بود. آناهید برای ما چای با نبات آورد. وقت نماز، سجادۀ هادی را برای حاج‌آخوند انداخت. شعاع مهتاب از پنجره‌ای که رو به شرق، رو به چما، باز بود، توی صورت حاج‌آخوند افتاده بود. چشمانش افق دوردست چما را، که حالا آبی تیره بود، می‌کاوید... .

آناهید گفته بود:
«زندگی ما از همین پنجره که رو به آفتاب باز می‌شود، آغاز شد.»

📚شیخ‌ بی‌خانقاه. صفحهٔ ۵۲. با تقطیع.

  • ۹۹/۰۵/۰۶
  • علی اکبر مظاهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">