تربیت و حکمت
تربیت و حکمت
پیامبرمان - صلی الله علیه و آله - فرمودهاند:
اَلنَّاسُ مَعَادِنُ کَمَعَادِنِ اَلذَّهَبِ وَ اَلْفِضَّةِ؛ مردمان، معدنهایند؛ چونان معادن طلا و نقره. (من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 380)
گوناگونه بودن آدمیان، مقتضای حکمت آفرینش است. یکسان بودن همگان، خلاف حکمت زندگانی اینجهانی است و به اختلال نظام حیات میانجامد. همسانی همگان، نه مطلوب است و نه ممکن. زندگی جمعی آدمیان در این جهان، نیازمند تواناییها و استعدادها و سلیقههای جورواجور است. تنوّع نیازهای جامعه، تنوّع استعدادهای مردمان را میطلبد.
انسان، که آفریده برتر نظام آفرینش است، در تنوّع و گوناگونگی توانها و اندیشهها و استعدادها و سلیقهها، تابع نظام طبیعت است. نظام خلقت، سرشار از تنوّع است و هر پدیدهای با پدیدگان دیگر، متفاوت است؛ تفاوتی فراگیر و همهسویه.
گوناگونگی گسترده حرفهها و پیشهها و تنوع وسیع رشتههای تحصیلی، هم بیانگر نیازهای متنوع جامعه بشری است، هم نمایانگر گوناگونی استعدادها و سلیقهها و اندیشههای آدمی است.
از حیث ارزشگزاری، شاید بتوان پارهای از پیشهها و رشتهها را بر پارهای دیگر، برتر نهاد؛ اما بهواقع، هر کدام در جای خود، لازم و ارجمند است و «هر چیزی به جای خویش نیکوست».
این موضوع (وجود تنوّعها و نیاز به آنها و ارزشنهادن بر آنها...) مطلبی است که باید در دانشهای دیگر؛ مانند فلسفه، جامعهشناسی، روانشناسی، مورد تحقیق قرار گیرد، اما در «قلمرو تربیت»، از چند ناحیه، میتوان و میبایست به آن پرداخت؛ از آن جمله: یکی از ناحیه مقایسة کودکان و نوجوانان با یکدیگر، و دیگری واداشتن آنان به تحصیل رشته و پیشهای خاص است.
مقایسه ناروا
از آفتهای دانهدرشت در قلمرو تربیت، مقایسه نابهجای کودکان و نوجوانان با دیگر کودکان و نوجوانان است؛ خواه از یک خانواده باشند، خواه نه.
معمول چنین است که مقایسهکننده، نقطه ضعفی را در مقایسهشونده مییابد و آن را با نقطه قوتی که در دیگری سراغ دارد، قیاس میکند و مقایسهشونده را ملامت مینماید.
این مقایسه، خلاف اسلوب صحیح تربیت است و به شایستگیهای کودک و نوجوان، لطمه میزند و از عزت نفس وی میکاهد و او را نزد خویشتن، شرمنده میکند و نزد دیگران، سرافکندهاش مینماید.
اگر ما خواهان رشد و پیشرفت بیشتر فرزندمانیم، میتوانیم از راهکاری دیگر بهره بریم؛ مانند: بهبود روابط خود با همسرمان، تشویق و ترغیب فرزندمان، مهرورزی به فرزند، یاری او در راه شکوفایی استعدادهایش، مهیاسازی زمینه مساعد برای تحصیل و پرورش او. اما مقایسه او با اشخاص موفقتر، آفتی است که به رشد و تکامل کودک و نوجوان لطمه میزند.
سخن پایانی
در قلمرو تربیت (و نیز قلمروهای دیگر) نخست باید هر کس را همانگونه که هست، پذیرفت و آنگاه وی را برای رشد بیشتر و وصول به کمال برتر، یاری نمود، اما مقایسه ملامتآمیز، نه تنها رشدی را ثمر نمیدهد، بلکه به همان استعدادها وشایستگیهای موجود نیز ، صدمه میزند.
واداشتن کودکان به اینکه همسان دیگران باشند، نه مطلوب است و نه ممکن.
- ۹۷/۱۰/۲۰