«جایگاه مدارا در زندگی خانوادگی»
«جایگاه مدارا در زندگی خانوادگی» اخلاق و خانواده از منظر قرآن و اهل بیت(ع)/ نوشتاری از استاد علی اکبر مظاهری – بخش نوزدهم
شفقنا هر روز ماه مبارک رمضان را با هدیهای از بوستان خجسته قرآن و اهل بیت(ع) با موضوع مهم «اخلاق و خانواده» به قلم حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر مظاهری استاد اخلاق و خانواده، مهمان خانه و خانواده ها خواهد بود. انتقادات و پیشنهادات مخاطبین به استاد علی اکبر مظاهری منتقل خواهد شد و آقای مظاهری پاسخگوی سوالات احتمالی مخاطبان عزیز خواهد بود.
استاد مظاهری در بخش نوزدهم نوشتاری که در اختیار شفقنا قرار داده، آورده است:
مدارا تا کجا؟
مدارای سرفرازانه؛ آری،
مدارای ذلیلانه؛ نه.
خداوند عزیزمان فرمودهاست:
“لِلَّهِ العِزَّهُ وَلِرَسولِهِ وَلِلمُؤمِنینَ؛
عزت برای خداست و برای پیامبر خداست و برای مومنان است”
(سوره منافقون، آیه ۸)
آقا یا خانمی پرسیدهاند:
کتاب نبرد بیبرندهتان را کامل خواندهام و عمل کردهام؛ تا حد بینهایت با همسرم مدارا و تغافل کردهام، دشنامهای بسیار او را هیچ پاسخ نگفتهام، جفاهای بیکرانش را تحمل کردهام، اما هرچه میگذرد من بازندهام و او برنده.
این نبرد، بیبرنده است؛ قبول، اما همیشه من بازندهام و او نه که برنده باشد، بلکه خیرهتر و چیرهتر شده و از زندگیمان دمار برآورده است.
اکنون چه کنم که از این میدان فضیلتسوز، فرار کنم؟ وقتی من سپر میاندازم، او شمشیر نمیاندازد. دیگر به ستوه آمدهام. آیا باید اعلام کنم که این میدان اگرچه برنده ندارد، اما بازنده دارد؟
لطفاً مدد فرمایید.
پاسخ ما:
اکنون ۱۰ سال از انتشار کتاب نبرد بیبرنده میگذرد و نُه بار تجدید چاپ شده است. تاکنون حدود ۹۰ درصد گزارشها و بازخوردها از مثبتبودن ثمرههای آن حکایت دارد، به لطف خدا زندگیهای بسیاری را نجات داده و اخلاق ستیزهجویانهٔ انسانهای زیادی را آرام کرده است. حدود ۱۰ درصد پاسخها نیز منفی بوده است. حکایت شما جزو همین ۱۰ درصد است.
یک قانون
اکنون میگوییم: در نظام آفرینش، بیشتر اموری که دارای قاعدهٔ کلیاند، تبصره یا تبصرههایی دارند. به زبان علمی:
«ما من عام الا و قد خص»؛ هیچ امر و قاعدهای عمومی و کلی نیست، مگر اینکه استثناهایی دارد.
در علوم تربیتی و اخلاقی نیز چنین است. مثلاً در تربیت فرزند، قاعده بر محبت بینهایت است، اما اندکی قناعت نیز لازم است. در معاشرت با مردمان نیز اصل بر نرمخویی و سخاوت است، اما اندکی گرهکردن ابرو و امساک نیز ضروری است.
در تکریم دیگران، اصل بر بیپایانی است، اما اندکی سنجش ظرفیت نیز لازم است. حتی در دشمنی با بدها نیز نمیباید بیپروایی کرد.
اندازه نگه دار که اندازه نکوست
هم لایق دشمن است و هم لایق دوست
مدارا و تغافل و نبردنکردن نیز مشمول این قاعدهاند. کسانی هستند که بزرگواری را حمل بر بیعرضگی میکنند و از آن استفاده سوء میکنند. یا تغافل را نادانی فرض میکنند و جسور میشوند. باید ظرفیت افراد را سنجید و بهقدر ظرفشان، آبشان داد؛ اگر بیشتر دهیم ظرفشان لبریز میشود و خرابی به بار میآورد.
داوری ما
ما در باره شما قضاوت نمیکنیم. اصلاً ما قضاوت نمیکنیم. مشاور، هادی است نه قاضی.
ما واقع زندگی شما را نمیدانیم و سخن همسر شما را نشنیدهایم، اما در این مشاورهٔ غیرحضوری و با وجود نشنیدن سخن همسرتان، بنا را بر صادقبودن شما میگذاریم و چند راهکار دانهدرشت میدهیم:
۱. اگر مدارای شما سبب تحقیرتان میشود، از آن بکاهید. اگر تغافل شما باعث جسارت همسرتان میشود، آن را اندک و یا حذف کنید. اگر تواضع شما موجب تکبر او میشود، آن را کم کنید. (تواضع، عبادت است، اما اگر شما را کممقدار کند، معصیت است.)
این سخن امام صادق علیهالسلام وه که چه زیباست: «اَخْدِمْ اَخٰاکَ فَاِنْ اِسْتَخْدَمَکَ فَلا وَ لا کَرامَه»*۱؛ برادرت را خدمت کن، اما اگر خواست تو را به خدمت گیرد، نه خدمتش کن و نه بزرگش شمار.
همچنین این سخن امام صادق علیهالسلام را: «إِنَّ اللَّهَ فَوَّضَ إِلَی الْمُؤْمِنِ أُمُورَهُ کُلَّهَا وَ لَمْ یُفَوِّضْ إِلَیْهِ أَنْ یَکُونَ ذَلِیلًا»۲؛ خداوند همهٔ امور مؤمن را به خود او واگذار کرده است؛ اما این حق را به او نداده که خود را ذلیل کند.
حتی در صلهٔ ارحام هم حق نداریم خود را ذلیل کنیم.
دلبر اگر به رفتن شتاب کند بایست
دل بر کسی مبند که دلبستهٔ تو نیست
۲. اکنون طرحی نو دراندازید و با عمل بیشتر و سخن کمتر، به همسرتان تفهیم کنید که دیگر بنا ندارید یک فرد قربانی باشید. نیازی به جارزدن نیست، سلوکتان را عزتمندانه کنید و قاعدهٔ جاری بر رفتار و اخلاقتان را تغییر دهید.
از ذلت به عزت
۳. اگر آقا هستید، فصل «اقتدار مرد» را در کتاب «فرهنگ خانواده» مطالعه کنید و اگر خانم هستید، فصل «ریحانگی زن» را در همان کتاب بخوانید.
بعد از دو هفته که این راهکارها را عمل کردید، نتیجه را به من اطلاع دهید تا راهکارهای دیگری دهم تا برای آیندهٔ زندگیتان گامهای تازهای بردارید.
انشاءالله.
خداوند سبحان هادیتان باشد.
۱: مستدرکالوسایل، ج ۲، ص ۴۱۱
۲: تهذیبالاحکام، ج ۶، ص ۱۷۹
انتهای پیام
«جایگاه مدارا در زندگی خانوادگی» اخلاق و خانواده از منظر قرآن و اهل بیت(ع)/ نوشتاری از استاد علی اکبر مظاهری – بخش نوزدهم
شفقنا هر روز ماه مبارک رمضان را با هدیهای از بوستان خجسته قرآن و اهل بیت(ع) با موضوع مهم «اخلاق و خانواده» به قلم حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر مظاهری استاد اخلاق و خانواده، مهمان خانه و خانواده ها خواهد بود. انتقادات و پیشنهادات مخاطبین به استاد علی اکبر مظاهری منتقل خواهد شد و آقای مظاهری پاسخگوی سوالات احتمالی مخاطبان عزیز خواهد بود.
استاد مظاهری در بخش نوزدهم نوشتاری که در اختیار شفقنا قرار داده، آورده است:
مدارا تا کجا؟
مدارای سرفرازانه؛ آری،
مدارای ذلیلانه؛ نه.
خداوند عزیزمان فرمودهاست:
“لِلَّهِ العِزَّهُ وَلِرَسولِهِ وَلِلمُؤمِنینَ؛
عزت برای خداست و برای پیامبر خداست و برای مومنان است”
(سوره منافقون، آیه ۸)
آقا یا خانمی پرسیدهاند:
کتاب نبرد بیبرندهتان را کامل خواندهام و عمل کردهام؛ تا حد بینهایت با همسرم مدارا و تغافل کردهام، دشنامهای بسیار او را هیچ پاسخ نگفتهام، جفاهای بیکرانش را تحمل کردهام، اما هرچه میگذرد من بازندهام و او برنده.
این نبرد، بیبرنده است؛ قبول، اما همیشه من بازندهام و او نه که برنده باشد، بلکه خیرهتر و چیرهتر شده و از زندگیمان دمار برآورده است.
اکنون چه کنم که از این میدان فضیلتسوز، فرار کنم؟ وقتی من سپر میاندازم، او شمشیر نمیاندازد. دیگر به ستوه آمدهام. آیا باید اعلام کنم که این میدان اگرچه برنده ندارد، اما بازنده دارد؟
لطفاً مدد فرمایید.
پاسخ ما:
اکنون ۱۰ سال از انتشار کتاب نبرد بیبرنده میگذرد و نُه بار تجدید چاپ شده است. تاکنون حدود ۹۰ درصد گزارشها و بازخوردها از مثبتبودن ثمرههای آن حکایت دارد، به لطف خدا زندگیهای بسیاری را نجات داده و اخلاق ستیزهجویانهٔ انسانهای زیادی را آرام کرده است. حدود ۱۰ درصد پاسخها نیز منفی بوده است. حکایت شما جزو همین ۱۰ درصد است.
یک قانون
اکنون میگوییم: در نظام آفرینش، بیشتر اموری که دارای قاعدهٔ کلیاند، تبصره یا تبصرههایی دارند. به زبان علمی:
«ما من عام الا و قد خص»؛ هیچ امر و قاعدهای عمومی و کلی نیست، مگر اینکه استثناهایی دارد.
در علوم تربیتی و اخلاقی نیز چنین است. مثلاً در تربیت فرزند، قاعده بر محبت بینهایت است، اما اندکی قناعت نیز لازم است. در معاشرت با مردمان نیز اصل بر نرمخویی و سخاوت است، اما اندکی گرهکردن ابرو و امساک نیز ضروری است.
در تکریم دیگران، اصل بر بیپایانی است، اما اندکی سنجش ظرفیت نیز لازم است. حتی در دشمنی با بدها نیز نمیباید بیپروایی کرد.
اندازه نگه دار که اندازه نکوست
هم لایق دشمن است و هم لایق دوست
مدارا و تغافل و نبردنکردن نیز مشمول این قاعدهاند. کسانی هستند که بزرگواری را حمل بر بیعرضگی میکنند و از آن استفاده سوء میکنند. یا تغافل را نادانی فرض میکنند و جسور میشوند. باید ظرفیت افراد را سنجید و بهقدر ظرفشان، آبشان داد؛ اگر بیشتر دهیم ظرفشان لبریز میشود و خرابی به بار میآورد.
داوری ما
ما در باره شما قضاوت نمیکنیم. اصلاً ما قضاوت نمیکنیم. مشاور، هادی است نه قاضی.
ما واقع زندگی شما را نمیدانیم و سخن همسر شما را نشنیدهایم، اما در این مشاورهٔ غیرحضوری و با وجود نشنیدن سخن همسرتان، بنا را بر صادقبودن شما میگذاریم و چند راهکار دانهدرشت میدهیم:
۱. اگر مدارای شما سبب تحقیرتان میشود، از آن بکاهید. اگر تغافل شما باعث جسارت همسرتان میشود، آن را اندک و یا حذف کنید. اگر تواضع شما موجب تکبر او میشود، آن را کم کنید. (تواضع، عبادت است، اما اگر شما را کممقدار کند، معصیت است.)
این سخن امام صادق علیهالسلام وه که چه زیباست: «اَخْدِمْ اَخٰاکَ فَاِنْ اِسْتَخْدَمَکَ فَلا وَ لا کَرامَه»*۱؛ برادرت را خدمت کن، اما اگر خواست تو را به خدمت گیرد، نه خدمتش کن و نه بزرگش شمار.
همچنین این سخن امام صادق علیهالسلام را: «إِنَّ اللَّهَ فَوَّضَ إِلَی الْمُؤْمِنِ أُمُورَهُ کُلَّهَا وَ لَمْ یُفَوِّضْ إِلَیْهِ أَنْ یَکُونَ ذَلِیلًا»۲؛ خداوند همهٔ امور مؤمن را به خود او واگذار کرده است؛ اما این حق را به او نداده که خود را ذلیل کند.
حتی در صلهٔ ارحام هم حق نداریم خود را ذلیل کنیم.
دلبر اگر به رفتن شتاب کند بایست
دل بر کسی مبند که دلبستهٔ تو نیست
۲. اکنون طرحی نو دراندازید و با عمل بیشتر و سخن کمتر، به همسرتان تفهیم کنید که دیگر بنا ندارید یک فرد قربانی باشید. نیازی به جارزدن نیست، سلوکتان را عزتمندانه کنید و قاعدهٔ جاری بر رفتار و اخلاقتان را تغییر دهید.
از ذلت به عزت
۳. اگر آقا هستید، فصل «اقتدار مرد» را در کتاب «فرهنگ خانواده» مطالعه کنید و اگر خانم هستید، فصل «ریحانگی زن» را در همان کتاب بخوانید.
بعد از دو هفته که این راهکارها را عمل کردید، نتیجه را به من اطلاع دهید تا راهکارهای دیگری دهم تا برای آیندهٔ زندگیتان گامهای تازهای بردارید.
انشاءالله.
خداوند سبحان هادیتان باشد.
۱: مستدرکالوسایل، ج ۲، ص ۴۱۱
۲: تهذیبالاحکام، ج ۶، ص ۱۷۹
انتهای پیام
- ۰۰/۰۲/۱۲