حضور مبارک آیتالله آقای حاج شیخ حسن صانعی «دامت برکاته»
با سلام و تحیّت و ابراز تأثر؛
رحلت عالم جلیل و اخوی معظّم، حضرت آیتالله آقای حاج شیخ یوسف صانعی«رضوانالله تعالی علیه» را به بیت مکرّم و فرزندان محترم و شاگردان گرامی و مقلّدان و ارادتمندان ایشان و خصوصاً به آنجناب صمیمانه تسلیت عرض میکنم.
از خداوند تعالی برای آن فقیه بزرگوار که از یاران وفادار و شاگردان دیرین امام راحل عظیمالشّأن«قدّسسرّهالشّریف» بودند، رضوان و غفران الهی و حشر با حضرات معصومین «علیهمالسّلام» و برای خاندان مصاب و بالأخص جنابعالی سلامت و سعادت و صبر و اجر و توفیق مسألت میکنم.
والسّلام علیه و علیکم و رحمه الله و برکاته.
اخلاقم آرزوست...
١٩/۶/٩٩
با عشقهای خام چه باید کرد؟
🔹در پی انتشار مطلب «سلام بر عشق»، خانم سیده تهرانی پرسیدهاند:
شکی نیست که بهترین نوع ازدواج، ازدواجی است که با علاقه و عشق راستین دوطرف آغاز شود،
اما در دوران جوانی بهدلیل غلبهٔ احساسات، گاهی بدون شناخت کافی طرفین از یکدیگر، علاقههای نابهجا شکل میگیرد و هرچه والدین نافرجامی آن ازدواج را متذکر میشوند، متأسفانه جوانان، بیتوجه به خیرخواهی آنها، به مخالفت میپردازند. در نهایت، امر خطیر ازدواج دچار نافرجامی یا بدفرجامی میشود و آیندهٔ دو جوان و خانوادههایشان به مخاطره میافتد.
در اینگونه موارد، توصیهٔ شما چیست؟
🔸پاسخ را از خانم دکتر فاطمه کوثر میخوانیم:
سؤال شما کاملا بهجاست. بسیاری از افراد، بهدلیل تجربههایی که دارند، با چنین پرسشی مواجه میشوند.
به نکات زیر توجه کنید:
۱- در ازدواج، علاوهبر بلوغ جسمی، بلوغ فکری، عاطفی و اجتماعی نیز شرط اساسی است. به این معنی که تنها رسیدن نوجوان ما به بلوغ جسمی و علاقهمندی به ازدواج با دختر یا پسری، برای ازدواج کافی نیست.
۲- در صورتی که فرزند ما از تربیت سالمی برخوردار باشد، در سنین آغاز جوانی میتواند ازدواج موفقی داشته باشد. داشتن تربیت سالم به این معنی است که فرد از لحاظ فکری و رفتاری و نیز عاطفی بالغ شده و ضمناً حقپذیر و نصیحتپذیر باشد.
بازخوردی برای مطلب «طهارت ازدواج»
نویسنده: دکتر فاطمه کوثر
🔸در پی انتشار مطلب «طهارت ازدواج»، دخترخانمی پرسیدهاند:
سلام علیکم
امیدوارم در صحت و سلامت باشید.
پیرو پست آخرتان و سؤال انتهایی آن (آیا واقعاً کاری از ما برنمیآید یا...؟)،
وقتی در جامعهٔ کنونی مرسوم است که گام اول ازدواج، یعنی خواستگاری را آقایان بردارند، مگر از دخترها هم کاری برمیآید؟!
🔹پاسخ را از نویسندهٔ مطلب میخوانیم:
اینکه فرمودهاید «در جامعهٔ ما هنوز هم خیلی پذیرفته نیست که دختران گام اول را برای ازدواج بردارند»، سخنی درست است.
اما اکنون این سه حکایت را ببینید:
حکایت اول: سپیده نزدیک به چهل سال دارد و مجرد است. او تا هفت هشت سال پیش، خواستگاران خوبی داشت. چندین مورد را رد کرد. از یکی، ظاهرش را نپسندید. از دیگری شغلش را، از سومی درآمدش را و ... اکنون تنها و مجرد است.
اخلاقم آرزوست...
نویسنده: خانم زهره شفیع، کارشناس علوم قرآن و حدیث
این روزها با ویروسی در جدال هستیم که تنها با رعایت ضوابط بهداشتی میتوان آن را شکست داد. توصیههای پزشکی را هر روز از رسانهها میشنویم و میبینیم. توصیه به شستن مکرر دستها، استفاده از ماسک و رعایت فاصله. فاصلهای که باید رعایت کنیم و در برخی موارد سبب دوری پدر و مادر از فرزندان، خواهر و برادرها از یکدیگر و... شده است.
اما سالهاست میزبان کرونایی دیگر در وجودمان هستیم؛ ویروسی که نه در جسم و جانمان، بلکه در روح و روان آدمیان رشد کرده و بارور شده است.
کرونایی که با شستن دستها و رعایت بهداشت فردی و اجتماعی شکست نخواهد خورد. تنها راه درمان این ویروس مخرب جان و روان، شستن دل و قلب از کینه و کدورت، تحقیر، غرور و تکبر و حسادت است.
صاف است به گردون، دل بیکینهٔ مستان
زنگار نگیرد به خود آیینه مستان
در آینه هر نقش کجی راست نماید
کین مهر شود در دل بیکینهٔ مستان
(صائب تبریزی)