بخش دوم مصاحبهٔ خبرگزاری رسا با حجتالاسلام علیاکبر مظاهری پیرامون مهندسی فرهنگی
بخش دوم مصاحبهٔ خبرگزاری رسا با حجتالاسلام علیاکبر مظاهری پیرامون مهندسی فرهنگی
مهندسی فرهنگ عمومی در نهادهای فرهنگی جمهوری اسلامی به چه نحوی است و چه اقداماتی در این باره صورت گرفته یا نیاز است صورت بگیرد؟
مهندسی یعنی اینکه یک بنایی را حسابشده و دقیق بسازیم؛ کلمۀ مهندسی برای فرهنگ واژۀ مناسب و خوبی است. باید فرهنگ عمومی ساختاری موزون، چشمنواز و خالی از زوائد داشته باشد؛ مثل ساختمان زیبایی که یک معمار ماه ر آن را میسازد و هنگامیکه به آن مینگریم متوجه میشویم که هر چیزی در جای خودش قرار دارد.
باید در فرهنگ نیز چنین باشد که مطالب و مسائل به شکلی واضح و روشن باشد و تداخلی در آن مشاهده نشود. در فرهنگ عمومی جامعهٔ کشور ما، موزون بودن پیدا نیست و به چشم نمیخورد؛ بعضی مهندسها ماهر نیستند و آن کسانی که ماهر نیستند کار و فعالیت آن کسانی که ماهر هستند را خراب و نابسامان میکنند.
واجب است متولیان فرهنگ مشخص باشند
مهندسی فرهنگ یک واجب فرهنگی دارد و آن واجب این است که متولیان فرهنگ مشخص باشند. در واقع آن معمارها مشخص و محدود باشند؛ چراکه اگر متولیان نامشخص و پر تعداد باشند در نتیجه متولیان فرهنگ شناسایی نمیشوند بلکه تعداد قلیل و ماهر مهندسان موجب فایده است تا تعداد زیادی مهندس غیر ماهر که موجب ضرر میشوند.
در حال حاضر تجمیع مهندسان و متولیان فرهنگی لازم و واجب است، اما متأسفانه متولیان پراکنده هستند و گاهی بعضی از متولیان ماهر وظایف خود را بر ذمه دیگری میگذارند که این خیلی بد است؛ اما اگر خطوط و مهندسان مشخص و برجسته شود، دانا و توانا باشند طبیعی است که این کار را پیش میبرند.
به این نکته هم باید دقت داشته باشیم که برخی میگویند: «اگر مراکز فرهنگی نیز پر تعداد باشند، نشانه خوبی است و فرهنگ پیش میرود!»؛ اما اصلاً اینطوری نیست؛ بلکه اگر این مراکز محدود و توانا باشند بسیار عالی است و باعث پیشرفت فرهنگ میشود.
عینک سطحیبینی را دور بیندازید
همچنین نباید نگاه سطحی به فرهنگ داشته باشیم؛ مثلاً به فلان وزارت یا فلان اداره بگوییم شما باید واحد فرهنگی داشته باشید و زمانی که این واحد فرهنگی وارد چارت تشکیلاتی آن وزارتخانه شد، یک مهندسی قوی مقرر نمیکنند و نیز امکانات زیادی را در اختیار آن واحد نمیگذارند.
یک فرد بیمهارت و با امکانات اندک بهعنوان مهندس فرهنگی در واحد فرهنگی انتخاب میکنند؛ چون وظیفه و کار اصلی آنان این نیست و کار فرهنگی آنان بدین شرح میشود که در زمان شهادت شهید بهشتی فقط یک پوستر در تابلو اعلانات نصب میکنند؛ اینکه کار فرهنگی نیست! در واقع یک کار روتین است و همه وزارتخانه و ادارهها که واحد فرهنگی هم ندارند این کار را انجام میدهند.
اهمیت عمیق بودن کار فرهنگی
کار فرهنگی باید عمیق باشد؛ اگر شالودههای ساختمان سست باشد حتی نیاز به طوفان و زلزله نیست تا این ساختمان تخریب شود؛ بلکه یک نسیم ملایم خودبهخود این ساختمان را ویران میکند. مثال حاضر دقیقاً مانند شالوده فرهنگی در کشور ایران است؛ بنابراین کارهای فرهنگی باید کامل و عمیق باشد و در جان مردم رسوخ کند.
باید به این نکته مهم توجه کرد که ما در مسائل فرهنگی با جان و اندیشه مردم کار میکنیم. اگر اندیشه و جان مردم آباد باشد جامعهٔ نیز آباد خواهد شد؛ اما اگر اندیشه و جان مردم آباد نباشد جامعه خراب و ویران میشود؛ در این صورت فکر میکنیم که با یک پوستر نصب کردن کار فرهنگی کردیم؛ این کار خوب است؛ اما خود مردم در واحدهای غیرفرهنگی هم این کار را انجام میدهند.
ما باید برای کار فرهنگی نقشه مهندسی داشته باشیم. در عصر حاضر مهندسی فرهنگی در کشور و جامعهٔ ما خیلی ضعیف، شلوغ و چاق است، و این شلوغی ضرری بیش نیست؛ علت امر این است که متولیان مشخص نیستند و مشخص نیست که امکانات در دست چه کسانی است.
پایان بخش دوم
🌐 http://mazaheri.andishvaran.ir
#پایگاه_اندیشوران_حوزه
🌐 http://mazaheriesfahani.blog.ir/
#وبسایت_علیاکبر_مظاهری
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌐 https://eitaa.com/Mazaheriesfahani
#علیاکبر_مظاهری
- ۰۴/۰۷/۳۰