وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی

۸۲ مطلب با موضوع «یادداشت» ثبت شده است

۰۷
آبان
💔 و اینک راحله!
✍️ نویسنده: استاد علی‌اکبر مظاهری
دو ماه پس از گریز عماد از چنگال کرونا، به یاری راحله، حالا خود راحله بیمار شد؛ مسمومیت شدید گوارش.
حالش چنان شد که فقط مادرها می‌توانند پرستاری کنند، آن هم برای فرزندان خردسالشان!
عماد آستین جوانمردی را بالا زد و کمر همت را بست، برای خدمت به راحله.
آن‌ها در همان مکانی که قبلا عماد در آن قرنطینه بود، به درمان پرداختند. 
اوضاع به‌گونه‌ای شد که کمتر پرستار یا نیروی خدماتی آن را تاب می‌آورد. 
چند روز زمان لازم  بود تا مسمومیت از دستگاه گوارش راحله دفع شود. 
عماد، چنان صبورانه و مهربان‌تر از مادرانه، راحله را نواخت، که شرمندگی و سپاس بسیار راحله را سبب شد.
اما عماد، شرمندگی راحله را اصلا نمی‌پذیرفت و تشکر او را مهربانانه پاسخ می‌گفت.
با دوهفته همت جانانه عماد، دستگاه گوارش راحله سالم شد. 
از آن پس، راحله می‌گفت:
«اگر سجده‌ بر غیر خدا جایز بود، روزی پنج بار سجده‌ات می‌کردم»!
نوش جان همدیگر باشند💞
۷ آبان ۹۹
  • علی اکبر مظاهری
۰۵
آبان
💔 راحله و عماد!
✍️ نویسنده: علی‌اکبر مظاهری
 از ازدواج راحله و عماد، یک سال گذشته بود که کرونا آمد. 
کرونا عماد را گرفت؛ سخت! 
در منزلشان قرنطینه‌اش کردند؛ قرنطینه کامل.
فقط یک‌نفر می‌شد نزد عماد بماند.
راحله گفت: "من با عماد می‌مانم." 
به او گفتند: کرونا بی‌رحم است، تو را نیز می‌گیرد.
راحله گفت: می‌دانم. اما می‌مانم.
گفتند: خطر جدی است.
گفت: فقط برای عماد؟! من با او می‌مانم. و ماند.
او گفت: تنها راه ممکن همین است. هیچ «یک‌نفر»ی نمی‌تواند برای عماد مثل من باشد.
قرنطینه خانگی عماد بیست روز طول کشید.
راحله لحظه‌ای او را تنها نگذاشت.
کرونا از وجود عماد رفت. نه! راحله آن را بیرون کرد. 
عماد به زندگی بازگشت.
از آن پس عماد می‌گوید: «اگر پرستش غیر خدا جایز بود، تو را می‌پرستیدم»! 
گوارایشان باد💞
5 آبان ۹۹
  • علی اکبر مظاهری
۰۳
آبان
💔 گریز همسر!
✍️ نویسنده: علی‌اکبر مظاهری 
او، کرونا گرفت. همسرش، تنها، رهایش کرد و نزد خانواده‌اش به شهر دیگر رفت. 
او، رنجید! و حق داشت. 
گفت: همسرم از من گریخت. ترسید کرونایم او را بگیرد!
۳ آبان ۹۹
  • علی اکبر مظاهری
۰۱
آبان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا: انالله و انا الیه راجعون. اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمه و اولئک هم المهتدون. 

آوارشدن سوگ پدر بر جان خانواده، حزن‌اندود است. اما اتکال به خداوند و پناهیدن به دامان پرمهر او، تلخی هر اندوهی را مرهم است؛ مرهمی سوزش‌خاموش‌کن. 

برادر فرهیخته‌مان، دوست سی‌ساله‌مان، جناب آقای رضا حمیدی، سلام علیکم. 

رحلت پدرتان - رحمه‌الله‌علیه - 

را صبورباشتان می‌گویم.

الاهی باقیات صالحاتشان باشید.

علی‌اکبر مظاهری 
 ربیع‌المولود. 
۱ آبان ۱۳۹۹
قم مقدس
  • علی اکبر مظاهری
۲۶
مهر
 حاجت‌های عارفانه
🖋 نویسنده: علی‌اکبر مظاهری
پس از نماز و زیارت و نیایش، نزدیک طلوع آفتاب، در ایوان مسجد گوهرشاد نشسته بودم و جان را از شمیم بهشتی فضای حرم سرشار می‌کردم. می‌شد صدای روح‌نواز بال فرشتگان را به گوش جان شنید، که از عرش الاهی می‌آمدند و گنبد و گلدسته‌های امام رضا علیه‌السلام را طواف می‌کردند.
چند نفر از زائران، که از لهجه‌شان برمی‌آمد اصفهانی‌اند، آمدند و کنارم نشستند. یکی از آنها که بزرگ‌تر بود، خطاب به من گفت: 
«این چه رازی است که آدم، در اینجا که هست، اصلاً در فکر کارگاه و کارخانه، کارگر و کارفرما، و ثروت و شهرت خود نیست؟ گویا اینجا با دنیای بیرون، متفاوت است؟»
گفتمش: «آری؛ هرچه آدمی به معنویات روی آورد، از مادیات فاصله می‌گیرد. جهان چنان آفریده شده که غوطه‌وری در شهوات و خواهش‌های نفسانی، آدمی را از معنویات، دور می‌کند. و نیز شناوری در شط معنویات، انسان را از آلودگی‌های مادیات، پاکیزه می‌سازد.
اینجا محل نزول ملائکه الله است؛ فرشتگان، گروه گروه، به این سرا فرود می‌آیند و بالا می‌روند. کسانی که به این بارگاه، بار یابند، به عنایت امام، از برکات الاهی بهره‌مند می‌شوند و فرشتگان، به فرمان حضرت، بال‌های خود را بر سر و جان آنان می‌تکانند و بر آنان، نعیم بهشتی می‌افشانند. و چنین است که آدمی، از مادیات و تعلقات آن، دور و به معنویات جان‌نواز، نزدیک می‌شود.»
و باز به عالم خویشتن بازگشتم و جانم را به موج‌های حریرگونهٔ دریای کرامت امام سپردم و عنان اختیار، از خویشتن برداشتم تا آن که دوست، به آنجایم برد که خاطرخواه اوست.
🔸خواستن بهترین‌ها
زائران امام رضا علیه‌السلام بهتر است که در حرم ایشان، از خداوند چه بخواهند؟ 
پاسخ این است: نمی‌توان برای کسی تعیین کرد که از خداوند چه بخواهد و امام را برای چه حاجتی به درگاه خدای رحمان، شفیع کند. هر کس نیازهایی دارد و همان‌ها را می‌طلبد. اما می‌توان گفت که در حاجت خواستن، باید که «بهترین‌ها» را خواست. چه‌ چیز بهتر از خود خدا و خود امام؟!
حیف نیست که هنگام شرف‌یابی به بارگاه امام رضا علیه‌السلام دعاها و خواسته‌هایمان همه‌اش حقیر و کودکانه و این‌جهانی باشد؟!
هر چند که خواستن این حاجات، هیچ منعی ندارد؛ اما همت عالی داشتن و «حاجت‌های عارفانه» طلبیدن، چیز دیگری است.
یارب! ز تو آنچه من گدا می‌خواهم
افزون ز هزار پادشا می‌خواهم 
هر کس ز در تو حاجتی می‌طلبد
من آمده‌ام از تو، تو را می‌خواهم
چنگ‌زدن در دامان پرمهر خداوند و خود او را از او خواستن، چه خواستهٔ فرخنده‌ای است! و پنجه در پنجرهٔ بارگاه حضرت رضا افکندن و خود او را از او خواستن، چه خواهش خجسته‌ای است!
در ضمیر ما نمی‌گنجد به غیر دوست کس
هر دو عالم را به دشمن ده که ما را دوست بس!
 ۹۹/۷/۲۶

  • علی اکبر مظاهری
۰۵
مهر
انا لله و انا الیه راجعون 
جناب آقای حاج‌ابراهیم چهره‌نما؛ بزرگ خاندان چهره‌نما، به دیار ابدیت رحلت کردند. 
رحمت‌الله علیه.
رحلت ایشان را به فرزندانشان و خاندان محترم چهره‌نما، به‌ویژه فرزند ارشدشان، جناب آقای حاج‌علی‌اصغر چهره‌نما و نوه‌شان، نور چشم عزیزمان، جناب آقای مهدی چهرنما، تسلیت و صبورباشتان می‌گویم.
علی‌اکبر مظاهری
۵ مهر ۱۳۹۹
  • علی اکبر مظاهری
۲۲
شهریور

پرسشی و پاسخی دربارهٔ ماه شریف صفر

🔹خواننده‌ای از خوانندگان پست «ماه صفر؛ ماه خدا» پرسیده‌اند:
«ببخشید استاد،
برای این مطلب، سند و‌ منبعی هم وجود دارد؟»
🔸پاسخ ما:
سلام و درود بر شما.
منبع و دلیل را باید کسانی بیاورند که ادعای نحس‌بودن ماه شریف صفر را دارند.
ما می‌گوییم این ماه، «صفرالخیر» است، نحس نیست. «نبودن» که دلیل نمی‌خواهد. «بودن» دلیل می‌خواهد.
اصل بر این است که همه آفریدگان خداوند، «سعد»اند. اگر کسی بگوید چیزی «نحس» است، باید دلیل بیاورد.
خداوند یاورتان باد.
علی‌اکبر مظاهری 
۹۹/۶/۲۲
  • علی اکبر مظاهری
۲۱
شهریور
 ماه صفر؛ ماه خدا
🖋نویسنده: علی‌اکبر مظاهری 
ماه شریف صفر- به هر دلیل- در ذهن‌ها ناپسند شده است. برخی از مردمان آن را نحس می‌دانند. حال آن‌که اصلاً چنین نیست. ماه صفر هم ماه خدا است؛ مانند دیگر ماه‌ها.
یکی از عوامل نحس‌پنداری این ماه، روایتی است ساختگی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: «...هرکس خبر رفتن ماه صفر را به من بدهد، به او بشارت بهشت را می‌دهم... .»
این روایت، جعلی است. از پیامبر و هیچ کدام از معصومان حدیثی دربارهٔ مذمت ماه صفر صادر نشده است.
۹۹/۶/۲۱
  • علی اکبر مظاهری
۱۸
مرداد

از ماه محرم نترسیم!

نویسنده: علی‌اکبر مظاهری

اشاره:

دو سال قبل، پیش از ماه محرم، مطلبی را دربارهٔ هراس نابه‌جا از این ماه شریف، برای انتخاب همسر و ازدواج نوشتم و منتشر شد. اکنون که باز داریم به محرم نزدیک می‌شویم، بار دیگر زمزمه‌های محرم‌هراسی شنیده می‌شود. از این‌رو، آن مطلب را بازنشر می‌کنیم.

ترس از ماه محرم

شتاب‌زدگی، در هر کاری ناپسند است، به‌ویژه در انتخاب همسر و ازدواج. حوصله‌ورزی، در هر کاری پسندیده است، به‌خصوص در انتخاب همسر و ازدواج.
انتخاب همسر و ازدواج، بیش از هر چیزی، نیاز به حوصله‌مندی دارد. این عرصه، بیش از هر عرصه‌ای، خردورزی و تأمل را می‌طلبد. این انتخاب، بیش از هر انتخابی، نیازمند تحقیق و تفحص است. بی‌باکی و عجله، در این میدان، نوعی انتحار است.

هراس خیالی

یکی از تجربه‌های تلخ مشاوره‌ای من این است که وقتی به ماه محرم نزدیک می‌شویم، انتخاب‌ها و ازدواج‌های ناموفقی صورت می‌گیرد و ناگواری‌هایی را به بار می‌آورد.

  • علی اکبر مظاهری
۰۲
مرداد

حکایت آن دو عاشق عارف 

نویسنده: علی‌اکبر مظاهری

آقاجون و خانم‌بزرگ ما، زوج سعادتمندی بودند. کهنسالی ایشان را دیده بودم. هر دو از مرز هفتاد سالگی گذشته بودند. اوصاف نیکوی هرکدامشان بسیار بود و خصلت‌های فرخنده زندگی زن و شوهری و شیوه‌های خجسته همسرداری‌شان فراوان بود؛ امّا انچه در نظر من بسیار شکوهمند می‌آمد، احترام با حرمتی بود که این زوج کهنسال برای هم قائل بودند.
احترام همراه با محبّت و متانتی که میان ایشان برقرار بود، علاوه بر این که برایم پرشکوه و زیبا بود، همیشه یک پرسش معمّاگونه را در ذهنم بر می‌انگیخت که:
چرا اینان اینقدر حریم یکدیگر راحرمت می‌نهند؟ اکنون که هردو پیر شده‌اند و دیگر آن جاذبه‌های محبّت‌برانگیز ظاهری و غریزی، کمرنگ یا ناپدید شده، چه عاملی باعث این همه علاقه و احترام می‌شود؟ این عشق زیبا و پرشکوه، از کجا منشأ می‌گیرد؟ ریشه این حریم‌داری و حرمت‌نگهداری، در کجاست؟
نمی‌توانستم پرسشم را بی‌پاسخ رها کنم و این معمّا را حل‌نشده واگذارم. از خودشان نمی‌توانستم چیزی بپرسم؛ زیرا خیلی از ایشان کوچک‌تر بودم و نیز ایشان کسانی نبودند که آن راز بزرگ را به این آسانی آشکار کنند. راه چاره را در پرسیدن از فرزندان و خویشاوندان و نزدیکانشان یافتم. با برخی از فرزندان و نزدیکان و خویشان نزدیک و دور ایشان صحبت‌های مصاحبه‌گونه کردم و سؤال‌هایم را به گونه‌های گوناگون با آنان مطرح نمودم و پاسخ‌ها و حکایت‌های فراوانی از زندگانی آن دو بزرگوار، در دوره‌های مختلف زندگی مشترکشان، شنیدم. همه مشاهده‌ها و شنیده‌هایم را محفوظ می‌داشتم و درباره آن‌ها تأمّل می‌نمودم و آن‌ها را بررسی و تحلیل می‌کردم، تا آن که پاسخم را یافتم و معمّایم حل شد.
حاصل همه آن کاوش‌ها و تأمّل‌ها و پرسش‌ها و پاسخ‌ها، سه مطلب شد:

  • علی اکبر مظاهری