«در اداره زندگی مشترک، شکیبا باشیم»
«در اداره زندگی مشترک، شکیبا باشیم» اخلاق و خانواده از منظر قرآن و اهل بیت(ع)/ نوشتاری از استاد علی اکبر مظاهری – بخش سیزدهم
شفقنا هر روز ماه مبارک رمضان را با هدیهای از بوستان خجسته قرآن و اهل بیت(ع) با موضوع مهم «اخلاق و خانواده» به قلم حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر مظاهری استاد اخلاق و خانواده، مهمان خانه و خانواده ها خواهد بود. انتقادات و پیشنهادات مخاطبین به استاد علی اکبر مظاهری منتقل خواهد شد و آقای مظاهری پاسخگوی سوالات احتمالی مخاطبان عزیز خواهد بود.
استاد مظاهری در بخش دوازدهم نوشتاری که در اختیار شفقنا قرار داده، آورده است:
پذیرشی عاقلانه و کوششی صبورانه
اگرچه دختر و پسر، به گاه انتخاب همسر، باید بکوشند فاصلهها میان زن و شوهر، کم و کمتر باشد و تفاهمها و توافقها بیش و بیشتر باشد؛ امّا با همه تلاشها، باز هم مقداری فاصله و ناهمگونی باقی میماند و پس از عروسی، نمایانتر میشود. در مرحلۀ انتخاب همسر، هرجا تأکید بر ضرورت تفاهم و همگونی کردهایم، گفتهایم که «دقّت آری، وسواس نه». اکنون نیز بر همان سخن تأکید میورزیم.
باید که زن و شوهر، استقلال انسانی یکدیگر را به رسمیت بشناسند و کوشش خود را برای ایجاد و ادارۀ یک زندگی شاداب خردمندانه بهکار گیرند. شرط خردمندی و شکیبایی، این است که ما همسرمان را همانگونه که هست، بپذیریم؛ سپس در طول مسیر زندگی مشترک، آن بخش از اوصاف و رفتار همسرمان را که نمیپسندیم، بهتدریج و ماهرانه تغییر دهیم یا اصلاح کنیم. اگر هم تغییر نپذیرفت، آن را به حال خود بگذاریم و فشار نیاوریم.
پذیرش همسر، همانگونه که هست، هنرِ عاقلان و صبوران است. پذیرش رضامندانه و نه مجبورانۀ همسر، با همان خصال و ویژگیهایش، موجب آرامش آدمی و استواری و ثبات زندگی است. اگر به شخصیت همسرمان احترام نهادیم و او را همانگونه که هست، پذیرفتیم، راه تکامل و رشد دادنِ او باز است و فرصت کافی در اختیار است تا بهتدریج فاصلههای موجود را کم و کمتر کنیم و ناهمگونیها را همگون سازیم.
آهسته و پیوسته
تربیت و تغییر، کاری است تدریجی و حوصله و شکیبایی میطلبد. امّا در نهایت، باز هم مقداری فاصله و ناهمگونی، باقی میماند، که باید آن را پذیرفت و بر رفع کامل آن اصرار نورزید.
اگر توقعمان این باشد که همسرمان کاملاً به صورت دلخواه ما باشد و هر چه را دوست داریم، داشته باشد، آنگاه اگر چیزی خلاف میل خویش در او ببینیم، میرنجیم و به خود و همسرمان لطمه میزنیم؛ امّا اگر از آغاز و از بُن جان بپذیریم که میان ما و همسرمان تفاوتهایی وجود دارد، هنگام بروز آنها نمیرنجیم و به آرامش کانون خانواده آسیب نمیزنیم.
اگر بپذیریم که امکان ندارد او در همۀ مسائل همسلیقۀ ما باشد، هنگام بروز اندیشهها و رفتارهای متفاوت او، با وی ستیز نمیکنیم و حرمتش را نمیشکنیم.
اینکه زن و شوهر، یکدیگر را یاری نمایند تا فاصلهها کم و کمتر شود، کاری فرخنده است. رشد دادن یکدیگر، نه تنها امری پسندیده است، بلکه وظیفهٔ همسران است. هر کدام که در زمینهای پیشتر است، باید همسرش را یاری کند تا به او برسد و حتّی از وی پیشی بگیرد. همیشه مجال برای افزودن کمالها و کاستن از کاستیها فراهم است. آنان که از این مجالها بهرۀ نیکو برند، خردمند و قابل تحسین هستند؛ امّا فشار و تحمیل، هرگز پسندیده نیست و معمولاً به ملامت و ملالت کشیده میشود و نتیجۀ معکوس میدهد.
ایجاد تغییر با زور و تحقیر، آثار زیانباری بر رابطهٔ همسران دارد.
پرسشی و پاسخی
ساختن یا ساختن؟!
آقایی پرسید است:
«در تعامل با همسر، ساختن (تغییر و رشددادن) خوب است یا ساختن (مداراکردن)؟»
پاسخ ما:
هر دو. البته یکی آسانتر است و دیگری سختتر. یکی زودتر نتیجه میدهد و دیگری دیرتر؛ امّا ارزش هر دو، برابر است.
در زندگی زن و شوهری، یکی از هدفها، ساختن یکدیگر است؛ امّا یکی از کارافزارهای وصول به این هدف، سازش با همدیگر است. بدون نرمش و مدارا نمیتوان در دل همسر نفوذ کرد تا آن را آباد ساخت. بیفزاییم که برای ساختن، گاهی ویران کردن لازم است؛ یعنی زدودن نبایستها. برای این ویران کردن، باید تا سویدای دل همسر نفوذ کرد.
در دل و جان خانه کردی عاقبت
هر دو را ویرانه کردی عاقبت
آمدی کاتش در این عالم زنی
وانگشتی تا نکردی عاقبت]…[
دانهای بیچاره بودم زیر خاک
دانه را دردانه کردی عاقبت
دانهای را باغ و بستان ساختی
خاک را کاشانه کردی عاقبت [۱]
نیز گاهی برای طرحی نو درانداختن، شکافتن سقف لازم میشود. برای این سقفشکافی، باید با همدیگر بسازیم.
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم[۲]
همو پرسیده است:
«در معارف دینیمان کدام سخن در این باره رساتر است؟»
پاسخ ما:
بسیار و بسیار است. یکی از رساترین آنها این سخن امیر خردمندان، امام علی (ع) است:
«إِنَّ العاقِلَ نِصفُهُ احتِمالٌ وَ نِصفُهُ تَغافُلٌ»؛ [۳]
نیمی از وجود انسان خردمند، تحمّل و شکیبایی است و نیمه دیگرش تغافل و چشمپوشی بزرگوارانه است.
شکیبایی برای ساختن است و کمال بخشیدن، و چشمپوشی بزرگوارانه برای سازش است و مدارا کردن.
صبوری منهای مدارا و چشمپوشی، خستهکننده و کلافهکننده است و مدارای منهای صبوری، دوام نمیآورد.
آری؛ برای مدیریت عاقلانهٔ زندگی زن و شوهری، هم ساختن به معنای رشد دادن همسر و اصلاح او لازم است و هم ساختن به معنای مدارای با همسر.
نگرشی عادلانه
در ارزیابی همسر، باید همۀ اوصاف و خصلتهای او را در نظر آورد. نگریستن به کاستیها و نادیده انگاشتن امتیازها و خوبیها، خلاف انصاف و عدالت است.
مردی میگوید:
در مدّت سی سالی که با همسرم زندگی میکنم، غذایی را که درست میکند، به ذائقۀ من کمنمک و به ذائقۀ او خوب است. گهگاه با ملایمت و ملاطفت به او تذکّر میدهم، امّا او همچنان غذا را به میل و سلیقۀ خودش درست میکند. من این حقیقت را پذیرفتهام که او چنین است و جز این نیست. با خود میگویم: او آن همه خوبی دارد، بگذار این یک تفاوت سلیقه، بلکه تفاوت ذائقه را با من داشته باشد.
این مرد، عاقل است، زیرا:
۱. خوبیهای فراوان همسرش را در نظر دارد و برای یک اختلاف ذائقه، آنها را نادیده نمیانگارد؛
۲. میکوشد با ملایمت به همسرش تذکّر دهد، تا شاید این اختلاف ذائقه را رفع کند؛
۳. چون دریافته است که همسرش میل ندارد و یا نمیتواند این اختلاف ذائقه را به اتّحاد ذائقه تبدیل کند، آن را پذیرفته و با آن کنار آمده است و این ناگواری مختصر را به دیگر مسائل زندگی نکشانده و گواراییهای فراوان زندگیشان را ناگوار نکرده است. آفرین بر او!
بسیاری از نزاعهای همسران به این سبب است که این تفاوتهای کوچک را نمیپذیرند و تحمّل نمیکنند و هر کدام میخواهد دیگری را با سلیقۀ خود هماهنگ کند و بهواقع، سلیقه و خواستۀ خود را بر او تحمیل نماید.
جهان چون چشم و خطّ و خال و ابروست
که هر چیزی به جـــای خویش نیکوست[۴]
همچنان که هر انسانی دارای ویژگیهای منحصر به خود است و بسیاری از این اوصاف و خطّ و خال و چشم و ابرو و گونه، زیبایی و «بهجاییِ» خود را دارند و نیازی نیست که آنها را دگرگونه سازیم.
آری؛ باید همسرمان را یاری کنیم تا اوصاف ناستوده و کردارهای ناپسندش را اصلاح کند؛ امّا این کار، غیر از زدودن همۀ اختلاف سلیقهها و یکسانکردن همۀ اوصاف و خصلتهاست.
۱.مولوی، دیوان شمس
۲.حافظ، دیوان حافظ
۳.میزان الحکمه، حکمت ۱۴۹۱۵
۴.شیخ محمود شبستری، گلشن راز
- ۰۰/۰۲/۰۶