ریحانگی زن دو
ریحانگی زن (۲)
مشاورهٔ مهارتهای زندگی مشترک
نویسنده و مشاور: علیاکبر مظاهری
نقشآفرینیها
نقشآفرینی زن در خانواده، چندان ارجمند است که بدون آن، «خانواده» بیمعناست. نه اینکه بدون وجود و حضور زن، خانواده شکل نمیگیرد؛ اینکه واضح است؛ بلکه نقشآفرینی او به خانواده معنا میبخشد.
برخی از نقشآفرینیهای زن در خانواده، فطری و غریزی است که دست آفریدگار حکیم آنها را در سرشت او نهاده است و برخی دیگر آموختنی است. آن سرشتیها را باید پرورش داد و شکوفا کرد و آن آموختنیها را باید آموخت. و نیز در عرصة زندگی خانوادگی، بایدها و نبایدهایی هست که مراعات آنها در خوشبختی همسران تأثیر دارد و مراعات نکردنشان شوربختی به بار میآورد.
ریحانگیها
اکنون برخی از جلوههای ریحانگی زن در زندگی خانوادگی را نظاره میکنیم و پارهای از بایدها و نبایدها را برای ریحانگان بیان مینماییم. با دقّت، همراهیمان کنید.
۱. محوریت در زندگی خانوادگی
وجود زن چنان پُرجاذبه است که شوهر و فرزندان را به سوی خود جذب میکند و آنان را گِرد وجود خود میگرداند. هستۀ مرکزی خانواده، زن است و اجزا و اعضای خانواده، پیرامون او میگردند.
زنانی که ظرفیتشان اندک باشد یا نیکو تربیت نشده باشند و یا ارزش خود را نشناسند، در صدد بر میآیند که از این محور بودن سوء استفاده کنند، که در این صورت، محور متزلزل میشود و گردش آن ناموزون میگردد و کار خراب میشود.
بنابراین، اکنون که زن محور خانواده است، باید در ایفای درست این نقش کوشا باشد و شایستگی خود را به ظهور رساند. نخست شوهرش را و سپس فرزندانش را به گونهای موزون، پیرامون خویش بگرداند.
۲. آرامشگری
مرد، هر اندازه مقتدر باشد، آرامشگاه او زن است؛ همانگونه که شوهر نیز پناهگاه زن است و زن هر اندازه توانمند باشد، نیازمند این پناهگاه است. آفریدگار حکیم چنین تقدیر کرده و چنین آفریده است که زن، آرامشگاه شوهر باشد و شوهر، پناهگاه زن. فرزندان نیز از آغاز خلقتشان تا هرچه که برومند شوند، حاجتمند این آرامشگاهاند.
جانمایۀ این خصلت، به دست آفریدگار حکیم، در سرشت زن نهاده شده و بر زن است که آن را شکوفا کند و آداب آن را نیکو فرا گیرد و آن را در عرصۀ خانواده، عرضه نماید.
۳. صفابخشی بوستان خانواده
مدیریت زندگیخانوادگی نیازمند دو عنصر اصلی است: عقلانیت و لطافت. هر کدام از این دو عنصر از زندگی حذف شود، چرخ زندگی میلنگد. زن و مرد ـ که مدیران اصلی خانوادهاند ـ در کنار هم که قرار گیرند، این دو را تأمین میکنند.
زن با وجود سرشار از عاطفۀ خود، سهم بیشتری در لطافت عاطفی خانواده دارد. لطافتبخشی از هنرهای زن است. وجود زن، لطیف است و با بودن خود و با عاطفهورزی لطیفانهاش، خشکی و خشونت را از زندگی میزداید.
بوستان زندگی، صفا و شادابی خود را از وجود زن میگیرد. از جاهایی که ریحانگی زن بهوضوح نمایان میشود، همین جاست. اگرچه زن و مرد، هر دو، باغبان بوستان زندگی خانوادگیاند، امّا سهم زن در طراوتبخشی به این بوستان، بسیار بیشتر است. مگر گلستان، بدون جلوهگری گل و ریحان، وجود مییابد؟! گُلستانِ بدون گُل و ریحان، گِلِستان است.
زن زیرک، آن است که جایگاه ریحانگی خویش را نیکو دریابد و گلستان خانواده را با گلبرگهای لطیف وجود خود خُرّمی بخشد و با عاطفهورزی و ریحانگی، زندگی خانوادگی را همواره لطیف و شاداب بدارد. الاهی همواره چنین باد.
{دنباله مطلب را در پست بعد بخوانید}
۲۸ آبان ۱۴۰۰
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
- ۰۰/۰۹/۰۶