وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی

«تأمین سعادت برای همه اعضای خانواده»

شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۵:۵۹ ق.ظ

«تأمین سعادت برای همه اعضای خانواده» اخلاق و خانواده از منظر قرآن و اهل بیت(ع)/ نوشتاری از استاد علی اکبر مظاهری – بخش هجدهم

استاد مظاهری
شفقنا هر روز ماه مبارک رمضان را با هدیه‌ای از بوستان خجسته قرآن و اهل بیت(ع) با موضوع مهم «اخلاق و خانواده» به قلم حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر مظاهری استاد اخلاق و خانواده، مهمان خانه و خانواده‌ ها خواهد بود. انتقادات و پیشنهادات مخاطبین به استاد علی اکبر مظاهری منتقل خواهد شد و آقای مظاهری پاسخگوی سوالات احتمالی مخاطبان عزیز خواهد بود.

استاد مظاهری در بخش هجدهم نوشتاری که در اختیار شفقنا قرار داده، آورده است:

خداوند حکیم، در قرآن کریم، چنین فرموده است:

«وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا؛ (سوره فرقان، آیه ۷۴)

(بندگان ناب خدای رحمان) آنان‌اند که می‌گویند: ای خدای ما! همسران و فرزندانی عطایمان کن که مایه روشنای چشمان و خنکای دل‌هایمان باشند. و ما را پیشوا و مقتدای تقوامندان قرار ده.»

این درست است که بیکارگی و بطالت، فساد و کسالت می‌آورد؛ امّا این نیز راست است که کار بسیار و پرفشار، جسم و جان را می‌فرساید و نداشتن اوقات فراغت، اعصاب و بدن را می‌رنجاند.

یکی از محصول‌های تلخ فشردگی کار و نداشتن اوقات فراغت، «کلافگی روانی» است.

ما شعار «پرکردن اوقات فراغت» را بسیار سر می‌دهیم (که البته اگر نیکو انجام گیرد، کار درستی است)؛

امّا چرا کسی از «ایجاد فراغت، به گاه ضرورت»، سخن نمی‌گوید؟ با این که ضرورت سخن دوم، کمتر از سخن اول نیست.

پرکردن اوقات فراغت، برای تربیت آدمی است و نیز برای پیشگیری از هدر رفتن نیروهای درونی و ممانعت از بطالت پیشگی …؛ امّا ایجاد فراغت، برای رسیدگی به خویشتن است و برای جبران نیروهای تحلیل‌رفته و ذخیرۀ نیروی تازه و پیشگیری از خفگی روحی و فرسودگی جسمی.

همان‌سان که پرکردن اوقات فراغت، کارافزار تربیت است، ایجاد اوقات فراغت نیز کارافزار رشد جسم و جان و روان است. ما برای تحصیل سعادت، نیازمند اوقات فراغتیم.

هر یک از زن و شوهر، در هر شبانه‌روز، باید فراغتی ویژه داشته باشد. در آن زمان، هیچ کار و مسئولیتی نداشته باشد. هیچ دغدغه‌ای دلش را مشغول نکند. هیچ عامل بیرونی، اندیشه‌اش را برنیاشوبد. هیچ صدایی خاطرش را آشفته نسازد. هیچ نگرانی‌ای دلواپسش ننماید.

زن و شوهری را در نظر آورید که دو فرزند خردسال دارند که هر دو نیازمند خدمت و مراقبت دائمی‌اند. آقا، تمام وقتش را صرف کار بیرون از خانه می‌کند. خانم، تمام وقت، در خدمت فرزندان است. خدمتکاری ندارند. کارهای خانه و پذیرایی از مهمانان نیز بر عهدۀ خانم است. هیچ وقتِ فراغتی برای خانم وجود ندارد.

اکنون حال این خانم را در نظر آورید! وزن فشاری که بر تن و روان او وارد می‌شود، چقدر است؟ او در تنگنایی واقع شده که جسم و جانش را سخت می‌فشارد. فشردگی روحی و ذهنی، کلافه‌اش کرده. اعصابش درد گرفته. روانش پریشان است. بدنش خسته است. عضلات اندام‌هایش کوفته و تنیده شده.

چونان فنری است که سخت فشرده شده و هر آن ممکن است بشکند یا بپرد.

اکنون چه باید کرد؟

این راهکار را بنگرید:

رهایی دو ساعته

آقای محسنی و همسرش، همراه دو فرزندشان، که یکی سه ساله است و دیگری یک ساله، به مشاوره آمدند. خانم از بار گران زندگی، به ستوه آمده بود. کم آورده بود. دیگر بریده بود. مشکلات و مسائل ناگواری را مطرح کردند و چارۀ کار طلبیدند.

خانم از سختی‌های زندگی، سخت گلایه داشت و بیشتر از دست آقا می‌نالید. ایشان را به آرامش و صبوری دعوت کردم و به ریشه‌یابی مسائل‌شان پرداختیم. در نهایت

به این نتیجه رسیدیم که همۀ مشکلات به خستگی خانم از پرستاری و تربیت فرزندان مربوط می‌شود.

به آقای محسنی گفتم: از وسایل «شارژشونده» چی دارید؟

چند وسیله را نام برد که یکی از آنها موبایل بود.

گفتم: اگر مدّتی با موبایل کار کنید و باتری آن را شارژ نکنید، چه می‌شود؟

گفت: «خاموش می‌شود.»

گفتم: باتری جسم و جان انسان، مانند باتری موبایل است؛ اگر مدّتی کار کند و شارژ نشود، خاموش می‌شود.

گفت: «منظورتان چیست؟»

گفتم: شما خوب می‌دانید و دارید می‌بینید که نگهداری و تربیت دو کودک خردسال، بدون داشتن کمک‌کار، همۀ انرژی همسرتان را مصرف می‌کند و همۀ اوقات او را پر می‌کند. افزون بر این، وظیفۀ خانه‌داری و شوهرداری و مهمانداری نیز بر عهدۀ اوست. نتیجۀ طبیعی این قضیه این می‌شود که همسرتان به ستوه می‌آید، از زندگی خسته می‌شود، خود را ناتوان می‌یابد، احساس درماندگی می‌کند. آن‌گاه است که

زندگیتان آسیب می‌بیند و لطمه می‌خورد.

وقتی خانم، خود را ناتوان یافت و امور زندگی را آشفته دید و شما را ناراضی یافت، علاوه بر

خستگی‌های جسمی و خالی‌شدن باتری جسم و جان، احساس بی‌لیاقتی و خودکم‌بینی خواهد کرد. این احساس حقارت، لذّت زندگی را از او می‌گیرد و به کل زندگی، بی‌علاقه می‌شود و دیگر نمی‌تواند به خود افتخار کند. وقتی خستگی جسمی و آشفتگی عصبی و ناراحتی روحی و روانی، در یک نفر جمع شوند، او

را از پا در می‌آورند و زمین‌گیرش می‌کنند.

طرحی نو

آقای محسنی گفت: «حالا چکار کنیم؟»

گفتم: باید هردوی‌تان «فلک را سقف بشکافید و طرحی نو دراندازید»، به این‌گونه: هر روز، به مدّت دو ساعت، خانم را از بچه‌ها و بچه‌ها را از خانم جدا کنید؛ به گونه‌ای که هم‌دیگر را نبینند و صدای هم را نشنوند، امّا خیال خانم از بابت بچه‌ها کاملاً راحت باشد. بداند کسی امین و مهرورز، مراقب‌شان است و هیچ آسیبی به ایشان نمی‌خورد.

اختیار مصرف آن دو‌ساعت وقت، کاملا به خانم واگذار شود تا هر کاری می‌خواهد، بکند؛ ورزش کند، استخر برود، به کتابخانه برود، مطالعه کند، مقاله بنویسد، کتاب بنویسد، به مسجد و حرم برود، به آموزشگاه و کلاس برود، به بازار برود، به دیدار خویشان و دوستان برود، هر کاری که دلش می‌خواهد بکند و این زمان را به سلیقۀ خودش مصرف نماید.

مرد گفت: «ما کسی را نداریم که بچه‌ها را نگه دارد.»

گفتم: خود شما بهترین کس برای این کار هستید.

گفت: «من دارم تمام اوقاتم را صرف تأمین هزینه‌های زندگی می‌کنم. هر روز دوازده ساعت کار می‌کنم. دیگر فرصتی برایم نمی‌ماند که بچه‌ها را نگه دارم.»

گفتم: مگر نه این است که شما دوازده ساعت از وقت‌تان را صرف تأمین آسایش خانواده می‌کنید؟ خوب، اگر خانواده‌تان آسایش و آرامش نداشته باشند، تلاش شما ثمرۀ دلخواه را نداده است.

گفت: «چاره چیست؟»

گفتم: دو ساعت از تلاش بیرونی‌تان کم کنید و آن را صرف زندگی درونی‌تان کنید تا مسأله حل شود.

شما اکنون این مقدار زیاد از وقت خود را صرف رفاه خانواده می‌کنید، امّا ایشان در رفاه نیستند. بیایید دو ساعت از کارتان کم کنید و به اندازۀ درآمد آن دو ساعت کار، از هزینه‌های اضافی یا هزینه‌های دست دوم و سوم، بکاهید و آن زمان را صرف ضروری‌ترین نیاز خانواده‌تان، که همان آرامش و آسایش است، بکنید، آن‌گاه ثمرۀ خجستۀ آن را ببینید.

سپس به خانم گفتم: نظرتان دربارۀ این طرح چیست؟

گفت: «کاملاً موافقم. ما برای گذران زندگی، نیاز به دوازده ساعت کارکردن ایشان نداریم. ما الآن، هر دوی‌مان، خرج‌های اضافی و غیرضروری می‌کنیم که اسراف است و به‌راحتی می‌توانیم حذف‌شان کنیم. هیچ لطمه‌ای هم به هیچ جای زندگی‌مان نمی‌خورد. اگر ایشان این طرح (نگهداری دو ساعتۀ فرزندان) را بپذیرند و اجرا کنند، من با صرفه‌جویی و حذف خرج‌های اضافی، زندگی را با درآمد حتّی کمتر از ده ساعت کار ایشان اداره می‌کنم.

به آقا گفتم: حالا چه می‌گویید؟

گفت: «من آسایش خانواده‌ام را می‌خواهم. اگر با این طرح، آسایش ایشان تأمین شود، من از خدا می‌خواهم.»

به هر دوی‌شان آفرین گفتم و دربارۀ دیگر مزایای طرح و رهاوردهای نیکوی روحی، اخلاقی، و حتّی تربیتی آن برایشان توضیح دادم و قرار گذاشتیم که هر دو، در چند روز، زمینۀ اجرای آن را فراهم کنند و نتیجۀ آن را به من اطلاع دهند تا اگر لازم بود، آن را اصلاح و تکمیل کنیم.

ایشان با خرسندی و امید به موفقیت‌آمیزبودن طرح و حلّ مسأله‌ای که رنجشان می‌داد، رفتند تا طرح را اجرا کنند و من برای توفیق‌شان دعا کردم.

پس از پانزده روز

ایشان پس از پانزده روز، باز آمدند؛ شاداب و شادان. دگرگونی اساسی در احوالشان پدیدار بود. دیگر از آن پریشانی روانی و کلافگی ذهنی، اثری نبود. کسی از کسی گله نداشت. امید و طراوت، جای آشفتگی و درماندگی، نشسته بود. رفتار و گفتارشان نمایانگر رضایت و موفقیت بود. کودکانشان نیز چالاک بودند.

گفتمشان: خدا را شکر، خوب قبراق و شادابید!

گفتند: «بله. طرح، به‌خوبی اجرا شد. زندگی‌مان حیاتی تازه یافت … .»

الاهی شکر.

حکمت‌های تربیتی

طرح فوق، علاوه بر فایده‌هایی که برایش بیان شد و توانست زندگی آقای محسنی و خانوادهاش را از بن‌بست بیرون آورد، حکمت‌های تربیتی و روانشناختی دیگری نیز دارد. پاره‌ای از آن‌ها را بنگریم:

۱. کاستن از وابستگی افراطی کودکان به مادر و مادر به کودکان.

وابستگی شدید، در قلمرو تربیت، آفت است. از مؤثرترین راهکارهای زدودن این آفت، همین دورنگه‌داشتن موقّت است.

۲. دلبستگی بیشتر پدر به فرزندان و فرزندان به پدر.

همانسان که وجود رابطۀ عاطفی میان مادر و فرزندان، از جانمایه‌های حتمی تربیت سالم است، ارتباط عاطفی میان پدر و فرزندان نیز از بُن‌مایه‌های ضروری تربیت رشیدانه است. فرزند، برای پرورش و رشد همه جانبه، هم مادر می‌خواهد، هم پدر. این که کودکان همواره با مادر باشند و هیچگاه با پدر نباشند، سبب کاستی در بالندگی‌شان می‌شود.

۳. تأمین نیاز عاطفی پدر.

از نیازهای عاطفی پدر، مهرورزی به فرزند و لذّت بردن از وجود اوست. همان‌گونه که محروم کردن مادر از انس‌گیری با فرزند و مهرورزی به او، ستم به مادر است و روان وی را می‌آزارد؛ محرومیت پدر از مؤانست با فرزند، ستم به پدر است و جان وی را می‌رنجاند.

۴. لطافت زنانه، صلابت مردانه.

تربیت جامع، نیازمند دو جانمایۀ نیرومند است: یکی «لطافت زنانه»، که سرچشمۀ آن، روح لطیف مادر است. دیگری «صلابت مردانه»، که معدن آن، جان سترگ پدر است. هر کدام از این دو، نباشد، تربیت، تک بعدی می‌شود.

فرزند، خواه دختر خواه پسر، برای بالندگی و رشادت، به این دو بُنمایه، نیازمند است. مپنداریم که

برای تربیت دختر، تنها لطافت زنانه، بس است. و برای پسر، فقط صلابت مردانه کافی است. هرگز! برای هر دو، هر دو لازم است.

۵. بهره‌بری از دانایی‌ها و توانایی‌های پدر.

مرد عاقل، دانایی‌ها و توانایی‌هایی در قلمرو تربیت دارد. از این رو، شرط خردمندی است که همان‌سان که برای تربیت فرزند، از دانایی‌ها و مهارت‌های تربیتی مادر بهره‌مند می‌شویم، از دانایی‌ها و توانمندی‌های پدر نیز بهره جوییم.

وقتی مادر و پدر، هر دو، مربّیان فرزندانشان باشند، همۀ این بهره‌مندی‌های ارجمند، و افزون بر آن‌ها، حاصل می‌شود.

جایگزین

اگر پدر، به هر دلیل، نتوانست و یا نخواست که این کار (نگهداری دو ساعتۀ فرزندان) را به عهده گیرد، باید برای آن، جایگزینی انتخاب کرد. این جایگزین می‌تواند مادربزرگ باشد یا مهدکودک یا یکی از خویشان و دوستان یا یک پرستار و یا یک خدمتکار.

شایسته، بلکه بایسته است که زن و شوهر، با مشورت و توافق یکدیگر، این فراغت ویژه را برای خانم فراهم کنند و این کار را از ضرورت‌های زندگی‌شان به حساب آورند؛ ضرورتی که بودِ آن، زندگی را نیرو می‌بخشد و نبودِ آن، به زندگی صدمه می‌زند.

نکتۀ پایانی

اگرچه سخن اکنونی ما، دربارۀ فراغت ویژه برای خانم‌ها و مادران است؛ امّا مرد نیز به این زمان فراغت نیازمند است. هرکس، در زندگی خانوادگی و اجتماعی، باید این فراغت و فرصت ویژه را داشته باشد تا بتواند در آن، به خویشتن رسیدگی کند و از کلافگی ذهنی و روانی و جسمی خود، پیشگیری نماید و از

همان بهره‌هایی که برای خانم فرزنددار بیان شد، استفاده کند.

از این رو، مرد باید با تنظیم اوقات و برنامه‌های خود، در تحصیل این فراغت ویژه، بکوشد و خانم نیز در اندیشۀ آسایش و سلامت همسرش باشد و او را در رسیدن به این مقصود، یاری کند. تأمین این نیاز، از ضرورت‌های حتمی زندگی خانوادگی است.

  • ۰۰/۰۲/۱۱
  • علی اکبر مظاهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">