ماه عسل بی عسل
از زبان مشاور
» ازدواج بی وصال
بهمن، که مردی 22ساله بود، نزدم آمد به مشاوره. غم زده بود و فروشکسته. تا که نشست و گفتم بفرمایید، گفت: «یعنی ماه عسلمان است ...» و زد به گریه.
گفتم: گریه کنید....
صدای گریهاش بلند شد. از ترس این که صدایش بیرون رود، جلو دهانش را گرفت و گریهاش را خفه کرد.
کولر اتاق مشاوره را روشن کردم و گفتم: حالا صدایتان را کسی نمیشنود. دست از دهان برداشت و بلند گریه کرد. ساکت ماندم تا سیر گریه کند. چند دقیقه گریست تا غصه های انباشته در دلش از حلقوم و چشمانش بیرون پاشید و او آرام شد.
آن گاه گفتم: حالا بگویید چهتان است.
گفت: «یک سال پیش عقد کردیم. دوران عقدمان شیرین بود. همدیگر را دوست داشتیم. یک هفته است عروسی کردهایم، اما هنوز نتوانستهام در همسرم تصرف کنم. هیچ نُعوظ ندارم. نزد همسرم شرمندهام. او دلداریام میدهد، امّا من احساس حقارت میکنم. بی اختیار گریه میکنم و به او میگویم: هنوز دوستم داری؟ او میگوید: بله. و دلداریام میدهد، امّا من دلم به حال او و خودم میسوزد و احساس نامردی میکنم.»
گفتم: آموزش مسائل جنسی را دیدهاید؟
گفت: «بله. از دانستن کم ندارم، مشکلم نتوانستن است.»
چند سؤال از او کردم، دیدم بله. مسائل را میداند، خوب هم میداند. نعوظ نداشتنش به سبب اضطراب شدید و ضعف اعصاب و روان است. در چند جلسۀ مشاورهای راهکارهایی به او دادم و کارش بسامان شد. در اینجا تنها آن بخش را که مربوط به بحث اکنونیمان (روانپزشکی) میشود بیان میکنم:
یک پزشک حاذق متخصص اعصاب و روان را به او معرفی کردم و گفتم: همین امروز نزد این پزشک بروید و سلامم را به ایشان برسانید و ماجرا را بگویید و دستور ایشان را عمل کنید و نتیجه را برایم بیاورید.
آنگاه امیدواریاش دادم که اختلالش قابل درمان است. فقط باید راهکارها را خوب عمل کند.
نوبت دوم
بهمن، دو هفتۀ بعد نزدم آمد. آثار بهبودی و امیدواری در چهرهاش و همۀ وجودش آشکار بود. از او خواستم که توضیح دهد.
گفت: «نزد پزشک رفتم و مشکلم را کاملاً توضیح دادم (او از پزشکانی است که مهلت میدهد بیمارش حرف بزند!) و چاره خواستم. پزشک گفت: «من در مدت دو هفته این اختلال را کنترل میکنم. یک نوع قرص برایم نوشت که با شبی یک عدد شروع میشد و هر سه شب یک عدد اضافه میشد تا شب دوازدهم به چهار عدد میرسید. یک اسپری نیز نوشت که هنگام آمیزش، هرگاه نعوظ حاصل شد، از آن استفاده کنم. حساسیت زداینده بود و خنک کننده.
مصرف قرص را، برابر دستور پزشک، انجام دادم. پس از یک هفته اضطرابم کم شد و نعوظی ناقص حاصل شد. از اسپری استفاده کردم و آمیزشی ناقص داشتیم. امیدوار شدم و درمان را ادامه دادم تا آن که پیش از دو هفتهای که دکتر وعده داده بود، اضطرابم رفع شد و نعوظ کامل حاصل شد و ماه عسلمان آغاز شد»!
الاهی شکر.
- ۹۴/۱۲/۱۲
سلام کاش همه مسائل به همین صورت با مشورت حل می شد.