در انتظار همسر
جمعه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۴، ۰۴:۵۷ ب.ظ
» برشی از کتاب «بامداد خمار»
اگر خداوند به کسی نظر لطف و مرحمت داشته باشد،
اگر بهشتی در روی زمین وجود داشته باشد،
و اگر سعادت مفهومی داشته باشد،
چیزی نیست جز آرامش و عشق زن و شوهری در زیر یک سقف.
جز التهاب زنی، که با اشتیاق، ساعت ها را می شمارد تا همسرش از راه برسد.
جز شتاب مردی که به سوی خانه و به سوی زنی می رود که می داند، آراسته و مشتاق، چشم به در دوخته، در کنار سماوری که می جوشد و سفره شامی که آماده است نشسته؛
زنی که لبخند شیرین و دست های نوازشگر دارد.(1)
1. بامداد خمار، نوشته فتانه حاج سید جوادی، صفحه 332، چاپ نهم، تهران، 1375، نشر البرز.
واااقعا زیبا و دلنشین بود و البته حقیقت همیشه دلنشین است.(برر خلاف حرفی که معمولا شنیده میشه : که حقیقت همیشه تلخه. فکر میکنم تلخ بودن حقیقت برای کسانی باشه که سعی دارن ازش فرار کنند).
از خداوند متعال براتون آرزوی سلامتی دارم