حصار زندگی ( برگی دیگر از کتاب «فرهنگ خانواده» )
آیا دختر و پسری که بنای زندگی تازهای را بنیان مینهند، علاوه بر دیوارهایی که پیرامون خویش میکشند تا بدنهایشان را و ابزار زندگیشان را حفاظت کند، نیازمند دیوارهایی نیستند که آرامش و آبرو و استقلالشان را صیانت کند؟ آیا اگر زندگیمان حصار روانی نداشته باشد و هر کس هرگاه که بخواهد، بیاجازه و بی اختیار ما، بر زندگیمان وارد شود و خود و کردار و افکارش را بر ما تحمیل کند، دیگر ثباتی برایمان باقی میماند؟ اگر هرکس هرگاه و به هر گونه که بخواهد، بتواند در زندگیمان دخالت کند، چه خواهد شد و بر سرمان چه خواهد آمد؟
حقیقت آن است که ضرورت ساختن حصار و قلعۀ روحی و روانی برای زندگانی، بیش از ضرورت ساختن حصار و قلعۀ فیزیکی و ساختمانی است. بر زن و شوهر واجب است که حصاری استوار و قلعهای با دیوارهای بلند و نفوذناپذیر، گرداگرد زندگی خصوصیشان بکشند و به هیچکس مجال دخالتهای ناشیانه ندهند.
تمثیل
یک استخر را در نظر آورید، اگر راههای ورودی آب به این استخر، در اختیار صاحبان و مسؤولان استخر باشد و آنان آدمیانی خردمند و فهیم باشند، آبی که به استخر میآید، پاک و تمیز خواهد بود؛ امّا اگر آن راههای ورودی آب، رهانده شوند و هر کس هر آبی که خواست، به سلیقۀ خود، به استخر بفرستد، هیچ ضمانتی نیست که این استخر، پاکیزه بماند و بشود از آن استفادۀ مطلوب کرد؛ زیرا ممکن است کسی بدخواهِ صاحبان استخر باشد و به جای آب، لجن و فاضلاب بفرستد. یا که بدخواه نباشد، امّا نادان باشد و از سرِ خیرخواهی، شربت به استخر بریزد! دیگری به سلیقۀ خود، آبی بفرستد که خود میپسندد و تمیز میپندارد، امّا به واقع، آن آب، آلوده باشد. دیگری، از سرِ دوستی، آبی با کُلُری بیش از حد مجاز بفرستد ... . بنگرید که این استخر چه خواهد شد! شاید منجلاب شود. هر چه بشود، دیگر قابل استفاده نخواهد بود و به صاحبان استخر زیان خواهد خورد.
حفاظت از استخر خصوصی زندگی و صیانت از سلامت آن، شرط خردمندی است.
پیامبر رحمت صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودهاند: کسی که برای آشتی دادن میان زن و شوهری گام بردارد، خداوند به او اجر هزار شهید بر حقّ ـ که در راه خدا کشته شده اند ـ عطا میفرماید. و به ازاء هر قدمی که بر میدارد، و هر کلمهای که میگوید، برای او عبادت یک سال ـ که شبها را به تهجّد و عبادت، قیام کرده، و روزها را روزه گرفته ـ میباشد.