وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com
وبسایت علی اکبر مظاهری

mazaheriesfahani@gmail.com

مشاور و مدرس حوزه و دانشگاه

کانال تلگرام از زبان مشاور
جهت دیدن کانال تلگرام "از زبان مشاور" روی عکس کلیک کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
بایگانی

بر آستان خانواده

سه شنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۶، ۱۱:۴۸ ب.ظ

مصاحبه با خبرگزاری شفقنا / خانم سمانه معارف

حدود ۱۰ میلیون از جوانان کشور در سن ازدواج قرار دارند مساله نگران کننده این است که زمان ازدواج به هنگام بسیاری از آنها گذشته که این امر خطر و مشکل بزرگی است لذا در شرایط فعلی تشویق جوانان به ازدواج از جمله مسایل مهم کشور است.

حجت الاسلام علی‌اکبر مظاهری، استاد و پژوهشگر حوزه اخلاق و خانواده و نویسنده کتاب هایی از جمله فرهنگ خانواده، نبرد بی نبرد و دختران و انتخاب همسر؛ پیش نیازهای لازم برای تشکیل خانواده را ایمان مذهبی، دانش تربیتی، دانش و معرفت عاطفی، مدیریت اعضای خانواده و مدیریت اقتصادی دانست و اظهار کرد: برای علاقه مندن شدن جوانان به ازدواج اصلاح بنیان ها، ارایه تسهیلات بی تکلف مانند کمک های مالی بلاعوض نظام به جوانان، تشویق کسانی که ازدواج به هنگام انجام می دهند، خارج کردن هراس از دل جوانان، فرهنگ سازی، مشاوره ازدواج و عزم عمومی راویان ازدواج در این مساله موثر هستند.

متن گفت وگو با حجت الاسلام مظاهری را می خوانید:...

* از آنجا که یکی از سیاست های اصلی نظام ایجاد جامعه ای خانواده محور است؛ در جامعه امروزی این خواسته چگونه ممکن می شود؟ و به چه پیش نیازهایی نیازمند است؟

برخلاف اینکه مشهور است، خانواده سه رکن دارد، زن و شوهر و فرزندان، بنده معتقدم که خانواده دارای پنج رکن است، زن و شوهر، فرزندان و پدر بزرگ و مادر بزرگ. ارتباط درست و صحیح میان این پنج رکن، خانواده را سر پا نگه می دارد و عدم ارتباط یا مدیریت ناصحیح این پنج رکن، بنیان خانواده را سست می کند یا فرو می پاشاند.

پیش نیازهای لازم برای تشکیل خانواده، اول ایمان مذهبی است، یکی از چیزهایی که خانواده را قوام می دهد و شاداب می کند و رابطه ارکان را تنظیم و مستحکم می کند، ایمان مذهبی است؛ ایمان به خدا، پیامبر و امامان و اینکه بدانیم کارهای ما نزد خداوند ثبت و ضبط می شود و خداوند بر اعمال ما ناظر است و همچنین اعتقاد بر اینکه زن و شوهر در قبال هم مسوول هستند و این مسوولیت را خداوند برعهده شان گذاشته، خدمت زن و شوهر به یکدیگر و خدمت آنها به پدر و مادر و تربیت فرزندان نزد خداوند پاداش دارد، باید اقدامات خود را در مظهر خدا ببینیم و خدا را ناظر بر اعمال خود ببینیم و پاداش را از خدا بخواهیم؛ این امر یکی از پیش نیازهای اصلی برای تحکیم بنیان خانواده است.

دومین پیش نیاز، دانش تربیتی است، زن و شوهرها و پدر و مادرها باید مسایل تربیتی را یاد بگیرند و مطالعه کنند، حتی اگر لازم بود به کلاس بروند و بهترین کتاب های تربیتی را مطالعه کنند.

سومین پیش نیاز، دانش و معرفت عاطفی است، عاطفه از نیازهای اصلی خانواده است، زن و شوهر باید عاطفه خرج یکدیگر کنند، پدر و مادر برای فرزندانشان عاطفه خرج کنند، برای پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها عاطفه خرج کنند چرا که این مساله بنیان خانواده را محکم می کند و اگر این نیاز نباشد، بنیان خانواده سست می گردد.

چهارمین پیش نیاز، دانش و معرفت مدیریتی ارکان خانواده به خصوص زن و شوهر است، یعنی در میان رکن اول و دوم از این ارکان پنج گانه، مدیریت خانواده، مدیریت کلان، دقیق و علمی است، همانگونه که در مسایل اجتماعی برای مدیریت صحیح نیاز به دانش داریم، در مسایل خانوادگی و اداره خانواده نیز نیاز به دانش با معرفت مدیریتی داریم.

پنجمین پیش نیاز، دانش و مدیریت اقتصادی است، لازم هست زن و شوهر توان اداره معیشتی خانواده را داشته باشند و به گونه ای رفتار کنند که هم زندگی شان برپا باشد و هم برای آینده ذخیره ای داشته باشند، در این صورت قناعت و خرج کردن صحیح درآمد مطرح می شود.

* در جامعه ای که جوانان به سمت تجرد گرایی پیش می روند و امروزه آمار جوانان در سن قطعی ازدواج رو به افزایش است؛ چگونه می توان علاقمندی به ازدواج را در بین جوانان تبیین نمود؟

ازدواج ها از منظری سه گونه هستند، ازدواج های زودهنگام، دیر هنگام و به هنگام، از بین این سه، ما فقط ازدواج به هنگام را قبول داریم؛ اول اینکه هزینه ازدواج مشروع و معقول باید بیشتر از ارتباط نا مشروع و نا معقول نباشد، اکنون در جامعه ما چنین است، یعنی هزینه و دردسرهای یک ازدواج مشروع، معقول و به هنگام بسیار بیشتر از یک ارتباط نا مشروع، نا معقول و نا به هنگام است. دوم عزم راسخ عمومی، کل جامعه از جمله مسوولان، متفکران، نویسندگان، اندیشمندان، دلسوزان و خانواده باید عزمشان را جزم کنند بر اینکه ازدواج جوانان به خوبی و به هنگام صورت بگیرد، یک سازمان یا یک قشر خاص به تنهایی نمی توانند لذا همه باید با هم عزم داشته باشند حتی می توان این عزم را ایجاد کرد؛ به عنوان مثال در حال حاضر در کشور نهضت مدرسه سازی داریم، این مساله بسیار خوب است و ما کمبود مدرسه را خیلی احساس نمی کنیم، نهضت سواد آموزی که چند سال است از اوایل انقلاب شروع شد، این عزم عمومی را داشت و بسیاری از افراد با سواد شدند، اگرچه کاملا موفق نبود تا ریشه بی سوادی برچیده شود ولی خوب کار شد.

مراسم عاشورا را هر سال می بینیم که در دهه محرم و روز عاشورا بیشتر مردم عزمشان جزم می شود و اقدام و عمل می کنند برای اینکه مراسم خوبی برای امام حسین(ع) گرفته شود، مردم ما امام حسین(ع) را دوست دارند و از هر جناح، فرقه و مذهبی که باشند؛ همه با هم اقدام می کنند تا عاشورا و محرم به خوبی برگزار شود. مثال دیگر اینکه در پیاده روی اربعین که چند سالی است اوج گرفته، ناگهان می بینید که میلیون ها نفر در این راهپیمایی اربعین شرکت کردند این یعنی عزم عمومی، یا نمونه دیگری که ما بیشتر دیدیم و نسل امروز کمتر دیدند، بسیج مردمی در زمان جنگ بود، همه شرکت کرده بودند، خانواده ها، نوجوانان، دانش آموزان و دانشجویان، حوزه علمیه، جراید و حتی خانم هایی که نمی توانستند حضور نزدیک داشته باشند در پشت جبهه کار می کردند، عزم و جزم عمومی را در زمان جنگ دیدیم، به خصوص سال های اول جنگ، همان ایام آزادی خرمشهر این را نیز شاهد بودیم؛ در حال حاضر هم چنین عزمی برای ساماندهی ازدواج جوانان لازم است.

ابتدا باید بنیان هایی برای ازدواج درست شود، در اول انقلاب نهادهایی همچون بنیاد مسکن و سواد آموزی و بنیاد شهید و کمیته امداد راه اندازی شد، اما بنیاد ازدواج پا نگرفت.

دوم اینکه در این عزم عمومی راویان ازدواج می توانند موثر باشند؛ من در کتاب «دختران و انتخاب همسر» یک فصل را درباره راویان ازدواج نوشتیم که می تواند در ساماندهی ازدواج به هنگام جوانان بسیار موثر باشد.

سوم تسهیلات بی تکلف؛ مانند کمک های مالی بلاعوض نظام به جوانان، وام های بی سود و آسان به جوانان، جهیزیه های اقساطی، خانه های کوچک اجاره ای به شرط تملیک، این موارد در ساماندهی ازدواج بسیار موثر هستند.

چهارم تشویقیه ها، تشویق بدهیم به کسانی که ازدواج به هنگام انجام می دهند، مثلا بخشودگی نیمی از مدت سربازی، اولویت دادن استخدام برای متأهلان، بورسیه های تحصیلی برای متأهلان، مانند تسهیلاتی که برای فرزندان شهیدان و خانواده های ایثارگر بود و هنوز هم هست، به طور کلی مواردی برای جوانان متأهل قرار داده شود و جوانان خود را به ازدواج به هنگام تشویق کنیم.

پنجم خارج کردن هراس از دل جوانان، جوانان ما از ازدواج می ترسند و مقداری حق دارند، وضع جامعه را می بینند، سنگ های بزرگ جلوی پای جوانان را می بینند، هزینه های سنگین زندگی را می بینند و می ترسند، مقداری از این هراس ها واقعی است، اما بخش زیادی از آنها هم واقعی نیستند و در حقیقت هراس های توهمی هستند، جوانان مشکلات را دیدند و هراس هایی که در دل آنها ایجاد شده بیش از مقدار واقعی است، باید این هراس ها را از دل جوانان بیرون کنیم.

ششم فرهنگ سازی، در حال حاضر فرهنگ خانواده ها و جوانان درباره ازدواج آسان دچار آسیب شده است، آسیب هایی مانند تشریفات زاید، هزینه های گزاف، سخت گیری های نا به جا در انتخاب همسر و همچنین در انجام فرایند ازدواج. نمی خواهم در مورد فرهنگ سازی، حرف های کلیشه و تکراری بگویم، واقعا باید عمل کرد، راهکارهای عملی نشان داد، شعار به درد نمی خورد؛ باید توجه داشته باشیم که در حل مسایل جوانان شعار گرایی دردی را دوا نمی کند بلکه باید فرهنگ سازی واقعی شده و به خانواده ها نشان داده شود؛ همچنین باید باور و اندیشه خانواده ها و جوانان را اصلاح کرد تا هراس ها از ازدواج از دل جوانان بیرون رود. در مورد تشریفات نیز بسیار صحبت می شود و باید روی این موضوع کار شود، تشریفات ازدواج هر روز در حال افزایش است و وقتی بیشتر می شود، ازدواج ها کمتر و مشکلات بیشتر می شوند.

هفتم، مشاوره ازدواج، این عامل اگر درست انجام بگیرد، می تواند کمک خوبی برای انتخاب صحیح همسر و انجام ازدواج خجسته باشد؛ ما مشاوره ازدواج را واجب می دانیم، مشاوره ازدواج یک واجب شرعی است، مشاوره با مشاوری دانا و توانا می تواند امر ازدواج را تسهیل کند، کار ازدواج را سامان دهد و همچنین می تواند سهم بزرگی داشته باشد. استقبال از مشاوره ازدواج آرام آرام در حال افزایش است، اما تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله داریم.

* یکی از مسایل مهمی که در جامعه به وضوح دیده می شود و همچنین آمار طلاق حاکی از این است که پس از ازدواج، زندگی های مشترک دوام نمی یابند، اشکال از کجاست؟

اولین اشکال انتخاب اشتباه است؛ اگر انتخاب همسر درست انجام بگیرد، بسیاری از طلاق ها قابل پیشگیری می شوند، باید مجال وسیعی را برای انتخاب همسر قرار دهیم، انتخاب صحیح همسر، به این معنا که معیارهای هر دو بررسی شود و هر دو کف و همتای هم باشند، این همتایی در خجستگی زندگی مشترک بسیار تاثیر دارد و اگر این همتایی نباشد، زندگی دچار بحران می شود. دومین اشکال، ندانستن مدیریت درست زندگی مشترک است؛ این مدیریت دانشی وسیع و مهارت هایی صحیح می طلبد، ما برای مدیریت زندگی مشترک مجال فراختری باید قرار دهیم، این مدیریت از مهم ترین مدیریت های اجتماعی است، زن و شوهر باید مدیران لایقی باشند، مدیران کار آموخته ای باشند لذا این امر راهکارهای خودش را می طلبد.

سومین اشکال ندانستن فنون مسایل عاطفی و جنسی است؛ ما در کتاب آداب عشق ورزی این موضوع را بررسی کردیم، بسیاری از طلاق ها به این سبب هست که زن و شوهر مسایل عاطفی و جنسی را نمی دانند یا خوب نمی دانند یا به قدر کافی نمی دانند و توانا نیستند، ما مسایل جنسی و عاطفی را رکن زندگی می دانیم، از ارکان اصلی زندگی خانوادگی و زن و شوهری مسایل جنسی و عاطفی است و این مساله مانند عمود وسط خیمه است، اگر عمود وسط خیمه برداشته شود، خیمه فرود می آید و برپا نمی ماند، باید سهم وسیعی در زندگی زن و شوهری برای مسایل عاطفی و جنسی قرار داد. در این باره باید آموزش دید، مطالعه کرد، مشاوره کرد، بهترین زمان برای آموختن این مهارت ها دوران عقد است، خوشبختانه یک فاصله ای بین عقد و عروسی در جامعه رواج دارد که بسیار خوب است، در آن دوران دختر و پسر باید مهارت های جنسی و عاطفی را یاد بگیرند تا رابطه صحیحی را پس از دوران عقد ادامه دهند، البته آموزش در این زمینه ها پس از عروسی هم باید ادامه پیدا کند؛ تا جایی که زن و شوهر در مسایل جنسی و عاطفی مهارت لازم را کسب کنند.

چهارمین اشکال؛ عدم آمادگی دختر و پسر برای اداره زندگی مشترک است؛ جوانان ما در دوران تجرد آموزش های فراوانی را می بینند و دانش های بسیاری را فرا می گیرند که بسیار هم خوب است، زبان، کامپیوتر، رانندگی و خیاطی یاد می گیرند؛ اما کمتر می بینیم که دانش و فنون مدیریت زندگی مشترک را بیاموزند، باید برای آموزش فنون مدیریت زندگی زن و شوهری یک مجال فراخی قرار داد؛ مسوولیت این کار در درجه اول برعهده والدین است، بعد از آن به عهده خود جوانان و پس از آن به عهده معلمان، مربیان، مشاوران، نویسندگان و متفکران است.

پنجمین اشکال؛ کم صبری زوج هاست، صبوری جوانان ما در این دوران کم شده است، کم طاقت و کم صبر شدند و زود از کوره در می روند لذا در برابر مشکلات زود سپر می اندازند.

ششمین اشکال تنوع طلبی است، تنوع طلبی از عوامل دردناک طلاق است که متاسفانه گوناگونی در جامعه ما زیاده شده است، انسان هم تنوع طلب است، اگر بر دهان تنوع طلبی مهار نزنیم انسان را بیچاره می کند، این مرکب لجام گسیخته انسان را به پرتگاه می اندازد، زن و شوهرها باید متوجه یکدیگر باشند، زن همین شوهر را ببیند و شوهر هم همین زن را ببیند، همسر را با دیگران مقایسه نکند، ما با کسانی که حسرتشان را می خوریم و همسرمان را با آنها مقایسه می کنیم، زندگی نکردیم و خوبی های آن را می بینیم و عیب هایشان را نمی بینیم، به گفته قرآن همسرت را بگیر نگه بدار و از خدا تقوا بگیر، از خدا شرم کن. و به قول سعدی، «دلارامی که داری دل درو بند/ دگر چشم از همه عالم فروبند»

هفتمین اشکال پر توقعی و زیاده خواهی زوج های جوان و غیر جوان است؛ سطح توقع زوج های ما بالا رفته است، باید در مسایل مادی و غیر مادی این سطح از توقع را پایین آورد، اگر قناعت نباشد، انسان از هیچ چیز سیر نمی شود لذا باید قناعت ورزید و دانست قناعت عامل سعادت است.

هشتمین اشکال ضعف ایمان مذهبی و باورهای اخلاقی است؛ از عوامل دانه درشت طلاق ها این است که باورهای دینی و تقوای دینی در میان زوج ها کم شود، زوج های با تقوا و متدین کمتر به سمت طلاق می روند، اخلاق، تقوا و ایثار باید عامل اصلی در زندگی زن و شوهرها باشد.

*زوجین برای تحکیم بنیان خانواده باید چه روش و سیاستی را پیش بگیرند؟

اول آموزش ببینند؛ اداره زندگی مشترک نیاز به آموزش دارد، مطالعه کتاب، شرکت در کارگاه های آموزشی و دوم مشاوره؛ جوانان در زندگی خود مجالی را برای مشاوره قرار دهند، توصیه من این است که زوج های جوان یک مشاور مرزی و طرفین در زندگی خود داشته باشند، (مرزی الطرفین یعنی هر دو به او راضی باشند و او را قبول داشته باشند و سخن او برای آنها ارجمند و حجت باشد) همچنین زوج ها باید توجه کنند که وقتی نزد مشاور می روند، او را به سمت قضاوت نکشانند بلکه مسایل و مشکلات خود را مطرح کنند و از او راه حل بگیرند.

سوم ایثار و گذشت و مقدم داشتن مصلحت خانواده بر خواهش های شخصی؛ ایثار و گذشت در زندگی زن و شوهری نقش بسیار مهمی دارد اگر زن و شوهرها بخواهند خواهش های نفسانی خود را بر مصلحت زندگی مقدم بدارند، این زندگی دچار مشکل می شود؛ باید با ایثار و گذشت همسر و مصلحت زندگی را بر خواهش های نفسانی خود مقدم بداریم و آنها را در زندگی خانوادگی اعمال کنیم.

چهارم پند و عبرت گیری از دیگران؛ در آموزه های دینی آمده «سعادتمند است کسی که از تجربه های دیگران پند بگیرد» این زن و شوهرها وقتی به فکر طلاق می افتند، ببینند زن و شوهرهایی که دچار طلاق شدند، چقدر بدبختی می کشند و دچار چه آفت ها و آسیب هایی می شوند، از آنها عبرت و پند بگیرند.

پنجم تقویت ایمان مذهبی؛ سابقا این مساله مطرح بود که در غرب طلاق زیاد است و چون در ایران طلاق وجود ندارد، پس اخلاق ما مقدم بر تمدن آنهاست، حال این سوال مطرح است که آیا هنوز همینطور است؟ آیا وضع جامعه ما از نظر طلاق از آنها بهتر است؟ وضعیت نگران کننده است و اوضاع بهتر نیست؛ اخلاق ما در زمینه طلاق در حال منحط شدن است.

دیانت، عامل صیانت است لذا متدین ها در مسایل طلاق کمتر آسیب می خورند، بسیاری از آسیب های خانوادگی به خاطر ضعف دیانت است بنابراین لازم است که دیانت و مذهب را در زندگی خود پر رنگ کنیم تا جلوی بسیاری از آفت ها گرفته شود، بسیاری از آسیب های خانوادگی به خاطر ضعف دیانت است.

ششم ترک مجادله؛ مجالی را در زندگی زن و شوهری برای مجادله قرار ندهید، کتابی دارم به نام «نبرد بی برنده» نبرد بی برنده درباره مجادله همسران است، مجادله هیچ سودی ندارد و همه آن زیان است.

هفتم ترک منطق و استدلال؛ زندگی زن و شوهری جای منطق، فلسفه و استدلال نیست، جای عشق، عاطفه و اخلاق است، زنان و مردان از جهت علمی نسبت به نسل های قبل در سطح بالای علمی قرار گرفتند، این مساله نباید سبب شود که جدلی، منطقی و استدلالی شویم، زن و شوهر هر چند هم که با سواد باشند، لازم نیست که منطق و دلیل را وسط بیاورند، در همه مسایل باید عشق اولویت باشد.

هشتم ترک عیب جویی و انتقاد؛ زن و شوهرها از هم عیب جویی و انتقاد نکنند. حال این سوال مطرح است که جایگاه انتقاد سازنده کجاست؟ انتقاد را به زندگی زن و شوهری نیاورید، از همسرتان عیب جویی نکنید، اگر شما عیب جویی کردید او هم عیب جویی متقابل خواهد کرد. شما اگر انتقاد کردید، او هم انتقاد متقابل خواهد کرد. این یک اصل است که هر انتقاد و عیب جویی، انتقاد دیگری را به دنبال دارد و پس از آن زندگی فلج می شود لذا عیب جویی و انتقاد را به کلی ترک کنید.

نهم ترک شوخی های رنجاننده و جایگیزن کردن مزاح های لطیف؛ برخی از زن و شوهرها شوخی هایی با هم می کنند که طرف مقابل را می رنجاند، اینها سم است و زندگی را فلج می کند اگر می خواهیم شوخی کنیم مزاح هایی لطیف داشته باشیم و پیش از بیان، روی آنها فکر کنیم و بسنجیم که این شوخی و مزاح ها به همسرمان هیچ آُسیبی نمی زند و دل او را نمی رنجاند بلکه او را شاد می کند.

دهم آباد کردن اتاق خواب؛ قرار دادن میدان و مجالی وسیع برای خرج کردن عاطفه که بسیار موثر است.

یازدهم حفظ حریم زندگی خصوصی؛ ما به این می گوییم حصار زندگی، در کتابی به نام «فرهنگ خانواده» فصلی داریم به نام حصار زندگی، دختر از یک خانواده و پسر از خانواده دیگر می آید و خانواده سومی را تشکیل می دهند؛ این خانواده سوم باید حصار و حریم داشته باشد و هر کسی نتواند در آن سرک بکشد و دخالت کند، معمولا کسانی که در زندگی ما دخالت می کنند، خود ما پاهایشان را به زندگی خود باز می کنیم، مدیر این زندگی خصوصی، تنها زن و شوهر هستند، این حصار و قلعه یک در دارد و دو کلید، کلیدهای غیر قابل تکثیر، یکی نزد خانم و دیگری نزد آقا، نباید دست هیچ فرد دیگری داده شود.

دوازدهم احترام به خانواده های یکدیگر؛ زن و شوهرها، پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها و خویشاوندان یکدیگر را احترام و اکرام کنند؛ توهین به خویشاوندان همسر توهین به خود همسر محسوب می شود و زندگی را دچار آسیب می کند.

* مسوولان در تحکیم بنیان خانواده ها می توانند نقشی ایفا کنند یا نقش اصلی را خود زوجین دارند؟

نقش اصلی برعهده خود زوجین است، اما مسوولان هم در این عرصه بی نقش و بی مسوولیت نیستند، در مطالب قبلی این نقش مسوولان را بیان کردم و گفتم حتما مسوولان هم نقش دارند، اما زوجین منتظر کمک دیگران نباشند نقش اصلی برعهده خودشان است. در زمان پیامبر اکرم مشکلی به نام مشکل ازدواج نداشتیم، اما در حال حاضر این مشکل بسیار حاد است، اکنون آمارها بسیار تکان دهنده هستند، حدود ۱۰ میلیون جوان در کشور داریم که زمان ازدواجشان رسیده البته اینطور نیست که همه این ۱۰ میلیون زمان ازدواج به هنگامشان رسیده باشد بلکه بسیاری از اینها زمان ازدواجشان گذشته یعنی دیر هنگام شده اند، این امر خطر و مشکل بزرگی است لذا باید کاری کرد، نباید منتظر بمانیم که دستی از غیب برون آید و کاری کند بلکه خودمان باید کاری کنیم، مسوولیت برعهده ماست؛ اگر این مساله حل شود، ازدواج های جامعه به روز و به هنگام شود، خانواده ها به سامان می شوند و از میزان طلاق به شدت کاسته می شود و تربیت ها، تربیت های رشیدانه خواهد شد.

  • ۹۶/۰۱/۰۱
  • علی اکبر مظاهری

نظرات  (۲)

با سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد بزرگوار؛ 

جامعه ما به لحاظ موضوع خانواده واقعا در خطر قرار گرفته؛ چه از باب تشکیل و تاخیر در تشکیل آن و چه از باب متاسفانه فروپاشی آن. 

خداوند شما را خیر دهد که با هر وسیله ای که میتوانید در راه رفع این مشکل، گام برمیدارید. 
پاسخ:
سلام و درود. سپاس از شما بابت حضور عالمانه و مشفقانه تان.
سلام خدمت استاد بزرگوار
غدیری هستم  خیلی وقته که خدمت شما نرسیده ام و مشتاق دیدارتان هستم. نمیدونم که من را یادتان هست یا نه؟ غدیری بچه تهران
این مصاحبه تون خیلی خوب بود. فشرده بود و پر مطلب. میخواستم ببینم الان ازدواج پسرها در سن 16 یا 17 سالگی رو صلاح میدونید؟ بعضی موارد پشیمان میشن یا مثلا میگن که من این دختری که شما توی بچه گی برای ما گرفتید نمیخواستیم یا نمی پسندیم. شاید نکته ش این باشه که در این سن و سال، ثبات عاطفی وجود نداره. یعنی بعدا فکر میکنه میگه که من فلان قیافه رو می پسندیدم. در مجموع پشیمانی بعد از ازدواج در سنین پایین، یک نکته مهمی هست. با وجود این مسائل، باز هم ازدواج در سن دبیرستان رو توصیه میکنید؟ ممنون به امید دیدار 
پاسخ:
سلام و تحیت. بله، شما را به یاد دارم. خشنودم از تجدید آشنایی.
ازدواج در سنین نوجوانی نیاز به دقت بیشتر دارد. مشاوره با مشاوری دانا و دیندار و تجربه دار می تواند از ریسک آن بکاهد.
ما همان قدر که ازدواج دیرهنگام را ناروا می دانیم، ازدواج زودهنگام را نیز ناپسند می دانیم. تنها ازدواج بهنگام را روا می شماریم.
الاهی سعادتمند باشید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">